واضح آرشیو وب فارسی:دولت بهار: آقایان امثال طائب که یکوقت به احمدی نژاد میتاختید آنوقتی که شما بعوض درست مشاهده کردن اوضاع و مشورت دادن صحیح تمام هنرتان را گذاشته بودید که اشاره چیست و چه گفته می شود که اعلام بفرمائید ما سراپا فدا هستیم همان وقت بعضی ها متوجه بودند که دنیا اینچنین نمی ماند وقتی یک عده به فکر بهره برداری از توفیقات افتاده بودند یک عده می گفتند حالا دیگر وقت استراحت ماست یک عده می گفتند وقت تقسیم غنائم رسیده و از برکت هشت سال دوران خدمت احمدی نژاد وضعیت کشور چنین خیالاتی را در اذهان پدید آورده بود و در منطقه و اطراف منطقه شاهد انقلاباتی مشابه انقلاب خودمان بودیم که آن نیز دلیلش مشاهده توفیقات و پیشرفت ها در دوره احمدی نژاد در ایران بود برخی ها ـ غیر امثال شماها ـ می دیدند که چقدر مراقبت و مواظبت از دست آوردها سخت است چطور به یک بی مبالاتی امکان دارد همه چیز در هم بریزد همه دست آوردها بر باد رود حتی برخی متوجه بودند که چه توطئه ها و برنامه هائی در کمین است وسعت ابعاد فاجعه امروز را در اوضاع داخل و خارج تنگناها و فشارها را می دیدند می دیدند که بر انرژی هسته ای چه خواهد رفت بر سر انقلابات منطقه چه خواهد آمد اوضاع در عراق و سوریه و یمن و فلسطین چگونه خواهد بود و در داخل چه مصیبت هائی گریبانگیر همه چیز خواهد شد آنموقع ما می گفتیم آقا این مشائی یار دست رئیس جمهور است رئیس جمهور به او اعتماد دارد بدون اعتماد رئیس جمهور هم معلوم بود که بالاخره اگر رئیس دفتر یا معاون اولی هست آدم با عرضه و کارائی است که میتواند برنامه های داخل و خارج رئیس جمهور را اینطور سازماندهی کند که همه امور به راحتی و با توفیق بدون تداخل بدون کمی و کاستی به راحتی انجام بگیرد یک کسی باید پشت توفیقات احمدی نژاد می بود برای او برنامه ریزی می کرد تقویم کار و دستور کارهای او را به درستی تنظیم می کرد به بهترین شکل کار می کرد که امکان آنهمه توفیقات و کارهای سخت را فراهم آورده باشد می گفتیم با توجه به مشکلات و مصائب اساسی که پیش روی ماست و بنظرمان هم می آمد که ظاهرا دیگران متوجه آن نبودند می گفتیم ول کنید اینقدر به مشائی گیر ندهید مانده بودیم که با توجه به دورنمای تیره و تاری که از اوضاع داخلی و جهانی پیش روی ما بود با توجه به مخاطراتی که بود مشائی کجای این اوضاع قرار می گرفت که این اندازه به او گیر داده بودند الان آقای مشائی هست در یک دفتری که اصل کارش هم تعطیل است دوست و آشنائی ندارد حزب و تشکیلاتی ندارد منهم که دارم به دفاعش چیز مینویسم نه دیده امش و نه میشناسمش حالا این مشائی چی بود که این اندازه گیر داده بودید البته که وقتی انسان بواسطه ضعف قدرت دید و فهمش درکش از مسائل کاستی گیرد و نتواند اوضاع را تشخیص دهد بعوض درد و گرفتاریهای امروز که قابل پیش بینی بود مشائی و انحراف و احمدی نژاد و حامیان او را بزرگترین خطر اعلام می کند شما این خطرها و مخاطرات این وا دادن ها این برگشتن از ارزش ها ظهور داعش تهدیدات اطراف و اکناف بلای کاهش قیمت نفت و بلای بی تدبیری در اداره اقتصادی کشور را اینها را نمی دیدید می دیدید باز می گفتید مشائی ! اگر نمی دیدید اشکال از شما بود اصل مشکل و آنچه همه این گرفتاریها را بوجود آورد غفلت از مشاهده مسائل و مشکلات اساسی پیش رو و پرداختن اشتباهی و بهانه وار به چیزی بود که خیلی ها اساسا در موضوعیت داشتن آن تردید داشتند نه ، شما برای ما روشن بفرمائید که این مشائی مساله اش چه بود بالاخره این اسم موجبات برکناری یک رئیس جمهور موفق موجبات تغییرات معکوس و تنزل وارانه anticlimax در کشور را فراهم آورد نباید بدانیم گناهش چه بود نباید در کشوری که مردمش از همه تیپ و دار و دسته با انقلابشان همراهی کرده اند بالاخره یک وقتی پس از هفت سال ، ده سال ، سی سال و چهل سال یک عفو عمومی صورت می گرفت که نشود بیخود به یک بنده خدائی گیر دهند و حقوقش را پایمال کنند و بهره برداری از ارزش ها پست و مقام و موقعیت و ثروت و شخصیت منحصر به یک عده افراد خاص مملکت نشود مشائی چه بود که اصرار بر برکناری او و حملات بی امان به او و پیامدهایش حالا ما را با اینهمه مصیبت در داخل و خارج گرفتار ساخت؟
جمعه ، ۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دولت بهار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3]