واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه خراسان: امید ادیب [email protected] همزمان با نزدیک شدن به انتخابات مجلس در اسفند ماه، موضوع ائتلاف طیف های به اصطلاح معتدل تر 2 جناح اصلی سیاسی داغ تر می شود و مباحثات موافقان و مخالفان این موضوع علی الخصوص در اردوگاه اصلاح طلبان جدی تر شده و حتی استدلال هایی درباره حمایت از چهره های سیاسی اصولگرا برای ریاست مجلس آینده مطرح می شود. به این بهانه بنا داریم به شکل اجمالی، تبعات وضعی این ائتلاف ها را در سپهر سیاسی کشور بررسی کنیم و مختصراً به این سوال پاسخ دهیم که ائتلاف دو جناح سیاسی اساساً امری مطلوب است یا خیر؟ بی تردید اولین اثر ائتلاف های این چنینی، تشدید شکاف در هر 2 جناح سیاسی است. در واقع با تحقق چنین ائتلافی(فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت آن) گروه های موسوم به رادیکال در هر 2 جناح سیاسی که در 2 سر طیف های سیاسی نقش آفرینی می کنند، با میانه روهای جناح خود دچار شکاف جدی می شوند. این وضعیت در دراز مدت منجر به شکستن و تجزیه 2 اردوگاه اصلی سیاسی می شود و در برهوت وجود احزاب کارآمد، همین مختصر وزن سیاست ورزی را از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا خواهد گرفت. دومین اثری که بر ائتلاف 2 جناح اصلی سیاسی مترتب می شود، پیروزی قطعی بخش زیادی از نامزدهای این ائتلاف در انتخابات آتی است. شاید در نگاه اول، این اتفاق، امری مبارک فرض شود، اما با بررسی دقیق تر در می یابیم که وحدت در چنین فرضی بر مدار منافع سیاسی تشکیل شده است، نه منافع ملی یا اصول ایدئولوژیک. به همین دلیل این وحدت با آغاز به کار مجلس جدید و شروع طرح ها و بزنگاه های چالشی فعالیت مجلس، دچار شکنندگی شده و چه بسا به دلیل سهم خواهی های رایج که پس از هر ائتلافی رخ می دهد، فلسفه اصلی خود را نقض کند؛ در این شرایط اختلافات و لج بازی های احتمالی بر تصمیم های مجلس اثرات سیاسی گذاشته که قطعاً صلاح کشور در آن نخواهد بود. سومین تأثیر ائتلاف اصلاح طلبان معتدل و اصولگرایان معتدل، کمرنگ شدن مرزهای گفتمانی بین 2 جناح اصلی است که خود معلول عنصری به نام قربانی کردن آرمان ها و اصول به پای منافع زودگذر است. در توضیح باید گفت که بدون شک هر دو جناح اصلی سیاسی برداشت های متفاوتی از اصول انقلاب اسلامی داشته و قرائت ها و تحلیل های گوناگونی از علل و نتایج تاریخ جمهوری اسلامی دارند. این اختلافات در پاره ای از موارد از یک اختلاف سلیقه عادی گذر کرده و ریشه های مبنایی متفاوتی پیدا می کند. در چنین شرایطی ورود نام یک چهره اصولگرا به لیست اصلاح طلبان (یا بالعکس ورود یک نام اصلاح طلب به لیست اصولگرایان) می تواند به معنای کمرنگ شدن مبانی سیاسی و اصولی آن فرد تلقی شود که این خود تبعاتی جداگانه دارد. در چنین شرایطی فرد مورد نظر متهم به تذبذب در مبانی فکری می شود. به عنوان نمونه فرض کنید شخص شاخصی از اردوگاه اصولگرایان به جبهه مقابل برود. افکار عمومی متمایل به این گرایش سیاسی در این حالت از فرد مورد نظر در مورد مبانی فکری سیاسی مانند نگاه به ولایت فقیه، دیدگاه در مورد رابطه با غرب، مرزبندی با فتنه 88 و اموری از این قبیل مطالبه جدی خواهند کرد و چه بسا اصرار فرد مورد نظر بر وحدت تاکتیکی با جناح مقابل، موجب طرد وی از اردوگاه خودی و هل دادن او به جناح مقابل شود.
چهارشنبه ، ۶آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]