واضح آرشیو وب فارسی:شاخه طوبی: مقوله زنان خیابانی با آرایش های عجیب وغریب که جلوه گرانی حرفه ای و حتی تأثیرگذار بر افکار عمومی هستند یکی از بارزترین نمادهای نفوذ فرهنگ مبتذل و شکسته خورده غربی در حوزه زنان است که اینکه با دسیسه رسانه های غربی به عنوان الگوی آزادی و پیشرفت زنان در جامعه ما رخنه کرده است.به گزارش شاخه طوبی به نقل از طنین یاس، آرایش های نامتعارف، خیابان گردی و شیوع پدیده ی رو به گسترشی به عنوان خیانت زنان، روسپیگری، ازدواج سفید...از مهم ترین آسیب های فردی – خانوادگی و اجتماعی، جنگ فرهنگی است. با گسترش روز افروزن مقوله ای به نام بدحجابی که به واقع از هم دَریده شدن پرده های حیا و عفت جامعه را در پی دارد، متأسفانه شاهد ترویج بی بندوباری و افسارگسیختگی رفتاری بین بانوان و دختران جوان جامعه هستیم. این افسارگسیختگی رفتاری زنان و دختران جوان که متأسفانه جمعیت قابل توجهی از این قشر را دربرگرفته است نه تنها مختص کلان شهرها نیست بلکه ما شاهد نفوذ سبک زندگی غربی در شهرهای کوچک تر و حتی روستاها هستیم. ادعای تساوی زن و مرد در قالب افکار فمنیستی، حضور خیابانی زنان با آرایش های خارج از عرف و غلیظ، ایجاد روابط نامتعارف بین زن و مرد، گرایش به خودآرایی و جلوه گری بیمارگونه، اعتیاد به استعمال دخانیات و حتی مواد مخدر سنتی و آزمایشگاهی، فرار از خانه، خیانت به همسر، ایجاد خانه های فساد و گرفتار شدن در منجلاب خودفروشی.. از پیامدهای خودزدگی و خودفراموشی فرهنگی است که هر چند در سال های گذشته به عنوان زنگ خطر به صدا در آمده بود اما اینکه به عنوان یک پدیده نامبارک در سطح بیرونی جامعه دیده می شود. مقوله زنان خیابانی با آرایش های عجیب و غریب که جلوه گرانی حرفه ای و حتی تأثیرگذار بر افکار عمومی هستند یکی از بارزترین نمادهای نفوذ فرهنگ مبتذل و شکسته خورده غربی در حوزه زنان است که اینکه با دسیسه رسانه های غربی به عنوان الگوی آزادی و پیشرفت زنان در جامعه ما رخنه کرده است. چیزی که در این زمینه جای تأسف و درنگ دارد، مبتلا شدن زنان جامعه از هر قشر و سطح سواد به این معضل است به طوری که خانواده های سنتی و اصیل ما را نیز درگیر خود کرده است. کارگاه پنبه زنی جامعه! فهمیه اسدالهی، مادر دو دختر 20 و 18 ساله است، وی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به اینکه دختران من تا دوران راهنمایی حجاب خوبی داشتند، می گوید: دروان نوجوانی، دروانی بود که من دیگر نتوانستم دخترانم را آنطور که شایسته است با اصول درست فرهنگی خومان همراه کنم و متأسفانه جامعه ما در این فاصله اندازی نقش بسیار مهمی ایفا کرد. وی در توضیح صحبت هایش می گوید: وقتی لوازم آرایش به وفور و ارزان قیمت در مترو و خیابان ها توسط دست فروشان فروخته می شود!، وقتی برای خرید مانتو هر چقدر بیشتر می گردی کمتر مانتوی مناسب پیدا می کنی! وقتی برای تقاضای کار با عنوان کارمند خوش تیپ، خوش بیان و .. مواجه می شوی! دیگر حرفی برای خانواده برای متقاعد کردن فرزندان باقی نمی ماند. دانش آموخته دیروز مُدگرایی غرب، الگوسازان امروز مُد در جامعه دخترانی که از نوجوانی ابتدا به دنبال مُد و بعدها به بالارفتن سن به دنبال جلب توجه و اغواگری در جامعه با تیپ های عجیب و غریب ظاهر می شوند، ابتدا مُدگرایانی بودند که به تقلید و شبیه شدن به الگوهای خود به این کار اقدا می کردند اما اینکه با بالارفتن سن و کسب جایگاه های اجتماعی خود مُدسازانی حرفه ای شده اند که دیگر خود محوریت ارائه مُدهای مختلف را دارند، مانکن های زنده ای که در مترو، خیابان ها، مراکز خرید و فروش و ... رفت و آمد دارند از این دست افراد هستند. میزان تخریب فرهنگی و اجتماعی این دست افراد به حدی است که جامعه شناسان و روانشناسان، رفتارشناسان و کارشناسان مسائل خانواده از جنبه های مختلفی آنها را مورد بررسی قرار داده اند. از بُعد فردی روانشناسان معتقدند که این افراد، دارای اعتماد به نفس کم، خودزشت پنداری، عقده های روانی در جلب توجه دیگران و از همه مهم تر خودبیگانگی فرهنگی هستند. رقابت زنانه در دنیای زنانه! بازنده و برنده کیست؟ شادی فتحی زاده کارشناس روانشناسی در گفت وگو با خبرنگار ما توجه بیش از اندازه برخی زنان برای آرایش صورت و ناخن یا پوشیدن لباس هایی خارج از عرف را نوعی خلاء احساسی و عاطفی می داند و می گوید: در بیشتر مواقع افراد برای دیده شدن و متمایز بودن با سایر افراد جامعه دست به چنین اقداماتی می زنند. وی بیان اینکه آرایش زیاد ابتدا به عنوان یک اهرم جبران برای بازگشایی عقده های روانی، بعد به صورت یک عادت و سپس به صورت وابستگی محض در بانوان خود را نشان می دهد، می گوید: این وابستگی به حدی است که دیگر قادر نخواهند بود بدون آرایش در محافل عمومی ظاهر شوند و همین وابستگی آنها را تا مرض ” خودزشت پنداری” پیش می برد. این روانشناس با اشاره به صدرنشینی ایرانیان در جدول توجه به جراحی های زیبایی، ادامه می دهد: بالا رفتن میل به جراحی هایی بینی، پلک، گونه گذاشتن، انواع پروتز آن هم در عنفوان جوانی حاد شدن بیماری روانی ” خود زشت پنداری” است که برای جبرانش دست به هر کاری می زنند و امروز حتی شاهد خالکوبی هایی توسط دختران و زنان در بخش های مختلف بدنشان هستیم، خال کوبی که بعد از پروتز سومین علامقندی زنان ما را در آرایش های مدرن! تشکیل می دهد. فتحی زاده با بیان اینکه این خال کوبی ها گاها در نقاط حساس و خطرناک بدن انجام می شود، می گوید: انجام این خال کوبی ها در قسمت هایی از بدن که در شرایط معمولی و حتی با کمترین پوشش هم دیده نمی شود چیزی نیست جز یک نوع حس رقابت در زیبا شدن و عرضه زیبایی زنانه در دنیای زنانه !! آرایش ظاهری که مورد قضاوت است! آیینه را جلوی خود گرفته است و بینی اش را بالا و پایین می برد! معتقد است که بینی اش در صورتش بسیار زشت و نافرم است و قصد دارد در اولین فرصت آن را طوری جراحی کند که خط زیبایی در دو طرف بینی اش بیفتد!؟ ملیکا شفعتی، 17 ساله، با اشاره به اینکه تازه دندان هایش را ارتودنسی کرده است ، ادامه می دهد اعتماد به نفسم را تاحدی برای لبخند زدن به دست آورده ام! اما بینی و گونه ام نیز نیاز به جراحی دارد تا نیم رخم زیبا بشود. این دختر جوان که سعی کرده است با لوازم آرایش خود را به زیباترین صورت ممکن بیاراید، در خصوص توجه بیش از اندازه اش به ظاهر خود می گوید: ( آدم ها، از روی ظاهرت در موردت قضاوت می کنند)! و بعد با تأکید خواستی ادامه می دهد قصد ازدواج ندارم و فقط برای دل خودم و برای اینکه زیباتر باشم آرایش را دوست دارم و اگر روزی آرایش نداشته باشم اصلا رویم نمی شود از خانه خارج شوم چون می دانم دیگران با نگاهشان می گویند: ( این دختر چقدر زشت است) در حالی که با آرایش (نگاه تحسین برانگیز آنها را می بینم.)! از صحبت های این دختر جوان که مشتی نمونه از خروار است می شود، نتیجه گرفت که در گرایش دختران و زنان به آرایش های غلیظ عامل اجتماعی مهم تر از ویژگی های شخصیتی تأثیرگذار است. بیماری روحی که بر ساختار پیکره اجتماعی صدمه وارد می کند الکساندرما در طبقه بندی بیست گانه ی نیازها، " نیاز به خودنمایی را مطرح و آن را این گونه تعریف می کند :"نیاز به خودنمایی یعنی خود را طرف توجه قرار دادن، روی دیگران تأثیرگذاشتن، دیگران را تحریک کردن، کنجکاوی آن ها را برانگیختن و آنها را سرگرم کردن" و این درست از مهم ترین ویژگی های شخصیتی زنان و دختران خودآراست که شرایط اجتماعی بر آن تا حد یک بیماری دامن می زند. آری دختران و زنان جلوه گر بیمارانی هستند که با روح بیمار خود، پیکره جامعه را از ابعاد مختلف ظاهری و ساختاری بیمار می کنند و چون این بیماری سرمنشاء فرهنگی دارد باید برای آن یک درمان طولانی مدت فرهنگی، تربیتی و آموزشی در نظر گرفت. اما متأسفانه در جامعه با نوعی خواب زدگی در خصوص علاج این بیماری رو به رو هستیم به طوری که با حضور گسترده این دختران جلوه گرد، نه تنها شکل شهر از بعد اسلامی خارج شده است بلکه دختران و بانوان عفیف و در عین حال محجبه برای به دست آوردن جایگاه اجتماعی، شغل و حتی ازدواج در سرگردانی به سر می برند! امنیت روانی پسران و مردان ما کاهش پیدا کرده است و با به تأخیر افتادن سن ازدواج در بین مردان که پرداختن به دلایل آن از حوصله این مطلب خارج است شاهد بروز رفتارهای هنجارشکنانه از سوی برخی از پسران و به تبع آن خلاء یک محیط روانی امن برای دختر و پسر در سطح جامعه هستیم. بنابراین به نظر می رسد که یکی از مهم ترین نیاز امروز جامعه زنان نه آزادی برای حضور در ورزشگاه است و نه دغدغه شان افزایش تعداد نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی ، اینکه آیا زنان باید به مجلس خبرگان راه یابند و یا ... زمانی می تواند محلی از توجه داشته باشد که مهم ترین خواسته آنها یعنی تکریم جنس زن، آرامش خاطر، سلامت روح و جسم، تشکیل بنیان مستحکم خانواده و حضوری ایمن در جامعه داشته باشند
سه شنبه ، ۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شاخه طوبی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]