تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821052425
سومین فاز آزادسازی رودخانه تاریخی در سایه یک دغدغه بزرگ کلید خورد؛ سیل؛ تهدیدی برای ساکنان غیرقانونی بستر کشف رود
واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: فاطمه آستانی- اسمش را گذاشته اند«محله نامردها»... یک کوچه خاکی که فاضلاب از میانه اش می گذرد، با خانه های تابه تایی در دو سمت آن که در فاصله یک شب تا صبح قد کشیده اند و مردمانی که درها را به تَقه ای مودبانه نمی گشایند، مگر آنکه آشنا باشی و پول مواد یا (...) پَر شالت باشد. از یکی از همان هایی که آدرس کوچه را به ما داده، می پرسیم: چرا «نامردها؟» با لبخندی که یک ردیف دندان کم دارد، می گوید: «اگه بچه این محل نباشی و بری تو این کوچه، تیزی می ذارن رو شاهرگت و لختت می کنن.» این طور که وصفش است، این محله چکیده همه آسیب هاست. اما حالا خبر رسیده که شاید «کوچه نامردها» را سِیل بِبَرد. نه فقط نامردها، بلکه مردمان نجیب روستای گرجی هم که کمی پایین تر از این محله بدنام زندگی می کنند؛ چنانچه باران پاییزی یا برف زمستانه امسال سنگین شود؛ با خطر سیل مواجه خواهند بود. دلیل ایجاد چنین خطر بزرگی آن است که؛ بیشتر خانه هایی که اهالی این روستا ساخته اند، دقیقا در بستر رودخانه کشف رود واقع شده و همین امروز و فرداست که سیلی، از بالادست بر سرشان جاری شود؛ چه بر سَر مردها و چه نامردها! سیل ؛ یک خطر جدی با خسارات حتمی فاز سوم آزادسازی بستر و حریم کشف رود به رفع تصرف از ویلاها، باغ ها و خانه های مسکونی احداث شده در بستر و حریم قانونی این رودخانه رسیده است اما بر روند اجرای احکام جدید آزادسازی یک گره افتاده و آن سرنوشت مردمانی است که عده ای سودجو با اسناد قولنامه ای زمین های دولتی را به آن ها فروخته اند تا در آن ها خانه های ۴٠، ۵٠متری بسازند و حالا که مشخص شده این زمین ها در واقع بخشی از «بستر رودخانه کشف رود» را شکل می دهند، همین ساکنان غیرقانونی، باید به فکر خانه ای جدید باشند. حسین علی میرزایی دبیر کارگروه نجات کشف رود مشهد، در این رابطه به شهرآرا می گوید: در طول روند آزادسازی تصرفات بستر و حریم قانونی کشف رود، با تخلفات زیادی رو به رو شدیم، از کارگاه های آلاینده تا مزارعی که کشتشان را با فاضلاب آبیاری می کردند. برای تخریب این آلایندگی ها و بهسازی محیط پیرامونی آن ها، مشکل و منعی وجود نداشت اما حالا که روند آزادسازی به خانه های مسکونی واقع در بستر رودخانه رسیده است، با یک دشواری جدید روبه رو شده ایم و آن سرنوشت ساکنان محروم این مناطق است که به لحاظ اخلاقی، به دغدغه ای برای ما تبدیل شده است. وی ادامه می دهد: حقیقت آن است که با توجه به آزادسازی اراضی بالادستی، خطر سیل ساکنان روستای گرجی و حاشیه نشینان این محدوده که خانه شان در بستر کشف رود واقع شده را تهدید می کند.این مقام مسئول یادآور می شود: زمان آن رسیده که سازمان ها و نهادهای مسئول، برای انتقال جمعیت ساکن در این روستا و دیگر لکه های مسکونی بستر کشف رود و تامین مسکن ارزان قیمت برای ایشان تدبیری بیندیشند، چون حتی اگر آزادسازی هم انجام نشود، باز هم سیل خطری جدی برای این محدوده خواهد بود که می تواند به بروز تلفات و خسارات سنگین منجر شود. کسی که زمین های تصرفی را به ما فروخت، تبرئه شد اما روستای گرجی که محور بحث های زیادی بوده، از دو بخش تشکیل شده؛ یکی بافت روستایی و حاشیه نشین آن که ساکنانش بیشتر دامدار یا کارگرند و بخش دیگر که مامن آسیب های اجتماعی فراوان و در میان اهالی به عنوان «کوچه نامردها» مشهور است. بولدوزرهایی که برای تخریب انبارها و خانه های متروکه این روستا آمده اند، در گام اول دیوار باغ توتی را تخریب می کنند. این باغ متعلق به آقای «ع» و فرزند اوست. او همانی است که زمین های زیادی را در این محدوده قطعه بندی کرده و به مردمان محرومی که از بابت هزینه های سنگین شهر به حاشیه آن، پناه آورده بودند، فروخته است. یکی از همین مالکان می گوید: پنج سال پیش به ما هشدار دادند که در محدوده ای سیل خیز ساکنیم تا خبردار شدیم، از آقای «ع» شکایت کردیم اما دستمان به جایی نرسید و برایش قرار منع تعقیب صادر شد. من یک کارگرم با ٩ بچه، همه مان شاید قربانی سیل شویم اما اگر برویم، کجای این شهر با حقوق چند هزار تومانی یک کارگر، خانه به ما اجاره می دهند؟ بساط پُررونق خاله ها و ساقی ها اما دیوار باغ آقای «ع» که فرو می ریزد، چندتایی از اهالی آویزان ماموران می شوند که: «آقا به خدا توی این باغ آدم هم کشته شده، ته جنایت و خلاف است... یکی به فکر امنیت مردم این محدوده باشد.» همین آدم های ترسیده از خلاف های پایان ناپذیر این محدوده، ما را تا چند کوچه بالاتر مشایعت می کنند؛ جایی که محل وقوع انواع خلاف هاست. یکی از اهالی توی گوشمان به زمزمه می گوید: آقای «ع»، اینجا خانه های غربیلی ساخت و فروخت. این خانه ها چند دست چرخید و افتاد دست آدم هایی که آن ها را اجاره می دهند. شبی شاید ده تا زن و مرد بیایند داخل این خانه ها و از بابت اقامت شان و خدماتی که دریافت می کنند، ۵ تا ١٠هزار تومان بدهند.او از ساقی ها و خاله هایی می گوید که این خانه ها را می چرخانند و حوالی غروب سر و کله شان پیدا می شود تا بساطشان را رونق بدهند. «مریم خالدار» یکی از خاله های نام دار این محله، خانه نیست؛ جای او زنی به نگهبانی بساطش مشغول است. راهنمایان ما توضیح می دهند که در این خانه چند دختر جوان به اتفاق خاله مریم(!)، به کسب درآمدی نامشروع مشغولند. «مرضیه» هم یکی دیگر ساقی های این محدوده است که با ضرب مُشت ماموران پاسخمان را می دهد. اوضاع و احوال خانه او، نشان می دهد که سرش به نظافت ته مانده بساط منقل و زغالش گرم بوده است. روی پیشانی اش جای سوزن هایی مانده که نشان از عجز او برای پیدا کردن رگی روی بازوها دارد. مرضیه می گوید: اینجا پُر از خانه های تیمی است، اما من که غریبه راه نمی دهم. اما سمت دیگر این روستا، اوضاع فرق می کند. بیشتر ساکنان، مردمان محرومی هستند که «ناگزیری» را بهانه زندگی در این محدوده عنوان می کنند. یکی از این افراد، یک کارگر پاکبان شهرداری مشهد است که ١٠سال پیش خانه اش را به قیمت ١٧میلیون تومان در این روستا خریده و از بابت آن وامی ۵میلیونی گرفته که تا چند سال پیش اقساط آن را می پرداخته است.او توضیح می دهد: خانه ام ۶٠متر است و قولنامه ای، آن از خدا بی خبری که این خانه را به ما انداخت، قسم خورد که این زمین ها بی مشکل هستند. یک ردیف آلونک های ٣٠متری، محل زندگی یک خانواده بزرگ متشکل از عروس ها و دامادهاست. سرجمع ٢٠نفری می شوند. دختر جوانی نماینده شان می شود و می گوید: به خدا شوهرانمان کارگرند. یکی از خواهرانم تحت پوشش بهزیستی است. اوضاع ما را که می بینید، معطل نان شبمان نمانیم خوب است، چطور از این خانه ها برویم. او خطر وقوع سیلاب را تصدیق می کند و ادامه می دهد: با هر بار بارندگی چهار ستون تنمان می لرزد. بارها خسارت دیده ایم اما زندگی مان، اینجا از سر ناچاری است. مسئولان فکری بکنند تا بتوانیم با کمک آن ها، جانمان را برداریم و از اینجا برویم. زمین های وقفی و اجاره های ١٠ساله از روستای گرجی که فاصله می گیریم به راسته ای می رسیم که در آن ویلاسازی صورت گرفته، آن هم با فاصله اندکی از بستر کشف رود. بولدوزرها دیوار این ویلاها که در زمین های متصرفی ساخته شده اند، پایین می کشند. یکی از ماموران برایمان توضیح می دهد: ساکن یکی از این ویلاها می گفت در شهر اجاره نشین است و از سر طمع و خامی و به زعم آنکه کسی پیگیرش نمی شود، اینجا دست به ساخت و ساز زدم.چند قدم بالاتر کارگاه های متعدد قالی شویی، ضایعات، انبارهای پشم و ضایعات نخ و زغال، انتظار بولدوزها را می کشند. در این راسته از کارگاه های تولیدی چند قالی شویی به نام شهر مشهد هم قرار دارند که فرش زیر پای مردم را با آب آلوده کشف رود شسته و پسابش را در رودخانه رها می کنند. یکی از گردانندگان این قالی شویی می گوید که زمین آن را سال ٨٩ از اداره اوقاف اجاره کرده و بهای آن را تا سال ٩٩ به حساب این اداره واریز کرده است. او یادآور می شود: برای راه اندازی این قالی شویی در حاشیه کشف رود از اتحادیه مجوز گرفتیم، راستش را بخواهید اتحادیه کاری ندارد .چند قدم پایین تر یک کارگاه ضایعاتی ست که مالکان آن، پلاستیک های تفکیک شده از ضایعات را با آب کشف رود شسته و آسیاب می کنند و آن را به کارگاه های درون شهر می فرستند تا از آن ها ظروف پلاستیکی، عمدتا با مصارف غذایی بسازند. آقایان با کشف رود فقط عکس یادگاری نگیرند دوباره سراغ حسین علی میرزایی دبیر کارگروه نجات کشف رود مشهد می رویم. مردی که در یک سال و نیم اخیر پُررنگ ترین نقش را در آزادسازی اراضی این محدوده ایفا کرده است. او می گوید: پرونده کشف رود هفته گذشته به هیئت دولت هم رسید و این باعث خوشنودی ماست اما حالا باید این سوال مطرح شود، نقش هر نهاد و سازمان با توجه به وظایفش در به ثمر رساندن روند آزادسازی بستر و حریم کشف رود چقدر بود؟ جواب این سوال کمک می کند تا بعضی فقط با کشف رود عکس یادگاری نگیرند و وظایف سازمانی شان را در این مورد و پرونده های مشابه، تمام و کمال به انجام برسانند. این مقام مسئول از همراهی دستگاه قضا تقدیر می کند و عنوان می کند: به واقع آرای صریح این دستگاه، به برخوردهای قاطع با متصرفان و دلالان زمین در این محدوده منجر شد. البته اذعان داریم بعضی هم به واسطه ناآگاهی، خسارت هایی را متحمل شدند که همین دلالان عامل آن ها بودند. سطح آزادسازی شده کشف رود به ٣٨٠هکتار رسید وی خاطر نشان می کند: شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی با کمک دادستانی به وظیفه خودش عمل می کند و آزاد سازی بستر و حریم رودخانه تکلیف قانونی این نهادهاست که نمی شود از آن تحت هیچ شرایطی چشم پوشی کرد.علی میرزایی در تشریح دستاوردهای حاصل شده بیان می کند: تاکنون ٢۵کیلومتر از طول رودخانه کشف رود آزادسازی شده است که مساحتی ٣٨٠هکتاری را شامل می شود.وی کل مساحت کشف رود را در محدوده طرح، ۶٢٠هکتار عنوان می کند و می گوید: این یعنی تاکنون بیش از ۵٠درصد عملیات آزادسازی انجام شده و عملا آنچه صورت گرفته شامل پُرحاشیه ترین قسمت های پروژه بوده است و مساحت باقیمانده با مشکلات کمتری روبه روست. این مقام مسئول از شهرداری درخواست می کند: با توجه به سرعت گرفتن روند آزادسازی اراضی بستر و حریم کشف رود، روند نهال کاری در این محدوده نیز شتاب بگیرد تا از خطر دست اندازی مجدد به این زمین ها، جلوگیری شود.
سه شنبه ، ۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا]
[مشاهده در: www.shahrara.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
گوناگون
پربازدیدترینها