واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ملاحظاتي براي حفظ عزت ملي
نویسنده : محمدجواد اخوان
نامه رهبر معظم انقلاب اسلامي به رئيسجمهور در خصوص اجراي موافقتنامه «برجام» را ميتوان نقطه عطفي در روند تحولات مربوط به پرونده هستهاي ايران دانست كه به نظر ميرسد ميتوان در خصوص ابعاد گوناگون، نكاتي را ذكر نمود. در اين يادداشت تلاش خواهد شد برخي تأملات پيرامون اين نامه مورد مداقه قرار گيرد:
1 ـ يكي از مهمترين رسالتهايي كه ميتوان براي اين نامه قائل شد، نقش متوازنسازي و متعادلسازي آن در مقابل متن برجام است. متن برجام حاوي نكات مبهم و داراي كژتابيهاي تأملبرانگيزي است كه عدم دقت كافي در مورد آنها ميتوانست براي منافع ملي و مصالح كشور زيانبار باشد. در مقابل متن چالش برانگيز برجام دو نگاه وجود داشته است؛ نخست نگاهي كه شيفته توافق قائل به تعامل به هر قيمتي است و در خصوص برجام قائل به «غمض عين» بود. نگاه ديگر معتقد بود با توجه به مخاطرات موجود در اين متن به طور كلي بايد آن را كنار نهاد و بار ديگر به مذاكره برگشت. در مجموع سياست نظام مواجهه منطقي و واقعبينانه و براساس منافع و عزت ملي با اين سند بود كه بر اين اساس اجراي برجام با شروطي كه تعديلكننده و متوازنساز است، برگزيده شد. اكنون ميتوان گفت درصورت اجراي دقيق و جزء به جزء ملاحظات نامه رهبر معظم انقلاب و شوراي عالي امنيت ملي و مجلس شوراي اسلامي ميتوان اميدوار بود كه آسيبهاي نهفته در برجام به حداقل برسد.
2 ـ تأثير ديگر نامه اخير رهبر انقلاب را بايد در انسداد رخنهها و مجاري نفوذ احتمالي در «برجام» و «بعد از برجام» جستوجو نمود. هرچند مقوله «نفوذ» را بايد بسيار وسيع و فراتر از يك سند تحليل نمود، اما واقعيت آن است كه غرب سلطهگر براي اين سند، جايگاه ويژهاي در سناريوي نفوذ و استحاله قائل است و قرائني كه پيداست نشان ميدهد اميدهاي بسياري براي غرب در مقطع اخير به وجود آمده است كه بيارتباط با اين سند نيست. ملاحظات مصوب در خصوص اجراي برجام نقطه اميد دلسوزان نظام و انقلاب در جهت خنثيسازي و انسداد اين نقاط ميتواند باشد، البته به شرط آنكه مسئولان ذيربط مسئوليت خود را در اجراي دقيق و موبهموي آن شناخته و بدان عمل كنند.
3ـ روندي كه به تنظيم و نهايي شدن سند «برجام» انجاميد را بايد در چارچوب تاكتيك «نرمش قهرمانانه» تحليل كرد. اتخاذ اين تاكتيك نه براي ملاحظه قدرت خارجي، بلكه به جهت كسب يك تجربه تاريخي براي ملت ايران بوده است. از اين رو ميتوان گفت نقش و جايگاه تربیتی و هدایتکننده پذیرش «برجام» به مراتب بيشتر از جايگاه
«سياسي- حقوقي» است.
طبعاً وظيفه مسئولان اجرايي ذيربط آن است كه به تكاليف خود عمل كنند،اما فارغ از اين امر، نتيجه عمل و تلاش مسئولان در جهت پيشبرد اين ملاحظات، خود بخشي از اين فرآيند كسب تجربه است.
4ـ اكنون بايد پذيرفت پرونده بررسي «برجام» در مراجع رسمي كشور مختومه شده است و اظهارنظر در خصوص اجراي آن چندان مفيد فايده نيست. اما همانگونه كه اكنون «برجام» سندي رسمي و پذيرفته شده است، ملاحظات رسمي مندرج در نامه رهبر معظم انقلاب و ديگر دستگاههاي مسئول نيز رسميت يافته و لازمالاجراست. اكنون كه در مقطع حساس آغاز اجراي برجام و خصوصاً اجراي تعهدات جمهوري اسلامي ايران هستيم، رسالت مهمي كه بر دوش جبهه مؤمن انقلابي و دلسوزان نظام سنگيني ميكند، مطالبهگري پيگير براي اجراي دقيق اين ملاحظات است.
اين نكته از آن رو مهم است كه ممكن است پيگيري اين ملاحظات براي برخي از متصديان امر، دشوار به نظر برسد اما بايد دانست كه ايستادگي روي منافع ملي و عزت كشور قطعاً هزينههايي دارد كه بايد پرداخت شود و بدون آن كسب استقلال ملي ممكن نيست. اينك مسئوليت تاريخي جبهه مؤمن انقلابي رصد هوشمندانه توطئههاي دشمن و مطالبهگري فعال از مسئولان اجرايي براي عمل به ملاحظات رسمي و شروط اعلام شده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]