واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: عقیق :رمان «شهید عشق» بازخوانی عرفانی واقعه ی عاشوراست که به قلم احمد تورگوت برای اولین بار در سال 2011 در ترکیه به چاپ رسیده و با استقبال کم نظیر خوانندگان مواجه می شود. او پیش از این فیلم نامه پربیننده ترین سریال ترکیه را نوشته ودر عرصه ادبیات نمایشی حضوری فعال داشته است. این رمان اولین بخش از سه گانه ی «شهید عشق» ، «سفیر عشق» و «سجده عشق» است. «شهید عشق» را نمی توان یک رمان با فراز و نشیب های داستانی معمول دانست اما بی شک تلاشی ست در جهت بازگویی واقعه ی کربلا به شیوه ای داستانی و همراه با چاشنی جهان بینی عرفانی. این کتاب تاکنون در کشور ترکیه 250 هزار نسخه فروخته است و جلد نخست از سه گانه نویسنده در این زمینه به شمار می رود. به گفته این نویسنده ترکی، این رمان ابتدا به منظور یک سناریوی تلویزیونی نوشته شد، اما پس از آن وی تصمیم گرفت آن را تبدیل به رمان کند که طرح این رمان از آغاز مرگ معاویه شروع و تا پایان حادثه کربلا و حضور اهل بیت (ع) به مدینه به اتمام می رسد. نویسنده می گوید: «من 6 ساله بودم که پدرم در آلمان کارگری می کرد و خودم ترکی را به صورت کامل و مسلط بلد نبودم و یادم هست که تنها چیزی که در زبان ترکیه به یاد داشتم، فحش دادن بود. در آن سال های کودکی در کوچه روزی دعوایی بین بچه ها شکل گرفت و یکی از طرفین دعوا به دیگری برای فحش دادن عبارت یزید را به کار برد. وقتی از پدرم درباره معنای این کلمه پرسیدم و او درباره شخصیت یزید برایم صحبت کرد، متوجه شدم که بهترین فحش دنیا همین کلمه است. در ترکیه رسمی است که برای نذری دادن نوعی شیرینی می پزند. من هم در محله سنی نشین زندگی می کردم و مادربزرگم در وقت معینی از سال این شیرینی را می پخت. وقتی از او می پرسیدم که برای چه این کار را می کنی، می گفت امروز روز شهادت حسین (ع) است و این نخستین بار بود که من از طریق خانواده ام درباره کربلا می شنیدم و هر چه بزرگتر می شدم، سهمم از آن بیشتر می شد. همچنین چیزهایی ذهن من را مشغول می کرد تا اینکه وقتی بزرگتر شدم فهمیدم تمام مذاهب اسلامی از یک آبشخور هستند. تا اینکه بزرگتر شدم و به دانشگاه رفتم و بیشتر با مذهب و راه و رسم امام حسین (ع) آشنا شدم. بعد از پایان دانشگاه تصمیم گرفتم راجع به محرم رمانی بنویسم. یادم هست در همان ایام در سامرا حرم امام عسکری (ع) را منفجر کرده بودند. وقتی گوینده اخبار گفت حرم امام شیعه را منفجر کردند، ناراحت شدم، چون به این باور رسیده بودم که آن امام همه مسلمانان است و نباید برای آن تمایز قائل شد. حسم این بود که تلویزیون در حال ایجاد تفرقه است و نباید این اتفاق بیفتد. به این نتیجه رسیدم که باید دست به قلم شد. در آن ایام 36 ساله بودم و 16 ماه بعد از آن حادثه «شهید عشق» نوشته شد. حسم این بود که هر کسی در نهایت باید در آخرت پیش روی امام خود حاضر باشد و دوست داشتم رمانی داشته باشم تا بتوانم آن را به پیشگاه اهل بیت (ع) ارائه کنم. در ترکیه خیلی از اهل تسنن با خواندن رمان با واقعیت زندگی امام حسین (ع) آشنا شدند و برای من دعا کردند، لذا فکر می کنم اگر بتوانم با ثواب این کتاب مقابل پیامبر (ص) بایستم، خدا را شاکر خواهم بود. وقتی برای نوشتن رمان دست به قلم می برید، شجاعتی دارید که ناشی از احساس است، نه علم. من برای نوشتن این کتاب ابتدا به مراجع اهل تسنن مراجعه کردم. پس از آن به سراغ کتاب های علویان ترکیه رفتم و دیدم که تنها مرثیه است و جواب من را نمی دهد. در نتیجه از شیعیان ترکیه منبع خواستم که آنها 40 کتاب در این زمینه به من معرفی کردند. با خواندن این کتاب ها اصل مطلب دستگیرم شد.» منبع:تسنیم 211008
یکشنبه ، ۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]