محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829810177
رهبری فرد: وسایل فروختیم تا پرسپولیسی شوم
واضح آرشیو وب فارسی:داغ نیوز: بهروز رهبری فرد در گفت و گویی متفاوت فرق آن روزگار و فوتبالیست هایش، با این دوره را شرح می دهد. این روز ها پرسپولیس و طرفدارانش حال و روز خوبی ندارند. از یک سو آن قدر مشکلات تیم زیاد است که حتی برانکو هم نتوانسته کمکی به این تیم کند و از سوی دیگر فوت ناگهانی هادی نوروزی، شوک عجیبی به طرفداران داده است. نوستالژی این هفته به یکی از باتعصب ترین کاپیتان های پرسپولیس اختصاص داده شده تا متوجه شویم که فرق آن روزگار و فوتبالیست هایش، با این دوره در چیست. * شنیده ام در دربی اول از ترس نمی خواستید وارد زمین شوید. آن زمان ۲۲ سالم بود و تازه از تیم فتح به پرسپولیس آمده بودم. ۱۲۰هزار نفر تماشاگر در استادیوم آزادی منتظر شروع بازی بودند. در بازی های قبلیمان هم ۵۰هزار نفر می آمدند اما این جمعیت ترسناک بود. من پس از بیست بازی در دربی، در بازی ۲۱ باز هم پایم می لرزید. امروز شرایط معمولیتر شده اما آن زمان اوضاع متفاوت بود. در آن بازی به مجتبی محرمی گفتم آقا مجتبی این ها چقدر بی تربیت هستن، فحش می دن! چپ چپ نگاهم کرد و گفت خب تو هم فحش بده! وقتی از پله ها بالا آمدم به فرشاد پیوس گفتم آقا فرشاد نمی شه الان منو تعویض کنین؟! گفت نه! بیا ده دقیقه بگذره خوب می شی! *همان بازی جنجالی سال ۷۳ بود؟! بله! همان بازی که سه هیچ به نفع استقلال تمام شد. اولین کارت زرد بازی را من گرفتم، اما وقتی دعوا شد سرم را پایین انداختم و رفتم رختکن. *اصلا چی شد از فتح به پرسپولیس آمدید؟! آن هم تیمی با یازده ملی پوش… فرشاد پیوس با مربی ما خیلی دوست بود و زمانی که تمرین نداشت، سر تمرین ما حاضر می شد و با ما تمرین می کرد. آن زمان هنگام تعطیل بودن تمرینات بازیکن به فرحزاد نمی رفت که قلیان بکشد، سر تمرین تیم های دیگر حاضر می شد. مربی مان به من گفت که فرشاد پیوس می خواهد تو را به پرسپولیس ببرد. گفتم سرکارم گذاشته ای؟ من کجا و پرسپولیس کجا؟! گفت نه، جدی می خواد تو رو ببره! قضیه را به شوخی گرفتم تا اینکه آقافرشاد با من صحبت کرد. مسابقات جام رمضان آن زمان با بازیکنان اصلی در استادیوم دوازده هزار نفری آزادی به صورت سالنی برگزار می شد. فرشاد پیوس به من گفت که بیا استادیوم دوازده هزار نفری و با آقای عابدینی صحبت کن. به ورزشگاه رفتم و دیدم حمید درخشان، ناصر محمدخانی و خیلی از بزرگان دیگر در رختکن هستند. افرادی که آرزو داشتم از نزدیک با آنها ملاقات کنم. سراغ آقای عابدینی رفتم و گفت رهبری فرد تویی؟! فردا برو هیأت فوتبال و قرارداد ببند. گفتم به این سرعت؟! گفت بله، فرشاد کاپیتان تیمه و هرکس را تایید کنه، مورد تایید من هم هست. * اولین روز تمرین خیلی سخت بود؟ ساکم روی کولم بود و با برادرم به ورزشگاه راه آهن رفتیم. نزدیک دو سه هزار نفر در ورزشگاه حضور داشتند. فکر کردم اشتباه آمده ام. برادرم از یک نفر پرسید اینجا چه خبره؟! گفت تمرین پرسپولیسه! جمعیت را که دیدم به برادرم گفتم من رفتم خونه! گفت قرارداد بسته ای و نمی تونی بزنی زیرش. با کلی خجالت نزدیک زمین رفتم. جرأت نداشتم جلوی آن همه اسطوره لباس عوض کنم! شاید باور نکنید اما به دستشویی رفتم و آنجا لباس تمرین پوشیدم! آقا فرشاد من را به داخل زمین برد و به بقیه معرفی کرد. اصلا یادم نمی آید در آن تمرین چه اتفاقی افتاد. خیلی استرس داشتم. *مبلغ قراردادت چقدر بود؟ باید۸۰۰هزار تومان برای دریافت رضایت نامه به فتح می دادم. وسایل خانه مان را فروختیم تا پول رضایت نامه جور شد و من توانستم با پرسپولیس قرارداد ببندم. یعنی شروع کار من با منفی ۸۰۰ هزار تومان بود! امروز یک میلیارد پول رضایت نامه می گیرد، یک میلیارد به خاطر قشنگی اش و پانصد میلیون هم برای بازی کردنش! *چه اتفاقی افتاد که بهروز رهبری فرد ۲۲ساله دفاع ثابت تیم شد؟ آن هم در اولین فصل حضورش… هر کسی که من را می دید، می گفت دیوانه ای؟ مگر می شود با این همه ملی پوش به تو بازی برسد؟! راستش خودم هم به این حرف رسیده بودم و گفتم اشکال ندارد، چند سالی نیمکت نشین می شوم و بالاخره یک روز بازی به من می رسد. دفاع وسط آن سال تیم افشین پیروانی، مجتبی محرمی، عبدالله نژاد و چند نفر دیگر بودند. اول قرار بود پنجعلی و محمدخانی و درخشان در تیم بازی کنند که وقتی هدایت تیم را قبول کردند، به این نتیجه رسیدند که فوتبال بازی نکنند. درخشان به من گفت دفاع راست بازی کرده ای؟ گفتم تا به حال بازی نکرده ام اما درخشان گفت باید بازی کنی! برای اولین بار در عمرم در پرسپولیس دفاع راست شدم. آن زمان هم دفاع راست پرسپولیس امیرموسوی نیا بود که از استقلال به تیم آمده بود. در اولین بازی خوب بازی کردم و تا آخر فصل فیکس شدم. سال بعد یورگن گده به پرسپولیس آمد و به من گفت جلوزن چپ بازی کن. گفتم چپ پا نیستم، گفت فقط تو می تونی بازی کنی و به این صورت چند سالی هم در سمت چپ بازی کردم. *کمی درباره قهر و آشتی و دسته گل هایتان هم صحبت کنیم. دو سه بار با دسته گل سرتمرین تیم حضور داشته اید. درست است؟! آن زمان هم مثل امروز زبان تندی داشتم. به همین دلیل همیشه مشکلاتی پیش می آمد. یک بار مشکل به بازی الهلال برمی گشت. در عربستان بازی داشتیم. من پنالتی زن اول تیم بودم اما علی پروین در رختکن گفت که پنالتی اگر شد علی انصاریان بزند. همه چپ چپ به من نگاه کردند و با تعجب پرسیدند که چی شده؟! روحیه ام خراب شد. در آن بازی اتفاقا پنالتی شد و علی هم آن را گل کرد. به تهران برگشتیم و خبرنگاری از من پرسید چرا تو پنالتی نزدی؟ گفتم نمی دانم، باید از علی پروین بپرسید. همین موضوع باعث شد که با من تماس گرفتند و گفتند علی آقا گفته سرتمرین نیا! گفتم چشم. دو روز بعد محمود خوردبین تماس گرفت که بیا سرتمرین. گفتم چشم. وقتی که اخراج می شدم برای بازگشت به تیم التماس کسی را نمی کردم. یک بار دیگر هم از من پرسیدند تیم شما سیستمی ندارد اما همه بازی ها را پیروز شده اید. داستان چیست؟ گفتم تیم ما سیستمش علی اصغریه اما مهم نتیجه است که می گیریم! همین موضوع شد تیتر روزنامه ها که رهبری فرد گفته سیستم ما علی اصغریه. دوباره با من تماس گرفتند که علی پروین گفته سر تمرین نیا، گفتم چشم. چند روز بعد هم گفتند بیا که بازهم گفتم چشم! *و دسته گل های تاریخی از کجا می آمد؟! خودشان می خریدند. من پول خرج دسته گل نمی کنم. به من گل را می دادند و می گفتند آن را به علی آقا بده. *در قرارداد شما که در سال ۸۱ منتشر شد سقف قرارداد را داشتید و ۳۱ میلیون دریافت می کردید… آخرین رقم قرارداد من ۱۳ میلیون تومان است که مدارکش را هم دارم. در تمام این ۱۳ سالی که برای پرسپولیس بازی کرده ام، مجموع قراردادهای من به پنجاه میلیون تومان هم نمی رسد! تا سال ۷۹ که قرارداد من سفید بود. *در این قرارداد سفید، مبلغی نوشته نمی شد؟ جیب مان را هم می زدند! مثلا عابدینی می گفت که این فصل دو میلیون تومان به تو پول می دهیم. فصل تمام می شد و از پول خبری نبود! یک بار با مهدی هاشمی نسب سراغ عابدینی رفتیم که یا رضایت نامه بده یا پول مان را. عابدینی شروع می کرد به صحبت کردن و آنقدر حرف می زد که دل مان برایش می سوخت و آخرسر می گفتیم ده هزار تومانی ته جیب مان پول هست، می خواهی آن را هم بهت بدهیم؟! شرایط ما در پرسپولیس این طوری بود. ما به دنبال پول نبودیم و البته پول زیادی هم نبود. مثلا اگر بازی با استقلال را می بردیم، به ما یک سکه می دادند. *یعنی از پاداش هم خبری نبود؟! با یک مثال این قضیه را برای تان تشریح می کنم. اولین دوره لیگ بر تر کار قهرمانی به روز آخر رسید که استقلال در بازی آخر باخت و ما هم در آزادی حریف را بردیم و قهرمان لیگ بر تر شدیم. با خوشحالی به رختکن رفتیم و مشغول جشن بودیم که علی آقا وارد شد. فکر کردیم الان می خواهد به ما تبریک بگوید اما همه چیز برعکس شد. گفت فلان فلان شده ها الان باید قهرمان می شدید؟! تیم شما باید چهار هفته پیش قهرمان لیگ می شد. خاک تو سرتان با این قهرمانیتون، اصلا این قهرمانی رو نمی خوام! هفت هشت تایتان رو که نمی خوام، سه چهار نفری رو هم که می خوام بهشون زنگ می زنیم. برید خونتون که حال و حوصله ندارم! این بود پاداش قهرمانی در لیگ بر تر! *پس درآمد شما از کجا بود؟! هیچ کجا! هر روز با مهدی هاشمی نسب بودم. ظهر به مهدی می گفتم چقدر پول داری؟ می گفت ۵۰۰ تومان. من هم ته جیبم هزار تومان بود. یک نان بربری و نوشابه می خریدیم و به عنوان ناهار می خوردیم و بعد هم که باید برای تمرین می رفتیم. وقتی مهدی به استقلال رفت موجودی حسابش ۳۰ هزار تومان بود. سپاهان و سایپا آن زمان خوب پول می دادند اما ما در بند این حرف ها نبودیم.
شنبه ، ۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: داغ نیوز]
[مشاهده در: www.daghnewz.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]
صفحات پیشنهادی
رهبریفرد: وسایل فروختیم تا پرسپولیسی شوم ::
رهبریفرد وسایل خانهمان را فروختیم تا به پرسپولیس بیایم بهروز رهبری فرد در گفت و گویی متفاوت فرق آن روزگار و فوتبالیستهایش با این دوره را شرح میدهد این روزها پرسپولیس و طرفدارانش حال و روز خوبی ندارند از یک سو آنقدر مشکلات تیم زیاد است که حتی برانکو هم نتوانستهعکس / بهروز رهبری فرد در هیات عزاداری
در اینستاگرام منتشر شد عکس بهروز رهبری فرد در هیات عزاداری کاپیتان سابق پرسپولیس تصویر در صفحه اجتماعی خود منتشر کرده که نشان می دهد امشب در هیات عزاداری امام حسین ع شرکت کرده است به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز بهروز رهبری فرد در صفحه اجتماعی خود با انتشار تصویر زیر نوشت &پنجعلی :حرف های رهبری فرد کذب محض است!
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام دو روز قبل بهروز رهبری فرد علیه محمد پنجعلی مصاحبه کرد و دیروز مجتبی محرمی علیه کاپیتان پیشین پرسپولیس و تیم ملی حرف زد به همین بهانه و پس از پایان بازی پرسپولیس و سیاه جامگان مشهد با مدیر تیم های پایه ای پرسپولیس تماس گرفتیمرهبری فرد: گزارشگر معروف فوتبال میخواست مرا به استقلال ببرد!
رهبری فرد گزارشگر معروف فوتبال میخواست مرا به استقلال ببرد کاپیتان سابق پرسپولیس از تلاش یک گزارشگر مطرح فوتبال برای انتقال وی به استقلال پرده برداشت به گزارش نامه نیوز انتقال مهدی هاشمی نسب از پرسپولیس به استقلال یکی از جنجالی ترین نقل و انتقالات فوتبال ایران بود و هنوز همتقاضای جالب از فردوسی پور برای محروم نشدن یک پرسپولیسی!
به گزارش پایتخت رضا نورمحمدی در بازی پرسپولیس برابر صبا از بازی اخراج شد و دلیل آن استفاده از الفاظ رکیک بود در صحنه های تلویزیونی تا حدی کلمات رکیک نورمحمدی مشخص بود و به همین دلیل بحث محرومیت احتمالی وی مطرح شده است این اتفاق طبعا سوژه خوبی برای برنامه 90 است خصوصا آنکه فرابوترابی فرد درمراسم شب عاشورای حرم امام خمینی: یکی از آرزوهای مقام معظم رهبری، شهادت است
ابوترابی فرد درمراسم شب عاشورای حرم امام خمینی یکی از آرزوهای مقام معظم رهبری شهادت است نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی گفت مسیر شهادت مسیری است که دنیای ما را اصلاح می کند و ما را در برابر قدرت های بزرگ از جمله آمریکا به قدرتی سازش ناپذیر و پیروز تبدیل می کند و علاوه برآن آرهبریفرد: پروین بعدقهرمانی دررختکن گفت خاک توی سرتان،برید خونه تون!/هاشمی نسب 30هزارتومان بیشتر نداشت که رفت
رهبریفرد پروین بعدقهرمانی دررختکن گفت خاک توی سرتان برید خونه تون هاشمی نسب 30هزارتومان بیشتر نداشت که رفت استقلال باید۸۰۰هزار تومان برای دریافت رضایتنامه به فتح میدادم وسایل خانهمان را فروختیم تا پول رضایتنامه جور شد و من توانستم با پرسپولیس قرارداد ببندم یعنی شروع کارانتقاد رهبری فرد از رفتارهای صورت گرفته با هانی/احساسی،خاله خرسه و شو
کاپیتان اسبق پرسپولیس نسبت به برخی رفتارها با پسر کاپیتان فقید سرخپوشان انتقاد کرد به گزارش کاپ بهروز رهبری فرد درباره رفتارهای صورت گرفته با هانی نوروزی در اینستاگرام خود نوشت جا داره بعنوان یک هوادار پرسپولیس این برد خوب رو که با یک بازی زیبا و فکورانه بدست اومد به همه هوادارانتقاد رهبری فرد از رفتارهای احساسی با هانی نوروزی؛ دوستی خاله خرسه!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا بهروز رهبری فرد درباره رفتارهای صورت گرفته با هانی نوروزی در اینستاگرام خود نوشت جا داره بعنوان یک هوادار پرسپولیس این برد خوب رو که با یک بازی زیبا و فکورانه بدست اومد به همه هواداران تبریک بگم و یک خسته نباشید به همه بازیکنان و کادر فنی کهتقاضای جالب از فردوسیپور برای محروم نشدن یک پرسپولیسی!
تقاضای جالب از فردوسیپور برای محروم نشدن یک پرسپولیسی پرسپولیسی ها که با مشکل کمبود بازیکن مواجه شده اند نگران از دست دادن یک بازیکن دیگر خود هستند به گزارش نامه نیوز رضا نورمحمدی در بازی پرسپولیس برابر صبا از بازی اخراج شد و دلیل آن استفاده از الفاظ رکیک بود در صحنه های تلو-
گوناگون
پربازدیدترینها