واضح آرشیو وب فارسی:شفقنا: شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: تفسیر نهضت امام حسین (علیه السلام) بدون آشنایی کامل به سیره امیرمؤمنان (علیه السلام) و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ممکن نیست؛ «و أسیر بسیره جدی و أبی علی بن أبی طالب». به گزارش شفقنا، با قدمهای راسخ پای به عرصه میدان می نهاد و از هیچ چیز جز خالق هستی واهمه نداشت. مرگ را برای انسان سرنوشت حتمی می دانست و بر گردن او آویخته؛ چنان که گردن بند بر گردن دختران آویخته می شود. می فرمود:آن قدر مشتاق دیدار نیاکانم هستم که یعقوب(علیه السلام) مشتاق دیدار یوسف(علیه السلام) بود. اما سؤالی که در اذهان عموم مردم جولان می کند این است که سیره ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) چه سیره ای خواهد بود؟چرا که خلفای سابق نیز دم از احیای سنت رسول الله (ص) می زدند!! در ادامه بخش سوم جلوه های حماسی عاشورا برای رسیدن به این پرسش مهم از بنان حضرت آیت الله جوادی آملی از کتاب شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی پاسخ خواهیم گرفت که او در آن به بررسی و تفسیر نهضت اباعبدالله الحسین و شناخت سیره آن حضرت می پردازند. امام حسین (علیه السلام) در وصیتنامه رسمی اش راز نهضت خود راعلناِّ بیان می کند: ادامه راه رسول اکرم (ص) و امیرمؤمنان (ع). بهترین تفسیر نهضت حسینی را سخنان و نامه های خود آن حضرت (علیه السلام) به عهده دارد و چون آن حضرت در وصیتنامه رسمی اش راز نهضت خود را ادامه راه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرمؤمنان (علیه السلام) بیان کردند، تفسیر نهضت آن حضرت (علیه السلام) بدون آشنایی کامل به سیره امیرمؤمنان (علیه السلام) و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ممکن نیست؛ «و أسیر بسیره جدی و أبی علی بن أبی طالب». سیره حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) همان سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، نه جدای از آن؛ زیرا آن انسان کاملی که به منزله جان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، روش او نیز همان سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خواهد بود. اگر بخواهیم سیره علی ابن ابی طالب را تحلیل کنیم، باید سیره مبارک رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تحلیل نماییم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را نیز پیش از هر چیز باید قرآن تبیین کند؛ چون رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هم مفسّر علمی قرآن است و هم مفسّر عملی آن. سیره پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) با استنباط از قرآن :رهایی مردم از تیرگی و تاریکی ها هر که به مقام انسانیت کامل بار یابد، همه شؤون حیات او را برنامه الهی رهبری می کند و چون خدای سبحان کارش بر صراط مستقیم است، سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) که به هدایت جامعه بشری عنایت دارد، بر صراط مستقیم است؛ (إن ربّی علی صراط مستقیم) و قبل از هر چیز، تعیین سیره آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) را باید از قرآن کریم استنباط کرد. روش و هدف رهبری ویژه ای که خداوند به پیامبرش آموخت این است؛ (الر کتاب أنزلناه إلیک لتخرج النّاس من الظّلمات إلی النّور بإذن ربّهم إلی صراط العزیز الحمید)؛ «قرآن نازل شده است تا تو جامعه را نورانی کنی و مردم را از تیرگی و تاریکی برَهانی و آنان را روشن کنی». بر این اساس، اگر خداوند در سوره مبارک «حدید» فرمود: ما انبیا را اعزام و کتاب ها را با آنان نازل کردیم تا مردم به قسط و عدل قیام کنند؛ (لیقوم النّاس بالقسط) در صدد بیان، هدف متوسّط رسالت است، نه هدف نهایی آن؛ زیرا هدف نهایی رسالت، نورانی شدن جامعه است و به یقین، جامعه نورانی عملکردش بر پایه قسط و عدل است. هدف نهایی نبوت، نورانی شدن جامعه و خروج آن از هر تیرگی و تباهی است؛ (لتخرج النّاس من الظّلمات إلی النور بإذن ربّهم إلی صراط العزیز الحمید) و سیره رسول خدا همین هدف والاست که خداوند او را به آن سَمْت سامی آشنا کرد. قرآن که کتابی بیِّن و روشن است، برای بیان چگونگی نورانی شدن مردم و جامعه، قیام موسای کلیم (علیه السلام) را به دنبال این بحث مطرح کرد و چنین فرمود: قرآن نازل شده است تا مردم را نورانی کنی و راه آن نیز تشکیل حکومت اسلامی است؛ یعنی فقط دین باید در جامعه حکومت کند. کسب جامعه نورانی در پرتو رهبری الهی و وجود امّتی آگاه و صابر یقیناً نورانی کردن جامعه، نیازمند رهبری الهی، پایداری و شکر فراوان توده مردم است. عنصر رهبری الهی را خداوند با جریان موسای کلیم تأمین کرد و پایداری و شکر فراوان امّت را با آیه (و ذکّرهم بأیام الله إنّ فی ذلک لایات لکلّ صبّار شکور) تبیین کرد. خداوند به موسای کلیم فرمود: وقتی می توانی آل فرعون و سامری را از میان برداری که امّتی آگاه و صابر و شکور داشته باشی و به همین منظور آن ها را به ایام خدا متذکّر کن. البته ضایعات یک انقلاب بزرگ، فریبکاری بدخواهان آن، فریب خوردگی ساده لوحان آن و سرانجام، اوج و حضیض آن برای دیگران عبرت و آموزنده است. در بقا و نگهداری نظام اسلامی نیز سپاس فراوان لازم است و کیفیت سپاسگزاری، آن است که انسان تمام نعمت ها را از خدا بداند و از نعمت خدادادی بیش ترین بهره صحیح را ببرد و هرگز مغرور تنعّم نگردد. www.fa.shafaqna.com
شنبه ، ۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفقنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]