واضح آرشیو وب فارسی:روزنو: روز نو : شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم چه برنامه ای را برای ائتلاف با نیروهای اعتدالی دارند؟ آیا قرار است همان پروژه 92 دوباره تکرار و ائتلافی میان اصلاحات با اصول گرایان میانه رو انجام شود؟ جریان اصلاحات با هیچ جریانی وارد ائتلاف نشد. ائتلاف براساس مبانی و قواعد مورد توافق طرفین ائتلاف کننده صورت می گیرد. در شرایطی که هیچ یک از دوطرف ائتلاف کننده، براساس توان سیاسی ای که دارند نتوانند به یک هدف مهم سیاسی دسترسی پیدا کنند، به سمت ائتلاف می روند. فرض کنید در نظام های پارلمانی که دولت از متن مجلس برمی خیزد، چنان چه در بین احزابِ صاحب کرسی هیچ یک نتوانند اکثریت نسبی را برای تشکیل دولت به دست آورند، برای بازیابی توان خودشان به سمت ائتلاف با یکی از احزاب نزدیک خود می روند. مبانی و اصول ائتلاف دراین شرایط تعیین می شود و دستاوردهای سیاسی مبتنی بر انجام این ائتلاف نیز از حیث سهم و وزن هریک از احزاب ائتلاف کننده مثلا در تشکیل دولت و نقش آفرینی های سیاسی و مدیریتی در ساختار قدرت مورد توافق قرار می گیرند. بنابراین با این تعریف تصمیم اصلاح طلبان در سال 92 ائتلاف نبود. چنین چارچوبی در انتخابات سال 92 مطرح نبود. چنین گفت وگوهایی میان آقای خاتمی، به عنوان رهبر اصلاحات، با آقای روحانی انجام نشد. آنچه اتفاق افتاد کناره گیری آقای عارف براساس تقاضای آقای خاتمی بود که این تقاضا و تشخیص آقای خاتمی ازسوی آقای عارف براساس گفته های پیش از انتخابات ایشان پذیرفته شد. ایشان کناره گیری کرد تا شرایط بهتری برای پیروزی نامزد اصول گرای مورد نظر اصلاح طلبان فراهم شود. آنچه در سال 92 شاهدش بودیم که ثمرات بسیار ارزنده ای هم برای کشور به دنبال داشت و امیدوارم در طول دولت هشت ساله ایشان عمیق تر شود، نوعی وفاق و اجماع بود. قرار است با تشکیل شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان، همین وفاق و اجماع در انتخابات مجلس دهم دنبال شود؟ درباره اینکه این الگو در انتخابات مجلس به همین شکل اجرا خواهد شد یا نه، فکر می کنم استراتژی ای که اصلاح طلبان در انتخابات هفتم اسفند دنبال می کنند رسیدن به اجماع حداکثری بین همه اصلاح طلبان و طرفداران دولت است. این سیاست اصلاح طلبان است و امروز آقای روحانی و همه طرفداران ایشان، اعم از همه افراد حقوقی و حقیقی بر این مسئله اتفاق نظر دارند. اصلاح طلبان معتقدند، موفقیت دولت آقای روحانی بهتر می تواند منافع ملی کشور را تامین کند و در همین فضا بستر بهتری برای اصلاح طلبان برای گسترش فعالیت های سیاسی و فرهنگی فراهم خواهد شد. فکر می کنم همان اجماع می تواند در انتخابات اسفند هم مورد استفاده قرار بگیرد. این رویکرد را همه گروه های اصلاح طلب می پذیرند؟ خوشبختانه تا جایی که روزانه رصد می کنم تمامی مراجع تعیین کننده، اعم از احزاب، گروه ها و شخصیت های اصلاح طلب، در صحیح بودن نحوه سازماندهی و مدیریت انتخابات سال 92 تردید ندارند و فکر می کنم تداوم این همگرایی کارآمد در جریان انتخابات مجلس با لحاظ کردن تفاوت های ماهوی بین انتخابات مجلس و ریاست جمهوری می تواند دنبال شود. این تفاوت های ماهوی چه برنامه ریزی هایی را برای اجماع می طلبد؟ مهم ترین وجه تمایز ریاست جمهوری با مجلس علاوه براینکه منتخب مردم فقط یک نفر است و در مجلس در سطح کشور 290نفر است؛ در انتخابات مجلس ما با ماهیت محلی مواجه هستیم، درحالی که در انتخابات ریاست جمهوری، رقابت در سطح ملی است؛ درواقع در انتخابات مجلس، در حوزه های انتخابیه متعدد همه مولفه های ملی، استانی، محلی و قومی و مذهبی نقش آفرینی می کنند و باید مدنظر قرار گیرند. فکر می کنم تعمیم الگوی92 به انتخابات94 در دو مرحله قابل پیاده سازی است. در فاز اول آماده سازی نظری انتخابات است. به معنای طراحی تدوین و نهایی کردن راهبردها، معیارها و شاخص ها، جهت گیری های اصولی، روش های عملیاتی و نحوه سازمان و مدیریتی که بنا دارد تحقق هدف مهم طرفداران دولت را که ایجاد تغییر در بافتار مجلس آینده است میسر کند. تا جایی که من در جریان هستم این فاز با موفقیت درحال انجام است و مراحل نهایی خود را دنبال می کند که چارچوب کار مشخص شود. فاز دوم رسیدن به فهرست واحد برای همه حوزه های انتخابیه کشور است. اصلاح طلبان برای این فاز دوم که درواقع فاز عملیاتی و اجرایی است چه راهکاری را دنبال خواهند کرد؟ بناست برخلاف ادوار گذشته مجلس، این مرحله مهم، یعنی شناسایی نامزدهای واجد شرایط، اعم از برخورداربودن اعتبار و منزلت محلی، تحصیلات مرتبط با جایگاه مجلس، قابلیت رای آوری بیشتر و همچنین کارآمدی و کارآیی هم در سطح حوزه انتخابیه و هم در مجلس ازطریق کمیسیون های مربوطه با این معیارها دنبال شود که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و طرفداران دولت در حوزه انتخابیه که شناخته شده هستند با استفاده از روش هایی مثل نظرسنجی و گفت وگو با نامزدها و تهیه میثاق نامه به فهرست های انتخاباتی برسند. درواقع فعالیت اصلاح طلبان دراین مرحله کاملا غیرمتمرکز خواهد بود. مرکز استان ها و تهران نقش حل اختلاف را دارد تا حوزه انتخابیه به یک تشخیص درست برسد. اما به هرحال با توجه به تفاوت هایی که بین انتخابات ریاست جمهوری با ماهیت محلی انتخابات مجلس وجود دارد و شما هم به آن اشاره کردید، تجربه شورای شهر تهران همان سال 92 اتفاق افتاد؛ یعنی درست همان زمان که اجماع برای پاستور شکل گرفت و موفقیت هم داشت، در انتخابات شوراهای شهر و روستاها، به ویژه در تهران، شاهد آن بودیم که برخی از افراد که با فهرست اصلاح طلبان وارد شورا شدند، پس از ورود به شورا چرخش داشتند. برای پرهیز از آن شرایط چه باید کرد؟ آنچه باعث کم توفیقی اصلاح طلبان در انتخابات شوراهای اسلامی شد ناکافی بودن نشاط سیاسی بین اصلاح طلبان در برخورد با انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، به ویژه کلانشهرها و تهران، بود که درواقع ازسوی اصلاح طلبان به عنوان امری دست دوم، تحت الشعاع انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفت. اگر ما اصلاح طلبان با انگیزه تر و جدی تر با انتخابات شوراها مواجه می شدیم، می توانستیم تعداد اصلاح طلبان را افزایش دهیم. اما فارغ از جدی گرفتن و با انگیزه واردشدن، در انتخاب گزینه ها در فهرست اصلاح طلبان هم گویا اشتباهاتی رخ داد. اینکه من گفتم برخورد جدی و عمیق در حدی که مناسبت با شوراها نداشتیم شامل همه این موارد می شد. اگر بخواهیم به دقت علت یابی کنیم، دو علت باعث این مسئله شد. یکی اینکه متاسفانه اکثر نامزدهای شناخته شده و مورد اعتماد اصلاح طلبان ازسوی هیئت نظارت برخاسته از مجلس اصول گرای نهم، صلاحیتشان احراز نشد و همه نامزدهای توانمند و رای آور اصلاح طلب از سوی داور بازی انتخابات اجازه حضور در میدان رقابت را پیدا نکرد. دلیل دوم اینکه ما باید پیش بینی چنین حذفی را پیش بینی و آن فهرست نامزدها را گسترده تر تنظیم می کردیم.
پنجشنبه ، ۳۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]