واضح آرشیو وب فارسی:کرد پرس: سنندج- در کردستان دو طریقت عرفانی قادری، به زعامت حضرت شیخ محی الدین عبدالقادر گیلانی قدس سره العزیز متوفی در بغداد و نقشبندی به زعامت حضرت شیخ محمد بهاءالدین بخاری مشهور به شاه نقشبند قدس سره متوفی در بخارا از قدیم الایام رایج بوده و هستند.کردپرس - سرویس فرهنگ و هنر؛ چند روز پیش به لطف و زحمت استاد محترم دکتر شهباز محسنی رئیس دانشگاه آزاد سقز که از مهاباد می آمدند، استاد فرزانه و متقی و عارف، جناب آقای ابوبکر سپهرالدین که از سلاله عارف و قطب ربانی حضرت شیخ شمس الدین برهانی قدس سره العزیز می باشند کتابی نفیس و شکیل و پرمحتوا، بنام میمون و مبارک منظومه شمسی، اهدائی جناب سپهرالدین به حقیر واصل شد و از زیارت و مطالعه آن بسیار مفتخر و استفاده کردم. این اثر نفیس به قطع وزیری در 315 صفحه کاغذ مرغوب و جلد نفیس و شفاف از سوی انتشارات جنگل جاودانه و به قیمت پانزده هزار تومان، به دو زبان فارسی و کُردی تنظیم و چاپ و منتشر شده است. مؤلف و محقق محترم که خود از نسل پیر برهان است تلاش کرده تا غزلیات و قصائد و مثنویات شاعران بزرگ و نامدار و علمای معاصر حضرت شیخ یوسف، شمس برهان را گردآوری و ارائه نمایند و خواننده می تواند با مراجعه به این اثر نفیس آثاری زیبا و پرسوز و گداز عارفانه و عشق الهیات از بزرگانی چون ملا صالح حریق، حاج سید محمد سعید نورانی، میرزا احمد کور، میرزا سلیم مکری، ملا حاجی محزون، مولوی مهابادی، مصباح الدیوان ادب، میرزا لطیف قاضی، سید محمد رشید سیف القضات، ملا عصام الدین شافعی، علی بیگ حیدری، عبدالرحمن هه ژار و حواشی و توضیحات کافی پیرامون چگونگی سرایش این اشعار در زمان حیات حضرت شیخ و پس از رحلت او را ملاحظه و مطالعه و استفاده کند. علاوه بر این آثار، نمونه مکتوبات و عرایض و نامه هایی که بین حضرت شیخ و مریدان و یاران او مبادله شده است، در این اثر ارایه گردیده و حقیر که متجاوز از پنجاه سال است دستی بر قلم دارم و در زبانهای کُردی و فارسی آثاری دارم، حقیقتاً از ملاحظه و مطالعه نثر فارسی زیبا و مسجع و سنگین در آن خانقاه برهان و شرفکند متحیر شدم زیرا گویش و زبان و ادب عربی و کُردی بر حجرات حاکم و بر زبانها جاری بوده لاکن چگونه شیخ کُردزبان و مریدان و خلفاء او، اینچنین نثر سنگین پارسی را آموخته و بکار برده اند. جای شگفتی است و این نشان می دهد که زبان شیرین سعدی و مولانا و حافظ و ناصرخسرو و سنائی و... در حوزه های علمیه و مکاتب و حجرات کردستان از قدیم الایام رایج بوده که نمونه های زیبا و پرمحتوای آن را می توان در مکتوبات حضرت مولانا خالد شهرزوری مرشد و مجدّ طریقت علیه نقشبندی در کردستان و عراق و سوریه و حجاز و خلیفه و جانشین او حضرت قطب العارفین شیخ عثمان سراج الدین اول را از قلم و نثر استاد مرحوم ملا خالد بیسارانی، (کاتب الاسرار) دریافت. برای اطلاع آن دسته از عزیزانی که زیاد به موضوع اشراف ندارند، اجمالاً به عرض می رسانم که در کردستان دو طریقت عرفانی قادری، به زعامت حضرت شیخ محی الدین عبدالقادر گیلانی قدس سره العزیز متوفی در بغداد و نقشبندی به زعامت حضرت شیخ محمد بهاءالدین بخاری مشهور به شاه نقشبند قدس سره متوفی در بخارا از قدیم الایام رایج بوده و هستند که پیروان قادری را درویش و پیروان نقشبندی را صوفی می نامند، دراویش قادری معتقد به ذکر جلی و جذبه و شور و حال و سماع و انجام عملیات مخصوص می باشند ولی صوفی ها ملتزم به ذکر خفی و اساءالله الحسنی بصورت حلقه در خانقاه خود و تبعیت از اعمال و روش پیر و مراد خود هستند. مولانا خالد که دعوت خود را از سلیمانیه در کردستان آغاز کرد مدتی برای تعلیم و ریاضت به هندوستان رفته و از دست مرشد زمان خودش، شاه عبدالله دهلوی قدس سره خرقه و فرمان خلافت و ارشاد گرفته و به کردستان بازگشته و پس از تعلیم حدود پنجاه نفر از علماء و عرفای زمان و صدور فرمان خلافت آنها به شهر دمشق پایتخت سوریه کنونی هجرت نموده و همانجا فوت کرده و مرقد او اکنون در آرامستان صالحیه زیارتگاه عموم مسلمانان است. یکی از خلفاء مولانا، حضرت پیر طریقت شیخ عثمان سراج الدین بودند که خانقاه او در قعبه ( ته ویڵه ) واقع در اقلیم اورامانات بوده که امروزه این شهر در بخش اورامانات اقلیم کردستان عراق واقع شده و در خانقاه او دهها نفر از طلاب علوم دینی و فقها و علما و عاشقان عرفان حضور داشتند که یکی از آنها طلبه جوان و عاشقی بود از منطقه پیرانشهر بنام ملا یوسف و حضرت شیخ او را زیر پر و بال خود پرورش داده و پس از طی مراحل سیر و سلوک فرمان خلافت او را صادر و خرقه ارشاد به او اعطا فرمود. شیخ یوسف به منطقه موکریان آمده و در روستای برهان بین بوکان و مهاباد ساکن و ضمن ارشاد مسلمانان به کار کشت و زرع پرداخته و در مدت کوتاهی صدها نفر مردم مسلمان و علماء و طلاب و پیروان شریعت و طریقت چون پروانه به دور شمع وجودش گرد آمدند و بر اثر کشت و زرع و تلاش شبانه روزی توانست املاکی را در آن حدود خریداری نماید از جمله دو دانگ از روستای شرفکند در پای کوه بلند طرغه را خرید و خانقاه خود را در آنجا دایر و در مدت کوتاهی این روستای موکریان به دارالعلم و دارالعرفان تبدیل شد و چندین نفر از بزرگان و سادات و علماء در خانقاه او تن به تحمل چله کشی و ریاضت داده و پس از طی مراحل عرفانی به مقام خلیفه و مرید و صوفی رسیدند. حضرت شیخ به شعر و ادب و فرهنگ اسلامی توجه خاص داشته و با صبر و حوصله به اشعار و غزلیات و قصائد گوش می دادند و یا اگر بصورت کتبی به خدمتش می فرستادند درباره آنها اظهارنظر می فرمودند از این رو رابطه مراد و مرید بین وی و پیروانش رایج بود و این موضوع باعث تشویق علاقمندان به آموختن سواد و علوم و فنون بود و سرانجام حضرت شیخ در همان روستای شرفکند وفات نموده و مرقد و مزارش اکنون زیارتگاه عموم مسلمانان ایران و جهان است. شیخ برهان برخلاف سایرین جانشینی برای خودش تعیین نکرده و با وفات او خلفایش به امور خانقاه می رسیدند و امروزه پس از طی چندین دهه از وفات او نظم و نظام خانقاه شیخ برهان، چون زمان حیات وی برقرار است و هیئت امناء پیروانش امور خانقاه و املاک خانقاه مردانه و زنانه را اداره می کنند و هر کس بدانجا روی بیاورد از سفره و طعام و مکان مناسب برخوردار است و چون شیخ ابوالحسن خرقانی علیه الرحمه این گفته را شعار قرار داده اند که هر کس نزد خدای تعالی به جان بیارزد، نزد حسن به نان ارزد... فلذا کسی حق ندارد از مراجعین بپرسد اهل کجا هستند و برای چی آمده اند و چکار دارند؟ هر بنی آدمی و پیرو هر دینی باشد حق دارد به خانقاه وارد شده و از خدمات آنجا برخوردار شود و این راه آزادگی و (لا تجسس) در دین مبین اسلام راستین است که در خانقاه شیخ شمس الدین رواج دارد. سید رشید خلیفه حضرت شیخ درباره مرید و مراد چنین سروده: از مریدانی که باشند چون علم حرف کم گویم که هستم متهم لیک غیر من بسی گشته مرید پا نهاده در مقام بایزید از خود و از غیرحق ببریده اند یاد حق را بر همه بگزیده اند باطناً شیری بلی شیر شکار ظاهر ایشان، نعمامه، می شمار اصل مطلب جمله را معلوم گشت سنگ این مشکل برایشان موم گشت گر بگوید وصف ایشان را سعید در قلم ناید الی دهر مدید (ص 25) مرحوم میرزا احمد کور شاعر بزرگ موکریان در مدح شیخ سروده: از ظهور یوسف ماه مه نهان گردیده است زیبد ار گویم ذمین هم آسمان گردیده است دیده خورشید چون تو نازنینی را ندید جانب مغرب ز مشرق تا روان گردیده است ای دل افسرده بادا بر تو این مژده ز حق کابر رحمت بر سر ما، سایبان گردیده است عارش از تاج شهی آید به فرش خویشتن زین زمان مخلص به کویش از سگان گردیده است (ص 42) می برد بر خاک برهان رشک چرخ چارمین زانکه باشد مطلع نور هدایت، شمس دین بر به سنگ خانقاهش دست حق بنوشته ست هذا جنات عدن فادخلوها خالدین هر که با اخلاص آید سوی آنجا یک قدم می بر افرازد علم بر روضه خلد برین معدن رمز و دقایق یوسف مصر یقین نایب ذی النور ثانی، پیر امجد قطب حق بر سریر حکمرانی گشته آنجا، جانشین (ص 44) چند بیت از ملا حاجی محزون در وصف شیخ برهان قدس سره: حبل المتین لطف خدای ممجد است دست امید خویش بدو اعتصام کن آن شمس دین و قطب ولایت که فیض حق از سایه مبارک او اقتنسام کن ز انفاس عیسی وش آن پیر پاکدین دل را به مهر ایزد داور ختام کن گشتند دیزه خواره ای در فیض و مکرمش شمس و جنید و بُشر، سخن را تمام کن
پنجشنبه ، ۳۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کرد پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]