واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه ستاره صبح: فقط ۴۸ ساعت از اقامت من در ایران گذشته بود که احساس کردم نه تنها یک فرصت بلکه یک وظیفه بر دوش من است و آن این بود که به امریکا برگردم و آنچه را خودم دیده ام به مردم کشورم نشان بدهم. آرزوی من این بود که هر امریکایی می توانست به ایران سفر کند و خودش از نزدیک همه چیز را مشاهده کند. ایرانی که شما به تصویر کشیده اید، ترکیبی از چهره های مردم کوچه و بازار است. چرا به تصویر کشیدن این چهره ها، برداشت شما از ایران است؟ چرا شما مثل بسیاری از عکاسان دیگر به سراغ صحنه های سیاسی، یا طبیعت ایران یا مثلاً نماز جمعه نرفتید؟ دنیا جای پیچیده ای است. ما ممکن است در مورد عملکردمان در مسائل مختلف با هم دیگر اختلاف نظر داشته باشیم. دولت ایران و امریکا در بهترین شکل از روابط دیپلماتیک باز هم ممکن است در مورد مسائل مختلف با همدیگر اختلاف نظر داشته باشند. اما در شرایط کنونی مردم این دو کشور، نظرات متفاوتی درباره راه و روش دولت های خودشان دارند. من بر این باورم که پیش از این که بتوانید روح کامل انسانی را در یک جامعه درک کنید قادر نخواهید بود به یک راه حل واحد برای دولت ها برسید. این درسی است که شاعران بزرگ ایرانی بر آن تأکید می کنند. اگر مولانا بخوانید می بینید که می گوید نقطه آغاز این است که بدانیم که همه ما در یک موقعییتیم. با هم شریکیم و برابریم. باید به همدیگر عشق بورزیم. من برای اینکه از این نقطه آغاز کنم هیچ راهی نداشتم بجز این که اجازه بدهم مردم امریکا از طریق این عکس ها به چشم های مشابهی در ایران خیره شوند و انسانیت مشترک آنها را لمس کنند. شما با عکس هایی از ایران به امریکا برگشتید. نحوه ارائه این عکس ها هم خودش داستان دیگری است. می توانید بگویید چطور به ذهنتان رسید که در فضای باز و با معماری ایرانی، این عکس ها را در امریکا نمایش دهید؟ روش سنتی می گوید که عکس ها را روی یک کاغذ مخصوص چاپ کنیم و در یک گالری به نمایش بگذاریم اما این کار برای پروژه من جواب نمی داد. چون بازدیدکنندگان برای دیدن عکس ها فقط به دیوار خیره می شدند و من این را نمی خواستم. من می خواستم هر رهگذری بتواند نگاهی به این عکس ها بیندازد. نه این که فقط عده محدودی آن را ببینند. علاوه بر آن با ایجاد نمایشگاه در فضای باز، بازدیدکنندگان از لای پرده هایی که عکس ها بر روی آن چاپ شده است همدیگر را می بینند. مضاف بر همه اینها ترکیب صدایی که من از ایران ضبط کرده بودم با عکس ها و معماری شبیه با بازار در فضای امریکا، آن حس برابری و عدم تفاوت انسان ها را بیشتر القا می کرد. به عنوان مثال وقتی ما این پروژه را در مقابل محل برگزاری کنوانسیون حزب دموکرات در شهر دِنور در ایلات کلرادو نمایش دادیم صدای ترافیک منطقه دنور با صدای ترافیک خیابان های تهران چنان ترکیبی را ایجاد کرده بود که بیننده امریکایی فکر می کرد همه ما در یک دنیای مشترک زندگی می کنیم. واکنش مردم نسبت به نمایشگاه تان چگونه بود؟ من از واکنش هایی که نسبت به پروژه ام دیدم بسیار خشنودم. ببینید، من فقط یک نفر هستم و تنها کاری که از دستم بر می آید این است که زیباترین و واقعی ترین تصویری که می توانم از مردم و فرهنگ ایران را ارائه بدهم. بعد از آن دیگر بستگی به مردمی دارد که می آیند و این محصول را مشاهده می کنند. من کمی نگران بودم که مردم امریکا با پیشداوری به این نمایشگاه نگاه کنند و فکر کنند که مردم ایران، مردمی متفاوتند و شاید حتی فکر کنند که مردم خوبی نیستند. در نتیجه انتظار داشتم که اکثر بازدیدکنندگان نمایشگاه، پیام اصلی آن را درک نکنند. اما وقتی دیدم که بیش از ۹۰ درصد مردم با احساس یگانگی با مردمی که در عکس ها به تصویر کشیده شده بودند از نمایشگاه خارج می شدند حیرت زده شدم. عده زیادی از مردم به من می گفتند که ما نمی دانیم چرا فکر می کردیم ایرانیان مردمی متفاوتند و اینکه چرا شانس این را نداشتیم که هیچوقت توی چشم های یک ایرانی نگاه کنیم؟ آیا فکر می کنید در آینده پروژه دیگری هم درباره ایران انجام خواهید داد؟ و اینکه آیا هنوز آن احساس وظیفه ای که در ابتدای این راه منجر به انجام این نمایشگاه شد در درونتان باقی مانده است؟ من فکر نمی کنم تلاش های یک نفر کافی باشد. باز هم می گویم این پیام مولانا و حافظ و سعدی است که می گویند بهترین شکل استفاده از فرصت ها، برقراری ارتباط با انسان هاست. تصور من بر این است که در مورد دو ملت ایران و امریکا این یک ضرورت است. من خرسندم که امروز باراک اوباما متعهد شده است که این وضعیت را بهبود ببخشد و تصور می کنم که امروز اوضاع از یک سال پیش بهتر است. من و همسرم همه پس انداز زندگی و دو سال از عمرمان را برای تحقق این پروژه صرف کردیم و بر این باورم که به این راه تا زمانی که ضرورتش را حس می کنم ادامه خواهم داد.
چهارشنبه ، ۲۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه ستاره صبح]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]