تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835547430




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نشست آسیب شناسی ارتباط روابط عمومی ها با رسانه ها برگزار شد


واضح آرشیو وب فارسی:کاوشگران روابط عمومی: «از نظر ما روابط عمومی ها، رسانه مطلوب وجود ندارد و از نظر رسانه ها، روابط عمومی مطلوب نیست، وضعیت جامعه رسانه ای ما دیگر حس و حال قدیم خودش را ندارد، روابط عمومی خوب روابط عمومی است که 10 درصدش پیداست و 90 درصدش پنهان است. از طرفی، گاهی خبرنگاران حتی به خودشان زحمت یک تماس را هم نمی دهند که از صحت یک خبر مطمئن شوند، وضعیت رسانه ای ما هم تقریبا یک امر منحصر به فرد در دنیاست و...» جملات بالا خلاصه ای از صحبت های سه نفر از مدیران روابط عمومی ارگان هایی چون حوزه هنری، خانه هنرمندان و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که در میزگرد ایسنا در نشستی با عنوان «آسیب شناسی ارتباط متقابل روابط عمومی ها با رسانه ها» مطرح شد. به گزارش کاوشگران روابط عمومی به نقل از ایسنا، نا، محمدحسین ساعی - معاون پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری -، مهدی محمدی - مدیر روابط عمومی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران - و کامبیز زاهدپور- مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان - از جمله حاضران در این میزگرد بودند که نظر، پیشنهاد و انتقادهای خود را در نشست «آسیب شناسی ارتباط متقابل راوابط عمومی ها با رسانه ها» ارایه کردند . در ابتدای این نشست، دکتر محمدحسین ساعی - معاون پژوهشگاه فرهنگ وهنر اسلامی حوزه هنری -  درباره اینکه رسانه ها و روابط عمومی ها کی، کجا و برای چه شکل گرفتند؟ با اشاره به تاریخچه شکل گیری روابط عمومی در دنیا، به نکته هایی توجه داد . ساعی گفت: مبحث روابط عمومی ابتدا در کشوری مثل آمریکا بوجود آمد و مشخصا هم ابتدای قرن بیستم بود که آمریکا در ابتدا دو مشخصه داشت که شاید از این زاویه به وضعیتی که ایران امروز ما دارد، نزدیک باشد. مشخصه اول این بود که در ابتدای قرن 20 کسانی که به عنوان مثال از نخبگان آمریکا بودند، برداشتی از اینکه آمریکا وارد یک دوران بحران هویت شده است داشتند که الان من نمی خواهم خیلی وارد این قضایا شوم که فرهنگ آمریکایی چیست. در ابتدای قرن 20 حزبی به نام «سوسیالیست» به وجود آمد که حدود یک میلیون هم رأی آورد. سپس کسانی هم که خودشان را صاحب کشور آمریکا می دانستند، این مسئله را به عنوان یک بحران در نظر گرفته بودند و از همین زاویه بحثی را مطرح کردند که باید به نحوی این بحث نسبت حکومت و مردم اصلاح شود و مصداق غلط بودنش هم رأی آوردن نامزد سوسیالیست بود که این یک موضع بود. مورد دوم این بود که جامعه آمریکا در ابتدای قرن 20 واقعا در حال تبدیل شدن به یک جامعه پیچیده بود، یعنی جامعه آمریکا در ابتدای قرن 19 جامعه خیلی ساده ای بود که از اواخر قرن 19 و ابتدای قرن 20 وارد یکسری پیچیدگی هایی شد و مسائلی از جمله ارتباطات بین نهادی را به وجود آورد، یعنی در یک جامعه پیشرفته اگر ما بخواهیم پیشرفت را تعریف کنیم، به نظرم یک تعریف خنثی از پیشرفت، به حداکثر رساندن هماهنگی نهادهای موجود در یک جامعه است. یعنی هر جامعه ای توانسته باشد نهادهای خودش را به حداکثر هماهنگی برساند به نظرم یک جامعه پیشرفته است. آمریکا در آن سالها در موقعیتی قرار گرفته بود که اگر بخواهیم تاریخچه اش را ببینیم، از یک جنگ داخلی خیلی سنگین نیز تازه رها شده بود و اختلافات هنوز در این کشور وجود داشت. به یک نوع همگرایی نیاز داشت تا اینکه دو دلیل مفهومی به نام «روابط عمومی» ابداع شد . وی در ادامه این توضیحات اضافه کرد: روابط عمومی در آن سالهای اولیه شکل گیری اش در آمریکا دو شأن داشت؛ یکی این بود که بخشی از بحران و هویتی را که در ابتدای قرن 20 در آمریکا به وجود آمده بود، مدیریت بکند و بخش دوم این بود که این پیچیدگی ناشی از بزرگ شدن جامعه آمریکا را چه در نوع روابط داخلی و چه در بخش بین المللی، بتواند مدیریت کند. اگر این دو دلیل اصلی را برای تأسیس مفهومی به نام روابط عمومی در دهه دوم و سوم قرن 20 آمریکا بپذیریم، به نظرم جامعه امروز ایران هم خیلی شبیه چنین وضعیتی قرار دارد، یعنی جامعه ما جامعه ای است که به نظر می رسد در آن شکاف هایی به وجود آمده و از طرفی نیز ناهماهنگی گسترده ای میان نهادها وجود دارد. حتی من نمی گویم نهادهای خصوصی، دولتی یا عمومی، بلکه میان خود نهادهای دولتی هم شکاف های عجیبی وجود دارد. در چنین جامعه ای به نظر می رسد که اگر مفهومی مثل روابط عمومی و رسانه ها بتوانند کار خودشان را درست انجام بدهند، بخش اعظمی از مشکلات آن جامعه به خودی خود حل خواهد شد؛ ولی در عین حال این دو بحران می تواند یک جامعه را زمین گیر بکند و مقابل پیشرفت آن جامعه را بگیرد که به نظرم این دو بحران اگر یک مُسکن و راه حل جدی داشته باشند می توانند پیشرفت خوبی به همراه داشته باشند . در ادامه مهدی محمدی - مدیر روابط عمومی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران -  که در این میز گرد شرکت داشت، توضیحاتی را به عنوان مقدمه بحث خود یادآور شد . محمدی بیان کرد: از نظر ما روابط عمومی ها، رسانه مطلوب وجود ندارد و از نظر رسانه ها، روابط عمومی مطلوب نیست. شاید این مسئله اصلا علت شکل گیری چنین بحث ها و جلساتی باشد. بر این اساس نگاه ها گاهی آنقدر به بی اعتمادی می انجامد که شاید با یک چالش خیلی کوچک در ذهنمان، هر کدام 10 چالش یک رسانه و یک نهاد را بتوانیم ذکر کنیم. ما اگر با نگاه حل مسئله به این مقوله نگاه کنیم و به جای اینکه راجع به یک رسانه خوب بحث کنیم، از منظر منِ روابط عمومی، باید در یک جلسه مشابه تشکیل شود و رسانه ای ها بنشینند و درباره یک روابط عمومی خوب بحث کنند. از طرفی ما می توانیم مخرج مشترکی برای حل این مسئله بگیریم. ما باید در این زمینه راجع به ارتباط خوب حرف بزنیم. طبیعی است که ما، هم در حوزه روابط عمومی و هم در حوزه رسانه نقصان های جدی داریم که شاید با همین بحث ها و چالش ها بتوانیم بخشی از مشکلات را حل کنیم . او ادامه داد: تقریبا بخش عمده ای از افرادی که امروزه در روابط عمومی ها فعال هستند، صبغه رسانه ای دارند و از طرفی خودشان را یک عقل کل رسانه ای می دانند. عمده افرادی هم که در رسانه ها هستند به راستی هم روابط عمومی را به خوبی می شناسند و حتی شاید سبقه کار در روابط عمومی را داشته باشند اما آنچه که ما در حال حاضر شاهد آن هستیم این است هرکجا که بزنگاهی تعریف شده است، خروجی ارتباط رسانه با روابط عمومی، خروجی قابل قبولی برای این مجموعه ارتباطی کشور نبوده است و ما بارها و بارها شاهد تضادهای جدی که بعضا غیرسیاسی هم بوده، بودیم و باید بپذیریم که برخی مواقع جهت گیری های سیاسی سبب یکسری اشکالات می شود و پاسخ هایی داده می شود اما در خیلی مواقع ما می بینیم این نقصان های ارتباطی است که رنج آور می شود. پیشنهاد من این است که ما به جای اینکه امروز ویژگی های روابط عمومی خوب را برشماریم یا بالعکس رسانه های خوب، به پدیده و موضوع ارتباط خوب بپردازیم که با در نظر گرفتن همه نقایص موجودمان است. به اعتقاد من همه این نقصان ها را با نگاهی اصلاحی می شود پذیرفت. ما امروز باید به یک ارتباط فکر کنیم، یعنی با در نظر گرفتن همه این نقایص به این فکر کنیم که در حال حاضر با وجود همه این نقایص چطور می شود ارتباط گرفت و تعریف تعاملی داشته باشیم . کامبیز زاهدپور- مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان -  از دیگر اعضای شرکت کننده در میزگرد ایسنا بود . زاهدپور در ابتدای صحبت های خود خاطرنشان کرد: پیرو صحبت های دوستان می خواهم بگویم اگر ما بتوانیم روابط عمومی را به نوعی فرستنده خبر محسوب کنیم و رسانه ها را مجرای خبر، به خاطر نقص های همین دو عامل بسیار مهم است که ما به گیرنده و مخاطبمان نمی رسیم. به نظرم بویژه در شرایط کنونی فرستنده و مجرای خبر بسیار لازم و ملزوم یکدیگر هستند یا باید باشند، یعنی هم روابط عمومی ها و هم رسانه ها وجودشان لازم است؛ چراکه باید برای یکدیگر خوراک تأمین کنند، بنابراین اگر کمی واقع بینانه قضاوت کنیم، نمی توانیم بگوییم روابط عمومی ها و رسانه ها خوب یا بد هستند. البته شاید یک شرایط بینابینی هم وجود دارد و به نظرم به وضوح هم قابل مشاهده است. وضعیت خبر ما وضعیت خوبی نیست، البته منظورم وضعیت خبر به لحاظ مسائل فنی خبر نیست که بگوییم رسانه ها چطور رعایت کنند، بلکه به این لحاظ که اگر به عنوان مثال بنده صفحه فرهنگی هنری ایسنا را می بینم، می خواهم از شرایط فرهنگی هنری کشور آگاه شوم ولی آیا به درستی آگاه می شوم یا خیر؟ به نظرم یک طرف این قضیه به روابط عمومی ها برمی گردد و یک طرفش نیز به رسانه ها مربوط می شود که چطور یکدیگر را پشتیبانی می کنند و اطلاع درستی به هم می دهند یا اطلاعات درستی می گیرند. به نظرم کمی شکل این اتفاق متفاوت شده است. به عنوان مثال، اگر در عرصه فوتبال دقت کرده باشید، مردم کوچه و بازار ما می گویند بازیکنان ما دیگر بازیکنان 20 سال پیش نمی شوند؛ چراکه بازیکنان سالهای پیش با دلشان بازی می کردند . مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان پیرو همین بحث مطرح کرد: گویا وضعیت جامعه رسانه ای ما که شامل رسانه های مکتوب، تصویری و روابط عمومی ها می شود، دیگر حس و حال قدیم خودش را ندارد و آنقدر درگیر مسائل حاشیه ای و جریانات سیاسی شده که کمی از فضای رسانه ای دور شده است. ما به هر انتخاباتی که نزدیک می شویم، میزان صدمات در حوزه فرهنگ و هنر از همه بیشتر است و این اتفاق به این دلیل است که برای کسانی که به هر طریقی درگیر جریانات انتخاباتی هستند، پتانسیلی که در حوزه فرهنگ و هنر وجود دارد، شاید تعدادش از خیلی جاها کمتر باشد اما در هر صورت ظرفیت ویژه ای است. بنابراین ما هرگاه به جریان های انتخاباتی و سیاسی نزدیک می شویم باز هم تولید و انتشار خبر برایمان تأثیرگذار خواهد بود. یعنی در واقع از یک جهت می توانیم به اشکالاتی که به حوزه تولید و انتشار خبر وارد هست بپردازیم و از جهت دیگر هم می توان به جریان ها و عواملی که فشارهایی را وارد می کنند توجه کنیم. به نظر می رسد که همه این عوامل باعث شده شرایط رسانه ای ما این طور شود؛ حالا اینکه چقدر خوب است و چقدر بد است، خود این موضوع می تواند قابل بحث باشد. بالاخره ما در کشوری زندگی می کنیم که عمدتا رسانه هایمان دولتی هستند و خود این موضوع کمی شرایط رسانه ای و خبری کشورمان را از اکثر برخی کشورهای دنیا متمایز می کند . وی سپس به تعداد خبرگزاری های آزاد کشور اشاره کرد و گفت: ما چند خبرگزاری آزاد داریم؟ از رسانه های صوتی تصویری مان که به عدد صفر می توانیم برسیم و از رسانه های مکتوب و مجازی مان هم شاید به یک عدد حداقلی بتوانیم برسیم. براین اساس به نوعی می توانیم بگوییم نگاه حاکمیتی که بر روی رسانه ها حاکم است، از طرف سازمان ها و نهادهایی که آنها را اداره می کنند، باز هم تأثیرگذاراست. یعنی عوامل مختلفی فشار می آورند تا به عنوان مثال یک خبر منتشرشود. در رسانه های صوتی تصویری مان هم بعضا ما به بی اعتمادی از طرف مخاطب می رسیم. با این حال فکر می کنم یکی از عواملی که شاید امروز بشود راجع به آن صحبت کرد، بحث بی اعتمادی مردم به رسانه های خودشان یا بحث بررسی وضعیت اعتماد مردم به رسانه هاست. فکر می کنم در شرایط کنونی عوامل خیلی مختلفی وجود دارد که در حوزه ارسال، تولید و انتشار خبر در حال بازی کردن نقش هستند . در ادامه همین بحث، ساعی - معاون پژوهشگاه فرهنگ وهنر اسلامی حوزه هنری - به این نکته اشاره کرد که باید درک روشنی از وضعیت رسانه هایمان داشته باشیم . وی تصریح کرد: این درست است که ما بگوییم وضعیت رسانه های ما حالت دولتی دارند ولی وضعیت رسانه ای ما تقریبا یک امر منحصر به فرد در دنیاست. شما وقتی به خارج از کشور بروید و بگویید مثلا ما رسانه یا تلویزیون دولتی داریم، تصور آن ها این است که دو تا سه شبکه بیشتر در این کشور وجود ندارد و وقتی هم به آنها می گوییم صداوسیمای ما در مجموع 160 شبکه رادیو و تلویزیونی دارد، برایشان خیلی عجیب است. ما در حال حاضر رسما یک خبرگزاری دولتی داریم و تعداد قابل توجهی خبرگزاری دیگر هم داریم که غیردولتی محسوب می شوند. ما گاهی الفاظی استفاده می کنیم که این الفاظ یک بار می آورد که خیلی جالب نمی شوند. به نظرم وضعیت حال حاضر ما منحصر به فرد است. یعنی ما باید درک روشنی از وضعیت رسانه هایمان داشته باشیم. بحث این روزها سر این است که بالاخره مایی که اکنون اینجا هستیم، با این وضعیت و نقطه اتکا و شروع مواجه هستیم که اگر بخواهیم با این وضعیت کار کنیم، باید درست آن را بشناسیم، بویژه در اولین زاویه شناخت که به نظرم در واژه ها خودشان را نشان می دهند و اگر از واژه های درست استفاده نشود ما به گونه دیگری به داستان نگاه می کنیم. برای اینکه این تفاوت را شرح بدهم، مثالی می زنم که شاید هم جنجال برانگیز باشد. عنایت فانی - سردبیر بی بی سی فارسی - است که همه او را می شناسند، وی 2 بار در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به صورت زنده تلفنی با یک برنامه به شکل مستقیم ارتباط داشت. سال 87 رادیو گفت وگو دو برنامه زنده داشت که عنایت فانی به شکل تلفنی یکی از مهمانان برنامه بود و به غیر از او آقایان دکتر آشنا و شمس الواعظین در برنامه حضور داشتند که در آنجا راجع به بحث روزنامه نگاری و وضعیت روزنامه نگاری ایران صحبت می شد. آقای آشنا بحثی را مطرح کرد که شما (عنایت فانی) اجازه نداشتید با آدمی مثل ریگی مصاحبه کنید؛ چراکه مصاحبه با تروریست ها ممنوع است، این بحث چند دقیقه ای ادامه داشت و در نهایت آقای فانی پذیرفت که اشتباه کردند که با ریگی مصاحبه کرده اند . او در همین راستا اضافه کرد: حالا نکته جالب برای من اینجا بود که فردی مثل آقای شمس الواعظین در بحث خودش گفت که اصلا چه کسی گفته که رسانه به امنیت ملی ربط دارد؟ یک روزنامه نگار موظف نیست امنیت ملی را رعایت کند؛ چراکه روزنامه نگار باید کار خودش را بکند و کسی هم که مسوول امنیت ملی است، باید کار خودش را انجام بدهد. حالا اینکه چطور در کشوری مثل انگلستان و آمریکا، روزنامه نگاران به گونه ای تربیت می شوند، که در عین حالی که شاید به آن ها نمی گویند شرایط موجود را بپذیرید، ولی به آن ها می گویند با شرایط موجود آشنا شوید و با هدف افزایش منافع ملی از همین وضعیت استفاده کنید و باعث پیشرفت کشورتان شوید. این اتفاق در نظام رسانه ای ما خیلی کمیاب است، یعنی ما با اولین سدی که برخورد می کنیم فکر می کنیم حل نمی شود . ساعی سپس تاکید کرد: ما باید به روزنامه نگارانمان این فضا و اعتماد را بدهیم که به عنوان مثال شرایط را بشناسید، بدون اینکه بخواهید بحرانی را ایجاد کنید، از همین وضعیت و شرایطی که وجود دارد به نحو احسن استفاده کنید. به نظرم کسانی که این طور عمل کردند در کشور خودمان خیلی هم ناموفق نبودند. در تمام دنیا در 20 سال گذشته اعتماد به رسانه ها کاهش پیدا کرده است. من در دنیا کشوری را نمی شناسم که در 20 سال گذشته بگوید اعتماد مردم به رسانه ها افزایش پیدا کرده است؛ حالا اینکه چرا این اتفاق جهان شمول افتاده، خودش قابل بحث است . معاون پژوهشگاه فرهنگ وهنر اسلامی حوزه هنری در بخشی دیگر از صحبت هایش در این نشست گفت که مسئله ای مثل روابط عمومی بابینش، روابط عمومی را به اصل جمهوری اسلامی گره می زند . او در توضیح بیشتر دیدگاهش بیان کرد: به عنوان مثال زمانی که حضرت امام خمینی(ره) آمدند، قطعا آنقدر قدرت و برش داشتند که هر نوع حکومتی را که معرفی می کردند، به احتمال زیاد حکومت غالب می شد. ایشان نوع نگاهش این بود که اگر این حکومت بخواهد یک حکومت منطقی پایدار و قابل ارایه باشد، مردم باید یک نقش خیلی پررنگ داشته باشند و حضور مردم به گونه ای باشد که حکومت و اجزای حکومت را از خودشان بدانند که به نظرم لازمه حقیقت چنین چیزی است. از دید من کسی که چنین نگاهی به اصل تأسیس یک حکومت داشته باشد و اسمش را جمهوری اسلامی بگذارد، نمی تواند نسبت به مقولاتی مثل رسانه ها و روابط عمومی ها خیلی بی اعتنا باشد؛ چراکه قرار است همین رسانه ها و روابط عمومی هااصلی ترین ارگانی باشند که مردم را آماده کنند تا خیلی از وظایف خودشان را انجام بدهند. یعنی در واقع نهادی مثل نهاد رسانه است که اجازه می دهد برای مردم زمینه هایی فراهم شود و نقش خودشان را برای پیشرفت کشورشان و ارتباط منطقی و صحیح برقرار کردن با کشور و همچنین اجزای مختلف ایجاد کنند . او افزود: اینکه مردم ما نگاهشان نسبت به هنرمندان چگونه باشد و نگاهشان نسبت به سینما، تئاتر و نمایش چگونه باشند، به نظرم خیلی می تواند این هنر را در جامعه ای مثل جامعه ما بالا یا پایین ببرد؛ لذا به نظرم در اینجا نقش رسانه ها و روابط عمومی ها خیلی می تواند مهم باشد. به همین خاطر، این یک امر دو طرفه است، یعنی همه هنرمندان باید یکسری شئونات را رعایت کنند؛ چراکه برخی هنرمندان ما این طور هستند که فقط تیپ طرفداران نزدیک خودشان را در نظر می گیرند و بقیه مردم اصلا برایشان مهم نیستند. بنابراین حرف هایی می زنند که پیرو حرف هایشان اتفاقاتی می افتد؛ حالا با این شرایط چهره هنرمندان و افراد فعال در این حوزه چگونه باید توسط رسانه ها و روابط عمومی ها برای مردم بازنمایی شود. به عنوان مثال در بخش ورزش، اگر فوتبال چهره و شأن خوبی داشته باشد، یک گنج و سرمایه عظیمی وجود دارد که هر روز می شود ثمرات فوتبال را دید ولی اگر چهره فوتبال خراب شود، به جایی می رسیم که مردم آن را کنار می گذارند. براین اساس به نظرم نکته مهم در قسمت روابط عمومی ها و رسانه ها در مقولاتی مثل فرهنگ و هنر، همین جاست . ساعی همچنین اظهار کرد: وضعیت فرهنگ و هنر کشورمان اصلاح نخواهد شد، مگر اینکه ما به نقطه ای برسیم که روابط عمومی ها و رسانه ها بتوانند نقطه تعادل خودشان را پیدا کنند . در ادامه محمدی - مدیر روابط عمومی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران - به جایگاه روابط عمومی در کشورمان اشاره کرد و توضیح داد: در ساختار اداری کشور ما اساسا روابط عمومی جایگاهی نیست که به صرف اینکه من بروم در آن بنشینم و حتما هم باید یک اتفاق بیفتد و من بدانم که چه می خواهم انجام بدهم و بدانم که چه اتفاقی رقم خواهد خورد. آنچه که مسلم است، این است که به نظرم ما در مورد روابط عمومی چنین وضعیتی نداریم، یعنی چارچوبی که من بروم در آن قرار بگیرم و براساس آن چارچوب عمل کنم و بعد مورد حساب و مواخذه قرار بگیرم. بنابراین آنچه که در روابط عمومی ها اتفاق می افتد، این است که به عنوان مثال من به جایی می روم و موفق می شوم و همکارم هم به همان جا می رود ولی موفق نمی شود، که در این زمینه مدیران ما خیلی نقش تأیین کننده ای دارند و از طرفی مهم ترین تعامل یک مدیر روابط عمومی در هر حوزه ای، ابتدا تعاملش با رییس بالادستش است که بعدها به تعاملش با رسانه منتهی می شود و سپس به طور مستقیم با افکارعمومی مرتبط است. ضمن اینکه حتما هم یک نظام آموزش دهنده است؛ چراکه معتقدم با ضعف جدی در مدیریت کلان کشورمان، تشخیص درست و غلط در روابط عمومی داریم. با کمال تأسف، ما با مدیران روابط عمومی ای مواجه هستیم که در نقش حمل کننده کیف رییسشان هستند (که البته دوست ندارم این جمله را در اینجا استفاده کنیم) و البته روابط عمومی هایی هم داریم که خیلی در شرایط مطلوب و تجربه های علمی قرار دارند. به نظرم مدیر روابط عمومی یک آموزش دهندگی با مدیر بالا دستی خودش دارد که بتواند نگاه درستی داشته باشد. منِ روابط عمومی در عین حالی که در سازمانی منصوب فردی هستم، باید به این اعتماد پاسخ متقابل بدهم؛ منتها با ویژگی های حرفه ای. اگر این گام اول اتفاق بیفتد، در گام دوم دیگر ما برخورد خودمان را داریم. به عنوان مدیران روابط عمومی ارتباطی که با رسانه ها، افکارعمومی و ... داریم، در اینجاست که نقطه مهم اتفاق می افتد و آن هم این است ما برخی مواقع به جای اینکه حل مسئله را انجام بدهیم، گاهی مسائل را به سبک نادرستی حل می کنیم. فکر می کنم این از نگاه یک سوزن زدن به خودمان است که به نظرم موضوع مهمی است . او در تکمیل گفته های خود در این بخش بیان کرد: آیا امروزه در کل کشور به صورت کلان روابط عمومی به عنوان یک جایگاه و مسوولیتی که هم ابعادش مشخص است و به صرف اینکه من می روم به آنجا می نشینم و مدیرم می داند که چگونه با من تعامل کند، وجود دارد؟! به نظرم این مطلق وجود ندارد و دلایل متعددی هم دارد که شاید مهمترین دلیلش این باشد که شاید این حوزه، حوزه جوانی است و خیلی کار و بحث دارد. من عموما روابط عمومی های موفق را روابط عمومی ای می دانم که آن فرد قرار گرفته در آن حوزه فردی است که قابلیت های دیگری هم دارد . ایسنا :  ما در حال حاضر از لحاظ رسانه ای در وضعیت مطلوبی به سرنمی بریم و این موضوع انگار شرایط را برای روابط عمومی ها سخت تر کرده است. از طرفی چرخ رسانه ها بدون روابط عمومی ها هم می چرخد اما بالعکسش کمی دشوار است. آیا مدیران روابط عمومی در این زمینه آگاهی و برنامه مشخصی دارند؟ زاهدپور - مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان - در پاسخ به این پرسش خاطرنشان کرد: به دلیل اینکه به عنوان مدیر روابط عمومی به این نشست دعوت شدم، ترجیح می دهم آنچه را که واقعیت است بگویم نه آن چه که ایده آل است. من فکر می کنم در و تخته با هم جور شده اند؛ بله تعریف شما تعریف درستی است. آنقدری که روابط عمومی ها به رسانه ها نیاز دارند، رسانه ها عموما به روابط عمومی ها نیاز ندارند، چون بنا بر فعالیت و رویدادی که انجام می شود، می توانند اخبار خودشان را دریافت یا منتشر کنند اما واقعیت این است که آیا اگر اشتباهاتی از طرف روابط عمومی ها سر بزند یا کار نادرست و غیرحرفه ای از سوی آنها اتفاق بیفتد، مابه ازای آن، از طرف رسانه ها سر نمی زند؟ من فکر می کنم در اینجا همان بحث لازوم و ملزومی حاکم است که گفته شد. بالاخره در حوزه خبر به نوعی قدرت دست رسانه هاست . او در ادامه تصریح کرد: شخصا به شدت مخالف ایجاد یک رسانه توسط یک سازمان هستم، هرچند که در دوران خودم در معاونت هنری این اتفاق افتاد و همه به من می گفتند چرا؟ در حالی که خود من مقصر نبودم اما خود ما هم اشتباه کردیم. وظیفه ما انتشار خبر است. فکر می کنم ما در وظایفمان دچار مشکل شده ایم. به نظرم وضعیت روابط عمومی ها در کشورمان مشخص نیست. به عنوان مثال، به محض تغییر یک رئیس ارشد در سازمان، معمولا بالای 70-80 درصد از نیروها دچار سرگردانی یا تغییر وضعیت می شوند. در سال 1394 ایران و کلان شهرمان تهران چون دارای یک بلاتکلیفی هستند، وضعیت شان را نمی توانند با رسانه هایشان مشخص کنند و معمولا روابط غیررسمی شکل می گیرد که حالا در مورد این هم شاید بشود راحت صحبت کرد . این مدیر روابط عمومی در ادامه صحبت هایش بیان کرد: مدتها پیش که در تلویزیون اجرا می کردم، روی آنتن زنده با یک معاون وزیر حدودا یک ربع از صحبت ما راجع به هدایای خبرنگاران بود که من به ایشان گفتم بحث هدایا را رها کنید؛ چراکه این بحث جز بدیهیات است، مثل اینکه من الان بگویم شب است و شما بگویید روز است، بیایید راجع به کیفیت هدایا صحبت کنیم. اساسا در رسانه های ما خیلی وقت ها با توجه به اینکه ما شکل درست رفتاری از طرف روابط عمومی ها نمی بینیم، اگر کف ترازو را نگاه کنیم این موضوع را می توانیم قبول می کنیم اما می توانیم بگوییم رسانه های ما هم خیلی وقت ها علاقه مندی شان این است که به دور از روابط عمومی ها کار کنند. اکنون با این حرف ها نمی خواهم نسخه بپیچم ولی نمی دانم آیا می توانیم بگوییم ما جامعه خبرنگاری ایده آل سالم و خوبی داریم؟ همه ما به نوعی در جایی خبرنگار بودیم، به همین خاطر است که در حوزه رسانه این اتفاق می افتد. به عنوان مثال اکثر خبرنگاران ما بر گرفتن روابط رسمی و غیررسمی با روسای ارشد سازمان ها علاقه دارند که بیشتر در میان خبرنگاران اقتصادی دیده می شود. حالا در حوزه فرهنگ و هنر به دلیل اینکه شاید کمی رابطه دوستی میان خبرنگاران در روابط عمومی ها و رسانه ها وجود دارد، این کمتر است اما در فضاهای اقتصادی اینطور نیست. البته من احساس می کنم این مسئله به حلقه و گره خیلی کوری تبدیل شده که بالاخره از یک جایی باید باز کردنش شروع شود ولی هر چه که جلوتر برویم با این وضعیت، گره موجود سفت تر می شود . اوهمچنین اظهار کرد: جامعه خبرنگاری ما حداقل در مقابل روابط عمومی ها خیلی مواقع متعهدانه عمل نمی کند و البته روابط عمومی ها هم خیلی وقت ها اطلاعات درست نمی دهند و بعضا اشتباه می کنند و رسانه را به چشم ابزاری برای خودشان می بینند. یک موقع است که رسانه همراه و کمک حال من است و یک موقع هم است که ابزار من و در عین حال ابزاری برای رسیدن به مقاصد مختلف است که مسلما این خوب نیست. حالا اینکه چطور به آن مقاصد می رسند، دیگر یک امر آشکار است و خیلی احتیاجی به حرف زدن درباره اش نیست. از طرفی بحثی که می توان دنبال کرد که طی چند سال اخیر شکل گرفته، روابط غیررسمی است. اگر شما کمی از رسانه های بزرگ فاصله بگیرید، چه روابطی را بین رسانه ها و سازمان های مختلف می بینید؟ رفتارهایی که بین یک رسانه و روابط عمومی یا با یک سازمان شکل می گیرد، به نظرم در جاهایی باعث استهلاک بین دو قشر شده؛ در صورتی که شما در خیلی جاها شاهد بودید همکارانی که در روابط عمومی کار کردند، در فاصله خیلی کوتاهی از آنجا رفته اند و در یک رسانه مشغول به کار هستند یا آنهایی که در یک رسانه مشغول بودند، به روابط عمومی ها آمده اند. به نظرم این مسائل هم، اتفاقاتی شده است که رابطه درست میان رسانه ها و روابط عمومی ها را تعریف نکرده است. با توجه به اینکه این افراد آدم هایی هستند که مدام در این دایره بازی می کنند، حالا حساب کنید اگر روابط خوبی وجود داشت، چه اتفاقات خوبی در حوزه رسانه در کشورمان می افتاد. حال برعکس، اگر رسانه درست کار نکند، مخاطب هم نمی تواند درست کار کند . زاهدپور به گفته هایش افزود: به عنوان مثال چقدر از رسانه های ما در انعکاس آن وقایع سه هزار میلیارد تومانی درست عمل کردند؟ و چقدر از بی اعتمادی مردم ما به نظام اقتصادی کشورمان، ناشی از عملکرد رسانه هاست؟ چقدرش درست و غلط بوده؟ در فرهنگ و هنر هم این اتفاقات وجود دارد. بنده دوره ای مدیر روابط عمومی حمید شاه آبادی و علی مرادخانی بودم، زمان آقای شاه آبادی دیدم که رسانه ها برایش چه کار کردند و آمدن آقای مرادخانی را هم دیدم و خودم معارفه اش را گرفته ام و الان که 2 سال گذشته همچنان می بینیم که چطور است، البته انتقاد به یک مدیر صد درصد کار یک رسانه است ولی تخریب یک نفر چقدر اثرات زیان باری در تفکر و اعتماد مخاطب ما در کشورمان دارد؟ ایسنا :  چرا روابط عمومی ها و رسانه های ما با تمام بودجه هایی که صرف شده و فرصت هایی که ایجاد شده، نمی توانند نقش درستی در جهت پیشرفت کشور داشته باشند؟ دلیل این اتفاق چیست و چرا این هزینه ها به نتیجه مطلوب نمی رسد؟ پس از طرح این پرسش در این میزگرد،ساعی - معاون پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری - اظهار کرد: به نظرم اصلی ترین مشکل ما در حال حاضر در جامعه این است که نظام ارزیابی نداریم. زمانی بود در دهه 70 که بحث روزنامه نگاری در توسعه کشور ما خیلی ماهیتی بود. به عنوان مثال، یکی از نکاتش این است که وقتی شما درباره پرونده فساد اقتصادی صحبت می کنید، آیا یک رویداد را با رویکرد انتقام سیاسی بیان می کنید یا در حال ریشه یابی این مسئله هستید؟ همچنین یکی دیگر از مشکلات ما در این حوزه این است که به نظر می رسد نگاه استراتژیک و نگاه غیربخشی نگر هم در بین مدیرانمان نداریم. به عنوان مثال، مدیری می تواند مفهوم روابط عمومی را بفهمد که نگاه استراتژیک داشته باشد. عموما افرادی که این نگاه را دارند، به مدیریت های طولانی مدت فکر می کنند . او سپس در همین راستا تصریح کرد: به نظرم فقدان نگاه استراتژیک، وضعیت رسانه ها و روابط عمومی ها را به شدت بحرانی می کند و به دلیل اینکه عصر مدیریت ها در وضعیت فعلی در داخل جمهوری اسلامی ایران پایین آمده، مدیران اصلا به فکر این نیستند که نگاه استراتژیک داشته باشند، از طرفی دیگر چون نگاه استراتژیک ندارند، اولین ضربه اش را روابط عمومی ها و رسانه ها می خورند. به نظرم این دو مشکل ریشه ای ترین وضعیتی است که در حال حاضر با آن مواجه هستیم . ایسنا :  اخیرا اتفاق هایی در حوزه حج افتاده که سرگردانی رسانه ها و روابط عمومی های ما را عیان کرده است. برای نمونه، به نظر شما در ماجرای اتفاق جده، مدیریت حوزه مربوط چه استراتژی مشخصی داشت که در بحران های مشابه هم می توانست به کار گرفته شود؟ محمدی - مدیر روابط عمومی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران - در این زمینه بیان کرد: اینکه چنین اتفاق هایی در حوزه حج بیفتد تصورش کاملا قابل پیش بینی بود و به نظرم این خطر، خطری است که از طرفی روابط عمومی ها را تهدید می کند که از یک نقطه ، کاملا سلیقه ای برخورد می شود. به عنوان مثال یک رئیس در جایی قرار می گیرد و اصلا اعتقادی هم به خبر، مصاحبه و گفت وگو ندارد. این حرف در کشور ما خیلی بی هزینه است، اینکه یک مسوول بگوید من به حوزه روابط عمومی اعتقادی ندارم، البته در خفا؛ چراکه در جمع همه لبخند دارند اما در جلسات خصوصی که می شود، این حرف خیلی حرف بی هزینه ای است. به نظرم این اتفاق یک نقطه ضعف جدی است و در میان مدیران ما خیلی زیاد است . وی اضافه کرد: من فکر می کنم کل این حوزه فاقد یک فرهنگ است. ما در همه موضوعات در کشورمان در حال گذاریم و این یک امر بدیهی است و عجیب نیست. ما در حوزه رسانه و روابط عمومی هم در حال گذار هستیم و روابط عمومی های ما از ابزارهای بد استفاده می کنند، همچنین رسانه هم از قدرتش نامناسب استفاده می کند؛ در نهایت همه این ها خروجی ای می شود که فکر می کنم همه ما به این موضوع امروزه انتقاد داریم. چیزی که من فکر می کنم شاید خیلی به فرهنگ و موضوع این پدیده کمک کند، این است که چه در حوزه روابط عمومی و چه در بخش رسانه، در صحبت ها به بخش خودارزیابی، اشاره شد که به نظرم خیلی مهم است . محمدی گفت: مثلا اگر کوچک ترین خطای منِ نوعی در حوزه کاری ام رصد شود که اگر پیرو آن جوابیه درست و غیرمحترمانه ای به یک رسانه می دهیم، قبل از اینکه همه مردم ایران و رسانه ها به من اعتراض کنند، همکاران من باید در یک صنف به من اعتراض کنند و مرا راهنمایی کنند که این اتفاقات در حوزه روابط عمومی بد است. ما به لحاظ صنفی اگرچه تشکیلات متعددی داریم اما چیزی که منجر به این شود که ارزش ها و ضدارزش ها به واقع شناسایی شوند، من مدیر روابط عمومی بیم این را خواهم داشت که اگر خطایی بکنم و اشتباه استراتژیکی انجام بدهم، از طرف صنف خودم قطعا در مسوولیت دیگری ممکن است گمارده نمی شوم. به نظرم آنچه که راجع به این موضوع و ارزش ها و ضد ارزش ها و این فرهنگ می شود، این است که خودارزیابی اتفاق بیفتد؛ یعنی ما واقعا با اتمسفری مواجه باشیم که این اتمسفر خودش همه چیزش روشن و تعیین کننده است. ما گاهی تک اتفاقاتی را می بینیم، اینکه مثلا آقای وزیری به روابط عمومی اش مقابل همه خبرنگاران توهین می کند و سپس از طرف روابط عمومی ها واکنش نشان داده می شود که حساب کار دستشان بیاید که برخوردشان اشتباه است. به نظرم اگر تشکیلات صنفی اصولی شکل بگیرد و در حوزه های مختلف پیشگام شود و کمی به جای اینکه مثلا هر سال صرفا همایشی داشته باشند که در آن روابط عمومی های برتری که از آن ها حمایت کردند را، مورد تقدیر قرار بدهند، به خود ماهیت این موضوع و شکل گیری فرهنگ آن بپردازند، به اعتقاد من شاید این گام، گام موثری باشد . در ادامه صحبت های محمدی، زاهدپور - مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان - در همین زمینه اظهاراتش را بیان کرد و گفت: نگاه یک مدیر روابط عمومی را در شرایط فعلی کشورمان که در چند سال اخیر داشته یم، می توانم به دو نگاه تقسیم کنم: اینکه یک مدیر می تواند یک نگاه سازمان محور داشته باشد یا اینکه یک نگاه رویداد محور داشته باشد. البته درستش این است که 100 درصد نگاه رویداد محور داشته باشد؛ چراکه اگر نگاه رویداد محور داشته باشد، به طور ناخودآگاه سازمان هم حفظ خواهد شد. در کل چقدر از مدیران روابط عمومی می توانند رویداد محور باشند؟ خیلی وقت ها متأسفانه مدیران روابط عمومی مان نگاهشان نگاه سازمان محور است و اگر هم نگاه رویداد محوری داشته باشند، با هزار فیلتر، سانسور یا اعمال نفوذهای انجام شده است. به نظرم در چنین شرایطی کمی هم در بخش ارزیابی باید وضعیت درست و مناسبی باشد و هم اینکه بتوانیم یکسری شاخص داشته باشیم. البته ناگفته نماند که در این آشفته بازار، کمی ارزیابی سخت است . وی به مطالبش اضافه کرد: از طرفی دیگر هم در جامعه رسانه ای ما، خبرنگاری که در یک مراسم حاضر می شود، چقدر نسبت به انتقال درست رویدادهای واقعی، متعهد است؟ متأسفانه خبرنگاران ما برخی رویدادها را آن طوری که می خواهند انعکاس می دهند، حالا در چنین شرایطی در این آشفته بازار برای مخاطب چه اتفاقی می افتد؟ به نظرم اصلا شاخص های ارزیابی وجود ندارد که ما بخواهیم به ارزیابی برسیم. حتی اگر شما 100 درصد هم درست گفتید، بالاخره یک جایی باید این اتفاق بیفتد. به عنوان مثال هر چند وقت یک بار، چیزی در جامعه مُد می شود و الان هم اهمیت به روابط عمومی ها مد شده است. گره ای هم که در صحبت هایم به آن اشاره کردم و درباره اش توضیح دادم، تأکید دارم که به گره کوری تبدیل شده و هیچکس هم نمی داند آن را از کجا باز کند، بنابراین رسانه هم چندان تقصیری ندارد . زاهدپور همچنین به این نکته اشاره کرد که برگزاری نشست خبری، متداول ترین و مورد علاقه ترین مراسم برای جامعه خبری ماست . وی سپس خاطرنشان کرد: اما چقدر از اتفاقات در این نشست های خبری واقعا انعکاس پیدا می کند؟ این مسئله حداقل برای خود من دیگر تجربه شده است که نهایتا 3 تا 4 خبرگزاری و یکی دو روزنامه بیایند، بقیه را واقعا نمی خواهم که بیایند. ولی چاره ای ندارم. من یک مسئله را هنوز نفهمیدم که چطور همه خبرنگاران ما از همه موارد این گونه مطلع می شوند؟ این خودش حلقه مفقوده جامعه رسانه ای ماست. من رسانه اصلی کشورمان را در نشست دیدم که حتی یک خط هم از روند نشست ننوشته است! برای چه بنویسد، فلان رسانه کار می کند، ما هم برمی داریم و کار می کنیم . سپس محمدی در ادامه گفت: متأسفانه یکسری رسانه ها، رسانه هایی هستند که تولید همان سازمان ها هستند . در ادامه زاهدپور بیان کرد: اگر ما فرض کنیم رویدادمان را درست انتقال بدهیم و رسانه هم آن را درست انعکاس بدهد، چه عواملی وجود دارد که این اتفاق نمی افتد؟ من می گویم اول از همه باید از مقام ارشاد سازمان شروع کنیم. به عنوان مثال، یک روابط عمومی چه کار کند وقتی نگاه رئیسش شخص محور یا سازمان محور است؟ پس طبیعتا نمی تواند به رویدادش بپردازد. در نهایت، منِ نوعی مجبورم کاری را که مجموعه ام از من می خواهد، انجام بدهم. همچنین در انتها می توانم به عدم اعتماد مردم به رسانه ها اشاره کنم. به عنوان مثال در رسانه های ما حق کپی رایت در این حد که من متعهد باشم که مطلب همکار خودم را برندارم، رعایت نمی شود ! وی همچنین تصریح کرد: ما بعضا خبرگزاری هایی را می بینیم که به عنوان مثال همیشه اخبار روابط عمومی ها را به نقل از خبرنگار می زنند و این سوال است که چرا به نقل از روابط عمومی نمی زنند؟ برای ما دیگر این کارها عادی شده است، متأسفانه رسانه های ما خودشان هم به خودشان رحم نمی کنند؛ چراکه تعهدی وجود ندارد و آشفته بازاری است که واقعا همه چیز به هم می آید و انگارهمه با هم در این فضا راحت هستیم و مشکلی هم نداریم. حالا در فضای رسانه ای روابط عمومی، در کل حوزه ارتباطات کشورمان شامل همه این هاست و انگار همه چیز به هم می آید و راحت است. فقط امیدوارم این گره از یک جا باز شود تا به ایده آل مان که رسیدن رویداد واقعی به دست مخاطب است، برسیم . در ادامه ی نشست، ساعی - معاون پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری - به اصل واژه روابط عمومی اشاره کرد و توضیح داد: روابط عمومی خودش مصداقی از واژه جنگ روانی است. حتی در کشورهای غربی هم یکی از اساتید ارتباطات، زمانی می گفت آمریکایی ها برعکس ما که خیلی متخصص این هستیم که واژه های خیلی نرم را به واژه های خیلی خشن تبدیل می کنیم، آمریکایی ها یک تخصص دارند که واژه های خیلی خشن را به کلمات نرم تبدیل می کنند. از جمله آنها مثلا همین واژه جنگ روانی که در داخل آمریکا به روابط عمومی تبدیل شد. ما باید برای کارهایمان شاخص داشته باشیم و کاملا مشخص کنیم که به چه چیزی خوب و بد می گوییم . او سپس به مدیرانی که در حوزه روابط عمومی فهم رسانه ای دارند، اشاره و تاکید کرد: به نظرم در حال حاضر مدیری که فهم رسانه ای نداشته باشد، این فرد حتی مدیر کل وزارتخانه هم نباید باشد. شاید ما باید مدیرانمان را آموزش بدهیم یا هر چیز دیگر و مشخص شود که فلان مدیر چقدر دید رسانه ای دارد. اگر واقعا دید رسانه ای یک مدیر ضعیف است یا اشکال دارد، نمی تواند موفق باشد. به نظرم همه این مسائل راه حل است . در ادامه این نشست، پرسشی مبنی بر اینکه در حال حاضر در تعامل با رسانه ها، روابط عمومی ها چقدر به رسانه ها ایده می دهند؟ مطرح شد که محمدی - مدیر روابط عمومی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران - توضیح داد: من فکر می کنم وضعیت موجود، وضعیت دو طرف جوی است. یعنی ابتدا باید مساله خبر حل شود، پذیرشی اتفاق بیفتد. البته شاید تعاملمان با رسانه ها خوب باشد اما من فکر می کنم در خیلی جاها اصلا این پذیرش اتفاق نیفتاده و در این نقطه است که یک اتفاق وحشتناک در روابط عمومی می افتد که روابط عمومی دقیقا نقطه مقابل کارکردش عمل می کند. یعنی روابط عمومی باید امتداد رسانه در سازمان باشد تا مشکلات رسانه را حل کند تا به یک رویداد برسید و می آید عکس این رفتار عمل می کند یا مدیر آن سازمان از روابط عمومی می خواهد که سیکل عجیبی را طراحی کند، به جهت اینکه دسترسی شما به اطلاعات به درازا بکشد. یعنی ما الان در سازمان هایی مواجه هستیم که شما برای دریافت یک پاسخ از یک سوال روشن که نه نیاز به بررسی ویژه ای دارد و نه اتفاق خاصی دارد، روزها باید فکس و نامه بزنید تا اینکه یک بله و خیر بگویند. این رفتار دقیقا خلاف سیکل است، من خودم در جایگاه هایی که قرار داشتم سعی کردیم این اتفاق را به صفر برسانیم. یعنی اگر به صرف تماس یک خبرنگاری که هویتش برای من آشکار است من تسهیل کننده روندش باشم و اگر هم در حوزه یا موضوعی سعی می کند با من تقابل کند، به جای اینکه موبایلم را از دسترس خارج کنم، صادقانه با او برخورد کنم. ولی آن اتفاقی هم که آن طرف جوی هست این است که رسانه ها هم گاهی رفتار محترمانه ای با روابط عمومی ها ندارند. گاهی خبرنگاران حتی به خودشان زحمت یک تماس را هم نمی دهند که از صحت یک خبر مطمئن شوند. به هر حال این اتفاقات خوب نیست . او در ادامه همین بحث یادآور شد: تمام این مشکلات به این خاطر است که بی اعتمادی شکل گرفته و دلیلش هم به خاطر رفتار غیرحرفه ای دو طرف است که من فکر می کنم ما باید کمی بیشتر گفت وگو کنیم. یعنی گفت وگوهای ما با رسانه ها به عنوان نقطه مواجهه عموما به خاطر این است که می گویند این خبر را کار کنید، این خبر را کار نکنید و هیچ وقت ما ننشستیم باهم حرف بزنیم . ایسنا :  سیاست های روابط عمومی ها در ارایه خبر به رسانه ها و مشخصا انبوه سازی خبر قرار نیست تغییر کند؟ محمدی در این زمینه بیان کرد: در کشور ما در عصری که شبکه ها محدود بوده و یک خبرگزاری وجود داشت و تعداد محدودی روزنامه وجود داشته، روابط عمومی ها در آن مقطع به یکسری اطلاعیه های رسمی و تولید خبر بسنده می کردند. در واقع روابط عمومی به عنوان محمل تولید محتوا به این شکل امروزی مطرح نبوده یا اگر هم بوده اطلاعات خام را به رسانه ها می داد تا رسانه ها خودشان پردازش کنند. این محصول دوره ای است اما در عصری که فراگیری اینترنت به شکل گیری دریافت های مختلفی برای اطلاع رسانی، گسترش رسانه ها و خبرگزاری ها منجر شده، باید بپذیریم که روابط عمومی ها امروز به این جمع بندی رسید ه اند که بیشترین تولید، برای انتشار در بیشترین رسانه هاست. ما حتی خبری در حوزه شهرداری داشتیم درباره رنگ کردن درِ یک ناحیه ی شهرداری! این اتفاقات اسنادش وجود دارد که رسانه هم آن خبر را کار کرده است. من فکر می کنم روابط عمومی امروز، بیشتر آن روابط عمومی است که به جای باز کردن کانال و رها شدن انبوه اطلاعات از یک منویی طراحی کند و روابط عمومی خوب، روابط عمومی است که منوی خوبی طراحی کند و حتی موج انعکاس نوع اخبار تولیدی اش برای رسانه های گوناگون هم تفاوت هایی داشته باشد . وی سپس اظهار کرد: اگر خوب و هوشمندانه بتوانیم این منو را طراحی کنیم، یک اتفاق خوب است؛ ضمن اینکه روابط عمومی ها امروز یک ابزار بسیار مهم مثل فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را در اختیار گرفته اند اما باز هم نگرانی من از این است که از این ابزار به نادرستی استفاده کنند. ما باید منویمان را براساس اصول حرفه ای تعریف کنیم که رسانه بیاید انتخاب کند و در عین حال همکاری هم داشته باشد. قبلا یک حوزه خبری داشتم که یک خانم که مسئول ارتباط با رسانه هایش بود، با من تماس گرفت و گریه کرد و گفت اگر خبرم را کار نکنید، اخراجم می کنند! این خیلی وحشتناک است که سازمانی باعث شده فردی که خیلی محترم است به یک رسانه زنگ بزند و اشک بریزد تا خبرش کار شود که اخراج نشود. خودمان مقابله با این شیوه را آغاز کردیم و ریسکش هم خیلی بالاست اما امیدوارم که بتوانیم برای حل این معضل موفق باشیم . در ادامه این اظهارات، زاهدپور هم نظرش را در این زمینه بیان کرد . وی گفت: در زمینه انبوه سازی خبر معتقدم چند عامل در تولید و ارسال بیشمار خبر دخیل است. یکی سرعت خیلی زیاد یا شتاب زده ی واردات تکنولوژی به کشورمان است که حداقل در صف انتشار خبر و انتشار اطلاعات، موج جدیدی را در کشورمان به وجود آورد. به عنوان مثال در حال حاضر لپ تاپ خیلی وقت است که کنار رفته و حتی تبلت هم دیگر برایمان بی معناست؛ چراکه من هر لحظه از طریق تلفن همراه به راحتی می توانم خبری ارسال کنم. در واقع مردم ما در سال های اخیر با واردات تکنولوژی در فضاهای مختلف مواجه شدند و از آنجایی که فرهنگ استفاده از تکنولوژی و سرعتش با سرعت وارداتش برابر نبود، شما در مسائل مختلف می بینید که یک سرگردانی به وجود آمد، به این معنا که یک بچه 4 ساله حق خودش می داند که یک تبلت داشته باشد. من فکر می کنم یک مسئله مهم دیگر هم انتخاب نکردن درست یک رسانه برای یک خبر است. ما احساس می کنیم تمام اخبارمان را باید به واحد مرکزی خبر بدهیم، به خبرگزاری ها و روزنامه ها بدهیم و کلا به همه جا بگوییم. از طرفی تعریف رسانه های ما هم با هم متفاوت است، بنابراین فکر می کنم اگر شناخت همکاران ما در روابط عمومی ها از جنس و نوع رسانه ها به شناخت دقیقی در زیرمجموعه ها تبدیل شود، به 50-60 مورد برسیم. گاهی خبر برای آگاهی نیست، بلکه برای تبلیغ است، پس اگر من می خواهم کار تبلیغی کنم، از ابزارهای تبلیغی باید استفاده کنم، چرا باید وقت فلان خبرگزاری را بگیرم؟ او همچنین بیان کرد: به نظرم شناخت از عوامل درست امکانات رسانه ای و تبلیغی برای کارشناسان روابط عمومی در سطوح مختلف واجب است؛ چراکه هر چه سطح بالاتر می رود، شناخت باید کامل تر باشد اما الان در کشور ما برعکس است. البته در رسانه ها، ما خبرنگار، دبیر سرویس، سردبیر و مدیر کل خبر داریم که دقیقا درست است اما شکلی که در رسانه های اصلی ما هست در روابط عمومی هایمان خیلی وقت ها برعکس است. اگر شناخت از ابزارهای رسانه ای صورت بگیرد، به نظرم اتفاق خوبی می افتد . آخرین بحث این نشست سه نفره با صحبت های محمدحسین ساعی - معاون پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری - خاتمه پیدا کرد . وی در سخنان پایانی اش گفت: لزومی ندارد که همه فعالیت روابط عمومی ها از جنس آشکار باشد. بخش زیادی از روابط عمومی ها از نوعی است که باید پنهان باشند. روابط عمومی خوب روابط عمومی است که 10 درصدش پیداست و 90 درصدش پیدا نیست و شاید همین هم است که مقداری کار روابط عمومی را سخت می کند .


چهارشنبه ، ۲۹مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کاوشگران روابط عمومی]
[مشاهده در: www.prr.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن