واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نیم نگاهی به سه حادثه در تاریخ کردم، در سه مقطع زمانی، اوّلی در صدر اسلام، دوّمی در سال ۶۱ هجری و سومی در زمان خودمان. فرماندهی در نبرد اوّل با حمزه سیّد الشهدا(ع) بود با هفتاد و دو نفر و دومی در محرِّم سال ۶۱ هجری با رهبری فرزند امیرالمومنین حسین بن علی علیه السلام در کربلا و سوّمی در تیرماه ۱۳۶۰ با سیّدی از سلاله پاک پیامبر در سرچشمه تهران. امروز اگر سفری به مدینه منورّه داشته باشی می توانی کوه احد را ببینی و شهدای حادثه را که در آن محل مدفونند، عموی پیامبر و یارانش را زیارت کنی و از آنجا به عراق بروی و در نینوا محّل شهادت فرزند فاطمه و علی و نوّه پیامبر رحمت را از نزدیک ببینی و زیر قبّه حسینی او را زیارت کنی و اسامی ۷۲ تن از یاورانش را هم که به صورت مکتوب نوشته شده است بخوانی و تاریخ شفاف شاهدان شهید را پیگیری و زندگینامه و شهادت نامه آنها را مطالعه کنی و در بهشت زهرای تهران هم در بقعه شهدا مقبره شهید مظلوم و اسامی ۷۲ تن از همراهان او را مد نظر قرار دهی. شفافیت در تاریخ اسلام یکی از عجایب است که روز و ماه و سال تولد و شهادتشان معلوم است و سفرها و نشست ها و گفتارها و نوشته های معصومین در دسترس است با نهج الفصاحه گفتار نبی مکرم و پیامبر رحمت و با نهج البلاغه سخنان حضرت امیر علیه السلام و با صحیفه سجادیه کلام زیباترین روح پرستنده امام سجاد و …. چند نکته در تاریخ عاشورا بیش از حد نظرم را به خود جلب کرد ۱ـ شروع از خود و خانواده و فامیل ۲ـ کارکردن با روح و روان دشمن خونریز ۳ـ پیام فرستادن برای حاضران در میدان نبرد و نسل های آینده ۴ـ شناختن و شناساندن یاوران حق و عدل در طول تاریخ و … اتمام حجت اولین کار امام حسین (ع) است و می گوید خود را معرفی می کنم، هر چند همگان می دانند او کیست، صدای خطبه های پدرش را در مسجد کوفه شنیده اند و مادرش دخت پیامبر را می شناسند و برادرش حسن بن علی (ع) را دیده اند، ولی باز هم خود را به ندانستن و تجاهل می زنند و به ندای منجی جواب منفی می دهند، هر چند که می دانند حق می گوید و حیات آنها را آرزومند است (اُرید حیاته و یرید قتلی ـ من خیر تو خواهم و تو بد خواه منی) برای آخرین بار هم می خواهد روح جامعه را جلاء بخشد و خفتگان را بیدار و آنان را به خالق واصل کند. فرصتی می خواهد تا با یاورانش در پیشگاه دادگر خلوت کند و رخصتی بطلبد شاید امت محمدی بیدار شوند و اصلاحی صورت گیرد. سپس از باب موعظه و نصیحت به آنان می گوید: چرا حق گریز شده اید و به لشکر باطل پناه برده اید؟ حرفهای جدّم پیامبر و پدرم علی را به یاد آورید که: (دوست مظلوم و دشمن ظالم باشید، در مسیر الهی حرکت کنید و …) شقاوت و سنگدلی شما به دلیل خوردن مال حرام است و چون شکمهایتان از اموال حرام پر شده است دیگر فرقی بین حق و باطل و زشت و زیبا نمی دهید و حفظ حریم حرم اهل بیت عصمت و طهارت را نمی کنید و کشتن و به اسارت گرفتن آنان را واجب می دانید. به اعتقاد نویسنده این نوشتار کوتاه، «لقمه حرام» بدتر و خطرناک تر از نطفه حرام است. چون نطفه ای بر اثر غلفت دو انسان غافل منعقد می شود، ولی لقمه حرام به وسیله عواملی در جامعه شکل می گیرد و همه را مبتلا می کند از عوام و خواص و دیپلمه و دیپلمات عالم و جاهل و… توصیه ام در آغاز سال ۱۴۳۷ هجری قمری به خودم و رجال سیاسی و اقتصادی آن است که (کسب و کار حلال)، را در دستور کار قرار دهیم و عملاً فرمان رهبر دنیا و دین حسین بن علی را که در یکهزار و سیصد و هفتاد و شش سال پیش فرموده است اجرا کنیم که شمایی که در صف مقابل من ایستاده اید (مُلأت بطونکم من الحرام، شکمهایتان از مال حرام پر شده است) و حق ستیز و ناباور شده اید! همدلان و همراهان کاروان کربلایی انسان های تربیت شده ای در دامان خانواده هایی هستند که هر کدام الگوی تاریخ دیروز و امروز و فردا هستند که به چند نمونه از آن اشاره می کنم تا شاید واعظان و مادحان تورقی در تاریخ بکنند و با درایت و دقت روح آزادگی و شور درونی خود و جامعه را افزایش بخشند و هر روزه در حال شدن باشیم، رفتن به سوی تکامل و تعالی و آموزشی که سبب تغییر رفتار خودمان و دیگران باشد و ادب و آداب را بفهمیم و بفهمانیم و با معرفت شهادت نامه ها را بخوانیم و معرفی کنیم و آغاز هر عملیاتی از خودمان و اعضای خانواده و اقوام خویش باشد. فرمانده جبهه حق فرزندانش را قربانی مسیر حق کرد و یاورانی که آگاهانه پای در مسلخ عشق و شور حسینی گذاشته بودند تا درسی برای عاشقان باشند و فریاد پیامبران را در گوش همگان بخوانند که (ان صلاتی ونسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین، در همه حال فقط برای رضای دوست عمل کنیم) یکی از یاران امام بیداری و آگاهی و سرور شهیدان و چراغ هدایت و کشتی نجات را بهتر بشناسیم؛ حبیب بن مظاهر حبیب اهل کوفه بود و از قبیله بنی اسد و از یاران خاص امام علی علیه السلام و فرزندانش. او مردی عابد و پارسا بود و حافظ کل قرآن کریم. او معتقد بود: ما نزد رسول الله عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا را مظلومانه به قتل برسانند. در شب عاشورا یکی از یاوران عاشورایی به نام «هلال بن نافع» حبیب بن مظاهر را از نگرانی حضرت زینب علیهاسلام درباره وفاداری یاران امام آگاه کرد و انگیزه ای شد تا این دو یاور حسینی را جمع کنند و همگی در شب واقعه نزد رهبر جان ها بروند و اعلام کنند که تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر و آل رسول (ص) حمایت خواهند کرد. حبیب در ۷۵ سالگی در کربلا به شهادت رسید و سرش را از تن جدا کردند. امام حسین علیه السلام خود را به بالین یار وفادارش رساند و فرمود: احتسب نفسی و حماه اصحابی ـ پاداش خود و یاران حامی خود را از خدای تعالی انتظار می برم ای حبیب بن مظاهر! مردی با فضیلت بودی و در یک شب قرآن را ختم می کردی. جزاک الله خیرا حسین رهبر آزادگان نیک نهاد بنای مکتب آزادگی چه نیک نهاد ز خون خویش به پیشانی زمانه نوشت که زندگانی من در عقیده است و جهاد بلی جهاد به حفظ عقیده گر نبود چه امتیاز بود بین آدمی و جماد همین نه خصم ستم پیشگان ظالم بود که بود دشمن تن دادگان بر بیداد
سه شنبه ، ۲۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]