واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دردنامه يك دانشجوي دانشگاه شريف به علياكبر صالحي
هفته پيش پس از تصويب كليات طرح اقدام متقابل دولت در اجراي برجام، علي اكبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي براي ديدار با اساتيد دانشگاه شريف به اين دانشگاه رفت و پس از پايان جلسه با اساتيد در حلقه دانشجوياني قرار گرفت كه سؤالات متعددي از وي پيرامون برجام و فعاليتهاي صلحآميز هستهاي كشورمان پرسيدند. حالا يكي از دانشجويان حاضر در اين جمع كه پس از گفتوگو با علي اكبر صالحي نتوانسته بود پاسخ برخي سؤالات خود را بگيرد، اقدام به انتشار دردنامهاي خطاب به رئيس سازمان انرژي اتمي كرده است.
هفته پيش پس از تصويب كليات طرح اقدام متقابل دولت در اجراي برجام، علي اكبر صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي براي ديدار با اساتيد دانشگاه شريف به اين دانشگاه رفت و پس از پايان جلسه با اساتيد در حلقه دانشجوياني قرار گرفت كه سؤالات متعددي از وي پيرامون برجام و فعاليتهاي صلحآميز هستهاي كشورمان پرسيدند. حالا يكي از دانشجويان حاضر در اين جمع كه پس از گفتوگو با علي اكبر صالحي نتوانسته بود پاسخ برخي سؤالات خود را بگيرد، اقدام به انتشار دردنامهاي خطاب به رئيس سازمان انرژي اتمي كرده است.
در بخشي از اين دردنامه اين دانشجو نوشته است: از شما و همكارانتان كلياتي از دانش هستهاي را آموختهام. به سراغ متن برجام رفتم. هر چه كه متن را ميخواندم باورم نميشد. به دانستههاي خود شك كرده بودم. برايم سؤال شده بود كه مگر تيم مذاكرهكننده نميداند؟ به همين خاطر بر آن شدم كه با چند تن از دوستانم به دنبال حقيقت موضوع برويم. شايد ما اشتباه ميكرديم. با اساتيد گوناگون مشورت كرديم و دانستههايمان را با ايشان در ميان گذاشتيم. متأسفانه نتيجه تمام اين بررسيها همان بود و دانستههايمان درست بود. بهموجب برجام بناست كه صنعت هستهاي عملاً تعطيل شود و فقط اجازه بازي كردن با چند سانتريفيوژ و چند وسيله هستهاي به ما دادهشده است.
در بخش ديگري از اين دردنامه آمده است: آقاي دكتر! از اين زمان به بعد ديگر شرايط عوض شد. ديگر نميتوانستم از استادم الگو بگيرم. برخلاف شما كه سكوت كرده بوديد يا حتي گاهي برخلاف آن حقايقي كه بهخوبي به آنها آگاهي داشتيد، سخن ميگفتيد، من نميتوانستم سكوت كنم. بايد حقايق را ميگفتم. اكنون ديگر همهچيز تمام شده و احتمالاً شما و دوستانتان سرگرم پر كردن لولههاي سانتريفيوژها با رزين اپوكسي و قلب رآكتور با بتن هستيد. شايد در اين فرصتي كه شما سرگرم اين كارها هستيد، اندكي چسبهايي كه بر دهانم زدهشده شل شده باشد و بتوانم حرف بزنم و صدايم شنيده شود. اين دانشجو سپس نوشته است: آقاي دكتر ماجراي فكت شيت را كه يادتان هست؟ اول چه خوب گفتيد و اما بعد تكذيب كرديد. شايد تحت فشار بوديد و به همين خاطر مجبور به تكذيب شديد و شايد هم واقعاً اشتباه كرده بوديد اما هنگاميكه رهبري امر كردند كه جزئيات به مردم گفته شود، شما سكوت كرديد. ما شما را طور ديگري ميشناختيم. انتظار سكوت نداشتيم ولي...
در بخش ديگري از اين نامه آمده است: شما گفتيد كه قبول نداريد امريكا تحريمها را براي مسائل هستهاي وضع كرده است. گفتيد كه مسائل هستهاي بهانه است. اگر واقعاً به اين گفته خود ايمانداريد پس چرا انتظار داريد با تعطيل كردن صنعت هستهاي امريكا دست از تحريم ما بردارد؟ و اگر باور داريد كه امريكا دست از تحريم برنخواهد داشت پس پيشرفت هستهاي ما را فداي چه چيزي كرديد؟
اين دانشجو سپس در پايان نامه خود خطاب به رئيس سازمان انرژي اتمي، از وي چند سؤال مطرح كرده است:
شما در كدام چارچوب مذاكره كرديد؟ خط قرمزهاي رهبر را كه ميدانيد؟ مگر از محدوديتهاي بالاي 10 ساله و 15 ساله خبر نداريد؟ چرا از بزرگراهي كه براي نفوذ امريكا ساختهشده چنين دفاع ميكنيد؟
شما و همكارانتان در تيم مذاكرهكننده، چگونه است كه با امريكا سالهابهخوبي مذاكره ميكنيد ولي در مذاكره با نمايندگان ملت اينقدر زود برآشفته شده و فرياد ميزنيد؟
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]