تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ كس نيتى را در دل پنهان نمى‏كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار و كردا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819549740




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در نشست مطرح شد: هنرمندان بزرگ در ايران شوخ‌چشمي دارند


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: در نشست مطرح شد: هنرمندان بزرگ در ايران شوخ‌چشمي دارند
‌نشست "بررسي طنز معاصر ايران" روز يكشنبه در دانشكده‌ علوم اجتماعي دانشگاه تهران ‌برگزار شد. جواد مجابي در اين نشست با بيان اينكه دنيا به دو قسمت تقسيم مي‌شود؛ قسمتي ‌اكثريت عبوس جدي و ديگري اقليت طنزآلود كه اكثريت جدي را به چالش مي‌گيرد، گفت: در ‌ايران، هيچ هنرمند بزرگي را نمي‌شناسم كه شوخ‌چشمي نداشته باشد. ممكن است هنرمندي به طنز ‌نپردازد ولي در نگاهش، به تغيير جهان فكر كند؛ مثلا در "دن كيشوت" سروانتس و يا كارهاي ‌ايتالو كالوينو در جهان و مولوي، عبيد زاكاني و حافظ در ايران، اين شوخ‌چشمي به شكلي غليظ‌تر ‌ديده مي‌شود. همه‌ اين هنرمندان كمك كردند فضاي شوخ‌چشمانه رشد كند. وي افزود: چيزهاي عوامانه كه در سطح مي‌گذرد، به عوالم طنز ربطي ندارد و در عرصه‌ فكاهيات رسانه‌اي قرار ‌مي‌گيرد. ما دو نوع طنز داريم؛ يك نوع طنز ادبي و ديگر طنز مطبوعاتي. طنز ادبي، طنزي ‌مردمي است كه مردم آن را مي‌سازند و درواقع فولكلور، طنز اساسي را مي‌سازد و هنرمنداني آن ‌را پرورش مي‌دهند. او با اشاره به طنز در دوران مشروطه اظهار داشت: علي‌اكبر دهخدا در ‌عين اينكه آدمي ادبي است، در طنز مطبوعاتي سهيم است؛ ولي كسي چون صادق هدايت در ‌‌"وغ‌وغ‌ ساهاب" و حتي در "بوف كور"، طنز ادبي را مطرح مي‌كند. اين نويسنده و منتقد ‌درباره‌ زمينه‌ كار طنز، نيز گفت: زمينه كار طنز اجتماعي است؛ نقد اجتماع مسأله‌اي است ‌كه طنزپردازان به آن مي‌پردازند. هر نقدي موضوع خود را پيدا مي‌كند و بعد مي‌سنجد و جاي آن ‌را به مسير رو به پيشرفت يا پسرفت و يا تثبيت مشخص مي‌كند. مهم‌ترين وظيفه‌ نقاد، تعيين اين ‌جايگاه است. هنرمند هيچ‌گاه به تثبيت وضعيت تن درنمي‌دهد. طنزپرداز، منتقدي اجتماعي است كه ‌با لحن طنزآميز، نقد خود را در پوششي از طنز براي پذيرش قرار مي‌دهد. مجابي در پايان با بيان ‌اينكه ما بايد به تعريف خاص خود از طنز برسيم، گفت: در ادبيات انگليسي، مردم حرف‌هاي خود ‌را به صورت طنز مي‌زنند؛ اما اين طنز هتاك، پرده‌در و خانمان‌برانداز نيست؛ اما در ايران ‌اين‌طور نيست و اين‌گونه طنز پرده‌در، در طنز شفاهي ما نيز جاري است. به گزارش ايسنا، در ادامه مراسم علي ‌دهباشي نيز درباره‌ مطبوعات طنز در عصر مشروطيت گفت: با ظهور زمينه‌هاي اجتماعي و ‌سياسي در دوران مشروطه، در همه‌ حوزه‌ها دچار تحول شديم؛ چه در شعر، ادبيات، نثر، ‌مسائل ادبيات سياسي و سفرنامه‌نويسي و چه در عرصه‌ طنز كه دوره‌اي پيدا شد كه از مهم‌ترين ‌دوران ادبيات ماست. گذشته از شعرهاي سياسي و وطني كه ارتباط آزادي‌خواهان را با مردم ‌فراهم مي‌كرد، نوشته‌هاي فكاهي، پيام‌هاي آزادي‌خواهانه را به توده‌ها منتقل مي‌كرد. ‌سيداشرف‌الدين گيلاني با نشريه‌ "نسيم شمال" و خليل محمدقلي‌زاده با بنيان روزنامه‌‌‌"ملانصرالدين" به نوشته‌هاي طنزآميز پرداختند. مديرمسئول نشريه‌ بخارا افزود: 9 ماه پيش ‌از بمباران مجلس، "نسيم شمال" به مديريت سيداشرف‌الدين گيلاني راه‌اندازي شد. اين نشريه، به ‌دليل نوع مطالب به سرعت بين مردم جا باز كرد و سيداشرف‌الدين به معروف‌ترين و محبوب‌ترين ‌شاعر دوره‌ مشروطيت تبديل شد. اين روزنامه 20 سال در چهار صفحه‌ كوچك منتشر مي‌شد ‌و روزي نبود كه با انتشار "نسيم شمال"، ولوله‌اي در تهران به پا نشود. دهباشي با اشاره به ‌‌"صوراسرافيل"، روزنامه‌ ديگري كه به مسائل طنز مي‌پرداخت، اظهار داشت ميرزا جهانگيرخان شيرازي با همكاري علي‌اكبر دهخدا اين روزنامه را منتشر مي‌كرد و دهخدا قطعات ‌طنز ادبي در آن مي‌نوشت كه هنوز بعد از گذشت چند دهه، به عنوان بهترين طنزها محسوب ‌مي‌شود. پرداختن به جهل و ناداني، عادات و خرافات مردم، مسائل رايج سياستمداران و مسائل ‌ديگر، از جمله موضوعاتي بود كه دهخدا به آنها مي‌پرداخت. اين روزنامه بعد از كودتا، توقيف و ‌ميرزا جهانگيرخان كشته شد. اين پژوهشگر در ادامه عنوان كرد: روزنامه‌هاي ديگري در عصر ‌مشروطيت نيز به طنز، چه به نثر و چه به شعر، مي‌پرداختند. يكي از آن نشريات، نشريه‌‌‌"روح‌القدس" بود. روزنامه‌ "ايران نو"، روزنامه‌ ديگري بود كه به طنز مي‌پرداخت. عارف ‌قزويني، ايرج ميرزا، ملك‌الشعراء بهار و ميرزاده‌ عشقي از جمله كساني بودند كه در دوران مشروطه در روزنامه‌ها قلم مي‌زدند و در نسل بعد، شاعران و نويسندگاني به وجود آمدند كه طنز ‌خود را بعد از مشروطيت در مطبوعات ادامه دادند.
 دوشنبه 6 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن