واضح آرشیو وب فارسی:دانا: سخنران مطرح مذهبی در جمع عزاداران حسینی گفت: اشک امام راحل برای اباعبدالله انقلاب به پا کرد، دستمال سفید پیرجماران ما کاخ سفید را به لرزه در آورد.به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از رهیاب نیوز، حجت الاسلام موسوی سخنران مطرح مذهبی در جمع عزاداران حسینی در هیئت روضه الزهرا اهواز گفت: اشک امام راحل برای اباعبدالله انقلاب به پا کرد، دستمال سفید پیرجماران ما کاخ سفید را به لرزه در آورد. نعامی برگزار شد . در ادامه بخشهایی از مهمترین مباحث مطرح شده در این مراسم توسط حجت الاسلام موسوی را می خوانید: صف طولانی مدعیان هدایت بشری در طول تاریخ بشریت مکاتب فکری و انسانهای صاحب نفوذ و ثروت متعددی ادعای تربیت انسانها و مدیریت جوامع را داشتند. گروه های مختلفی برای انسانها نسخه پیچیدند و آنها را مدیریت کردند که در میان آن گروه های مدعی تربیت انسان انبیاء نیز بودند، که البته انبیا مدعیان اصلی و مظلوم ترین این قشر بودند. زندگی بشر پر از فراز و نشیب است برخلاف سایر موجودات این کره زمین و به شکلی می توان گفت انسان ضعیف ترین موجود این عالم است و نیاز به مدیریت و تربیت دارد اما موجودات دیگر نیازشان کمتر است. با توجه به این شرایط بشر، عده ای از خود ما ادعا کردند ما می توانیم تو را مدیریت و راهنمایی کنیم. در این صف از نمرود و فرعون بگیر تا امروز اوباما و نتانیاهو و مکاتب مختلفی در این عرصه نیز اعلام حضور کردند در این صف شلوغ مدعیان تربیت، گروهی هم بنام انبیا قرار داشتند که جز مظلومترین این قشر بودند انبیا هیچ وقت ادعا نکردند که خودشان توانایی راهنمایی و تربیت انسان را دارند بلکه می گفتند با کمک و عنایت خداوند خواهیم توانست این امر خطیر را انجام دهیم و تربیت و هدایت به اذن پروردگار است. عده ای سیرت دین را تغییر دادند در طول تاریخ اکثریت انبیا حقشان ادا نشد همه نتوانستند مثل سلیمان نبی و یوسف صدیق و پیامبر اسلام مدینه النبی تشکیل دهند. در میان این صف انبیا بر حق ترین آنها نبی خاتم بود که می گفت تنها کسی هستم که سیستم جامع مدیریت بشریت را در اختیار دارم. اما تاسف در اینجاست که عده ای بعد از رحلتش، سیرت دین را گرفتند و دین را تنها ابزاری کردند برای رسیدن به بهشت و با بهانه های مختلف خاندان آن پیامبر و روایاتش را کنار گذاشتند و بعد هم کتابش را به بهانه عدم توانایی فهم صحیح کنار گذاشتند.تلاشهای آنها در حال نتیجه رسیدن بود که مواجه شد با قیام اباعبدالله الحسین و سدی در برابر آن سقوط سیرت دین ایجاد شد. امروز دین در جایگاه خودش نیست! ما روضه سه ساله اباعبدالله را هر وقت می شنویم دلمان به درد می آید اما در همین زمانه خودمان در همان شام دختر بچه های سه ساله با شکنجه های غیرقابل توصیف به مقتل می روند. جریان این است که دین در جایگاه خودش قرار نگرفته است جایگاه دین کجاست؟ جایگاه دین تربیت انسانها ست. ما باید روضه دین را بخوانیم روضه حسین یعنی روضه غربت دین، روضه حسین یعنی روضه غربت مهدی فاطمه. اشک امام راحل برای اباعبدالله انقلاب به پا کرد، دستمال سفید پیرجماران ما کاخ سفید را به لرزه در آورد. اشک بر اباعبدالله امثال شهید مختاربندها و همدانی ها منجر به شهادت و نصرت دین می شود. اگر می خواهیم این اتفاق بیفتد باید این معرفت را پیدا کنیم که روضه حسین یعنی روضه غربت دین که در جایگاه اصلی خودش نیست که همان جایگاه تربیت و راهنمایی بشریت و انسانهاست. اولویت اصلی متدینین، دانشگاهیان، کانونهای فرهنگی، مساجد، روشنفکران جامعه و ما عزاداران اباعبدالله این است که دین را از غربت خارج کنیم ما وظیفه دیگری نداریم. یعنی اولا فریاد بزنیم که دین در جایگاه اصلی آن نیست و بعد تلاش کنیم برای رسیدن دین بر آن عرصه و جایگاه، امروز دین در گودال قتلگاه افتاده است. ضرورت اطاعت از مسلم و رابطه آن با مفهوم ولایت فقیه مسیر رسیدن به هدایت الهی پیامبر زمانی که از غارحرا پایین می آمدند حرف آخر را همان اول گفتند: قولوا لااله الا الله تفلحوا .برای اینکه به سعادت برسید اول باید بدانید شما در ظلمت شرک و نفس هستید "لا اله" قدم اول برائت است این مرحله اول است. ماکجای کاریم؟ اسیر الهه ها و طاغوت نفس هستیم، تمام زندگی ما را آنها طراحی کردند ما امروز در این جامعه در حال تنفس هستیم. این معرفت نفس را شما باید کسب کنید. مرحله دوم "الا الله" است. از ولایت طاغوت و خودت خارج شوی و وارد ولایت خدا شوی، رسیدن به خدا. در تمدن اسلامی همه چیز حاکمش خداست باید به دنبال لقای پروردگار باشیم. حد واسط بین ولایت طاغوت و "ولایت الله" ولایت ولی خداست. باید از این مسیر حرکت کنید تا به خدا برسید. در حدیث سلسله الذهب می خوانیم: (لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی. قالَ: فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَةُ نادانا: بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها) شرطش ولایت ولی خداست. ما اگر بخواهیم از ولایت طاغوت و ظلمت جهل خارج شویم و به سمت تمدن خدایی و توحیدی حرکت کنیم مسیرش "ولایت ولی الله" است. باید مسیری تعریف کنیم تا ما را به مقصد برساند که ما می گوئیم مسیر تربیت ولایی.
شنبه ، ۲۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]