واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۰
بیجار ولایی در این لحظات سراسر حزن و اندوه است و کوچه و خیابان، کوی و برزن در عزای شهادت ثارالله، سیاهپوش، محزون و غرق در ماتم و اشک و آه است. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقهی کردستان، عاشقان و شیفتگان آلالله با سیاهپوش کردن در و دیوار شهر و برافراشتن پرچم سیاه عزا، با چشمانی اشک بار و قلبهایی اندوهگین، خود را مهیای اقامهی عزای مولایشان حضرت اباعبدللهالحسین(ع) کردهاند. این رسم هر سال محبان و عاشقان اهل بیت(ع) در شهرستان بیجار گروس در عزا و سوگواری بر امام شهیدشان حضرت امام حسین(ع) است که اینگونه ابراز عشق و محبت به اهل بیت(ع) و تجدید میثاق با مکتب اسلام و نهضت بالنده و تا ابد جاوید عاشورا را نشان میدهند. به هر سو که مینگری خیمهی عزای حسین(ع) برپاست، سوز نوای نوحهخوانها در پهنهی وسیع سپهر گوش و جان را به میزبانی نشسته، آسمان رنگ خون به خود گرفته و فرات شرمندهتر از همیشه در تب تشنگی 72 لاله پرپر، سر بر جدارهها میکوبد. در ظرف ادراک چه کسی میگنجد که طعم تلخ و گس مرگ در نزد برخی شیرینتر از عسل میشود و امروز که قریب به 1400 سال از آن واقعه میگذرد برای عروج پرستوهای بهشتی که شهد مرگ را نوشیدند، اقامهی عزا میکنیم. حال و هوای بیجار، پایگاه اهلبیت(ع)، رنگ و بوی غم و ماتم دارد، غمی از جنس چادرهای سوخته و خیمههای آتشگرفته، امروز بیجار در غمی به رنگ آشفتگی و سرخی ظهر عاشورا غرقشده است. مغازهها با پرچمهای سیاه آذینبندی شدهاند، بلوارها غمدار هستند و دیگر خبری از چراغانی غدیر نیست، انگار همه میخواهند بگویند که فاصله غدیر تا عاشورا چقدر کوتاه بود. امروز حتی ماشینهای شهر نیز خود را با پرچمهای سیاه و ماشین نوشتههایی از جنس کربلا را آذین کردهاند، شهر سیاهپوش شده و عطر و بوی محرم، طبل، سنج و هیئت است که روح و جانت را نوازش میدهد، بازار شهرمان نیز این روزها شلوغ است و همه برای خرید پیراهن مشکی از هم سبقت میگیرند. استقبال از محرم تنها در سیاهپوش کردن سیمای شهر و روستا خلاصه نمیشود، چون عاشقان و شیفتگان معرفت و بصیرت سینه خود را برای گرفتن درسی تازه و نو از مکتب و نهضت بالنده عاشورا مهیا کردهاند. آری محرم آمد با صدای بیوفایی اهل کوفه، با فریاد مسلم که «میا حسین جان کوفه وفا ندارد» و با صدای وای حسین و وای عباس زینب(س)... میشنوی نوای زنگ قافله را؟ میشنوی؟! عطر خاک کرب و بلا هم در همهی کوچههای شهر به مشام میرسد. قریب به 1400 سال از کربلای خونین حسین علیهالسلام میگذرد اما صدای «هل من ناصر ینصرنی» هنوز در گوش تاریخ شنیده میشود، مساجد، تکایا و دیوارها، رخت سیاه برتن میکنند، حتی آدمهایی که از ته دل امام حسین(ع) را نمیشناسند و شاید اصلاً نمیدانند کربلا کجاست مثل هوای بارانی این روزها، گاه و بیگاه میبارند. عاشورایی دیگر در راه است و مردمان دیندار دیارمان بیجار گروس با برپا کردن خیمههای عزاداری و نصب پلاکارد در جای جای شهر و کوچهها بار دیگر حال و هوای عاشورایی را به تصویر میکشند. محرم آمد، دیباچهی عشق و عاشقی بار دگر گشوده شد تا جوانمردان عالم حماسه دیگری خلق کنند و با باور عمیق «هیهات من الذلة» و اشک معرفت، تیغ خشم علیه خصم خدا را صیقل دهند و مدافع حقیقی اسلام و ولایت باشند. حال و هوای بیجار این روزها رنگ و بویی نینوایی به خود گرفته و عاشقان و شیفتگان آلالله خود را برای رستاخیزی عظیم در تاسوعا و عاشورای حسینی و گرفتن درسی تازه و نو از مکتب و نهضت عاشورا آماده میکنند. امسال مردم در حالی به استقبال به ماه محرم رفتند که قلبهای مهربان، صمیمی و بیریایشان از ددمنشی و وحشیگریهای غاصبان و سفاکان عالم در کشتار بیرحمانه مردم در جای جای دنیا، بهویژه حادثهی منا و مکه بهشدت به درد آمده است. عاشقان و سرسپردگان اهل بیت(ع) امسال هم با سینه فراغ آمده اند تا درسی نو از مدافع اسلام، رسالت، امامت و ولایت بگیرند و با شناخت بیشتر و عمیقتر از سیرهی عملی و رفتاری آن امام همام، راه و رسم عاشقی، دلدادگی و ایثار را آگاهانهتر و عاشقانهتر از همیشه مرور کنند. صدای دستههای عزاداری از هر گوشه شهر شنیده میشود، چه رازی در این عزاداری نهفته است که مردم اینچنین گوی سبقت از هم میربایند، این شبها باید سری به هیئتها بزنیم تا متوجه شویم که محبت اهلبیت(ع) با دل و جان مردم چه کرده است. در میان بوی اسپند و صدای نوحهسرایی عزاداران میشود عطر دلانگیز بینالحرمین و میدان مشک را استشمام کرد، همه سعی میکنند تا در باشکوه برگزار شدن مراسم محرم از هم سبقت بگیرند و به اتحاد مسلمانان بهدوراز قومیتها فکر میکنند. سوگواری بر حسین(ع) مشق عاشقانه و عارفانه هم سفر شدن با کاروان عاشوراست، مایه سر زندگی و تلطیف روح و جان و صفای دل است برای شناخت ژرفای حماسه عظیم سرخ حسین(ع)، تقلا و تکاپویی است برای حسینی شدن، کربلایی زیستن و عاشورایی مردن. هرچند قریب به 1400 سال از حادثه سرخ دشت بلا میگذرد و ما هنوز دلتنگ نوحههای قدیمی، سوز اشکها و ضریحی ششگوشه هستیم، ما حسین(ع) را به تربتی که در بدو تولد با آن کاممان را برداشتهاند و اشک روضهای که با شیر مادر در خونمان عجین شده میشناسیم، هزار سال میگذرد و غم تنهایی حسین در روز عاشورا ما را میکشد. مردم بیجار گروس همه با بصیرت عاشورایی در عزای حسین(ع) شرکت میکنند تا بگویند ما ثابتقدمان مکتب حسینی هستیم، آنها در صف عزای حسین(ع) صفکشیدهاند و با تاسف میگویند: «رقص زلفت سر نی دیدم و با خود گفتم بین هفتاد و دو سر کاش سری بود مرا» بر اساس این گزارش، در بیجار گروس و در زمینهی افزایش فرهنگ عزاداری تلاشهایی شده است، اما متأسفانه هنوز هیئتها آنگونه که باید از این فضا استفاده نمیکنند، بیشتر هیئتها فقط به سمت مراسمهای سینهزنی و زنجیرزنی رفته اند و در بعضی دستههای عزاداری به جای آنکه حقیقت کربلا گفته شود، کربلا و واقعه عاشورا را تحریف کرده و به جای آنکه به اصل فلسفه کربلا بپردازند، از وسائلی استفاده میکنند که هیچ نشانی از کربلا و از نهضت حسینی در آنها دیده نمیشود که امیدواریم امسال با تلاش مسئولان شهرستان، دیگر شاهد چنین مواردی نباشیم. گزارش از «مهدی باشوکی»، خبرنگار ایسنای منطقهی کردستان انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]