واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اعتدال از حرف تا عمل
چه کسانی از تغییر استاندار قزوین سود میبرند
با قوت گرفتن شایعه تغییر مرتضی روزبه استاندار قزوین صحبتهای متفاوت و جالب توجهی در محافل رسانهای و سیاسی استان رد و بدل میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین با قوت گرفتن شایعه تغییر مرتضی روزبه استاندار قزوین صحبتهای متفاوت و جالب توجهی در محافل رسانهای و سیاسی استان رد و بدل میشود. هرچند که چند روزی است سر و صداها خوابیده ولی برخی فرصتطلبان همچنان در گروههای اجتماعی فضای مجازی و رسانههای بینام و نشان فریاد تغییر استاندار سر میدهند. با نگاهی خوشبینانه تلاش جریان موسوم به اصلاح طلبی کشور برای قرار گرفتن در مسیر اعتدال را میتوان از اتفاقات خوب و خوشحال کننده انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و سالهای بعد از آن دانست اما اگر اعتدال را به معنی عقلانیت و دوری از افراط و تفریط بدانیم آنگونه که بیان میشود در این صورت جای بسی تاسف است که برخی از مدعی ترینها بر اعتدال در عنوان و شعار جزء دورترینها هستند از اعتدال در معنا و مفهوم به بیان دیگر در تطبیق طرفداران اعتدال با مفهوم آن به ویژه در استان قزوین دو گروه از اعتدالیون را میتوان مشاهده کرده و بین آنها تفاوت قایل شد: الف-گروهی اعتدالیون اعتقادی هستند که به مفهوم اعتدال به عنوان یک سبک زندگی و مشی مدیریتی باور دارند. ب-گروهی دیگر اعتدالیون ادعایی و شعاری هستند که با سابقه و شخصیتی افراطی کاسبکارانه شعار اعتدال سر میدهند. از طنزهای سیاسی استان قزوین است که بخش ادعایی و شعاری اعتدال بخش اعتقادی خود را متهم به بیاعتدالی کرده و خود را تجلی اعتدال و شاخص آن میداند و این یعنی انحراف اعتدال به سمت افراط و پیدایش افراط در درون اعتدال که در رابطه با این انحراف و پیدایش به چند نکته اشاره میشود: 1- اعتدال مورد نظر مردم به عنوان رأی دهندگان به این گفتمان مفهوم اعتدال بود نه ادعای کاسبکارانه آن. 2- پیدایش افراط در درون اعتدال ماهیتی متفاوت از پیدایش اختلاف در درون آن دارد و اتفاقی موثرتر و مضرتر به حال اعتدال است. 3- همچنان که در مقاطعی پیدایش منیتگرایی در درون اصولگرایی و پیدایش ساختارشکنی در درون اصلاح طلبی به عنوان پاشنه آشیل جریانات مذکور عمل کرده و موجب شکست انتخاباتی آنها شده است، پیدایش افراط در درون اعتدال نیز به مثابه آنها بوده و شکست انتخاباتی اعتدال را در پی خواهد داشت. از دیگر طنزهای سیاسی استان لقلقه زبانها و نقل محافل اصلاح طلبی شدن این جمله است که آقای روزبه استاندار قزوین در مسیر اعتدال نیست و دلیل آن نیز عدم مخالفت اصولگرایان با ایشان میباشد که در رابطه با این طنز نیز مطالبی به شرح ذیل قابل ذکر است: اول اینکه روزبه استاندار قزوین در مسیر اعتدال هستند یا نه خودشان بهتر میدانند و شایستهتر میتوانند بیان کنند اما این سکه روی دیگری هم دارد و آن شاخص انگاری جریانی اصیل و ریشهدار در درون نظام است به عنوان معیار ضد اعتدال که منطقی کاملا مغایر با منطق اعتدال است. اینکه در مقام بیان عقلانیت به عنوان شاخص اعتدال بیان شده اما در مقام تاویل جریان رقیب به عنوان معیار ضد اعتدال قلمداد شود از مصادیق بارز انحراف از مفهوم اعتدال است. گاها حتی بر این منطق مغایر با مفهوم اعتدال مبنا سازی هم شده و بیان میشود که مگر امام خمینی (ره) نفرمودهاند که اگر دیدید دشمنان از شما تعریف میکنند بدانید که مسیر را به خطا میروید!. دشمنپنداری جریان رقیب به نام اعتدال از مصادیق بارز پیدایش افراط در درون آن بوده و بیش از هر عامل دیگری سبب ناامیدی مردم از امیدشان به اعتدال خواهد شد. شاید از خوش اقبالیهای اصولگرایان است که بخش ادعایی اعتدال نتوانست تعاملی مبتنی بر تحلیل صحیح، عمیق و آیندهنگرانه با استاندار منتخب دولت داشته باشد زیرا با یک تعامل مبتنی بر فهم صحیح میتوانستند غیر از ترمیم اجتماعی خود فضاهای اجتماعی بیشتری برای خود ایجاد کنند در حالی که با تحلیل غلط که البته ریشه در منفعت طلبیهای شخصی دارد وارد بازی دو سر باخت شدند با این توضیح که تلاششان برای حذف روزبه استاندار قزوین اگر منجر به نتیجه نشود با تضعیف نماینده دولت به دولت آسیب میزنند و اگر منجر به حذف آقای روزبه بشود با شناختی که مردم از مشی معتدل روزبه دارند این پیام مشخص را از جابجایی ایشان دریافت خواهند کرد که اعتدال ابزار سودجوییهای شخصی است نه اعتقادی برای خدمتگزاری؛ پیامی که موجب سرازیر شدن آرای اعتدالیهای اعتقادی به سبد اصولگرایان خواهد شد. اگر یک روز اعتدال پایگاه شکننده اجتماعی خود را از دست بدهد علت واقعی آن رفتارها و گفتارهای بخش ادعایی خود خواهد بود نه بخش اعتقادی خود دلیل ساده آن نیز این است که مردم به اعتقاد اعتدال رای دادند نه به ادعای منفعت طلبانه آن. کدام تحلیلگر تیزبین و واقع نگر اجتماعی است که نداند بیشترین هزینه اجتماعی اعتدال ناشی از رفتارهای خاندان سالارانه، سهم خواهانه و فرصت طلبانه بخش ادعایی خود است؟ اگر مشی معتدل آقای روزبه را به عنوان یک شاخص تلقی کنیم در این صورت چالش بیشتر اصلاح طلبان با ایشان در واقع بیانگر چالش بیشتر آنها با مشی، مفهوم و اعتقاد اعتدال است. با نگاه حزبی و از منظر جریانی روزبه معتدل بیش از هر اصلاح طلبی به ضرر مصالح جریانی اصولگرایان است زیرا از منظر منافع جریانی بالطبع برای اصولگرایان استان خوشآیند نیست که روزبه به عنوان استاندار دولت اعتدال با مشی معتدل خود به عنوان ضربهگیری موثر و کارآمد برای دولت در استان عمل کرده و با برخی رفتارهای ارزشی خود در درون پایگاه اجتماعی اصولگرایان برای گفتمان اعتدال پایگاه اجتماعی ایجاد میکند. اما علیرغم این واقعیت اصولگرایان به دو دلیل ذیل نمیتوانند مخالفتی صریح و جدی با استاندار داشته باشند. نخست، انتخاب سفر مقام معظم رهبری به استان قزوین به عنوان نقطه عطف و مبدا و تبدیل فرامین معظم له در آن سفر به سندی بالادستی برای توسعه و تعالی استان و تشکیل کمیتهای به ریاست معاون اول یکی از قوای کشور برای پیگیری آن سند و تلاش برای بهرهگیری از تمامی ظرفیتها بدون نگاه منفعت طلبانه و فامیل گرایانه یک مشی متقن است و مخالفت با مشی متقن فهم، شعور و انصاف مخالفت کننده را زیر سئوال میبرد. البته میزان توفیقات بحث دیگری است که به عوامل مختلف از جمله میزان همراهیها بستگی دارد که موضوع این نوشتار نیست. دوم، اصولگرای واقعی کسی است که نظامگرا باشد نه حزب گرا زیرا حفظ نظام از اوجب واجبات است نه حفظ باند و گروه و دسته و آقای روزبه مدیری اعتماد ساز است برای نظام نه مدیری اعتماد سوز. ساده انگارانه و به کیش خود پندارانه است که اگر تصور شود عدم مخالفتهای جدی اصولگرایان با استاندار قزوین به خاطر چند مدیری است که از دولت قبلی باقی ماندهاند زیرا این موضوع نمیتواند از چنان اهمیتی برخوردار باشد که بخواهد مبنای تعامل یک جریان با استاندار شود به ویژه اینکه باقی ماندگان نه با حفظ مواضع قبلی خود بلکه غالبا با همراهی حداکثری با دولت مشغول به کار هستند. کسی که موضع نابخردانه دیروزش این بود که حق حیات اصلاح طلبان منت نظام است بر آنان ولی بعد از تغییر فضای سیاسی کشور با طبقی از تحفه خدمت شیخ اصلاح طلبان شرفیاب میشود چه ارزشی برای اصولگرایان دارد که ادامه مدیریت امثال او بخواهد مبنای موافقت یا مخالفت باشد؟! انتخاب روزبه معتدل و معتقد به عنوان استاندار قزوین پاسخ شایسته دولت به ذایقه اعتدال طلب و متدین مردم استان بوده و همانگونه که بیان شد حذف ایشان به عنوان اتفاقی قابل پیش بینی این پیام صریح و آشکار را برای مردم خواهد داشت که اعتدال دروغی بیش نیست و یاس واقعی در طرفداران واقعی دولت یعنی رای دهندگان به آن زمانی ایجاد خواهد شد که به دروغ بودن اعتدال پی خواهند برد. در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اصلیترین دلیل عدم توسعه مناسب و متناسب قزوین در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی فضای سیاسی مکدر و خنثی گر آن بوده است. به عبارت دیگر کنشگران اصلی فضای سیاسی استان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نتوانستند فضایی شفاف و همافزا خلق کنند تا بتوانند در مدیریت سیاست محور کشور موجب توسعه شایسته و متناسب استان شوند که هر کس به اندازه سهم خود مقصر این ناتوانی است و تاریخ در مورد عناصر و عوامل اصلی آن به خوبی قضاوت خواهد کرد و جای تاسف فراوان هست که بعد از گذشت قریب به چهار دهه از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هنوز هم این سطح از فهم و درایت غالب نشده است که مسایل اصلی قزوین و اصلیترین مسئله آن یعنی احیای تعالی و بازیابی هویت و جایگاه تاریخی این شهر مظلوم محور مشارکت و هم افزایی جریانات باشد نه اینکه مسایل فرعی آن باعث اختلاف و دشمنی آنها. مصیبت بار است که هنوز هم مهمترین مسئله ذهنی برخیها حفظ و توسعه قدرت خویش است در حالی که رعشه پیری در جسمشان نمایان شده و ترس از مرگ بر اندامشان لرزه انداخته است. *********************** یادداشت از: محمدتقی صفری *********************** انتهای پیام/2667/صا40
94/07/25 - 09:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]