واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نگاهی به چرخه تولید و توزیع نوشتافزارهای ایرانی اسلامی / دیپورت «باربی» و «بتمن»
به نظر میرسد حرکتی که در زمینه تولید و توزیع نوشتافزارهای ایرانی اسلامی شروع شده است زمانی میتواند اثرگذار باشد که چرخهای دیگر این صنعت نیز به شکلی هماهنگ به حرکت درآیند
سال 93 «بوی ماه مهر» با برگزاری نمایشگاههای لوازمالتحریر اسلامی ایرانی همراه شد، هرچند سالهای گذشته نیز فروش لوازمالتحریر با نشانهای ایرانی اسلامی در آستانه بازگشایی مدارس، بازار شهریورماه را تحت تأثیر قرار میداد اما به اذعان فروشندگان، شمار این محصولات و کیفیت آنها قابلمقایسه با نمونههای خارجی نبود و بهاصطلاح، بازار در قبضه لوازمالتحریر فرنگی قرار داشت، این موضوع اما امسال به شکل منسجمتری ظهور و بروز پیدا کرد. بتمن، باربی، مرد عنکبوتی و باب اسفنجی آنچنان فضای تبلیغاتی روی نوشتافزارها را پرکرده بودند که کمتر کسی امید آن را داشت که بتوان با جایگزینهای وطنی، بازار فرهنگی این محصولات را به دست آورد، اتفاقی که سال 93 با برگزاری بازارهای فروش نوشتافزارهای ایرانی اسلامی افتاد، هرچند سهم کمی از کل بازار این محصولات را به خود اختصاص داد اما در این باره میتوان امید داشت که در سالهای آینده این حرکت بیشتر جای خود را باز کند. بنا بر آمارهای اعلامشده این نمایشگاهها و 20 برندی که در آن حضور یافتند، تنها پنج درصد کل بازار نوشتافزار کشور را تأمین کردهاند... چالش اول نوشتافزار ایرانی؛ واردات و قاچاق کالای تحریر در بررسی ابعاد تجاری و تولید انبوه نوشتافزارهای ایرانی اسلامی میتوان مسائل را در سه دسته کلی جای داد، دسته نخست این مسائل به بحث واردات و قاچاق کالای تحریر بازمیگردد، در این حوزه آخرین آمارهای اعلامی طی دو سال گذشته، حاکی از آن است که بیش از 80 درصد حجم محصولات این بازار را کالاهای خارجی تشکیل میدهد. به دلیل نبودن آمارهای دقیق از حجم قاچاق در این حوزه تنها عنوان میشود که 20 تا 30 درصد این محصولات خارجی از مبادی رسمی وارد کشور میشود و مابقی آنها بهصورت قاچاق وارد بازار میشود، نکته مهم دیگر این که بیشتر حجم محصولات خارجی در این بخش مربوط به اجناس چینی است تا حدی که میتوان این بازار را تقریباً در انحصار محصولات این کشور دانست. در این رابطه مشکل اصلی برخورد قاطع و بازدارنده مسئولان مبارزه با قاچاق کالاست که اگر عزم آنان بهصورت جدی در این رابطه به کار گرفته شود، مشکل تا حد زیادی مرتفع خواهد شد؛ درباره محصولات واردشده از مبادی رسمی نگرانی وجود ندارد چراکه ابزارهایی مانند تعرفه و ضوابط گمرکی میتوانند دراینباره به نفع تولیدات داخلی وارد عمل شده و از لوازمالتحریر اسلامی ایرانی حمایت کنند اما اصل ماجرا قاچاق کالا در این بخش است و روشن است که غفلت در این حوزه میتواند بلایی را سر تولیدکنندگان داخلی بیاورد که در نمونه محصولات دیگر و کارخانههای تولیدی شاهد آن بودهایم. نباید تردید داشت که واردات بیرویه و تسهیل راههای قاچاق با برخوردهای مقطعی و بدون انسجام، عرصه را بر تولید و توزیع این محصولات بهشدت تنگ خواهد کرد و تولیدکنندگان داخلی زمینگیر خواهند شد. چالش دوم؛ عدمحمایت از برندهای داخلی دسته دوم مشکلات در مسیر تجاریسازی این محصولات عدمحمایت کافی از برندهای داخلی است که وارد این بازار شدهاند، آنطور که گفته میشود تاکنون 20 برند داخلی اقدام به تولید و توزیع این محصولات میکنند و در بازارهای فروش امسال حضور فعالی در نمایشگاههای عرضه داشتهاند. در باب حمایت از تولید داخلی و الزامات آن بحثهای بسیاری گفتهشده که در مورد این محصولات نیز میتوان به آنها ارجاع داد اما یک نکته مهم در این حوزه بیش از همه باید موردتوجه مسئولان باشد و آنهم حمایت کافی تا زمان ایجاد توان کافی برای رقابت و پوشش کامل بازار داخلی است. این نکته بهطور ویژه در مورد محصولات فرهنگی از جایگاه بالاتری نسبت به سایر محصولات برخوردار است، در بسیاری از اوقات حمایتهای موقت در دیگر حوزههای تولیدی نتیجه عکس داده است به طوری که در زمانی حمایتهای لازم به صورت موقتی انجام شده و بازار به دست محصول داخلی افتاده است ولی با قطع حمایتهای دولتی، ورود محصول خارجی به دلایل مختلف باعث شده که دیگر امکان بازگشت تولید داخلی و رقابت با نمونههای خارجی وجود نداشته باشد و عملاً بازار برای همیشه از دست تولید داخل گرفته شود. از این رو تأکید میشود تا زمانی این حمایت باید انجام شود که توان رقابت ایجاد شود، البته این بدان معنی نیست که این حمایت تبدیل به یک اعتیاد برای کالاهای داخلی شود و مصرفکننده و بازار تنها از سر اجبار آن را خریداری کنند؛ همانند اتفاقی که در صنعت خودروسازی افتاده است. چالش سوم؛ کپیبرداری از نمونههای خارجی دسته بعدی مسائل تجاریسازی و تولید انبوه این محصولات مربوط به تولیدکنندگان داخلی میشود که برای دستوپا کردن بازاری پررونق اقدام به استفاده از طرحهای خارجی بر روی محصولات خود میکنند، این دسته از فعالان بازار که در قالب کارگاههای تهیه نوشتافزار مشغول به کار هستند از اقبال عمومی به طرحهای نامأنوس با فرهنگ داخلی در خلأ وجود طرحهای ایرانی اسلامی استفاده میکنند و با چاپ و مونتاژ تبلیغات شخصیتهای کارتونی و فیلمهای سینمایی خارجی سعی میکنند بازار خود را پیدا کنند. آنچه در برخورد با این دسته از محصولات اهمیت دارد، شناسایی این ظرفیتها و هدایت آنها به سمت استفاده از طرحهای مورد تأیید آموزشوپرورش یا دیگر نهادهای تبلیغی و تربیتی است، در این حوزه آنچه مسلم است اینکه این دسته از افراد تنها به دنبال فروش محصول و کسب درآمد هستند و اگر زمینههای استفاده از طرحهای داخلی را مهیا ببینند و شرایط بازار را برای آن مناسبتر ارزیابی کنند به این سمت سوق خواهند یافت. به نظر میرسد زمانی میتوان برای حل این سه دسته از مسائل در حوزه تجاریسازی و تولید انبوه گامی برداشت که بتوان به رفع همه آنها در کنار هم اقدام کرد چرا که بهتنهایی هر دسته از مشکلات قابلیت رفع شدن را نخواهد داشت و درنهایت به شکل حلقههای یک زنجیر عمل خواهند کرد. برندسازی زیر سایه طرحهای حرفهای زمانی که اعلام شد حدود 36 طرح در تولید نوشتافزارهای ایرانی اسلامی به کار گرفته میشوند، انتظار این بود که این طرحها در عین دقت در طراحی به علت محدودیت در تعداد طرحها، بتوانند از قدرت خوبی در برقراری ارتباط با دانش آموزان برخوردار باشد، هرچند نمیتوان همه این طرحها را فاقد این امتیاز دانست اما نباید از این واقعیت گذشت که سال بعد مخاطبان منتظر طرحهای قویتری از این مجموعه هستند. شاید برای سالهای اول یا دوم بتوان برخی از نقصها را پذیرفت اما اگر این طرحها نتوانند پاسخ نیاز تنوعطلب و روحیه پویای نوجوانان را بدهند بهخودیخود بازار را ازدستدادهاند. نکته بعدی در این زمینه توجه به «برندسازی» است، این برند سازی هرچند پیوند عمیقی با نکات گفتهشده در زمینه قوت طراحی دارد اما از دو بعد دیگر نیز قابل بررسی است؛ در برندسازی نوشتافزارهای ایرانی اسلامی میتوان بر دو محور تأکید کرد، ابتدا شخصیتهای ایرانی اسلامی که از حیث الگوسازی قابلیت برندسازی را دارند و سپس فعالیت برای برندسازی نشانهای مختلف در این بازار که همانطور که گفته شد حدود 20 نشان میباشد. در هر دو حوزه باید نهادهای فرهنگی و تبلیغی به کمک این برندسازی آمده و در یک همکاری چند جانبه این هدف برآورده شود، رسانه ملی، رسانههای مکتوب و مجازی، نهادهای فرهنگی و دستگاههای اجرایی هریک در حیطه کاری خود میتوانند با حمایت از این طرحها نقش مؤثری در توفیق این حرکت داشته باشند. تحولی در آغاز راه تجربههای مختلف در حوزه اقتصاد فرهنگ و صنایع فرهنگی نشاندهنده این است که برای موفق شدن یک ایده و محصول چرخهای از فعالیتهای بههمپیوسته را میطلبد، به نظر میرسد حرکتی که در زمینه تولید و توزیع نوشتافزارهای ایرانی اسلامی زمانی میتواند اثرگذار باشد که چرخهای دیگر این صنعت نیز به شکلی هماهنگ به حرکت درآیند تا نتیجه موردنظر در این حوزه به دست آید؛ نباید از یاد برد که این نهال تازه روییده در حوزه فرهنگی نیازمند مراقبت شدید است چراکه در آغاز راه مشکلات و موانع فرهنگی، تبلیغاتی و تجاری میتواند آن رشد آن را متوقف سازد یا از مسیر اصلی منحرفش کند. حسین اسماعیلی منبع: دبیرخانه شورای عالی فرهنگی انتهای متن/
94/07/25 - 01:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]