تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834462364
در بزرگترین مجمع کوچکترین سرباز کربلا شش ماهه‌ها نذر ظهور شدند/ روضه‌خوانی نوزادان برای عطشان‌ترین نوزاد تاریخ+تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در بزرگترین مجمع کوچکترین سرباز کربلا
شش ماهه‌ها نذر ظهور شدند/ روضه‌خوانی نوزادان برای عطشان‌ترین نوزاد تاریخ+تصاویر
آن روز که دستان کوچکت در کربلا، کوچکترین سوره قرآن شد، کسی نمی‌دانست که این سرانگشتان کوچک قرار است تا باب‌الحوائج شوند و خورشید عاشورا، شرم داشت تا بر رخ زیبای تو بتابد تا نکند برای آب بی‌تاب‌تر شوی.
به گزارش خبرگزاری فارس از قروه، بزرگترین مجمع جهانی کودکان شش ماهه، امسال هم سرشار از عطر نان و یاد تو بود، تویی که هم سن و سالانت برایت روضه آب می‌خواندند، صدای گریه نوزادی، دل مادران را بی‌تاب می‌کرد و آن هنگام که سر بر گلوی طفلان خود می‌نهادند تا با شنیدن بوی مادر آرام گیرند. اشک بود که از دیده جاری می‌شد، چون می‌دانستند تاریخ در چنین روزی، مادری را به خود دید که گلوی نازک فرزندش جایی برای بوسه نداشت. آن روز که دستان کوچکت در کربلا، کوچکترین سوره قرآن شد، کسی نمی‌دانست که این سرانگشتان کوچک قرار است تا باب‌الحوائج شوند و خورشید عاشورا، شرم داشت تا بر رخ زیبای تو بتابد تا نکند برای آب بی‌تاب‌تر شوی. امروز را به نامی نامی تو نام نهاده‌اند که دست‌های کوچکت باب‌الحوائج است، تویی که آخرین سرباز پدر بودی و فرات هنوز هم که هنوز است در حسرت یک جرعه از کام توست تا سیراب شود و پس از تو هیچگاه رنگ آرامش به خود ندیده است. بر روی دستان پدر که قرار گرفتی، آسمان برای تماشایت از حرکت ایستاد و خورشید پلک برهم نزد، اما حرامیان همه چشم بستند تا آخرین سند حقانیت پدرت را نادیده بگیرند. لب‌های خشک و بی‌رمقت گویی در آخرین لحظات هم یاور پدر بود و چشمان معصومت تا همیشه در دیدگان تاریخ نظاره خواهد کرد تا مبادا لحظه‌ای یادمان برود که پدرت برای اثبات دین جدش از تو که کوچکترین سربازش بودی گذشت. تیر سه شعبه حرمله بر گلوی تو ننشست بلکه، حنجر تمامی کسانی را هدف گرفت که تو و پدرت را نخواندند، شمایی که قرآن مجسم خداوند بر زمین بودید. آسمانی‌ترین واژه نور به نام توست، اگرچه نامت اصغر بود اما گره بزرگترین مشکلات دنیا، با سرانگشتان ظریف تو از هم وا می‌شود.
گریستن برای تو کم است، چون تو تمامی مظلومیت را در برداری ... امروز در ترنم غریبانه لالایی مادران، برای گهواره خالی‌ات، هیچ چیز جز اشک نمی‌توانست اوج بلای تو در کربلا را نمایان کند. فرزندانشان را بر روی دست گرفته بودند و هم نوا با مادرت برایت لالایی می‌سرودند، آخرین لالایی‌های مادر بر کودکش شنیدنی است و آخرین لالایی رباب خاتون برای تو تنها اشک بود، اشکی که به حرمت پدرت جاری نشد. هر جا که نامی از تو روانه است، هستی در برابرت سرخم می‌کند و امروز دست‌هایی به آسمان بلند شده بود که طفلانی شیرخوار بر روی آن بود، طفلانی که مادرانشان آنها فدایی تو کرده بودند. همه شیرخوارگان امروز نذر یاری مولایی شدند که روزی انتقام خون تو و خون خدا را خواهد گرفت.
کودکان حسینی چشم مادران امروز حکایتی دیگر داشت، حکایتی از جنس اشک، هرچه چشم بارانی‌تر می‌شود، دل بیشتر به درد می‌آید و کودک خردسالش را بر سینه می‌فشارد تا شاید حس مادری را داشته باشد که در حسرت همیشگی سیراب کردن کودک خود ماند. سوگندنامه را قرائت می‌کنند و او با تمام وجود کودکش را بر روی دست می‌آورد با رساترین فریاد می‌گوید: فرزندم را نذر یاری قیام تو می‌کنم... نمی‌دانم از کدام مادر باید سخن بگویم، اما مادری آرام در گوشه‌ای فرزندش را شیر می‌دهد و با نجوایی غریب اشک می‌ریزد، گاهی لالایی می‌خواند و گاه سر بلند می‌کند و چشم بر نام زیبای شش ماهه کربلا می‌اندازد، می‌گویم اگر یک روز نتوانی به فرزندت شیر بدهی چه حسی داری؟ می‌گوید: هیچ وقت نمی‌توانم این را تصور کنم، سخت‌ترین درد برای مادر این است که فرزندش بی‌شیر بماند. ادامه می‌دهد، تمام تلاشم را می‌کنم تا فرزندم را حسینی تربیت کنم. آن دیگری در پاسخ به اینکه اگر جای رباب(س) بود، با هق‌هق اشک پاسخ می‌گوید و این یعنی رباب بودن سخت است خیلی سخت. آن سوتر چشمانی گریان، سربندی به نام زیبای «یا علی اصغر» بر پیشانی دارند، خانمی که آغوشش در حسرت نوازش یک فرزند، لک زده، آمده است تا شاید امسال بتواند به حرمت عطش کودک کربلا، طعم شیرین مادری را بچشد. و مداح می‌خواند: اصغر که به سوز تشنگی تاب نداشت یک لحظه زکثرت عطش خواب نداشت مظلوم نبود کس چو عباس حسین سقا شده بود، جرعه‌‌ای آب نداشت برگشت زجبهه کودک عاشورا زیبا گوهر مشبک عاشورا فریاد بلند نفرت از دشمن داشت قنداق شهید کوچک عاشورا و نوای گریه شش ماه‌ها با نوای مرثیه‌خوان در هم می‌آمیزد تا روضه‌ای از جنس آب برای عطشان‌ترین کودک تاریخ به راه بیاندازد.
بأی ذنب قتلت «عبدالله ابن الحسین »، یکى از فرزندان امام حسین(ع) که شیرخوار بود که از تشنگى، روز عاشورا بى‌تاب شده بود. امام خطاب به دشمن فرمود: از یاران و فرزندانم، کسى جز این کودک نمانده است نمىبینید که چگونه از تشنگى بى‌تاب است؟! در «نفس المهموم» آمده است، که فرمود: «ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطفل(اگر به من رحم نمی‌کنید، به این طفل رحم کنید)» . امام در حال گفت‌وگو بود که تیرى از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم على‌اصغر را درید و امام حسین(ع) خون گلوى او را گرفت و به آسمان پاشید.... حضرت علی‌اصغر(ع) به خاطر سن و سال کم عملاً نقشی در قیام نداشتند اما از نظر روحی، روانی و عاطفی نقش به‌سزایی را ایفا کردند. با شهادتش مردمی که هنوز یک جو از شرافت و بزرگواری در نهادشان بود، فهمیدند که دشمن بسیار قسی‌القلب، بی‌عاطفه و بی‌رحم است که حتی به طفل شیرخواره رحم نکرده است. على‌اصغر یعنى درخشانترین چهره کربلا، بزرگترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت... چشم تاریخ، هیچ وزنهاى را در تاریخ شهادت به چنین سنگینى ندیده است.
دستگیر کوچک کربلا امروز دعای همه برای هم این بود که دستان کوچک شش ماهه امام حسین(ع) دستگیرت باشد و دشمن چه نادان بود که گمان می‌کرد، با تیری سه شعبه، حضرت علی‌اصغر(ع) را در کربلا، زمین‌گیر کرده است. صدای گریه‌ها و بی‌تابی‌های این طفل شیرخوار هنوز هم در امتداد زمان جاری است و بزرگترین مجمع جهانی کودکان شش ماهه، همه ساله تکرار می‌شود تا شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، نمودی عینی یابد. انتهای پیام/79009/ت40
94/07/24 - 17:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]
-
گوناگون
پربازدیدترینها