واضح آرشیو وب فارسی:وارث: وارث: روضه دریافت فایل الله اکبر پاشو اذان گوی حرمم (زمینه) دریافت فایل الله اکبر پاشو اذان گوی حرمم پاشو که میلرزه قدمم پاشو ببین اشکای غمم وای از دل لیلا وای از دل زهرا چه جوری تو عبا ببرم این تن نامرتبتو بلند شو تا ندیده کسی سایه ی عمه زینبتو علی علی الدنیا بعدک العفا قد قتل المصطفی واویلا واویلا واویلا الله اکبر پاشو که میسوزه جگرم پاشو بریم قرص قمرم پاشو آخه من یه پدرم وای از دل خونم بی تو نمی مونم پاشو میون گریه ی من صدای هلهله ترسه خبر بی پسر شدنم به گوش حرمله نرسه علی علی الدنیا بعدک العفا قد قتل المصطفی واویلا واویلا واویلا الله اکبر دیگه شکسته کمر من خونیه پهلوت پسر من شبیه زهرا مادر من وای از دل زینب وای از غم امشب گفتم به عمه تا بگیره یه گوشه از عبای منو به سمت خیمه ها ببرید علی اکبرای منو علی علی الدنیا بعدک العفا قد قتل المصطفی واویلا واویلا واویلا گدای آقامم (شور) دریافت فایل گدای اقامم توی شناسنامه ام نوشته حسین غلامم غلامم غلامم وقت بردن جسدم وقت چیدن لحدم اربابم میادبه خداشال مشکیمه سندم دوست دارم شبای محرماتو ناله ی گریه کناتو نوحه ی سینه زناتو علم و علم کشاتو ************ یه عمره هرساله بازمی زنم ناله گذشتن ازت محاله محاله محاله زندگیمه از کرمت سایه ی سرم علمت لک زده دلم به خداواسه دیدن حرمت دوست دارم شب جمعه کربلاتو گنبد وایوون طلاتو روضه ی پایین پاتو بوی سیب قتلگاتو ************ وجیه عندالله یاابی عبدالله دیوونت شدم به والله به والله به والله پیرهن سیاه به تنم دوست دارم بشه کفنم اهل هیئتم به خداخاک کربلاست وطنم دوست دارم دسته ی زنجیرزناتو بیرق وکتیبه هاتو چایی های روضه هاتو این خلوص نوکراتو آقا ببین بی تابم (شور) دریافت فایل آقا ببین بی تابم ، آقا بیا دریابم حالا ببین اشکامو ، اربابم تو رو خدا باوفا منو بخر یه سفر کربلا منو ببر حرم تو دریا ، علم تو بالاست صاحب علم سقاست ، عباس حسین ارباب ، حسین ارباب با تو باشم مجنونم ، بی تو باشم حیرونم پای تو و این پرچم می مونم فخرم اینه مادرت ، مادرمه سایه ی تو رو سر پدرمه حرم تو دریا ، علم تو بالاست صاحب علم سقاست ، عباس حسین ارباب ، حسین ارباب بوی حرم پیچیده ، زائر تو خورشیده گناهامو اربابم بخشیده جای خالی تو حرم پیدا نشد هیچ کی برام مثل تو آقا نشد دنبال تو هرجا ، بری میام آقا به مدد زهرا ، زهرا حرم تو دریا ، علم تو بالاست صاحب علم سقاست ، عباس حسین ارباب ، حسین ارباب خزانی شدی بهار دل لیلا (دودمه) دریافت فایل خزانی شدی بهار دل لیلا شده پهلویت چنان مادرم زهرا تو افتادی و حرم غرق غوغا شد بمیرم علی تنت اربا اربا شد خزانی شدی بهار دل لیلا شده پهلویت چنان مادرم زهرا علی حسین حسین رگ خوابم دریافت فایل حسین حسینه رگ خوابم حسین حسینه می نابم حسین حسینه تب و تابم نوکرمُ نوکرمُ نوکرمُ تویی اربابم دلم به دلبری تو حسین سرمُ سروری تو حسین خدا رو شکر که به هم چه میاد لباس نوکری تو حسین حسین غلام مادر ساداتم تویی تو قبله ی حاجاتم حسین حسینه مناجاتم یه عُمریه یه عُمریه یه عُمریه که خاطرخاتم تو دلا عشق محرمته خود خدا شریک غمته بچه ی فاطمه میشه حساب هر کسی که زیر پرچمته حسین گرفته عشق تو دنیا رو اسم تو می بره دل هارو علی الخصوص دل زهرا رو کربُ بلا کربُ بلا کربُ بلا به طلب مارو فدای اکبر و قاسمتم مست ماه بنی هاشمتم یادمه از کوچیکیم عاشق نوحه ی اکبر ناظمتم حسین کشته ی غیرت عباسم اسیر قامت عباسم به زیر منت عباسم ای دل بگیر دامن سلطان اولیاء(شور) دریافت فایل ای دل بگیر دامن سلطان اولیاء یعنی حسین بن علی بن فاطمه شاه کربلا اگرچه بر سر کویت غلام حلقه به گوشم اگرچه وقف تو باشد تمام جوش و خروشم هزار جهد بکردم که سر خویش بپوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم چه قابلی بودت جان که هر نفس نسپارم چه حاصلی بود ار جان بر این هوس نسپارم به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم چنان که نام گران ِ تو بر زبان من آمد عسل چکید ز شهدی که بر دهان من آمد حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد دگر نصیحت مردم حکایتی ست به گوشم نمانده در دل دیوانه ام به جان تو جانی نه مانده صبر و قراری نه مانده تاب و توانی مگر تو روی بپوشی و فتنه باز نشانی که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم خراب چشم تو باشد تمام حال و هوایم سزاست کنج خرابات اگر کنون شده جایم من رمیده دل آن به که در سماع نیایم که گر به پای درآیم به در برند به دوشم برای از تو سرودن چه الکن است زبانم فدای اشک تو چشمم ، فدای چشم تو جانم مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی بر عالمی نفروشم به جان من ز فراغت اگر نشسته جراحت منم که زخم تو بر دل ، منم که مست جراحت به زخم ِ خورده حکایت کنم ز دست جراحت که تندرست ملامت کند چو من بخروشم برای حال دلم بیا و دعا کن و تشنه کام غم تشنه کام کرب و بلا کن مرا مگوی که "هادی" طریق عشق رها کن که نیست تاب و توانی که بی تو آب بنوشم اگرچه در بر دریا شدم اسیر به ساحل به یاد چشم تو هستم که برده از دو جهان دل به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم /1102101304
چهارشنبه ، ۲۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وارث]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]