واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب دل: اگر بگویم که بیش از هزار بار آرزو نکرده ام که ای کاش چشم هایم همانند دیگران می دید و طبیعت و زیبایی های خدادای را ببینم دروغ گفته ام اما ما خدای بزرگ را از درون می یابیم و با او به نجوا می نشینیم لذا دوست ندارم که مورد ترحم واقع شویم...به گزارش خبرنگار آفتاب دل ، دیده اگر کور شود خدا به داد دلش خواهد رسید اما اگرقلب کور باشد دیده خود به خود نابینا می شود و هیچ دیده ای نمی تواند لطف و زیبایی هستی را ببیند. گاهی وقتها ما آدمها اینقدر ظرفیتمان کم می شود که از مرارتهای روزگار و مشکلات زندگی بی امان از کوره در می رویم و آسمان و ریسمان را به هم می بافیم که گویی چرخ گردون همه توانش را برای بر زمین زدن ما بکار گرفته و دریغا که در باد این تفکر می خوابیم و غافل می شویم که خالق قادر هیچ کاری را بی حکمت نمی گذارد. روز بیست و سوم مهر، روز عصای سفید است؛ روزی که روشن دلان جهان طراوت، پویایی و نشاط را به جویبار زندگی فرامی خوانند و همواره در مسیری گام بر می دارند که نه تنها خود بلکه تمام اطرافیان از کارهایشان به وجد می آیند. اصلا نمی توانستم تصور کنم دنیای آنها چه شکلی است و تصورشان از دیدنی های دنیا چگونه است، با معلولان زیادی در خصوص محدودیت ها و مشکلات شان صحبت کرده بودم، همه آنها در یکی از اعضای بدن شان نقصی داشتند. برای همین در انجام برخی کارها که به سلامت آن عضو مرتبط بود، دچار دردسر می شدند. در تصور اغلب ما نمی گنجد که دنیای نابینایان چه شکلی است. در آستانه روز جهانی عصای سفید در این فکر بودم تا از دنیای تاریک نابینایان سراغی بگیرم و ببینم مشکلات زندگی آنها چه تفاوتی با مشکلات ما دارد. کنکاش کردم که این افراد آیا در همه امور زندگی نیازمند دیگران هستند یا مستقل بودن و داشتن زندگی عادی در بین این گروه متداول است به همین دلیل به سرغ دختر نابینایی رفتم که در دانشگاه کردستان از لحاظ درس نبوغ بیشتری نسبت به همکلاسی هایش دارد . مریم دختر روشندلی است که از همان بدو تولد دچار نابینایی مطلق است و قابلیت دید را ندارد، اما از حس و شنوایی بالایی نسبت به همکلاسی هایش برخوردار است و با نگاهی به زندگی این هموطن که اکنون به درجه ای رسیده که با اراده اش توانسته است استوار بر پای خود بایستد واز دالان تاریک زندگی عبور کند که با وی به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید. لطفا خودتان را معرفی نمایید و از خودتان بگویید؟ مریم محمدی هستم کارشناس ارشد رشته ی زبان و ادبیات عرب از دانشگاه کردستان و حافظ جزء سی قرآن کریم ، دوره ی ابتدایی را در مدارس استثنایی و دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدارس عادی گذراندم و از طریق کتابها و سخنان معلم که در کلاس ضبط کرده بودم توانستم در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان قبول شوم و در حال حاضر مشغول درس خواندن برای دکتری هستم. تعریف شما از ناتوانی چیست؟ چه آنهایی که به طور مادرزادی نابینا به دنیا می آیند و چه گروهی که بر اثر یک سانحه یا بیماری بینایی شان را از دست می دهند، آنچه مهم تلقی می شود نگرش این افراد به نوع معلولیت شان است. آنچه می تواند موجب تفاوت زندگی افراد شود، نگرش آنها به شرایط زندگی خودشان است بنابراین معلولیت ناتوانی نیست و هیچ وقت احساس نمی کنم که نابینا هستم و در دوران مدرسه هم سعی می کردم در مدارس عادی و در کنار دانش آموزان عادی ادامه ی تحصیل دهم زیرا انگیزه ام برای درس خواندن زیاد است و دوست دارم بعد از گذراندن دوره ی دکترا ، استاد دانشگاه شوم. عده ای از مردم از ما به عنوان قشر دوم جامعه نام می برند و ما را اشخاصی ناتوان می شمارند و به دیده ی حقارت به ما می نگرند ولی به نظر من معلولیت ناتوانی نیست بلکه یک محدودیت است و با پشتکار می توان مشکلاتی که در سر راهمان موجود است را با تلاش و پشتکار از بین ببریم. انتظار شما از مردم چیست؟ معلولیت بااینکه محدودیت هایی را به همراه دارد اما دلیل موجهی برای تعطیل کردن زندگی نیست. آنچه افراد را چه معلول و چه غیرمعلول از موفق زندگی کردن باز می دارد، درماندگی آنها برای پذیرش شرایط زندگی فعلی شان است لذا ما از مردم انتظار داریم که دید خود را نسبت به معلولین تغییر دهند و به آنها کمک شود که سرپای خود بایستند نه اینکه با دیدی تحقیر آمیز به آنها بنگرند. با توجه به اینکه شما در مدرسه و دانشگاه از جمله شاگردان ممتاز هستید پیام شما برای معلولین چیست ؟ پیام من برای آن عده از معلولان و نابینایانی است که در گوشه ی خانه نشسته و به خاطر ترس از افکار و حرف های مردم دست به کار نمی زنند این است که آنچه خداوند برایشان ارزانی فرموده است نباید نا امید گردند و به این باور برسند که آنها ناتوان نیستند و می توانند در جامعه فعالیت کنند و باید توانایی های خود را در زمینه های دیگر به افراد جامعه نشان دهند. تا چه حد دوست داری که همانند همکلاسی هایت دنیا را ببینی؟ اگر بگویم که بیش از هزار بار آرزو نکرده ام که ای کاش چشم هایم همانند دیگران می دید و طبیعت و زیبایی های خدادای را ببینم دروغ گفته ام اما ما خدای بزرگ را از درون می یابیم و با او به نجوا می نشینیم . با اینکه نمی تواند ببیند اما حس انگشتانش کار با کاپیوتر را برای او راحت کرده است می تواند با حسش دکمه ها را حس کند و همچون دیگران کار را با آن راحت تر کند. درخواست شما از مسوولین چیست؟ از مسئولین دولت خواهشمندیم که امکانات رفاهی و تردد و در زمینه های کار و تعلیم و تحصیل برای ما شرایطی را فراهم آورندتا مردم هم معلولان را باور داشته باشند. حرف آخر شما...؟ در آخر از زحمات بی شائبه والدین و استادان دلسوزم که تا این مرحله از زندگی، مرا یاری داده اند سپاسگزارم .
چهارشنبه ، ۲۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب دل]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]