واضح آرشیو وب فارسی:ایران انا: اهواز - ایران اُنا: هرچند عراق در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ ، جنگ علیه ایران را آغاز کرد ، ولی کمتر کسی تصور می کرد ایران بتواند دوام بیاورد و جنگ ۸سال به طول بینجامد! زیرا پیش بینی عراقی ها ، دستیابی به یک "پیروزی بزرگ" اما سریع بود.عزیزالله احمدی - معاون فرهنگی ایران اُنا: ضمن ارادت و تعظیم در برابر تمامی کسانی که به هر نحوی از جنگ تحمیلی زخمی برداشته اند، رنج اسارتی چشیده اند یا مهمتر خون پاکشان برای دفاع از دین و هستی این مملکت بر زمین ریخته شد، در این سلسله نوشتارها که بصورت پرسش و پاسخ می باشد، قصد دارم به برخی سوالات و ابهامات "جنگ تحمیلی" در حد وسع ، پاسخ دهم. امیدست بتوان صادقانه آنچه را که به درک ناچیزم می رسد به پیشگاه اندیشه ورزان فهیم این گروه عزیز عرضه کنم. سوال نخست: * به نظر شما چرا عراق "جنگ"را در سال ۵۹ علیه ایران آغاز کرد؟ توجیهات" اصلی عراق برای شروع چه بودند؟ به نام خدا مدتها بود قصدم داشتم با مطالعه ی خاطرات مسولان ، کتب یا اسناد مربوط به ''جنگ تحمیلی '' ، دریابم آیا می توان "جنگ" را غیر از آن چه که تا کنون شنیده یا روایت کرده ایم ، تحلیل کرد؟ آیا ناگفته هایی غیر از آنچه هست ، می تواند وجود داشته باشد؟ آیا و آیا... زیرا به نظر می رسد مساله ای به این اهمیت و ابعاد (جنگ)، قطعا قابل فروکاستن به یک یا چند روایت نیست! و می توان از جنبه های مختلفی به آن نگریست. برای مثال ، جنگ و پذیرش قطعا نامه ۵۹۸ در ذهن تاریخی عراقیان : به پیروزی و "فتح قادسیه" ! در تاریخ ما (ایرانیان) : به "دفاع مقدس". و از منظر تحلیل گران سیاسی جهان: به پایان آخرین و طولانی ترین جنگ "کلاسیک" دنیا به ثبت رسیده است. قطعا هر تحلیل گر ، نسبت به این که در کدام یک از این سه موضع یا چشم انداز قرار گرفته باشد ، تحلیلی متفاوت با دیگری خواهد داشت! اما پاسخ سوال: پیش پاسخ ، بهتر است تصویری کلی از اوضاع ایران، مقارن با شروع جنگ ،ترسیم کنیم تا به فهم بهتری از علل و انگیزه ی شروع آن توسط دولت عراق در آن برش خاص تاریخی نایل شویم... هرچند عراق در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ ، جنگ علیه ایران را آغاز کرد ، ولی کمتر کسی تصور می کرد ایران بتواند دوام بیاورد و جنگ ۸سال به طول بینجامد! زیرا پیش بینی عراقی ها ، دستیابی به یک "پیروزی بزرگ" اما سریع بود. توجیه این گفته را می توان از این سخن "طارق عزیز" دریافت، که بلافاصله بعد از شروع جنگ در مصاحبه ای درباره شکست قطعی جمهوری اسلامی چنین گفته بود : «کشوری که در میان ابرقدرتها متحدی نداشته باشد، ارتش قدرتمندی در اختیارش نباشد، در هیئت حاکمه و مسئولان آن هم اختلافات جدی وجود داشته باشد، محکوم به شکست است " پس از نظر عراقیان (صدام) زمان آغاز جنگ بهترین موعد ممکن بود زیرا: یک: ایران در آن دوران روابط اش با "امریکا" ،"روسیه"(شوروی سابق)،"چین" ،"فرانسه" و سایر کشورها بسیار متشنج بود. درحالی که "عراق" با همین کشورها دارای روابط استراتژیک و قراردادهای نظامی- اقتصادی مختلفی بود. دوم: ارتش ایران بر اثر تبعات انقلاب و پس از انقلاب از هم پاشیده و اغلب صاحب منصبانش اعدام و یا به خارج از کشور متواری شده بودند. لذا اگر هم کسانی باقی مانده بودند عملا توان ،آمادگی و روحیه ی مقابله با ارتش مجهز عراق و چنین جنگ تمام عیار و گسترده ای را نداشتند. سوم: هرچند سپاه توانسته بود چندین غایله ضدانقلاب و جدایی طلبان را از بین ببرد ولی تشکیلات نو پای آن ( ' بسیج') هنوز به انسجامی کامل نرسیده بود که با ارتش قدرتمند عراق که پس از فرو پاشی ارتش ایران ، حرف اول را در منطقه می زد، مقابله کند. چهارم: وجود نابسامانی های پس از انقلاب به ویژه اختلافات درون حاکمیتی در دوران ریاست جمهوری "بنی صدر" که اوضاع کشور را بیش از پیش متشنج و از اتحاد و انسجام انداخته بود... جملگی باعث شد تا "عراق" از این واقعیات خاص (مقارن با شروع جنگ) برداشتی واقع بینانه برای حمله به ایران به دست آورد و به زعم خود، پایانی خوش برای سالها درگیری و تحقیر عراقیان را رقم بزند. اما گذشت زمان و تحت تاثیر عواملی چون: -ایمان،مقاومت و فداکاری انقلابی -تهیه سلاح از بازار آزاد -بازسازی نظامی ارتش ،سپاه و بسیج -فرار بنی صدر و ختم غایله منافقین در سال ۶۰ -انسجام نیروهای وفادار به انقلاب و امام(ره) -و...و...و... مشخص کرد، صدام و عراقیان قادر به شکست ایران و رسیدن به اهداف "زود هنگام"خود نیستند و جنگی که خود آغازگرش بودند به کابوسی تلخ برای شان مبدل شود.
سه شنبه ، ۲۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران انا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]