تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806907405




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حاصل تفکر لیبرال سرمایه داری در پساتحریم؛ تشدید فقر و بیکاری، مصرف زدگی و تجمّل گرایی!


واضح آرشیو وب فارسی:یالثارات: با پایان جنگ و روی کار آمدن دولت کارگزاران به جای مراجعه به قانون اساسی و اندیشه های حضرت امام(ره) و شعار جمهوری اسلامی ایران(استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی) جهان بینی سرمایه داری لیبرالی صندوق بین المللی پول را انتخاب کردیم که تاکنون 1300میلیارد دلار هزینه اش کردیم بدون اینکه به هدف های استقلال طلبانه دسترسی پیدا کنیم. ضمن اینکه آثار دیگری هم بوجود آورده استپایگاه خبری انصارحزب الله: چرا امنیت در حوزه اقتصاد فراگیر نیست؟ چرا بعد از انقلاب مشکلات اقتصادی باقی ماند و به استقلال اقتصادی نرسیدیم؟ آیا تفکر انقلابی سکان دار اقتصاد کشور است؟ آیا شرایط اقتصادی کشور، حاصل عمل به اندیشه های اقتصادی انقلابی است؟ و ده ها سؤال دیگر از این دست، سؤالاتی است که شاید بارها و بارها از خود پرسیده باشید. آنچه پُر واضح است اسیر شدن اقتصاد کشور در گلوگاه سرمایه داری و ماندن روی زمین قوانین و فرامین است. از فرمان ۸ماده ای تا همین اقتصاد مقاومتی که لقلقه زبان مسئولین شده و بعضاً هرکس به فراخور حالش آن را به طرفی می کشد و تفسیر می کند و دست آخر هم از عمل خبری نیست که نیست. اقتصاد نفتی و درآمدهای بدون زحمت ناشی از آن نیز از دیرباز که بلای جان اقتصاد کشوری شده که قرار است مقاومتی شود. آنجایی که رهبرانقلاب در سال ۹۲ فرمودند: «اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته ی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامه های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من ۱۷، ۱۸ سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر می شود!؟ بله، می شود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه ریزی کرد.» سالیان سال است که نفوذ و سیطره اختاپوس وار تکنوکرات ها در عرصه اقتصاد مجالی به ظهور و بروز تفکر انقلابی نداده است و در رهگذر زمان مشکلات و نقایص اقتصادی به پای انقلابی نوشته شده که اسیر سلایق سرمایه سالاران لیبرال مسلک در حوزه اقتصاد است. چرایی این موضوع و سؤالاتی از این قبیل بهانه ای شد تا با دکتر ابراهیم رزاقی استاد دانشگاه و کارشناس مسایل اقتصادی به گفت وگو بنشینیم که ماحصل آن پیش روی شماست: امنیت در همه حوزه ها بعد از انقلاب ایجاد شد، اما رفته رفته در حوزه اقتصاد یک نا امنی و بلبشو به نفع سوداگران ایجاد شد فکر می کنید این نامنی یا به عبارت بهتر زوال امنیت در حوزه اقتصاد از کجا نشات می گیرد؟ - اگر بخواهیم مسئله را محدود ببینیم از همین مقطع زمانی مورد اشاره در سؤال باید دید ولی مسئله در این مقطع بوجود نیامده است. به نظر می رسد یک مقدار تاریخی تر باید به مسئله نگاه کرد و ریشه ها را مورد بررسی قرار داد. وقتی تمام کشورها مستقل بودند اگر بخواهیم ریشه ای به مسئله نگاه کنیم در چه مقطع زمانی باید آن را جستجو کنیم؟ - اولین نکته این که تا ۲۰۰سال پیش که سرمایه داری بوجود آمد آیا اصلا کشوری را می شناسیم که تعداد بسیار زیادی دلال و واسطه در آن کشور وجود داشته باشد؟ یعنی در این دوره وقتی کالایی تولید می شود تولید کننده کالای خود را مستقیم عرضه می کند. و وقتی که خیلی رشد می کند مغازه هایی ایجاد می شود که این مغازه ها تولیدات تولیدکننده ها را بفروش می رسانند. این طور می شود بیان کرد که در آن سال ها تمامی کشورهای جهان از لحاظ اقتصادی مستقل بوده اند. دوران مستعمره های تولید کننده کشورهای استعمارگر هم که کشورهای ضعیف تر را مستعمره خود می کردند نهایت استفاده آن ها از اقتصاد کشورهای تحت نفوذ خودشان اینگونه بود که تولیدات این کشورها را به کشورهای دیگر تحت نفوذ برای فروش ارسال می کردند. و مشهور است که قبل از اینکه صنعت ماشینی رشد کند و سرمایه داری به این شدت حاکم بشود، صنایع دستی کشورهای مستعمره از جمله هند رشد پیدا کردند. به این دلیل که مثلا در هندوستان که مستعمره انگلیس بود صنایع دستی این کشور از طریق انگلیس به اروپا صادر می شد. ذبح پیشه وران به پای سرمایه داری ولی وقتی که سرمایه داری به صنعت مجهز شد، این اتفاق شکل دیگری به خود گرفت. برای اینکه صنایع ماشینی رشد پیدا کنند استقلال اقتصادی را در تمام مستعمرات از بین بردند. یعنی چرخه صادرات از کشورهای مستعمره از کار می افتد و صنایع دستی به همین دلیل در این کشورها از بین می رود تا جایی که مثلا در هندوستان، پیشه وران هندویی از گرسنگی می میرند. بازار سرمایه داران داغ می شود دومین خصیصه سرمایه داری این است که به دلیل تبعیض در نوع زندگی، پولدارها پول دارتر می شوند به این دلیل که سرمایه گذاری می کنند و اشتغال بوجود می آورند و در این حالت اگر عده ای فقیر ماندند اشکالی ندارد. در دوره اول رشد سرمایه داری، یک کارگر بعد از هفت سال کار در یک کارخانه انگلیسی از گرسنگی از بین می رفته است. یعنی مزد یک کارگر آن قدر پایین بوده است که نمی توانست تامین معاش ابتدایی یک کارگر را بکند. خوب وقتی فضا اینگونه می شود تولیدات اضافی این صنایع باید جایی بفروش برسد. مستعمرات بهترین جایی بود که می توانست نقش یک بازار مصرف را برای سرمایه داران بازی بکند. دلال ها و مفت برها متولد می شوند وقتی اینگونه نگاه می کنیم می بینیم که جهان دچار یک تقسیم کار می شود و انگلستانی که اولین کشور صنعتی است تکلیف همه کشورهای جهان را تعیین می کند و مواد اولیه آن ها را می گیرد و نمی گذارد صنایع در کشورهای دیگر به خصوص کشورهایی که دارای مواد اولیه هستند رشد کند یا حتی ایجاد شود. و اینگونه تولیدات صنعتی خود را در این کشورها عرضه می کند. طبیعتاً مردم فقیرکشورهای مستعمره به دلیل عدم توانایی مالی نمی توانستند از این تولیدات خارجی استفاده کنند، فقط بخشی از مردم که امکان مالی شان اجازه می داد از این تولیدات استفاده می بردند در نتیجه یک قشری در این جوامع بوجود آمد که در ارتباط با تولیدات خارجی قرار می گرفت و اگر در گذشته مثلا انگلیسی ها واسطه فروش صنایع دستی کشورهای مستعمره در اروپا بودند حالا بخش از مردم کشورهای مستعمره واسطه انتقال تولیدات صنعتی انگلیس در کشورهای مستعمره -که بعدها به کمک آمریکایی ها استقلال پیدا می کنند و آمریکایی ها خود دوباره استعمار جدید را بوجود می آورند- هستند. آنها فضایی را بوجود می آورد که ما می بینیم. نیروهای مستعمراتی از همان کشور هستند که حکومت را در دست می گیرند و به ثروت می رسند و کشور را اداره می کنند به گونه ای که مواد اولیه آن کشور برود به کشورهای صنعتی و تولیدات صنعتی آن ها در کشورشان فروخته شود. همین سازوکار درحدود ۱۸۰ کشور در جهان وجود داشته است. وابسته سازی انگلیسی کلید خورد اگر اینگونه نگاه کنیم ما تا قبل از کودتای رضا شاه در دوره قاجارها مستقل بودیم و احتیاج نداشتیم از خارج کالایی وارد کنیم. یک چیزهایی حداقلی آن هم برای اشراف مثل چای و قند وارد می شد. که آن هم بدلیل اینکه کشاورزی ایران در آن مقطع تمام مواد قندی مورد نیاز داخل را تولید می کرد ولی بعد از کودتای رضاشاه به کمک انگلیس ها وابسته سازی اقتصادی شکل جدیدی به خود می گیرد و استقلال اقتصادی از بین می رود. این روند تا دوره ملی شدن صنعت نفت ادامه دارد. یک نکته جالب در دوره ملی شدن صنعت نفت وجود دارد که با وجود تحریم اقتصادی و نمی گذارند نفت صادر بکنیم کشور اداره می شود و ما در صدسال گذشته برای اولین بار است که در این مقطع مازاد ارزی داریم. فرمول ساده ای که به ارزآوری ختم شد یعنی واردات در این دوره کمتر از صادرات بوده و این با یک فرمول ساده هم بوجود آمده است. اینگونه که واردات تمام کالا های تجملی و غیر ضروری ممنوع می شود و تولیدات داخلی مورد حمایت قرار می گیرند. در نتیجه صادرات افزایش پیدا کرده و مازاد ارزی بوجود می آید. چرا که قبلاً همه این ها تحت تاثیر نفت بوده است. نکته بسیار مهم این است که این مسایل فارق از مباحث سیاسی بیان می شود کما اینکه همین دولت مصدق به واسطه اعتماد به آمریکا هزینه های زیادی را بر مردم تحمیل کرد. که یک فقره آن ۴۶ درصد از صنعت نفت کشور بود که در اختیار آمریکایی ها قرار گرفت. درآمد نفتی بلای استقلال اقتصادی نکته ای که باید توجه کرد این است که حجم استخراج نفت و بهای آن در آن مقطع زیاد نبوده است یعنی بعد از سرنگونی دولت مصدق که با همین هدف هم از سوی آمریکایی ها انجام شد حجم استخراج نفت و بهای آن به شدت بالا رفت. و از همان سال ها هرچقدر که درآمد نفتی کشور افزایش پیدا کرد به همان اندازه وابستگی ما در اقتصاد بیشتر شد و از استقلال اقتصادی به همان اندازه دورتر شدیم. و ارزانی دلار در کشور هم به واردات بی رویه تولیدات خارجی کمک کرد. در همین مقطع صنایعی که شکل می گیرد بیشتر مونتاژ کاری است. مونتاژکاری با تعدیل اقتصادیجالب این است که برخی از صنایع مثل آذرآب که بعد از انقلاب و در دوره دفاع بوجود آمد با سیاست تعدیل اقتصادی در دوره دولت رفسنجانی به همین نقیصه دچار شد یعنی از مولد بودن خارج می شود و رو به مونتاژکاری می آورد. وقتی فضای کشور و ذات سرمایه داری را در نظر می گیرم به بی معنی بودن ابهام آفرینی مسئولین در این رابطه پی می بریم. حال مسئولین یا ذات سرمایه داری را نمی شناسند و یا می شناسند و به عمد در این مسیر گام بر می دارند. و اینگونه فکر می کنند همه چیز وابسته به این است که از ما نفت بخرند و به ما اجازه بدهند از تولیدات آن ها برای مصرف (واردات) استفاده کنیم. ما می توانیم شکل می گیرد بعد از انقلاب این پدیده چگونه دوبار ظهور و بروز پیدا کرد؟ - ما بعد از انقلاب با جنگ تحمیلی روبرو شدیم، در جنگ تحمیلی دیدیم که تولید داخلی رشد پیدا کرد «ما می توانیم» که امام(ره) می گفتند، مطرح شد. چندصنعت مثل آذرآب در ایران بوجود آمد، صنایع دولتی کاملاً مورد استفاد قرار گرفت. هم در جهت صنایع نظامی مورد توجه قرار گرفت و هم تولید به گونه ای صورت گرفت که ما توانستیم فشار کمتری به طبقات پایین بیاوریم. بیراهه شیفتگان سرمایه داری با پایان جنگ و روی کار آمدن دولت کارگزاران به جای مراجعه به قانون اساسی و اندیشه های حضرت امام(ره) و شعار جمهوری اسلامی ایران(استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی) جهان بینی سرمایه داری لیبرالی صندوق بین المللی پول را انتخاب کردیم که تاکنون ۱۳۰۰میلیارد دلار هزینه اش کردیم بدون اینکه به هدف های استقلال طلبانه دسترسی پیدا کنیم. ضمن اینکه آثار دیگری هم بوجود آورده است از جمله اینکه فعالیت های دلالی که زیان آور نیست برای اقتصاد غربی، رشد پیدا کرده است. یعنی به تجربه دوره دفاع که معلوم شد می شود روی پای خودمان در حوزه اقتصاد بایستیم، توجه نشد و مسیری که دولت رفسنجانی در پیش گرفت ما را از استقلال اقتصادی دور کرد. له شدن فرهنگ جهادی زیر چرخ مصرف زدگی نکته دیگر اینکه آدم هایی که فساد کردند و آدم هایی که از راه غیر تولید پول دار شدند و به فضای دلالی دامن زدند چون بدرستی مجازات نشدند. فرهنگ هرکسی فقط به فکر خودش باشد را بوجود آوردند. و فرهنگ جهادی، فرهنگ ایثارگری که هنوز هم میلیون ها نفر به آن اعتقاد دارند در جامعه کمرنگ شد. یکی از عوامل مهم آن رشد الگوی مصرف است که با تبلیغات شدید رسانه های بیرونی و داخلی به آن دامن زده شد و اینگونه القا شد که هرکس مصرفش بیشتر است شخصیتش بالاتر است. هرکس کالای گران قیمت تری مصرف می کند او شخصتش بالاتر است. در جایی که قبلاً این آدم های مصرف زده در جامعه اسلامی ایران جایگاهی نداشتند. اما متاسفانه این بیماران روانی در جامعه امروز ما بوسیله خود مسئولین مورد تائید قرار می گیرند. یعنی پول داشتن تشّخص می آورد. و یک گروهی از طبقات متوسط و بعضاً پایین هم این را باور کرده اند. فکر می کنند که هرچه مصرف بیشتر و لوکس تری انجام بدهند دارای شخصیت بالاتری خواهند بود. دست اندازها در مسیر تولید  آنچه که بیان شد در یک سیر تاریخی وابستگی به اقتصاد نفتی و مجازات عادلانه مفسدین را از دلایل عدم استقلال اقتصادی می دانید؟ - حمایت نکردن از تولید ملی نیز از عوامل عدم استقلال اقتصادی است. وقتی که هجوم نظامی هست چه کسانی قهرمان هستند؟ جهادگران و ایثارگران در عرصه دفاع قاعدتاً قهرمان هستند. در عرصه اقتصادی هم اینگونه است. نیروی اصلی صاحبان سرمایه، تولیدکنندگان، کارگران و دستگاه اداری که باید از تولیدکنندگان حمایت بکند. در حالی که دستگاه های اداری ما بعد از انقلاب تصحیح و پاکسازی نشد. و کسانی که سوءاستفاده گر بودند در این دستگاه به ارث رسیده از دوران رژیم پهلوی رشد کردند و بعضاً پست و مقام گرفتند. وقتی حتی آمریکایی هم فکر نمی کنیم! رسانه های ما نیز در زمینه حمایت از قهرمانان عرصه اقتصاد کم کاری کردند. مثلا کشاورزانی که با تمام سختی ها همچنان در روستاها مانده اند مشغول تولید هستند. حمایت دولتی از تولیدات خارجی با دلار ارزان برای واردات و باز بودن دست دلالان و محتکران به سختی ها اضافه کنیم. جالب اینکه در کشورهایی مثل آمریکا که لیبرالیسم را از طریق صندوق بین المللی پول به ما حقنه کردند حتی آن ها از تولید داخلی شان دفاع می کنند. ولی ما دفاع نمی کنیم. یعنی با واردات بی رویه و غیرضرور تولید ملی را نابود کرده ایم. راهی که به استقلال می رسد چرا تجربیات گذشته مورد توجه قرار نمی گیرد. در دوره ای که ماتوانستیم به تولیدات داخلی تکیه کنیم و بازارهایمان هم از رونق نیفتد. نه تنها تجربیات داخلی حتی در خارج هم کشورهایی نظیر کوبا یا کره شمالی از همین رویه یعنی اتکا به تولیدات داخلی در برابر تحریم ایستادند و به استقلال اقتصادی رسیدند. حتی کشورهایی نظیرآلمان، ژاپن، آمریکا و غیره اگر می خواستند تئوری هایی که الان مسئولین ما به آن معتقدند دنبال کنند صنعتی نمی شدند. یعنی همچنان انگلستان تنها کشور صنعتی دنیا می بود. همه این ها به این دلیل صنعتی شدند که به استقلال فکر کردند. منتها در زمینه سرمایه داری و سوسیالیستی به این مهم دست پیدا کردند. سؤالی که پاسخ خود را می طلبد وقتی اینگونه نگاه می کنیم در می یابیم که چقدر مسئولین ما شیفته اعتقادات و جهان بینی سرمایه داری لیبرال هستند. صرف نظر از این که عملگرد خود این کشورها که به دنیا تفکراتشان(لیبرالیسم اقتصادی) را تحمیل می کنند در گذشته چه شکلی مستقل شدند. چه کار کردند که در برابر انگلستان قدرتی شدند. و الان هم چکار می کنند که نمی گذارند تولیدکنندگانشان در برابر واردات نابود بشود. همه این ها توسط مسئولین ما نادیده گرفته شد. در همین سه سال گذشته اندیشه های رهبرانقلاب درباره اقتصاد مقاومتی که همان استقلال اقتصادی است چرا مورد توجه قرار نمی گیرد. این سؤالی است که پاسخ خود را می طلبد. آمریکا برای چه کسانی کدخداست؟ وقتی دفاع نبود و وادادگی بود، کمک به خارجی بود برای تصرف و وابسته کردن اقتصاد ایران و ایادی که در داخل به وسیله مصرف زدگی بوجود آمد که حاضرند حتی با نوکری آمریکا منافعشان تامین بشود. اینگونه می شود که برای یک عده ای آمریکا کدخدا وسرمایه داری بت می شود. وغافلند از اینکه سرمایه داری به معنای واقعی یعنی پرستش سود وثروت است و آیا می شود که کسی ادعای مسلمانی داشته باشد اما ثروت و سود را پرستش کند. و این مجموعه نشان می دهد که خواسته و یا ناخواسته، آگاهان و یا غیرآگاهانه هیچ قدمی در راه استقلال اقتصادی بر نداشته ایم. سد سرمایه داران لیبرال در برابرقوانین قوانین چقدر توانسته از روند وابسته سازی اقتصادی جلوگیری کند؟ - کارکرد قوانین به اراده مدیران بستگی دارد. یعنی قوانین ممکن است تصویب بشوند ولی اجرا نشوند و مجلس نیز به دلایل زیادی از جمله عدم اعتقاد به استقلال اقتصادی از ابزار خود مثل استیضاح به درستی برای اجرا شدن این قوانین استفاده نمی کند. کما اینکه اگر مدیران آن جهان بینی که در قانون اساسی که می گوید اقتصاد وسیله است نه هدف را بفهمند و یا اینکه اگر ثروت از طریق مشروع بدست آمد باید برود به سمت تولید و اگر نامشروع بود باید از او ستانده شود را اجرا کنند. وضع بسیار تغییر می کرد، ولی متاسفانه کسانی در حوزه اقتصاد فعال می شوند که آمریکایی فکر می کنند. تفکری که بردگان مصرف و لذت را بوجود می آورد. مشکلات ما از زمانی شروع شده است که قوه مجریه در تصرف کسانی در آمده است که جهان بینی سرمایه داری لیبرال را مطلوب دانسته اند و موانع اجرایی کردن این جهان بینی را از سر راحشان برداشته اند. حالا می خواهد این موانع قوانین مصوب باشد یا آن نیروی کار کشته ای که در دوران دفاع بوجود آمد؛ یعنی فرهنگ جهاد را با عناوینی مثل اینکه آن دوره گذشت؛ سرکوب کردند. اتفاقی که همچنان ادامه دارد. مسئله غیرواقعی که واقعی می نماید اختلاس، قاچاق، مصرف زدگی، بانک های ربوی و مواردی از این جنس با دنبال کردن اقتصاد سرمایه داری لیبرال امروز به معضلی جدی در کشور تبدیل شده است. آیا با ادامه این مسیر باید منتظراتفاقات دیگری هم بود؟ - بله، این اتفاقاتی که می افتد مثل افزایش بیکاری، خالی شدن روستاها یا رشد بی خانمان ها و غیره نمای بیرونی اش چه چیزی را مخابره می کند؟ اینکه همه دارند به نفع وضع موجود نقش بازی می کنند و اینکه یک عده ای ثروتمند بشوند و هرکاری که دلشان می خواهد انجام دهند و قانون هم جلوی آن ها را نگیرد. در صورتی که این نیست. آیا جهان بینی اسلامی ایرانی قانون اساسی و اندیشه ای امام است که باعث وضع موجود شده است یا جهان بینی آمریکایی است که اجرا شده است. این را کسی برای مردم بازگو نمی کند. در دانشگاه کسی به آن اشاره نمی کند. حتی روحانیون هم از این موارد غافلند. زمان فریاد کشیدن است روحیه مقاومت را تضعیف می کنند و همه جا می گویند فقط مصرف کنید. بچه های زیاده خواه تربیت می شوند. وقتی فضا اینگونه شد آیا در بزنگاه هایی مثل فتنه آمریکایی ۸۸ می شود روی ایستادگی مردم حساب باز کرد. به نظرم باید افشا کنیم و فریاد بزنیم تفکر حاکم بر اقتصاد کشور تفکر جمهوری اسلامی نیست. تفکر آمریکایی است که در ایران پیاده شده است. تفکر جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد همان استقلال طلبی یعنی مقاومت اقتصادی است که مورد بی توجهی قرار می گیرد. باید به مردم این اطلاعات را داد تا بدانند چه اتفاقی دارد می افتد. کُمای استقلال اقتصادی در پسا تحریم به عنوان آخرین سؤال بفرمایید در فضای به اصطلاح پسا تحریم و هجوم خارجی ها برای تصاحب بازار ایران و بالا رفتن درآمدهای نفتی چقدر می تواند ما را از استقلال اقتصادی دور کند؟ - قطعاً در این شرایط وابستگی ما تشدید خواهد شد و به همین میزان از استقلال اقتصادی دور خواهیم شد. چراکه غربی ها اصلاً تمایلی ندارند که در همه حوزه های دارای استقلال بشویم. در این شرایط فقر وبیکاری تشدید خواهد شد. ره آورد پسا تحریم  درفضای گل و بلبل ساختگی پسا تحریم شما معتقدید که فقر و بیکاری تشدید می شود؟ - قطعاً، یک عده ای ممکن است که شاغل بشوند ولی همین صنایعی که در ایران است تعطیل خواهد شد. امکان ندارد که رشد پیدا بکند. وقتی که درآمدهای نفتی زیاد بشود به تبع آن واردات افزایش پیدا خواهد کرد الان می بینیم که بیکاری شدید در صنایع داریم، کشاورزان دارای زمین کوچک در حال ورشکسته شدن هستند ولی از طریق واردات فراوانی کالا است. یعنی یک دوگانکی ایجاد می شود از یک طرف فقر وبیکاری و از طرف دیگر مصرف زدگی و تجمل گرایی تشدید خواهد شد.


سه شنبه ، ۲۱مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: یالثارات]
[مشاهده در: www.yalasarat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن