واضح آرشیو وب فارسی:شاخص نیوز: شاخص : اقدامات وتلاش های متکثر ومتنوع همه ارگانهایی که ازدور ونزدیک دستی برآتش فرهنگ شهردارند،بیش ازآنکه ناظربه پیشرفت ورشد آمارهای مرتبط بامباحث فرهنگی باشد،رویکردی محافظه کارانه داشته وگاهی نیزبصورت ناخواسته منجربه خنثی شدن نتایج تلاشهای یکدیگرمی شود.بعداز انتشار یادداشت «فستیوال سگ و اتفاقات یهویی در عرصه فرهنگ قزوین» ، شاهد عنایت و بعضاً اظهار لطف! برخی همشهریان قزوینی نسبت به محتوای آن بودیم. گرچه بنای ما بر پاسخ به اظهارنظر دوستان نیست لیکن اشاره به یک نکته جهت برطرف نمودن ابهامات احتمالی خالی از لطف نیست: خلاصه کلام ما در یادداشت مورد اشاره این بود که اولا متولیان فرهنگی ما، به شدت از فضای سیاسی جامعه و کارگزاران سیاست تاثیر می پذیرند و شاهد این مدعا، اولویت های متفاوت و بعضا متناقض مسئولان فرهنگی ما در طول سی و هفت سال بعد از وقوع انقلاب اسلامی به تبع فضای غالب سیاسی جامعه بوده است و ثانیا یا باید بگوییم اصولا امکان وقوع رویدادهای اتفاقی در عرصه سیاست و فرهنگ آن هم در ابعاد ملی و منطقه ای که جمع کثیری از مردم از نتایج مثبت و منفی اتفاقات مذکور،متنعم یا متضرر می شوند؛ وجود ندارد. یا اینکه به وقوع اتفاقات یهویی و تصادفی معتقد باشیم که دراینصورت باید به نبود طرح و برنامه حساب شده در مواجهه با مسایل مختلف فرهنگی و سیاسی اعتراف کنیم و ناگزیریم امیدی به نتایج مثبت اتفاقات نداشته باشیم. برگزاری یهویی و بدون هماهنگی! فستیوال سگ و حواشی آن ، از جمله اقداماتی است که چه به وجود طرح وبرنامه از پیش تعیین شده جهت اجرای آن معتقدباشیم و چه به اتفاقی و یهویی بودن آن، قطعا تاثیرات خاص خود را خواهد داشت. اما گویای این واقعیت است که در صورت ادامه روند کنونی شاهد انبوه اتفاقات ضدفرهنگی خواهیم بود. برگزاری کنسرت موسیقی با استدلال مشکوک افسرده بودن مردم قزوین و امیدوار بودن به خروج از بحران خودساخته افسردگی! بااقداماتی از این دست ، وجود دانشجویان غیربومی و تاثیرات خواسته یا ناخواسته حضور ایشان بر فضای فرهنگی شهرو…ازجمله مسایلی است که در یادداشت مذکور،بنا نداشتیم قضاوتی جدی نسبت به آن داشته باشیم (البته فقط به مشکوک بودن ادعای افسردگی و راهکار غیرمستند مقابله باآن اشاره کردیم)و صرفا بعنوان نمونه هایی ازمسایل فراوانی که درعرصه فرهنگی و اجتماعی شهر قزوین، تاثیرگذارند بدانها اشاره شد و انشاءاله درنوشته های جداگانه بصورت مفصل تر بدانها خواهیم پرداخت. اما… هنوز جوهر متن های چرک نویس یادداشت فوق، خشک نشده بود که خبر اولیه بازداشت تعداد بیش از ۵۰ نفر از هموطنان ما که در پارتی شبانه ای در حوالی شهر قزوین حضور داشتند به دستمان رسید وپایگاه شاخص بعد از بررسی صحت خبر، در روز دوشنبه ۹۴/۰۷/۲۰ نسبت به انتشار آن اقدام نمود. خبر از این قرار بود : به گزارش پایگاه خبری تحلیلی شاخص نیوز به نقل از یک منبع آگاه ، به دنبال دریافت گزارش مردمی در خصوص برگزاری پارتی شبانه مختلط در بامداد جمعه هفته گذشته، در باغستانی واقع در جاده الموت قزوین با حضور بیش از ۵۰ نفر زن و مرد ، کلیه شرکت کنندگان حاضر در این پارتی دستگیر و تحویل مقام قضایی شدند. وی در ادامه افزود : این پارتی شبانه در پوشش مراسم عروسی و جشن تولد برگزار شده بود و تمامی زنان و مردان با لباس های نامناسب و نیمه عریان به صورت مختلط به رقص و پایکوپی مشغول بودند. این منبع آگاه با اشاره به مصرف مشروبات الکلی و حالت غیر طبیعی شرکت کنندگان در این پارتی شبانه گفت: هنگام دستگیری این افراد ۶ بطری مشروبات الکلی کشف و ضبط شد. با نهایت تاسف باید گفت ،آنچه بعنوان پارتی شبانه در حوالی قزوین اتفاق افتاده است دیگر برای برخی متولیان و مسئولان فرهنگی و غیرفرهنگی ، امری عجیب و دوراز انتظار نبوده و نیست و گویی همه ما ، وجود چنین آسیب ها و تهدیدات فرهنگی اجتماعی را پذیرفته ایم و درآینده نه چندان دور، به زندگی مسالمت آمیز با این تهدیدات کنونی و واقعیات آینده رضایت خواهیم داد! درباره این اتفاق توجه به ۲ نکته حائز اهمیت است : اول آنکه چه بر سر ماآمده که شهر قزوین با آن پیشینه عمیق فرهنگی و تاریخ کهن خود، در نزدیکی پایتخت به محلی امن برای حضور افراد فاسد الاخلاق و ترویج آسان و بی دغدغه منکرات تبدیل شده است و گاهی سرعت تحولات فرهنگی آن از پایتخت نیز پیشی می گیرد؟ و دوم آنکه ما شاهد حضور افراد متاهل در پارتی مذکور و مجالس اینچنینی هستیم . این مساله علاوه بر فروریختن قبح گناه و مد شدن بی حیایی ، سست شدن و عدم تعهد زوجین به بنیان خانواده را موجب شده و تشدید می کند. آیا باید به آینده خوشبین بوده و امیدوار باشیم که این معضلات و آسیبها از ساحت ما و فرزندان ما به دور بوده و یا دستی غیبی برای ریشه کن نمودن آنها، اقدام نماید؟! راستی چرا باید در پاییز فرهنگ این سرزمین و درهنگام هجوم بی امان آفت ها و خشکی ریشه ها، منتظر شکوفه های معطر و چشم نواز معرفت،ایمان و عشق به ارزشهای اصیل اسلام ناب و ایران عزیز باشیم؟! وقتی یا بذری نکاشته ایم و یا اگرکاشته ایم احساس مسئولیتی در قبال تامین آب و خاک ونورو…ومراقبت ازهجوم آفت های سهمگین و بنیان برافکن نداشته ایم؛چرا باید منتظر میوه مدینه فاضله باشیم؟! الغرض درمثل مناقشه نیست و هیچکس منکر زحمات و تلاش های بعضا شبانه روزی متولیان و مسئولان عرصه فرهنگ شهر نیست،ولی آنچه اهمیت دارد این است که متاسفانه اقدامات صورت گرفته نسبت چندانی با آسیب ها و تهدیدات پیش روی شهر از یکسو و فرصت های فرهنگی از سوی دیگر آن ندارد و منجر به کاهش تهدیدات و آسیب های فرهنگی اجتماعی نمی شود و یا این کاهش،ملموس نیست. بعبارت دیگر اقدامات و تلاش های متکثر و متنوع ادارات،سازمانها،نهادها ودستگاههای اجرایی دولتی و غیردولتی از ادارات ارشاد ، ورزش وامورجوانان ،اوقاف و امورخیریه و سازمانهای تبلیغات اسلامی و فرهنگی ورزشی شهرداری گرفته تا حوزه های علمیه و بسیج و همه ارگانهایی که از دور ونزدیک دستی برآتش فرهنگ شهر دارند ، و ازبیت المال مسلمین هزینه می کنند بیش ازآنکه ناظر به پیشرفت و رشد آمارهای مرتبط با مباحث فرهنگی نظیر سرانه فرهنگی و… باشد ، رویکردی محافظه کارانه داشته وگاهی نیزبصورت ناخواسته منجربه خنثی شدن نتایج تلاشهای یکدیگر می شود. حال اگروضعیت فرهنگی موجودمان را با فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی که توسط بنیانگذارکبیرانقلاب اسلامی و رهبرفرزانه انقلاب در پنج مرحله زیرتبیین شده اند، بسنجیم بیشتر به عمق فاجعه پی می بریم: ۱-انقلاب اسلامی ۲- نظام اسلامی ۳- دولت اسلامی ۴- کشور(جامعه)اسلامی ۵- تمدن بین المللی اسلامی «بنده دو سه سال قبل در یکى از همین جلسات گفتم ما یک انقلاب اسلامى داشتیم، بعد نظام اسلامى تشکیل دادیم، مرحله ى بعد تشکیل دولت اسلامى است، مرحله ى بعد تشکیل کشور اسلامى است، مرحله بعد تشکیل تمدن بین الملل اسلامى است.»(۸/۶/۸۳) [۱] عمق فاجعه یعنی اینکه غالب مسئولان امر و دلسوزان این عرصه درمواجهه با تهدیدات فرهنگی نظیر پارتی شبانه در حوالی شهر،(که دور نیست زمانی که درهمسایگی هریک از ما درداخل شهر شاهدآن باشیم!) در خوشبینانه ترین حالت به گفتن یک نچ محکم! و تکان دادن سرمبارک و خیره شدن به افق و سپس ادامه زندگی اکتفا می کنیم. ما می توانیم به وضع موجودمان قانع باشیم و بقول یکی از دوستان همه باهم و دورهم ازسفره ای که امام و شهدا وایثارگران وکارگزاران صادق فراهم کرده اند،متنعم باشیم و به احد الناسی اجازه ندهیم عیش ما را مکدر نماید. اما یادمان باشد بقول یکی از علمای ربانی ، اینگونه نیست که اگر تو از فساد چشم پوشیدی و به دامان کوه وصحرا پناه بردی ، او هم از توچشم بپوشد؛ خیر،فساد زاد و ولد کرده و در دورافتاده ترین روستاهاو کوهها و صحراها دامن تورا گرفته و آلوده ات خواهد کرد و به آیه شریفه ۴۱ سوره مبارکه روم اشاره می نمودند : ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ. سرعت تحولات فرهنگی و تغییر ذائقه فرهنگی و اعتقادی برخی از مردم قزوین و وقوع اتفاقاتی که در این یادداشت و یادداشت قبلی به برخی ازآنها اشاره شد، تلنگرهای محکمی هستند که به قلب و جان و فهم مسئولان امر وارد می شوند و اگر به موقع به فکر درمان و یا پیشگیری ازوقوع آنها نباشیم ، در قالب بحران های اجتماعی ظاهر شده و به گسست اجتماعی عمیقی منجرمی شوند که امواج سهمگین آن خوب وبد،مسئول و غیرمسئول و بزرگ و کوچک را در خود غرق خواهد نمود.منظور ما نیز ازدشمن هم معطوف به دشمنان بیرونی است که باجدیت مشغول کارند و هم دشمنان داخلی مانند هوای نفس و جلوه های آن (غفلت و بی خبری،قدرت طلبی و دنیاگرایی و اختلاف و دودستگی و …) به توفیق الهی به زودی درباره راهکارهای مواجهه باآسیب های فرهنگی اجتماعی قزوین،نیز خواهیم نوشت. [۱] بیانات معظم له درجمع دانشجویان و دانشگاهیان استان کرمانشاه ۹۰/۰۷/۲۴ انتهای پیام /۱۰۰ مهدی صفایی
سه شنبه ، ۲۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شاخص نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]