واضح آرشیو وب فارسی:اعتدال: «هر سال کوچک تر می شوم. من انگور دیوانه ای هستم که هنوز شراب نشده؛ آدم در دیوانگی است که پیشرفت می کند. اگر دیوانه نباشی، نمی توانی در این دنیا زندگی کنی. خوشحالم که یکی از این دیوانه ها هستم.» به گزارش ایسنا، لوریس چکناواریان که در جشن تولد 78 سالگی اش سخن می گفت، اظهار کرد: خودم را جدی نمی گیرم. کار من باید در دنیا باقی بماند و این آثارم است که باید جدی باشند. دعاهای شما برایم خیلی مهم هستند، اگر در اقیانوس شنا کنم، خفه می شوم، اما من اکنون در اقیانوس مهر شنا می کنم و در کنار شما هستم. آدم هیچ وقت در اقیانوس عشق خفه نمی شود. این رهبر ارکستر در ادامه سخنانش گفت: خیلی وقت ها به من می گویند، تو ارمنی هستی و ما را از ایرانی ها جدا می کنند، در حالی که ما همه ایرانی هستیم. ایران فقط شامل یک فرهنگ نیست، بلکه فرهنگ های مختلف دور هم جمع شده اند. تقصیر شاه عباس و فتحعلی شاه بود که ارمنستان را به روس ها دادند و میلیون ها نفر از ارامنه قتل عام شدند. او ادامه داد: زمان قتل عام ارامنه، پدر و مادرم فرار کردند و من خوشبختم که آن ها برای فرارشان ایران را انتخاب کردند و دوباره به مملکت خودشان برگشتند. من در هیچ جا بهتر از ایران نمی توانستم متولد شوم. خالق سمفونی «کوروش کبیر» همچنین بیان کرد: از بچگی عاشق موسیقی بودم. دیوانه بودم و کارهای عجیب و غریب می کردم. در 16 سالگی در هنرستان، یک ارکستر تشکیل دادم، هرچند خیلی ها دوست نداشتند من این کار را انجام دهم. این آهنگساز ادامه داد: از بچگی عاشق «شیرخدا» بودم. صدایش را در رادیو می شنیدم. سرانجام یک روز رفتم زورخانه و با او آشنا شدم. او از رستم و سهراب می خواند و من با خودم فکر می کردم که اگر یک روز بزرگ شوم و آهنگساز شوم، اولین کاری که انجام می دهم، اپرای «رستم و سهراب» خواهد بود. وی گفت: من از موسیقی ایرانی چیز زیادی نمی دانم؛ اما اساس کار من ریتم های محرم است. در واقع موسیقی زورخانه، موسیقی محرم و موسیقی کلیسای ارامنه سه چیزی است که همیشه من را تحت تأثیر قرار داده اند و من تا امروز آثارم را بر پایه ی این سه اصل نوشته ام. او در پایان سخنانش افزود: من را جدی نگیرید، کارم را جدی بگیرید، چون کارم است که پس از من همیشه زنده است. چکناواریان پس از این سخنان شمع تولد 78 سالگی اش را فوت کرد و کیک تولدش را برید. فخرالدین فخرالدینی هم در مراسم جشن تولد چکناواریان خطاب به این هنرمند گفت: در کنار بزرگانی که اینجا هستند، من کسی نیستم که بخواهم حرف بزنم. لوریس جان! کاش تولد 100 سالگی ات را ببینم. نمی دانم تا آن موقع زنده هستم یا نه، اما دوست دارم 100 سالگی ات را ببینم. این عکاس پیشکسوت ادامه داد: دوستی ما یک دوستی قدیمی است. لوریس انسان بزرگی است و علاوه بر جایگاهی که در موسیقی دارد ، نقاش خوبی هم هست. کارهای نقاشی او که با موسیقی تلفیق شده اند، عالی هستند. لوریس! من تولدت را از صمیم قلب تبریک می گویم. مصطفی کمال پورتراب نیز در این جشن تولد گفت: من سال هاست که چکناواریان را می شناسم. شاگردان زیادی در هنرستان موسیقی داشتم و چکناواریان از شاگردان برجسته هنرستان بود. او در سن کم در هنرستان ارکستر تشکیل داد و پس از آن، بورسیه تحصیلی برای خارج از کشور گرفت. او در خارج از کشور رهبری ارکستر خواند و دوباره به کشور بازگشت. این تئوریسن موسیقی اضافه کرد: افتخار می کنم با افرادی کار کرده ام که باعث افتخار کشور بوده و هستند. علی رستمیان - خواننده - نیز قطعه ای را در دستگاه همایون به مناسبت تولد لوریس چکناواریان خواند و گفت: آقای چکناواریان! من زیاد اهل سخن گفتن نیستم، اما تولدتان مبارک. در جشن تولد لوریس چکناواریان که شامگاه 19 مهرماه در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد، مدیر اداره سرود و موسیقی سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران در سخنانی گفت: فکر می کنم این هفته، هفته چکناواریان است؛ هر جا می رویم، صحبت از اوست. دو شب پیش هم کنسرتی برای او برگزار شد و باعث مباهات است که سازمان فرهنگی - هنری این برنامه را سازماندهی کرده بود. بابک ربوخه بیان کرد: این جشن تولد ها بهانه ای است که دور هم جمع شویم و به بزرگان بگوییم که چقدر تأثیرگذارند و تأثیرات شان بر ما پوشیده نیست. جایگاه لوریس چکناواریان فقط در مرزهای ایران نیست، بلکه او در جهان نامی آشناست. محمود صلاحی هم در سخنانی اظهار کرد: خوشحالم که امسال تولد دیگری است. آن هم تولد مردی که افتخار ایران و مشرق زمین است. چکناواریان در سن 77 سالگی احساس 20 ساله بودن دارد و این هنر، بالاتر از هنر نوازندگی است. خیلی خوب است که او احساس بازنشستگی نمی کند. رییس سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران گفت: او بیش از 60 سال در عرصه موسیقی فعالیت کرده و در کشورهایی به نام رهبر ارکستر بوده است. محبوبیت چکناواریان به گواه دوستان من در وزارت خارجه آنقدر زیاد است که مردم او را اندازه رییس جمهور دوست دارند. گفته می شود اگر او از کاندیدایی حمایت کند، همه مردم به او رأی می دهند. او افزود: جامعه ای که قدر هنرمندان خود را نداند پیشرفت نمی کند. هنر یک قالب و فرهنگ مظروف آن است. ما با همین بضاعت کم سعی می کنیم قدر این هنرمندان را بدانیم. من به آقای عبدالحسینی گفته ام که از این گونه مراسم استقبال می کنم و هرقدر هزینه داشته باشد، پرداخت و خودم هم در این تولدها شرکت خواهم کرد.
دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتدال]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]