واضح آرشیو وب فارسی:صحبت نو: مهرماه با زیبائی هایش فرا رسید و اکنون از نیمه گذشته است. مهرماه برای همه ما دارای خاطرات شیرین است. شما را نمی دانم ولی من فرا رسیدن مهر و آغاز مدرسه را خیلی زیبا و ارزشمند می دانستم. هیجان روز اول مدرسه که در زمان ما بیشتر 15 مهرماه آغاز سال تحصیلی بود در کلمات نمی گنجید. یک خداحافظی با تابستان گرم و بدون برنامه آن زمان و یک درود زیبا به مهرماه و آغاز سال تحصیلی جدید. البته آن روزها که تلویزیون نبود. فقط رادیو وجود داشت که آن هم در بسیاری از خانه ها وجود نداشت. تابستان که مدارس تعطیل بود عده ای از بچه ها به عنوان کارگر ساختمانی و بعضی به عنوان کارآموز و شاگرد به نجاری ها، مغازه ها و ... می رفتند و البته تعدادی هم به مکتب خانه برای یادگیری قرآن و گروهی هم صبح علی الطلوع، صبحانه خورده یا نخورده با کفش لاستیکی، بعضاً کتانی تخت سبز پوشیده و با توپ پلاستیکی دولایه و سه لایه می زدند بیرون و زیر آفتاب سوزان تابستان به بازی پرداخته و یا در برکه ها و آبگیرها به شنا می پرداختند. رنگ چهره ها سوخته و موها در تابستان بلند و پشت گیسو می شد. غروب بعد از بازی و شنا و بیهوده گردی بعضا با پس گردنی پدر یا برادر بزرگتر به خانه بر می گشتند. آن روزها این جور نبود که بچه را به خاطر مدرسه رفتن، حلوا حلوا کرده و نازش را بکشند. بچه باید به مدرسه می رفت تا درس بخواند تا بقول والدینش برای خودش کسی بشود ولی بیشتر آنها تا کلاس ششم ابتدائی درس نمی خوانده و پس از آن راهی دبی برای کار می شدند. ناظم ها و مدیران مدارس عصا قورت داده بودند و همیشه عصبانی بودند. آنان با هر گونه شادی و جست و خیز کودکانه ها که جزء ذاتمان است مخالف بودند. بچه ها مثل فنر جمع می شدند و در تابستان و تعطیلات طویل المدت که در آن زمان ها از نیمه دوم اردیبهشت آغاز و در نیمه اول مهرماه به پایان می رسید، باز می شدند و به همین دلیل مهرماه و آغاز مدارس برای بچه های آن زمان حکم برقراری محدودیت ها بود. یادم می آید که حتی زنگ ورزش را تعطیل و به جای آن ما را به کلاس های ریاضی، املاء و علوم می بردند. جالب این که آخر سال از ما امتحان ورزش هم می گرفتند. کسی نبود که به آقا معلم بگوید ما به جای ورزش در کلاس های ریاضی و علوم بودیم یعنی آن چه را به ما یاد نداده بودند از ما امتحان می گرفتند مثلا می گفتند 100 متر را در چند ثانیه بدو یا پرش کن و یا با توپ روپا بزن و از این قبیل مسائل و هیچ وقت هم کسی نمره 20 در ورزش نمی گرفت. حتی نمره اول کلاس هم به خاطر نمره ورزش که از 16 یا 17 بالاتر نبود معدلش کم می شد. گفتم که اکثر بچه ها تا کلاس شش ابتدائی بیشتر درس نمی خواندند آخه دبستان بود و دبیرستان هم تا کلاس نهم بیشتر نداشت و بعدها تا دوره دیپلم در اوز دائر شد. خوب به خاطر دارم کلاس ششم ابتدائی امتحان نهائی داشتیم و حدود 25 نفر بودیم ولی دبیرستان که آمدیم 12 نفر شدیم. و کلاس دهم من و 2 نفر دیگر راهی شهرهای دیگر برای اخذ دیپلم شدیم اما در آن زمان ها کنکور سخت برگزار می شد و دانشگاه هم فقط دولتی و در مراکز استانها وجود داشت. ه ر ساله در رشته های تاپ مانند پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، مهندسی از بچه های اوز لااقل یک قبولی داشتیم، مهرماه آن دوران پرخاطره بود یادش بخیر.
دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صحبت نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]