واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تحریفی دیگر بر تاریخ جنگ
"افراطیون باعث شدند صدام بترسد و به ایران حمله کند" این مهمترین گزیده آخرین سخنان هاشمی رفسنجانی در مورد جنگ و واقعیات مربوط به این حادثه عظیم تاریخی است تا بار دیگر شاهد قد نمایی تحریف بخشی از تاریخ کشور باشیم.
به گزارش «خط امام»، "افراطیون باعث شدند صدام بترسد و به ایران حمله کند" این مهمترین گزیده آخرین سخنان هاشمی رفسنجانی در مورد جنگ و واقعیات مربوط به این حادثه عظیم تاریخی است تا بار دیگر شاهد قد نمایی تحریف بخشی از تاریخ کشور باشیم. رفسنجانی در بخشی از سخنان خود اظهار داشته که شروع جنگ از سوی صدام و حامیان سعودی به خاطر فعالیت های تعدادی از افراطیها در داخل کشور بوده است وی می گوید: " در همان موقع انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب (نه آنگونه که امام میگفتند ) میزدند. بعضیها (نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند) میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیب و غریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت. " در حالی این صحبت ها از سوی هاشمی رفسنجانی طرح می شود که نگاه به برگ هایی از تاریخ وجود حقانیت سخنان وی را با چالشی جدی رو به رو می سازد. آمریکا پس از فروپاشی رژیم سلطنتی در کشور و اسارت برخی از کارکنان سفارتش در ایران عنوان توطئه ها را علیه ایران به کار بست تا شاید این نهال نوپا را بتواند در همان روزهای اول از ریشه بخوشکاند. طرحهای براندازی اقتصادی و سیاسی، اجرای عملیات نظامی در صحرای طبس، انجام توطئهها و درگیریهای منطقهای و نهایتا ایجاد قائله تجزیه کردستان از نمونه های بارز این اقدامات خسمانه علیه ایران و نظام نوپای اسلامی بود. اما آمریکا با علم به اینکه در انظار عمومی اجازه ورود به جنگ مستقیم با ایران را ندارد و عملا نمی خواست بیش از این به مانند گاوی پیشانی سفید به تقابل و رو در رویی با ایران بپردازد بر همین اساس با بررسی هایی که در منطقه صورت داد به این نکته رسید که صدام بهترین گزینه برای کینه جویی های خود از ملت ایران است. در حالی که هاشمی بسیار علاقه مند است که جنگ ایران و عراق را جنگ ملت ها با یکدیگر معرفی کند در همان روزهای آغازین جنگ امام خمینی در نطقی فرمودند: " بعض نکات باید گفته بشود: یکى اینکه گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتى که مقتضى بشود من پیامى به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او خواهم ثابت کرد که اینها، این اذناب امریکا قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم که در این برخوردها، طورى برخورد بشود که جواب برخورد آنها داده بشود که به ملت عراق- خداى نخواسته- صدمه اى وارد نشود. لکن ما عازم بر این هستیم، مصمّم بر این هستیم که اگر عراق حدّ خودش را نداند و تجاوز را تکرار بکند، ما دستور بدهیم و ملت ما بسیج بشوند و آن وقت براى ملت عراق معلوم باشد که ما با آنها هیچ کار نداریم، بلکه این صدام حسین است که به واسطه تحریک امریکا به ما تجاوز کرده است و ما اگر جوابى به او بدهیم، هر گز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست. " هاشمی در بخشی دیگر از سخنان خود همه چیز را به گردن افراسیون انداخته است این در حالی است که امام خمینی این افزاطیون مد نظر هاشمی را جور دیگری معرفی می کنند: " ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگى شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پاى خودمان را گم کنیم. نه، این حرفها نیست. یک چیزى آوردند و یک بمبى اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. الآن هم دولت ایران جواب آنها را مشغولند که جواب آنها را بدهند و مى دهند جواب آنها را. قواى بحریه شان بکلى از بین رفته است و قواى بریّه شان هم از بین خواهد رفت. شما خیال نکنید که یک چیزى است. این جنگهاى متعددى که واقع شده است یک مقدارش هم نصیب ایران شده است که من هر دو جنگ را یادم هست. هیچ، ابداً مسئله اى نیست. شایعات یا چیزهایى را اگر دشمنهاى ما، این احزاب مختلفه اى که الآن در ایران هستند، این گروهها و گروهکهایى که در ایران هستند، حالا اگر فرصت مى خواهند به دست بیاورند و شایعه سازى کنند و هى تلفن کنند به این طرف و آن طرف که چه شده است، چه شده، کودتا شده- نمى دانم- این حرفها در کار نیست. این یک دزدى آمده است یک سنگى انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش. دیگر قدرت اینکه تکرار بکند ان شاء اللَّه ندارد. من به ملت ایران سفارش مى کنم که چند جهت را ملاحظه کنند: یک جهت اینکه خونسردى خودشان را حفظ کنند و ابداً توجه به این معنا که یک قضیه اى واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضیه اى. توجه نکنند به این معنا. یک وقت اغتشاشى از این راه بار نیاید. " حضرت امام در منشور روحانیت (جلد21 صحیفه امام) تأکید کردند: «من قبلا نیز گفتهام همه توطئههای جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ما نباید غفلت بکنیم، واقعا باید به سمتی حرکت نماییم که انشاءالله تمام رگههای وابستگی کشورمان از چنین دنیای متوحشی قطع شود. استکبار غرب شاید تصور کرده است از اینکه اسم بازار مشترک و حصر اقتصادی را به میان بیاورد ما در جا میزنیم و از اجرای حکم خداوند بزرگ صرفنظر مینماییم. آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتا انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را به حساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.»
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]