محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830775283
چگونه فرهنگ تکلیف محوری را جامعهپذیر کنیم؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چگونه فرهنگ تکلیف محوری را جامعهپذیر کنیم؟
همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مامور به نتیجه. عوامل و موانع متعددی از جمله خانواده، نهادهای آموزشی و تربیتی، رسانهها و... در نهادینهشدن این باور در جامعه دخیل هستند.
مقدمه تکلیفمحوری یا تکلیفمداری به عنوان روح حاکم بر رفتار و اعمال یک فرد مسلمان و معتقد، و بدین معناست که تکالیف الهی و آموزه های دینی، چگونگی رفتار انسان را در موقعیتهای مختلف زندگی مشخص می کنند. جایگاه این اصل اساسی در زندگی یک فرد مؤمن به گونهای است که تاخیر در رسیدن به همه اهداف، مجوّز عدول از این اصل اساسی نمیشود. همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مامور به نتیجه. عوامل و موانع متعددی از جمله خانواده، نهادهای آموزشی و تربیتی، رسانهها و... در نهادینهشدن این باور در جامعه دخیل هستند که این مقاله سعی دارد برخی از این عوامل و موانع را برشمارد. جامعه پذیری جامعهپذیری یا اجتماعی شدن معادل«Socialization» از نظر لغوی بهمعنای انطباق با جامعه و آشناسازی با جامعه است.(حقشناس، فرهنگ معاصر هزاره،ص842) در جامعهشناسی این مفهوم به فرایندی اطلاق میشود که به موجب آن افراد ویژگیهایی را که شایسته عضویت آنها در جامعه است کسب میکنند. بهعبارت دیگر، جامعهپذیری نوعی فرایند کنش متقابل اجتماعی است که در خلال آن فرد هنجارها، ارزشها و دیگر عناصر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی موجود در گروه یا محیط پیرامون خود را فراگرفته، درونی کرده و آن را با شخصیت خود یگانه میسازد (سلیمی، علی و داوری، محمد؛ جامعهشناسی کجروی، ص144) مراحل جامعهپذیری جامعهپذیری در دو مرحله کلی صورت میپذیرد: الف) جامعهپذیری نخستین(Primary Socialization)؛ فرایندی است میان فرد و گروهی که با وی در تماس نزدیک و صمیمی هستند و اغلب در سالهای اولیه زندگی رخ میدهد. عوامل اصلی این مرحله، خانواده و گروه همسالان هستند. ب) جامعهپذیری ثانوی یا مجدد(Secondary Socialization)؛ این فرایند در وضعیتهای رسمیتر روی میدهد ولی هیچیک از این وضعیتها شخصی نیست. در این مرحله عوامل جامعهپذیری بخشی از مسؤولیتهای خانواده را بهعهده میگیرند. عوامل اصلی در این مرحله مدرسه و رسانههای ارتباط جمعی هستند. (ستوده، هدایتالله و همکاران؛ جامعهشناسی مفاهیم کلیدی،ص102) عوامل و کارگزاران جامعهپذیری عوامل جامعهپذیری، گروهها یا زمینههای اجتماعی هستند که فرایندهای مهم جامعهپذیری در آنها به وقوع میپیوندد.(گیدنز،جامعهشناسی،ص24) مهمترین این عوامل عبارتند از: 1. خانواده خانواده مسؤولیت جامعهپذیری کودکان را در سالهای اولیه و حیاتی زندگی بهعهده دارد. ارزشهایی که فرد میپذیرد و نقشهای گوناگونی که از او انتظار میرود انجامشان دهد، نخست در چارچوب محیط خانواده آموخته میشود.( کوئن، درآمدی بر جامعهشناسی،ص80) 2. گروه همسالان (Peer Group) گروه همسالان بیشترین نفوذش را در دوره نوجوانی اعمال میکند. در این دوره مورد پسند دیگران قرار گرفتن، معرّف اصلی نوجوانان میشود و پذیرش و نمایش ارزشهای گروه همسالان در پذیرش ارزشهای اجتماعی از سوی فرد، نقشی تعیینکننده دارد. عضویت در گروه همسالان، کودکان را برای نخستینبار در زمینهای قرار میدهد که بیشترین قسمت جامعهپذیری بدون هیچگونه طرح سنجیدهای در آن اتفاق میافتد.(همان) 3. رسانههای ارتباط جمعی رسانههای جمعی مانند تلویزیون، فیلم، کتاب و ... نقش بسیار مهمی در القای ارزشهای جامعه به افراد دارند. نگرشها و الگوهای رفتاری ما از اطلاعات داده شده و شیوههای ارایه شده توسط این رسانهها تاثیر میپذیرد. 4. مدرسه مدرسه عاملی است که بهطور رسمی توسط جامعه موظف به اجتماعی کردن نوجوانان در زمینه مهارتها و ارزشهای خاصی گردیده است.(رابرتسون، درآمدی بر جامعه،ص128) تکلیف محوری «تکلیف محوری»، اندیشه ای است که بر اساس تکالیف الهی و آموزه های دینی، چگونگی رفتار انسان را مشخص می کند. چنین انسانی در برابر خداوند یکتا، مسؤول و پاسخگوی اعمال خود است. در نتیجه، برای رسیدن به رشد و سعادت، در برابر آزمون الهی قرار میگیرد. انسان تکلیف مدار همواره در پی شناخت وظایف و مسؤولیت های خود است تا با عمل به آن، نه تنها خودش خوشبخت شود، بلکه به انسان های دیگر نیز در این راه کمک کند. کسب رضایت الهی و نزدیکی به خداوند یکتا، بالاترین هدف انسان تکلیف مدار است و پیوسته خواستار اجرای گسترده فرمانهای دینی در جامعه است. توحید، نبوت و معاد جزو مهمترین مبانی این اندیشه به شمار میآید. امام خمینی که مروّج فرهنگ ادای تکلیف به مفهوم گستردهاش در نظام مدیریت اسلامیاست و اصل تکلیف به عنوان فرضیه اصلی در تصمیم گیریهای سیاسی او به شمار میرود، بر این باور است که تمام سکنات، اقوال، قیام و قعودها و رفتارهای آدمیان بر اساس تکلیف خداوندی شکل میگیرد. ایشان میفرماید: «همه اینها برای خدا، خدا فرموده است، ما عمل میکنیم.»(امام خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج 19، ص 202) من کان لله کان الله له و من أصلح أمر دینه أصلح الله أمر دنیاه و من أصلح ما بینه و بین الله أصلح الله ما بینه و بین الناس ( بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 79، ص 197) هر کس از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر کس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح کند و هر کس آنچه را میان او و خداست اصلاح نماید، خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح کند. تکلیف گرایی بیفکری نیست؛ چرا که رسیدن به حجت برای تکلیف کار بسیار دشواری است. اصلا در بسیاری از موارد باید نگاه به نتیجه تصمیمهایمان داشته باشیم تا بتوانیم تکلیف درست را انتخاب کنیم. اینکه ما مامور به نتیجه نیستیم، کلمه حقی است که عدهای از آن اراده باطل میکنند. ما دست بسته تسلیم نتیجه نیستیم اما خدای متعال ما را درباره نتایجی که از عملمان سر میزند و ما قادر به دخالت در آن نتایج بوده ایم، حسابرسی میکند. عوامل جامعهپذیر کردن تکلیفمحوری عوامل متعددی در جامعه پذیر کردن تکلیف محوری مؤثر هستند که به برخی از آنها اشاره میشود. معرفی همه جانبه دین و تقویت باورهای دینی معرفی صحیح و همهجانبه دین و انتقال ارزشها و باورهای دینی به شکل صحیح در طول سالیان زندگی فرد سبب میشود افراد یک جامعه دینی با ابعاد مختلف دین و اصولی که باید بر روح اعمال و رفتارشان حاکم باشد آشنا گردند. از جمله این اصول که باید بر روح رفتارهای یک فرد مذهبی و معتقد به دین حاکم باشد، اصل تکلیفمحوری در کارها است. این امر مهم بر عهده مبلّغان دین و مراکزی است که در تشکیل بنیان دینی جوانان نقش دارند؛ مثل خانوادهها و مراکز آموزشی نظیر دانشگاهها و مدارس و... . یک اندیشه در صورتی در وجود فرد درونی و در جامعه نهادینه می شود که آدمی به درستیِ آن پی ببرد. باور به یک اندیشه، آن را در وجود انسان درونی می کند و به کردار و رفتار او جهت می دهد. حضرت علی(ع) در این باره می فرماید: «مَن عَلِمَ عَمِلَ؛ هر کس بداند، عمل می کند.»( غررالحکم،ص 152، ح 2825) از این رو، همه مصلحان از این روش برای نهادینهسازی تفکر بهره برده و با اثبات حقانیت اندیشه خود، آن را در جامعه مطرح کردهاند. بنابراین، نخستین و اثرگذارترین گام برای نهادینهسازی اندیشه تکلیف مداری، تلاش برای باور به حقانیت آن اندیشه و تقویت آن در وجود فرد و جامعه است. از این رو، باید مبانی آن اندیشه، درست شناخته شود و حقانیتش به اثبات رسد. بدین سبب، به هر اندازه این مبانی، درست شناخته شود باعث نهادینه شدن بهتر آن می شود. تبیین حکمت آموزههای اسلام شناخت درست آموزه های اسلام، در نهادینهسازی اندیشه تکلیف مداری در جامعه اثر فراوانی دارد. این آموزهها، دو ویژگی برجسته دارند. نخست اینکه بر مسؤول بودن انسان در پیشگاه خداوند یکتا و در برابر دیگر انسان ها تأکید فراوانی میکنند. در برخی روایتها، مسؤولیت ناپذیری انسان، برابر با بی دینی اوست: «لا دینَ لِمَن لا عَهدَ لَه؛ کسی که به عهد و مسؤولیتش وفا نمیکند دین ندارد»(بحارالانوار، ج 69، باب 105،ص 198، ح 26) اسلام برای همگان، مسؤولیت هایی مشخص و متناسب با موقعیتشان قرار داده است، مانند مسؤولیت فرمانروایان در برابر مردم و برعکس، مسؤولیت پدر و مادر در برابر فرزندان و برعکس، مسؤولیت زن و شوهر در برابر یکدیگر، همسایه در برابر همسایه، افراد در برابر بستگان و دوستان، آموزگاران و دانشآموزان و نمونههای دیگر. در اسلام، مسؤولیت های عامی نیز برای همه افراد در برابر یکدیگر در نظر گرفته شده است و هرکس به اندازه توان خود باید آنها را انجام دهد؛ مسؤولیتهایی مانند اصلاح اجتماع، تلاش برای برطرف کردن گرفتاریهای مسلمانان و جامعه اسلامی، انجام خدمات اجتماعی و دفاع از کشور اسلامی و مصالح امت. پیامبر اسلام درباره مسؤولیت افراد در برابر دیگران می فرماید: «مَن اَصبَحَ و لا یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمین فَلَیسَ بِمُسلِمٍ؛ هرکس صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست»(وسائل الشیعه، باب 18، ح 21701) نباید از یاد برد که همه مسؤولیتها در اسلام، برخاسته از مسؤولیت انسان در برابر خداوند یکتاست و به این دلیل، ارزش معنوی بسیاری دارد. آشنایی با این آموزه ها، روحیه مسؤولیت پذیری را تقویت و به درونیسازی آن در فرد و جامعه کمک میکند. ویژگی دوم آموزههای اسلام، جامعیت و کارآمدی آن است. آموزه های اسلام، برای همه عرصه های مادی و معنوی و فردی و اجتماعی، برنامه هایی سودمند و کارآمد دارد: «... لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ؛ هیچ تر و خشکی نیست، جز آنکه در کتاب مبین و قرآن کریم مستور است». (انعام، 59) این برنامه ها نیازهای مادی و معنوی انسان را برآورده می کند و او را به کمال و سعادت می رساند. به این ترتیب، مسلمان آگاه معتقد میشود که احکام اسلام با مصالح و مفاسد واقعی منطبق است و راه های صواب و ناصواب تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان را نشان میدهد؛ بنابراین خود را از دیگر مکتبها بی نیاز میداند. از این رو گسترش احکام الهی و بیان فلسفه آنها، اثر بسیاری بر تقویت روحیه تکلیف مداری و درونیسازی آن دارد. خانواده؛ اولین نهاد جامعه پذیر کردن تکلیف محوری در افراد یکی از عواملی که در نهادینه شدن تکلیف مداری اثرگذار است، عامل تربیت و تزکیه است. انسان، موجودی تربیت پذیر و دارای غریزهها و ویژگی ها و توانمندی های فراوانی است که اگر در مسیر درستی به کار گرفته شود، سبب رشد و سعادت او می شود. یکی از توان مندیهای انسان، مسؤولیت پذیری است. خداوند در قرآن به این توان مندی اشاره میکند و می فرماید: إِنّا عَرَضْنَا اْلأَمانَه عَلَى السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا اْلإِنْسانُ... . (احزاب، 72) ما امانت خود را بر آسمان و زمین و کوه ها عرضه داشتیم. همه از تحمل آن خودداری کردند و از آن هراس داشتند، ولی انسان آن را بر دوش کشید. در کتاب تفسیر نمونه، ذیل این آیه چنین آمده است: «امانت الهی، همان تعهد و قبول مسؤولیت است.( تفسیر نمونه، ج 17، ص 453). استاد شهید مرتضی مطهری نیز درباره این آیه چنین می نویسد: آن امانت بزرگ که همه از تحمل آن سر باز زدند و تنها انسان آن را پذیرفت، تکلیف و مسؤولیت است. هر موجودی به هر نقطه و کمالی که برسد، بدون اراده و اختیار است. انسان بسیاری از کمالات و ترقیات خود را در پرتو تکلیف و مسؤولیت قانونی طی می کند. (مرتضی مطهری، حکمت ها و اندرزها، چ 3، ص 107) انسان، موجودی مسؤولیت پذیر و قابل تکلیف است، ولی آدمی دارای برخی ویژگیها چون حرص، بخل، راحت طلبی، لذت جویی است که می تواند مانعی برای مسؤولیت پذیری او باشد: «إِنَّ اْلإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ؛ انسان در برابر نعمت های پروردگارش بسیار ناسپاس و بخیل است.» (عادیات، 6) و «إِنَّ اْلإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعًا. إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا. وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا؛ به یقین، انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده است. هنگامی که بدی به او رسد، بی تابی می کند و هنگامی که خوبی به او رسد، مانع دیگران میشود و بخل می ورزد». (معارج، 19 - 21) در آموزههای اسلامی، تربیت پیش از تولد آغاز میشود. جنین از حالات روحی مادر اثر می پذیرد و از همان دوره، تربیت او شکل می گیرد. برای تقویت حس مسؤولیت پذیری و روحیه تکلیف مداری در افراد و درونی کردن باور تکلیفمداری، باید از دوره کودکی کوشید و تربیت تکلیف مداری را از همان زمان آغاز کرد. کارآمدترین شیوه برای تقویت روحیه مسؤولیت پذیری، رفتار مسؤولانه اطرافیان با کودکان است. از آنجا که این روحیه، در باورها و شخصیت افراد ریشه دارد، بیش از هر چیز، الگوهای رفتاری و تربیتی بر آن اثر می گذارد. از این رو، پیامبر اسلام و بزرگان دین، جزو شاخص ترین الگوهای رفتاری هستند. ایشان همواره با کردار و گفتار خود بر اموری تأکید داشته اند که همگی در نهادینهسازی روحیه مسؤولیت پذیری تأثیر فراوانی دارد. لزوم وفای به عهد، رعایت احترام و حقوق دیگران، همکاری، خیرخواهی نسبت به دیگران و رعایت حقوق الهی، از جمله این امور به شمار میآید. بنابراین جامعهپذیری تکلیفمحوری باید از دوره کودکی و متناسب با سن و توان فکری افراد آموزش داده شود. از آنجا که توان فکری کودک، آرام آرام رشد می کند و در دورههای بعد، به کمال می رسد، باید در مورد کودکان، بیشتر از توانمندیهای فطری آنان برای رشد باورهای اعتقادی بهره برد. برای نمونه، می توان از فطرت خداجویی و علت خواهی برای پدیده ها بهره گرفت که امری خدادادی است. البته رفتار با کودکان باید منطقی و همراه با استدلال های ساده باشد تا نیروی فکری آنان تقویت شود و رشد کند و همراه با رشد سنی و فکری باید از استدلال های منطقی بهتری بهره گرفت که کارآیی ویژهای دارد. در نتیجه از آنجا که بخش ویژه شخصیت در دوره کودکی شکل می گیرد، باید به این آموزه ها از دوره کودکی توجه کرد. بیشتر کودکان، پدر و مادر را الگوی خود میدانند، اما با گذشت زمان نقش آموزگار و دوستان و گروه همسالان در دورههای بعد افزایش می یابد. بنابراین، نخست، آموزهها و کردار پدر و مادر و سپس آموزهها و رفتار آموزگار و دوستان و همسالان، در تقویت یا تضعیف روحیه مسؤولیت پذیری و تکلیف مداری در افراد نقش دارد. خانواده، نخستین و مهم ترین نهادی است که در شکل گیری شخصیت انسان و مسؤولیت پذیری یا مسؤولیت گریزی اثر می گذارد. بر اساس پژوهشها، تجربه سال های نخست زندگی کودک، شخصیت او را شکل می دهد. از آنجا که دوره کودکی و نوجوانی افراد در خانواده سپری می شود، این نهاد در تکلیف مداری یا تکلیف گریزی افراد نقش اساسی دارد. کانون خانواده دارای ویژگی هایی ارزشمند است که به همین دلیل، آن را اثرگذارترین نهاد برای تربیت افراد می دانند. پدری که به مسؤولیت های خود در خانواده آگاه است و به خوبی به آنها عمل می کند، بر تعلیم و تربیت درست فرزندان نظارت دارد و با عمل به وعده های خویش، از راه های مناسب برای تأمین نیازهای مادی و معنوی خانواده میکوشد و از زیر بار تکالیف خود شانه خالی نمی کند، زمینه مسؤولیت پذیری و تکلیف مداری فرزندانش را فراهم می کند. مادری که با دلسوزی و محبت های بی دریغ خود کانون خانواده را به محیطی گرم و صمیمی، بدل و با پاکی و راستی زندگی می کند و به کودکان خویش احترام می گزارد و آنان را در مسؤولیت های خانه، شریک و به دیگر وظیفههای شرعی و اخلاقی خود به خوبی عمل می کند، باید انتظار داشتن فرزندانی مسؤولیت پذیر را نیز داشته باشد. در چنین خانواده هایی، پدر و مادر با گفتار، رفتار و کردار مناسب، مسؤولیت پذیری و تکلیف مداری را به فرزندان خود می آموزند. همچنانکه عکس این مطلب هم صادق است و ممکن است خانوادهها با تربیت نادرست و ناقص خویش، زمینههای دینگریزی و فرار از تکلیف را فراهم کنند. روایتى از رسول اکرم(ص) نقل شده است: «کل مولود یولد على الفطره، فأبواه یهودانه، أو ینصرانه، أو یمجسانه؛ هر مولودی بر فطرت اسلام متولد میشود، پس از آن پدر و مادرش او را یهودی، نصرانی یا مجوسی میگردانند»(بحارالأنوار،ج58 ،ص187) گروه همسالان معاشرت با دوستان و همسالان، در شکل گیری شخصیت افراد، اثر فراوان دارد. این اثرگذاری در دوره نوجوانی و جوانی بسیار است. در این دوره، افراد به همسانسازی رفتار خود با دوستان و همسالانشان گرایش بسیاری دارند. معاشرت آنان هر اندازه طولانی و عمیق تر باشد، این اثرگذاری بیشتر خواهد بود. در این دوره، روحیه و ویژگی های دوستان، به آسانی منتقل و شبیه سازی می شود. از این رو، دوستان و همسالان دیندار و متعهد، در دینداری و مسؤولیت پذیری یکدیگر نقشی اساسی دارند؛ همان طور که دوستان و همسالان غیرمتعهد و بی بندوبار، بر یکدیگر اثر می گذارند. بر این اساس، باید پدران و مادران، دوستان فرزندانشان را خوب بشناسند و زمینه دوستی آنان را با افراد شایسته و مسؤولیت پذیر فراهم کنند. ناگفته نماند اثرپذیری از همسالان در کودکان نیز وجود دارد، ولی از آنجا که عمق و زمان دوستی آنان کوتاه است، ضعیف تر خواهد بود. به هر حال، پدران و مادران، نباید از دوستان و همسالان فرزندان خویش غافل باشند. مدرسه و دانشگاه پس از خانواده، مرکزهای آموزشی و تربیتی چون مدرسه و دانشگاه، در تکلیف مداری یا تکلیف گریزی افراد، نقش فراوانی دارند. از آنجا که در فرآیند شکل گیری شخصیت کودکان، نوجوانان و جوانان، الگوهای رفتاری بیشترین نقش را دارند، رفتار و کردار گردانندگان آموزشی و اداری این مرکزها، بر شکل گیری شخصیت دانشآموختگان اثر فراوانی میگذارد. البته این اثرپذیری در دوره کودکی و نوجوانی بیشتر است؛ زیرا شخصیت آنان به طور کامل شکل نگرفته است. این مرکزها، جدا از آموزش ها، به طور غیرمستقیم نیز روی دانش آموزان و دانشجویان اثر میگذارند. یادگیری های غیر مستقیم، پایدار و اثرگذارتر است و بر رفتار و کردار اشخاص تأثیر فراوانی دارد. وقتی نظامی منطقی و کارآمد بر فعالیت های آموزشی و اداری یک نهاد آموزشی حاکم باشد و دست اندرکاران آن با مسائل بهطور مسؤولانه برخورد کنند، این رفتار، خواسته و ناخواسته، بر روحیه و باورهای دانش آموختگان اثر می گذارد و آنان را با مسؤولیتپذیری و داشتن رفتار منطقی آشنا میسازد. مدرسهها و دانشگاه هایی که گردانندگان اداری و آموزشی آنها به انجام واجبات و ترک محرّمات الهی پایبندند، به دانش آموختگانشان، درس دینداری و تکلیف مداری می دهند. بدین ترتیب، مدرسهها و دانشگاه ها و دیگر مرکزهای آموزشی و تربیتی، با بهره گیری از گردانندگان دیندار، متعهد و ماهر و با داشتن برنامه هایی کارآمد، میتوانند بر مسؤولیت پذیری دانش آموختگان خود اثر بگذارند و آنان را افرادی تکلیف پذیر و متعهد بار آورند. رسانهها امروزه رسانه ها، به ویژه رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری، در فرهنگسازی نقش مهمی دارند. دسترسی آسان به رسانه ها، تنوع بسیار برنامه ها و جذابیت آنها سبب شده است بسیاری از این رسانهها بهرهمند شوند. رسانهها، زمینه انتقال فرهنگ های گوناگون را فراهم میسازند و به یکی از کارآمدترین ابزار فرهنگ سازی بدل شدهاند. از اینرو، رسانه ها می توانند به خوبی باورهای دینی و روحیه مسؤولیت پذیری را در جامعه تقویت کنند و زمینه درونی شدن تکلیف مداری را فراهم سازند. گاهی اثر یک فیلم و یا یک سریال در عمق بخشیدن به روحیه تکلیفمحوری بسیار بیشتر از هزاران ساعت سخنرانی است. نقش رهبر و نهادهای حکومتی نهادهای حکومتی با در اختیار داشتن ابزارهای فرهنگی و آموزشی، در تربیت افراد و مسؤولیت پذیری آنان نقش تعیینکنندهای دارند. در این زمینه، برنامه ها و عملکرد رهبران و کارگزاران این نهادها و سیاستها و برنامه های آنها اهمیت دارد؛ زیرا ورای شکل و نوع حکومت ها، امکانات و منابع قدرت در اختیار حکومت هاست و در مسیر هدف آنها به کار گرفته می شود. از این رو، رفتار حکومت ها در تعیین فرهنگ و راه و روش زندگی مردم اثر فراوانی بر جا می گذارد و هدفهای آموزشی و تربیتی آنها را ترسیم می کند. سخن معروف «الناسُ عَلی دِیْنِ مُلُوْکِهِم»، نشاندهنده مسؤولیت سنگین حکومت های دینی در باب تعلیم و تربیت درست افراد جامعه است. رهبران و کارگزاران حکومت ها با تبیین هدفهای دینی و عملکرد خوب خود بر تقویت باورهای دینی مردم میتوانند اثر زیادی بگذارند و زمینه های درونی شدن تکلیف مداری را فراهم سازند. چنین حکومت هایی، اگر به راستی داعیه الهی دارند، باید از قدرت و اختیارهای خود، تنها در جهت هدفهای نهایی پیامبران و اوصیای الهی بهره گیرند که اعتلای کلمه توحید، رشد باورهای دینی، اجرای احکام الهی، اجرای عدالت اجتماعی و نزدیکی جامعه به معرفت و عبادت الهی است. حضرت علی(ع)، درباره پذیرش حکومت می فرماید: اَللّهُمَ اِنَّکَ تَعلَمُ اَنَّه لَم یَکُنِ اَلّذی کان مِنّا مُنافَسَه فی سُلطانٍ وَلا التِماسَ شئٍ مِنْ فُضولِ الحُطامِ وَلکن لِنَرُدَّ المَعالِمَ مِن دینِکَ وَ نُظهِرِ الاِصلاحَ فی بِلادِکَ فَیأمَنَ المَظلُومونَ مِن عِبادِک وَ تُقامَ المُعَطَّلَه مِن حُدودِک.(نهجالبلاغه، خ131،ص406) خدایا! تو میدانی که آنچه ما انجام دادیم، نه بهخاطر رغبت در قدرت بود و نه به دلیل رسیدن به چیزی از بهره ناچیز دنیا، بلکه برای این بود که نشانه های دین تو را بازگردانیم و اصلاح را در سرزمین های تو آشکار سازیم تا بندگان ستم دیده ات در امنیت قرار گیرند و حدود اجرا نشده ات به اجرا درآید. بنابراین، رهبران و کارگزاران حکومت های دینی می توانند با الهام از این آموزهها، در مسؤولیتپذیری و تکلیف مداری افراد نقش ارزشمندی داشته باشند. امام خمینی نیز به عنوان رهبر ایران توانست مردم را به خوبی، تربیت و تکلیف مداری را در وجود بسیاری از آنان درونی کند. ایشان با برنامه های الهی و عملکرد خالصانهاش توانست زمینه اجرای بسیاری از احکام اسلام را در جامعه فراهم سازد. پرهیز از اختلاف و اتحاد کلمه، مبارزه با ستم و فساد، پاسداری از ارزشهای دینی و عمل به تکلیف از سیاستهای راهبردی ایشان بود. ایشان در این زمینه میگوید: «همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه ایم، نه مأمور به نتیجه». امام بیش از دیگران، به این سخن باور داشت و بسیاری از دینمداران به این اندیشه ایمان آوردند و در مسیر مسؤولیت پذیری و تکلیف مداری گام برداشتند. این حرکت به خوبی میزان اثرگذاری برنامه ها و عملکرد رهبران و کارگزاران نظام های دینی را در تقویت باورهای مردم و نهادینهسازی تکلیف مداری در جامعه، نشان میدهد و آن را به عنوان الگویی روشن، فراروی دیگران مینهد. موانع جامعه پذیر کردن تکلیفمحوری همچنان که عوامل زیادی در جامعه پذیر کردن افراد جامعه نسبت به تکلیف محوری اثر دارد موانعی نیز در راه نهادینه شدن این اصل وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود: تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمن در تعریف پدیده «تهاجم فرهنگی» دیدگاه مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، قابل توجه است. از نظر ایشان در «تهاجم فرهنگی» یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی، برای رسیدن به مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیان های فرهنگی آن ملت هجوم می برد. در این هجوم، باورهای تازه ای را به زور و به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد کشور می کنند (سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1373، ص3). امروزه با توجه به رشد فکری و آگاهی عمومی ملت های جهان، نفوذ و سلطه و به دست آوردن مستعمرات از راه لشکرکشی های نظامی، به آسانی امکان پذیر نیست و در صورت اجرا هزینه های زیادی را بر مهاجمان تحمیل می کند؛ به همین سبب، بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر داده اند. این کشورها معمولاً اجرای مقاصد خود را با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، ترویج زبان، انجمن های خیریه، ترویج بهداشت، سوادآموزی و به عبارت دیگر، به نام سیاست های فرهنگی و فرهنگ پذیری انجام می دهند. هرچند نمی توان این عناوین را از نظر نوع دوستی و انسانیت مورد تردید قرار داد، ولی تاریخچه این روابط و خدمات نشان داده است که این برنامه ریزی های دقیق، در جهت رشد و بالندگی فرهنگ این کشورها نبوده بلکه زمینه اسارت کامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان را فراهم ساخته است. (روح الامینی،1372،ص101) بدین ترتیب، استعمارگران اکنون به این نتیجه رسیده اند که بهترین راه نفوذ در سایر کشورها، نفوذ در فرهنگ آنان و استحاله درونی آن است. آنان می خواهند ارزش های مورد پسند خود را ارزش های مترقی جلوه دهند و جایگزین معیارهای بومی و فطری ملت ها سازند و از این طریق، بدون هیچ دغدغه ای به آینده منافع خویش در این کشورها مطمئن باشند. این عمل (جایگزینی فرهنگ بیگانه با فرهنگ خودی) به شکلی هوشیارانه که بتواند یک ملت و جامعه را از فرهنگ خود بیگانه، و مطیع غرایز بیگانگان کند، عمدتا «تهاجم فرهنگی» محسوب می شود. واضح است که با جایگزین شدن اصول فرهنگی غربی به جای اصول فرهنگ اسلامی جایی برای مفاهیمی مثل تکلیف مداری باقی نمیماند. ارائه الگوها و معیارهای فرهنگ غرب از دیگر شیوه های عملی دشمن در جهت نابودی فرهنگ ملّی و اسلامی کشور ما، ارائه معیارهای ارزشی فرهنگ غرب و القای آن بر افراد جامعه است: رفاه مادی، بهره جویی و لذت بردن بی حد و لجامگسیخته در زندگی و سرانجام، زندگی در چهارچوب حیات مادی و حیوانی به دور از معنویات و اخلاق و انسانیت. تمام تلاشهای آنان پیرامون محور مادی بودن انسان و به عبارتی، بسیج همه امکانات در مسیر لذت بیشتر، سیر میکند. از این رو، انسان با معنویت و باتقوا را چنانچه از سرمایه های مادی بی بهره باشد، انسانی مرتجع و غیرمتمدّن میدانند ولی انسان بیبندوبار، رفاه طلب، سودجو، ثروت اندوز، چپاولگر، بی دین و لامذهب را متمدّن، متشخص و هماهنگ با زندگی مدرن امروزی معرفی میکنند. اصولا کارکرد اساسی و وظیفه اصلی استعمار فکری این است که افراد و ملت های زیر سلطه شخصیت اصلی خویش را از دست داده و به صورت جزئی از کشور استعمارگر درآیند، آن هم جزئی که اصول تفکر و فرهنگ اصیل استعمارگر را به صورت بهترین ارمغان و یا حتی به شکل وحی منزل آسمانی پذیرا شده و آن را معلم مطلق فرهنگ، دانش، اخلاق و همه چیز خود بداند. بر همین اساس است که استعمار با ارائه الگوهایی برای افراد جوامع، در جهت وابستگی فرهنگی آنان میکوشد و فرهنگ خود را به گونهای القا میکند که ملل استعمارشده فرهنگ اصیل خویش را رها کرده و مجذوب فرهنگ او شوند. گسترش فساد، ابتذال و گرایش به تمایلات و هواهای نفسانی نقطه مقابل تکلیفمحوری، پیروی از هواهای نفسانی یا اباحیگری است؛ یعنی انسان به جای آنکه در انجام کارها در مواقع مختلف زندگی به دنبال شناخت وظیفه و سپس انجام تکلیف خود باشد، آنچه را با خواستههای نفسانیاش نزدیک است انجام میدهد. انسان به طور طبیعی به دنیاطلبی و راحتطلبی بیشتر علاقه دارد تا حرکت به سوی خدا. این یک امر غریزی است. خوردن و خوابیدن برای انسان، راحت تر از این است که کارهای سخت انجام دهد. میل طبیعی به مادی گری و دنیاطلبی در انسان وجود دارد و هر جامعهای که در این جهت زمینه بیشتری داشته باشد، مردمش به آن سمت بیشتر کشیده خواهند شد. بنابراین، دنیاطلبی ریشه در طبیعت انسان دارد. به همین سبب است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان: اتباع الهوى وطول الامل، فاما اتباع الهوى فیصد عن الحق و اما طول الامل فینسى الاخره »(نهج البلاغه، خطبه 42) «ترسناک ترین چیزى که بر شما بیم دارم، دو چیز است: پیروى هواى نفس و درازى آرزو. اما پیروى هواى نفس، آدمى را از حق، باز مى دارد و اما درازى آرزو، آخرت را به فراموشى مى سپارد.» برانگیختن تمایلات غریزی، سیاستی است که در طول تاریخ توسط دولتهای استعماری در مورد کشورهای اسلامی پیاده میشده است و پیامدهای منفی بسیاری را به دنبال دارد که از جمله آن، از بین رفتن روحیه تکلیفمحوری در بین مردم جامعه است؛ زیرا وقتی بی بندو باری و فساد اخلاقی در جامعه گسترش پیدا کند، تمام هدف انسان رسیدن به امیال شهوانی خود میشود و صحبت از عمل به تکلیف بی معنا خواهد بود. همفر، جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی در سال 1180م، در خاطرات خود راه های نابودسازی عوامل نیرومند مسلمانان را چنین برمی شمرد: ترویج شراب خواری، قمار، فساد، شهوترانی، و ترغیب به زیرپا نهادن دستورات اسلام. مقام معظّم رهبری در این خصوص میفرماید: دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط فساد و فحشا سعی میکند جوان های ما را از دست ما بگیرد. کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن میکند تنها یک تهاجم فرهنگی نیست، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است. امروز دشمن دارد این کار را با ما میکند.( در دیدار با فرماندهان نیروى مقاومت بسیج، 22 تیر 1377) بنابراین گرایش به تمایلات و پیروی از هواهای نفسانی باعث دور شدن از تعالیم دین و از جمله تکلیف محور بودن انسان در امور زندگی میشود. دنیازدگى، ثروت طلبى و رفاه طلبى این از دیگر گرایش هایى است که انسان را به دین گریزى و دوری از عمل به تکلیف مى کشاند. مرورى کوتاه بر برخى آیات قرآن حاکى از آن است که قوم نوح، فرعونیان و حتى مشرکان حجاز به دلیل وجود روحیه دنیازدگى، ثروت طلبى و رفاه طلبى در برابر انبیا علیهم السلام صف آرایى کردند و از دستورات الهى سرپیچى نمودند.امروزه نیز این عامل بیشتر مصداق دارد. «بدون شک، خداجویى و دین خواهى در فطرت انسان جاى دارد ولى مى بینیم بیشتر مردم چه در گذشته و چه در حال کمتر به سراغ دین و ارزش هاى معنوى روى مى آوردند، علّت این دین گریزى این است که با التزام به دین باید بسیارى از لذّت ها و کامجویى ها را کنار بگذارند و تحت تکلیف زندگى کنند. این جاست که شیطان به سراغ آنها مى رود و این کارها را در نظر آنان مى آراید و آنها به دام شیطان گرفتار مى شوند و دین را کنار مى گذارند و به سراغ کامجویى هاى خود مى روند و بدین گونه میان آنان و شیطان دوستى برقرار مى شود.» وجود شبهات دینی در بین جوانان و عدم پاسخ صحیح به آنها یکی از موارد ضروری، شناخت دردها و دغدغه های فکری نسل جوان است. باید دانست که این دردها همیشه نشانه بیماری نیست، بلکه نشانه بیداری نیز هست. پس از شناسایی دردها باید به درمان آنها پرداخت و در هنگام درمان باید برخورد مناسب و منطقی داشت؛ زیرا عدم برخورد منطقی و درست، نسل جوان را به انحرافات گوناگون از جمله انحرافات فکری میکشاند و ممکن است آنها را به دامن مکاتب و اندیشه های الحادی سوق دهد. رواج شبهاتی مانند این که بشر امروز دنبال حق خود است و دوران تکلیف تمام شده است! یا اسلام دین سهله و سمحه است، انسان مجبور و غیر مسؤول است و... که ناشی از نگاه یکجانبه و گزینشی به تعالیم دین و نادیده گرفتن بخش دیگری از واقعیت است باعث میشود انسان به لحاظ معرفتی، تکلیفمداربودن در زندگی را قبول نداشته باشد؛ و حال آنکه در پیوندهای اجتماعی سالم، هر تکلیفی به همراه خود اختیارهایی را به دنبال دارد و تکلیف مداری روی دیگر حقمداری است. و یا ترویج تساهل و تسامح که در برابر اندیشه تکلیف مداری قرار دارد، نخست در حوزه عقیدتی مطرح شد و خواستار آزادی افراد در گزینش و ابراز عقیده بود، ولی رفته رفته حوزه های سیاسی و سپس اخلاقی و فرهنگی را نیز تحت تأثیر قرار داد. انسانمحوری(اومانیسم) و آزادی(لیبرالیسم) دو مبنای اساسی اندیشه تساهل و تسامح است که پیوند تنگاتنگی با یکدیگر دارند. در این دیدگاه، انسان، موجودی مستقل و بی نیاز از هدایت های الهی است؛ بدین گونه که حل دشواریهای انسان را بیش از آنکه در حوزه ایمان به خداوند و هدایت های الهی جستوجو کند، آن را از رهگذر خرد آدمی می جوید. او در شناخت خوشبختی واقعی خود و راه رسیدن به آن خودکفاست. از این رو، از هرگونه تکلیف و الزام، آزاد است. در این اندیشه، لذتهای جسمانی، هدف نهایی فعالیت های بشری است و جایی برای حمایت از ارزش های انسانی وجود ندارد. در واقع اینگونه شبهات به ترویج افکار مکتب سکولاریسم میپردازد و مانعی ذهنی و معرفتی در نهادینه شدن تکلیف محوری در جامعه است. ضعف معرفتی و برداشتهای نادرست از معارف دینی در دوره جوانی، گرایش جوانان به «فلسفه زندگی»، آنان را به سوی مسائل اخلاقی، سیاسی و مذهبی سوق میدهد. جوانان تلاش میکنند هویت مذهبی خود را شکل دهند، اما به دلایل گوناگون ممکن است در فرایند هویتیابی مذهبی با بحران مذهبی مواجه شوند و نتوانند این هویت را خوب تشخیص دهند؛ در نتیجه، دچار سردرگمی و در نهایت، حالت بیرغبتی و گریز از دین شوند. یکی از علل این بحران، ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است که به او ارائه میشود. جوان به دلیل توانمندیهای ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را برنمیتابد. او باورهای دینی را که از دوران کودکی به صورت تقلیدی به او القا شده، کنار میزند و میخواهد دینی را بپذیرد که با سطح تفکرش متناسب باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه میشود برایش قانع کننده نیست. از سوی دیگر، جوان میخواهد همه آموزه های دینی را با عقل خود بسنجد. او تصور میکند اگر آموزههای دینی در قالبهای فکری او بگنجد صحیح است، وگرنه درست نیست و باید کنار گذاشته شود. این عوامل موجب میشود هویت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و دچار بحران شناختی نسبت به این آموزهها شود و راه نجات از این بحران را گریز از دین بداند! بسیاری از اوقات، دین مساوی با معنویتْ لحاظ شده و در حد یک نیاز معنوی صرف بدان نگریسته میشود. سپس چنین نتیجه گیری میگردد که نیاز به معنویت، فقط ویژه مواقع سختی و بحران های شدید است و دین، نقش اساسی در زندگی روزمرّه انسان ندارد. این دیدگاه ساده انگارانه و کاهش گرایانه نسبت به معارف دینی، به تدریج باعث حذف دین از زندگی انسان میشود. جوانی که در جستوجوی فلسفه زندگی است، اگر احساس کند دین در معنادهی و جهت بخشی به زندگی او تأثیر مثبتی ندارد به تدریج آن را کنار میگذارد و چه بسا آن را امری زاید تلقی کند. در این فضای فکری است که محور بودن تکلیف و عمل به وظیفه، در تفکر فرد جایی ندارد. محمدرضا انواری: دانش آموخته مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و کارشناسی ارشد تبلیغ و ارتباطات فرهنگی دانشگاه باقرالعلوم ماهنامه فرهنگ پویا-28 انتهای متن/
94/07/20 - 04:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
صفحات پیشنهادی
چگونه از هالیوود برای نفوذ فرهنگی استفاده می کنند؟
شهیدخبر شهیدنیوز هالیوود این ابر قدرت فرهنگی در دنیای جنگ نرم با زرق و برق های پر طمطراق استفاده از زیبایی چهره هنرپیشه ها و ترسیم از یک دنیای غیر واقعی الهه افراخته در عصر کنونی هر کس حرفی برای گفتن داشته باشد و یا این که به دنبال القای مکتب خاص یا ترویج سبک و سیاقی از ینخستین همایش ملی فرهنگ و گردشگری مذهبی با محوریت اردهال
نقاره کوبی چاووش خوانی پخش فیلم مستند قالیشویان و نخل گردانی سقا خوانی و رونمایی از لوح ثبت آئین تشرف به مسلک سقایی ومعرفی آئین های مذهبی منطقه از دیگربرنامه های همایش در روز ۲۳ است که در مجتمع گردشگری خورشید اردهال برگزار می شود کاشان نیوز رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستبا محوریت اردهال صورت میگیرد برگزاری همایش ملی فرهنگ و گردشگری مذهبی در کاشان
با محوریت اردهال صورت میگیردبرگزاری همایش ملی فرهنگ و گردشگری مذهبی در کاشانرئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کاشان از برگزاری همایش ملی فرهنگ و گردشگری مذهبی با محوریت اردهال کاشان در مشهد اردهال خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از کاشان به نقل از روابطعمومی اداره ممدیرکل کتابخانههای عمومی استان اردبیل: سوق دادن کودکان به سمت مطالعه در آینده فرهنگی کشور نقش محوری دارد
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان اردبیل سوق دادن کودکان به سمت مطالعه در آینده فرهنگی کشور نقش محوری داردمدیرکل کتابخانههای عمومی استان اردبیل گفت سوق دادن کودکان و نوجوانان به سمت مطالعه و کتابخوانی در آینده فرهنگی کشور عنصر محوری و اساسی است به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیلنخستین همایش ملی فرهنگ و گردشگری مذهبی با محوریت اردهال کاشان برگزار می شود
کاشان ـ خبرنگار اطلاعات رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کاشان از برگزاری همایش ملی فرهنگ و گردشگری مذهبی با محوریت اردهال کاشان در مشهد اردهال خبرداد محسن جاوری با بیان این خبر گفت این همایش با حضور تورگردانان و راهنمایان گردشگری استان های کشور با همکاری اداره کلتعیین تکلیف پیوست فرهنگی 15 پروژه مهم مشهد تا پایان سال
عبدالهی- 15 پروژه مهم شهر مشهد ملزم به اخذ پیوست فرهنگی شده که این پیوست ها در دست بررسی ستاد راهبری است و تا پایان سال تعیین تکلیف خواهد شد این خبر را دبیر ستاد راهبری پیوست فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد به خراسان اعلام کرد و گفت با توجه به ضرورت تدوین پیوست فرهنگی برای پروژه هاقالیباف: نقش محوری مساجد در امور فرهنگی احیا شود
قالیباف نقش محوری مساجد در امور فرهنگی احیا شود تبریز – ایرنا - شهردار تهران گفت مساجد سنگر اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند و نقش محوری آن در امور فرهنگی باید احیا شود محمد باقر قالیباف روز چهارشنبه در مراسم افتتاح مصلی ورزقان که به همت شهرداری تهران در این شهرستان زلزلهاستاندار یزد: چهره های علمی و ادبی پیونددهنده فرهنگ ها و جوامع هستند
استاندار یزد چهره های علمی و ادبی پیونددهنده فرهنگ ها و جوامع هستند یزد - ایرنا - استاندار و رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان یزد گفت چهره های علمی و ادبی پیوند دهنده فرهنگ ها و اتحاد هستند و همه جوامع را به این مسیر هدایت می کنند به گزارش ایرنا سیدمحمد میرمحمدی در آیینایلام آماده استقبال از زائران اربعین حسینی/ فرهنگ ایثار و شهادت فرهنگ پویا و بالنده تبدیل شود
خبرگزاری شبستان نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه ایلام گفت استان ایلام با همدلی و هم زبانی مردم و مسئولان استان آماده استقبال و حضور زائران حسینی در راستای شرکت در راهپیمایی بزرگ اربعین است به گزارش خبرگزاری شبستان از ایلام آیت الله محمد نقی لطفی امام جمعه ایلام صبح امگشایش نمایشگاه فرهنگی و هنری برای کودکان
همزمان با آغاز هفته ملی کودک انجام شد گشایش نمایشگاه فرهنگی و هنری برای کودکان تهران - ایرنا - همزمان با آغاز جشن های هفته ملی و روز جهانی کودک درهای نمایشگاه فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر روی نونهالان و کودکان گشوده شد به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار حوزه آ-
گوناگون
پربازدیدترینها