واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: قاسم فتحی- طبیعتا والدینِ نگران و آن هایی که حداقل به فکر ایجاد عادات آموزشی و فکری برای کودکانشان هستند، اولین کاری که برای ایجاد «عادت به کتاب خواندن» برای فرزندشان انجام می دهند، جست وجوکردن در اینترنت و پیداکردن راه حل هایی برای یافتن روشی خلاقانه است. از طرف دیگر برخی والدین هم مدام معلمان و مربیان و استادان را سرزنش می کنند که چرا بچه هایمان را به خواندن کتاب ترغیب نکرده و اساسا تمام و کمال وظایف ایجاد چنین انگیزه ای را به طور کامل از روی دوش خود برمی دارند. اما هیچ کس نیست که سؤال کند آیا در خانه هرکدام از ما چیزی به نام «قفسه کتاب» وجود خارجی دارد؟ آیا جایگاهی یا حتی میز و صندلی کوچکی را برای کتاب خواندن در خانه در نظر گرفته ایم؟ اگر خودتان حتی حاضر نیستید اسباب این عادات را فراهم کنید چگونه انتظار ایجاد نگرش کتابخوانی در فرزندانتان را دارید؟ این نگاه «بزن دَر رویی» حالا بیشتر از هر وقت دیگری یقه فرهنگ را گرفته و انگار سفره فرهنگ و فرهنگ آموزی چیزی است که دیگران مسئول مهیایش هستند. ۱۶مهر روز جهانی کودک بود. کودکی که محبوس در انواع اقسام به اصطلاح لذات سرگرم کننده است که گاهی پدر و مادر برای خلاص کردن خود برچسب آموزشی و پرورشی هم بر آن می چسبانند! اما به واقع عادت به کتاب خواندن از کجا می آید و چگونه می توان آن را به صورت روش مند در کودکان ایجاد کرد؟ والدین به شدت تغییر کرده اند مبحث تغییر ذائقه کودکان امروز با کودکان نسل های گذشته تقریبا به جمله ای کلیشه ای و دمُده تبدیل شده است. این جمله به نوعی بیشتر از اینکه از دل تحلیل عمیق و درست روانشناسانه و جامعه شناسانه بیرون آماده باشد، به نگرشی ساده انگارنه می ماند که قصد دارد تغییرات امروز را به سهل و ممتنع ترین شکل ممکن تفسیر کند. هانیه سلامی از مربیان باسابقه در حوزه کودکان است. او حالا با تجربه تدریس در دو نهاد آموزشی کشور یعنی آموزش وپرورش و کانون پرورش فکری می تواند تا حدود زیادی از تجربه های شخصی خودش در تحوالات پیش آماده در این حوزه سخن بگوید. سلامی درباره واقعیت تغییر ذائقه کودکان امروز می گوید: «من فکر نمی کنم این طور باشد. اتفاقا ذائقه کودکان اصلا تغییری نکرده است بلکه این والدین هستند که به شدت تغییر کرده اند. من در حال حاضر از همان روشی استفاده می کنم که هفت سال پیش برای کار با بچه ها استفاده می کردم. ببینید! وقتی بچه اساسا کتاب نبیند یا بازی نکند یا در مواجهه با این ها نباشد، طبیعتا می رود سمت بازی های الکترونیکی. همه بچه ها در همه نسل ها نقاشی کردن را دوست دارند، بازی کردن و کاردستی درست کردن را دوست دارند. ذائقه بچه ها همین است. همیشه هم همین بوده اما باید ببینیم پدر و مادر چقدر آن ها را در معرض چنین فعالیت هایی قرار می دهند. در واقع می خواهم بگویم مقصر اصلی آن هایند نه بچه ها.» هیچ جذابیتی وجود ندارد سلامی در ادامه به نبود جذابیت کافی برای ایجاد عادت به کتاب خواندن در کودکان اشاره می کند و معتقد است کتابخانه ها به ندرت کتاب های به روز را در اختیار بچه ها قرار می دهند: « من واقعا به آموزش و پرورش انتقاد جدی دارم و اساسا زمین تا آسمان با کاری که ما در کانون پرورش فکری کودکانان و نوجوانان انجام می دهیم، متفاوت است. من در مدرسه ای تدریس می کردم که اتفاقا در منطقه ای برخوردار قرار داشت. کتابخانه همین مدرسه را باید می دیدید. به شدت قدیمی و کهنه. شما انتظار دارید بچه ها از این کتابخانه استفاده هم بکنند؟ مسلما نه. او درباره واکنش های متناقض برخی از مدیرانی که با بچه ها فعالیت می کنند، می گوید: من بعد از اینکه این کتابخانه را دیدم رفتم با مدیر حرف زدم برای تجهیز کتابخانه پیشنهادهایی دادم ولی او به بدترین شکل ممکن با من رفتار کرد. اصلا انتظار چنین رفتاری را از او نداشتم. علاوه بر این مسئله کهنگی و به روزنشدن کتاب ها را من حتی همین حالا در برخی از مساجد هم می بینم. از طرف دیگر به نظر من یکی از جذابیت های کانون حداقل در این است که کتاب هایش به روز است و بچه ها به راحتی انتخاب می کنند. متاسفانه این را هم باید بگویم که معلم ها به ندرت کتاب می خوانند. ثبت نام بچه ها در کلاس های رقص و باله! سلامی تاکید می کند که اگر بچه ها کتاب ببینند قطعا به کتاب خواندن ترغیب می شوند ولی وقتی جایگاهی برای کتاب در خانه وجود ندارد چگونه باید این انگیزه را ایجاد کرد: «من اعتقاد دارم اگر والدین با بچه ها «یه قُل دو قُل» هم بازی کنند بچه دست از بازی با تبلت و موبایل دست می کشد. شک نکنید. اما آن ها حتی از بازی کردن با بچه ها هم دریغ می کنند و وقت کافی را نمی گذارند. شما نگاه کنید بعضی والدین از روی چشم وهم چشمی می روند بچه هایشان را در کلاس های رقص و باله ثبت نام می کنند! از طرف دیگر من شاگردی داشتم که دایی اش هر هفته یک محفل کتابخوانی دارد و بابت خوب کتاب خواندن به آن ها جایزه می دهد! واقعا این ایجاد انگیزه هم ارتباطی با زندگی کردن توی مناطق برخوردار و غیربرخوردار نیست بلکه مشکل اصلی این است که ما اساسا چیزی را عرضه نمی کنیم که انتظار تقاضا از بچه ها را داشته باشیم. برهماند: نمی دانم از کجایش بگویم! نرگس برهماند شاعر نام آشنای مشهدی هم از نگرش موجود در رابطه با کتابخوانی و تمایل به کتاب خواندن در بین کودکان انتقاد می کند و می گوید: این بحث آنقدر گسترده و پچیده است که آدم نمی داند باید از کجا شروع کند. چرا که واقعا باید بگویم ادبیات کودک متولی خاصی ندارد همه دارند کار می کنند اما نکته اصلی اینجاست وقتی بچه توی خانه نمی بیند که پدر و مادرش کتاب دست گرفتند چطور می شود از دیگران توقع ایجاد چنین انگیزه ای را داشت. وی می افزاید: لااقل اگر والدین خودشان نمی توانند فرزندانشان با کتابخانه آشنا کنند (ممکن است تعداد آن ها انگشت شمار باشد) به هر حال از کتابخانه های کانون که تقریبا همه جا پیدا می شوند، استفاده کنند. کودک باید بتواند بعد از مدتی ویژگی یک کتاب خوب و مناسب را تشخیص دهد. این آشنا کردن به نظرم کمترین کاری است که می توانیم در حق کودکانمان انجام دهیم.
یکشنبه ، ۱۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]