واضح آرشیو وب فارسی:همدان پیام: فرهنگی پایان جشنواره بین المللی تئاتر آغاز انعکاس نگاه هایی است که حاصل توجه و ریزبینی کارشناسان مطرح در این حوزه است . امسال همدان شاهد حضور بزرگان نمایش در عرصه ملی و بین المللی بود در این میان افسانه زمانی که برای هنرمندان تئاتر به ویژه فعالان تئاتر کودک و نوجوان، به واسطه سال ها فعالیت مستمر در این عرصه و همچنین خلق آثار ماندگاری همچون؛ نمایش های "دختران باغ های قالی"، "حسن کچل"، "سر بچه خوک" و... نامی آشناست، با کار مشترکی از استرالیا در جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان میهمان همدانی ها بود. در گفت وگویی با این هنرمند تئاتر نظرات او را درباره مباحث مهمی همچون؛ ذائقه و سلیقه مخاطب کودک و نوجوان و عناصری تأثیرگذار در نمایش برای تربیت و بالا بردن سطح سلیقه مخاطب، مخاطب پروری و... جویا شدیم. آنچه در ادامه می خوانید حاصل بخش هایی از گفت وگوی افسانه زمانی با ما و گزیده ای از گفته هایش با هنرآنلاین است . به نظر می رسد در زمینه تئاتر کودک به خصوص در دو سه دهه گذشته دچار سوء تفاهم هایی هستیم که منجر به شکل گرفتن کلیشه هایی در این حوزه شده، ارزیابی شما در این خصوص چگونه است؟ ما تنها در این زمینه دچار سوء تفاهم نیستیم، بلکه دچار نگاه نادرست و اشتباهیم. فکر می کنید چه مقدار از سوء تفاهم ها در حوزه تئاتر کودک به نبود شناخت کافی از مخاطب کودک، خواه از سوی مسئولان یا هنرمندان تئاتر برمی گردد؟ این نگاه نادرست که اشاره کردم دقیقا به دلیل شناخت نداشتن کافی از مقوله تئاتر کودک و نوجوان امروز جهان که شامل شناخت ادبیات کودک، روانشناسی کودک، شناخت هنر نمایش و مخاطب شناسی است. آنچه امروز از آن رنج می بریم شناخت نداشتن کافی هنرمندان و سیاست گذاران تئاتر کودک و نوجوان از تمام این موارد است. آیا اساساً چیزی به اسم ذائقه کودک در تئاتر وجود دارد، به این معنی که کودکان تنها قادر به درک و برقراری ارتباط با شکل هایی مشخص از تئاتر هستند؟ من فکر می کنم در برخورد با کودکان استفاده از واژه ذائقه درست به نظر نمی رسد. کودکان نیازهایی دارند که در قالب هنر نمایش باید به آنها پاسخ داد. برای پاسخگویی به این نیازها هنرمند می تواند از اشکال مختلف هنر نمایش خلاقانه سود بگیرد. اینکه کودکان عموماً از نمایش های موزیکال یا عروسکی لذت می برند جای تردید نیست اما برای برآوردن نیازهای کودک در قالب اثر هنری نباید محدودیت ایجاد کرد و توانایی درک کودکان را نادیده گرفت. اگر بخواهیم کلیت تئاتر کودک این سال ها را مرور کنیم به نظر می رسد نمایش قصه گوی موزیکال شکل غالب آن است. به این ترتیب آیا بسیاری از کارکردهای دیگر نمایش مثل جنبه های کارگاهی و پرورشی به جز در موارد معدود چون جشنواره ها مورد غفلت واقع نشده است؟ این درست به دلیل شناخت نداشتن کافی هنرمندان این عرصه از دیگر اشکال نمایش کودک و متاسفانه سطحی نگری مسئولان تئاتر کودک و نوجوان است. به نظر می رسد جریانی مشابه با آنچه در تئاتر بزرگسال با عنوان "تئاتر آزاد" می شناسیم اطراف نمایش های کودک و نوجوان شکل گرفته که تنها کارکرد خود را سرگرم کردن و خنداندن مخاطبش می داند. آیا این جریان نوعی سطحی نگری نسبت به مسائل کودکان و نوجوانان را دامن نمی زند؟ شناخت نداشتن صحیح در قبال اینگونه نمایشی سبب شده که هنرمندان این عرصه را به این باور برسانند که ذائقه مخاطب تمایل به این شکل اجرایی دارد در حالی که فراموش کرده ایم ما با روش های درست ذائقه مخاطب را تعریف می کنیم و یا گاهی اجراهای تخصصی کودکان را به افراد ناکاردانی می سپارند که تنها به گیشه و سود بیشتر می اندیشند. حمایت متمرکز نهادهای متولی از تئاتر کودک را تا چه اندازه در غلبه نمایش های صرف سرگرم کننده بر فضای تئاتر کودک مؤثر می دانید؟ آیا این حمایت نکردن ها موجب نشده تا دست اندرکاران تولید تئاتر کودک بیشتر دغدغه های مالی و تأمین هزینه های اجرا را داشته باشند تا کیفیت و خلاقیت هنری؟ به طور قطع حمایت نشدن مالی نهادهای متولی به کیفیت اجراها لطمه زده و هنرمندان را به سوی اجراهای به اصطلاح گیشه پسند سوق داده است اما نظارت نکردن کارشناسانه به مفهوم تخصصی آن لطمات بیشتری به تئاتر کودک زده است. متاسفانه نگاه بسیاری از کارشناسان ارجمندی که امروزه مسئول بررسی متون یا اجراهای نمایش کودکان هستند به دور از معیارهای روز تئاتر کودک و نوجوان جهان است و این خود به تکرار اجراهای صرف سرگرمی دامن زده است. برای اینکه شاهد ارتقای فعالیت های تئاتر در حوزه کودک و نوجوان باشیم، چه مقدار به تولید منابع پژوهشی و تا چه اندازه به تجربه گری و آزمایش های خلاقانه نیاز داریم؟ ما در دنیایی زندگی می کنیم که فاصله نسل ها به سه سال کاهش پیدا کرده است در چنین شرایطی هنرمندان برای حفظ ارتباط با مخاطبان خود باید خلاق و تجربه گر باشند و همواره از دانش روز نمایش آگاه باشند و از سطحی نگری بپرهیزند. انتشار متن های مناسب با گروه کودک و نوجوان را در چه سطحی می بینید و افزایش منابع متنی در این حوزه تا چه حد می تواند بر تنوع و گوناگونی اجراها تأثیر بگذارد؟ متون این گروه سنی دو دسته اند؛ متون ترجمه و متون ایرانی. در زمینه متون ترجمه هر چند ترجمه های خوبی در دسترس نیست اما به لحاظ کیفی شرایط بهتری دارند و درباره متون ایرانی باید گفت متأسفانه به جز انگشت شمار نویسندگانی که از تجربه و دانش کافی بهره مند هستند، اغلب آثار در سطح باقی می مانند. اما در هر حال تولید متون تخصصی کودکان لازمه رشد تئاتر کودک و نوجوان است. فضاهای آکادمیک و دانشگاه ها چقدر در ارتقای کیفی نمایش های کودکان مؤثر هستند و در چه شرایطی می توانند در این زمینه تاثیرگذارتر باشند؟ متأسفانه در حال حاضر در دانشگاه ها رشته تخصصی تئاتر کودک وجود ندارد و واحدهای تخصصی این گرایش نیز برای رشته نمایش بسیار محدود و ناکارآمد است که جای توجه بیشتر سیاست گذاران دانشگاه ها را می طلبد. اگر بخواهیم مسائل و مشکلات تئاتر کودک و نوجوان را خلاصه کنیم آیا در یک کلام حاصل نوعی سهل انگاری و دست کم گرفتن نیست؟ ریشه کم تعدادی هنرمندانی که به صورت متمرکز و پیوسته در این حوزه فعالیت کنند را در چه می دانید؟ سهل انگاری واژه درستی است که این روزها کل جامعه نمایش ما با آن دست به گریبان است اما این سهل انگاری در حوزه تئاتر کودک حساس تر و با اهمیت تر است، زیرا مخاطب شما تاثیرپذیر و موشکاف و حساس است. این سهل انگاری در همه عرصه ها از حمایت مالی گرفته تا نظارت کارشناسانه، نگاه عمیق و متعهد هنرمند و دانش کافی مجریان تئاتر کودک دلیل کم رمقی و نا کارآمدی تئاتر کودک است. و با همه این دلایل ما شاهد کوچ کردن هنرمندان از این عرصه می شویم و تنها نظاره می کنیم.
یکشنبه ، ۱۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همدان پیام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]