تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836849465




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برنده نوبل ادبیات: قلبم همواره با رنج‌دیدگانی است که درباره آن‌ها نوشته‌ام


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: برنده نوبل ادبیات: قلبم همواره با رنج‌دیدگانی است که درباره آن‌ها نوشته‌ام
«سوتلانا الکسیویچ»، نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و مستندنگار اهل «بلاروس» که پنجشنبه به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات شناخته شد بر این باور است که «صرفا یک وقایع‌نگار نیست بلکه قلب او با رنج‌دیدگانی که درباره آن‌ها نوشته، همیشه همراه بوده است.»
آفتاب : سایت آکادمی نوبل پس از اعلام برنده ادبیات سال 2015 که پنجمین روسی‌زبان برنده این جایزه و نویسنده آثاری چون «جنگ چهره زنانه ندارد» و «صداهای چرنوبیل» است، گفت‌وگویی را به صورت تلفنی با «آلکسیویچ» انجام داده است که می‌خوانید:
 
حتما شنیده‌اید که جایزه نوبل ادبیات به شما تعلق گرفته است؟
 
بله، شنیده‌ام؛ هرچند هنوز باور آن برایم دشوار است.
 
مایل هستم درباره واکنش شما بپرسم؛ چه احساسی درباره برنده شدن این جایزه دارید؟ یا این‌که شاید برای پرسیدن چنین سئوالی کمی زود باشد؟
 
البته کمی زود است؛ با وجود این می‌توانم بگویم که هم‌اکنون چه احساسی دارم. آن‌قدر لذت‌بخش است که به سختی می‌توانم آن را پنهان کنم و به همان اندازه هیجان‌زده هم هستم زیرا تحت سایه بزرگان قرار گرفته‌ام:  «سولژنیتسین»، «بونین»،  «پاسترناک» و تمامی روسی‌های برنده نوبل ادبیات. البته «بلاروس» تا کنون چنین جایزه را به خانه نبرده بود. احساس هیجان‌زدگی دارم وقتی به این واقعیت پی می‌برم که نه خستگی و نه ناامیدی دیگر به من اجازه نمی‌دهد که کم‌کاری کنم. زمان طولانی سپری شده و کارهای زیادی انجام شده است و البته چیزهای تازه‌ای در انتظار من هستند.
 
اجازه بدهید درباره شیوه نگارشی شما بپرسیم. ممکن است بگویید، هنگامی که این روش روزنامه‌نگارانه را برای نوشته‌های خود انتخاب می‌کنید، از چه چیزی تاثیر می‌گیرید؟
 
خب! در این دنیای مدرن همه‌ چیز سریع و پرشتاب اتفاق می‌افتد ؛ با سرعتی که نه یک نفر و نه حتی یک فرهنگ به طور کل نمی‌تواند آن را درک کند. متاسفانه شتاب رویدادها بسیار زیاد است. دیگر زمان نداریم تا بنشینیم و درباره آن فکر کنیم؛ آن‌گونه که مثلا «تولستوی» انجام می‌داد یعنی یک دهه فرصت داشت تا ایده‌هایش را عمل درآورد. هر کسی از جمله من تنها می‌تواند تکه‌ای از واقعیت را به چنگ درآورد و درباره آن حدس و گمان داشته باشد.
 
برخی اوقات تنها 10 خط از 100 صفحه متن را می‌نویسم و برخی اوقات یک صفحه. و در آخر با کنار هم قرار دادن آن‌ها در «داستان آواها» (Novel of Voices) سازنده تصویری از زمانه ما می‌شود و به ما می‌گوید که چه اتفاقی افتاده است.
 
از استعاره‌ای جالب استفاده کردید؛ داستان آواها. پرسش بعدی من نیز درباره آن خواهد بود. شما شاهد رنج‌ها و دردهای بسیاری بوده‌اید و رویدادهای غم‌انگیزی را مشاهده کردید که در آثارتان آورده‌اید. آیا این‌ها بر نوع نگاه شما به بشریت تاثیر گذاشته است؟
 
پاسخ به این پرسش ممکن است زمان زیادی را بطلبد اما لازم است بگویم که من به فرهنگی تعلق دارم که به طور مداوم با چنین درجه‌ای از رنج‌ها مواجه بوده است؛ موضوعی که شاید در فرهنگ‌های دیگر غیرقابل درک و تحمل باشد در فرهنگ من وضعیتی و شرایطی معمولی و عادی محسوب می‌شود. ما در دل آن زندگی می‌کنیم و این وضعیت محیط پیرامون ما را شکل می‌دهد. ما تمام مدت در میان قربانیان و دژخیم‌ها زندگی می‌کنیم. در تمامی خانواده‌ها و حتی خانواده خود من چنین وضعیتی وجود دارد. سال 1937 (سقوط هواپیمای مسافربری در آلمان و کشتار تظاهرکنندگان توسط پلیس امریکا)، فاجعه نیروگاه اتمی «چرنوبیل»، جنگ و ...
 
هرکس ممکن است چنین داستان‌هایی را شنیده باشد که هرکدام از آن‌ها نکات زیادی را به ما می‌گویند ... هر خانواده‌ای می‌تواند داستان رنج‌ها را برای شما بازگو کند. و البته منظور من این نیست که زاویه دید من چنین باشد و یا این‌که دوست داشته باشم مردم به چنین چیزهایی فکر کنند. خیر، این زندگی روزمره ماست. شخصی را تصور کنید که از یک آسایشگاه روانی بیرون می‌آید و سپس درباره آن می‌نویسد. آیا به این شخص باید بگوییم: «ببین، چرا درباره این چیزها می‌نویسی؟» مثل «پریمو لوی» (نویسنده ایتالیایی و یهودی و از بازماندگان واقعه‌ای موسوم به هولوکاست در جنگ جهانی دوم) که درباره اردگاه‌های کار اجباری می‌نوشت و نمی‌توانست خود را از آن‌ها جدا بداند؛ یا «وارلام شالاموف» که در چنین اردوگاه‌های زندانی بود و سپس کشته شد؛ او نمی‌توانست درباره چیز دیگری بنویسد.
 
من خودم در شگفت هستم که ما کی هستیم؛ چرا رنج‌های ما نمی‌توانند به آزادی منجر شوند و این‌ها مهمترین پرسش‌های من هستند. چرا بندگی آگاهانه همیشه برتری دارد؟ چرا ما آزادی خود را به منافع مادی می‌فروشیم؟
 
شما برای چه کسانی می‌نویسید؟
 
اگر بتوانم به پرسش‌های خود پاسخ بدهم برایم بسیار ساده خواهد بود که برای همگان بنویسم. به هنگام نوشتن دوست دارم این احساس را داشته باشم که برای نزدیک‌ترین دوستانم سخن می‌گویم. به آن‌ها بگویم که از این زندگی چه چیزی را دریافته‌ام. هیچگاه در نقش قضاوت‌کننده وارد نمی‌شوم. من یک وقایع‌نگار صرف و خونسرد نیستم. قلب من همیشه در میانه آن وقایع بوده است.
 
پرسشی که مرا نگران می‌کند این است که تا چه مدت می‌توانیم در این جاده خوفناک قدم بگذاریم؟ و تا چه اندازه بشریت می‌تواند این‌ها را تحمل کند. به همین دلیل است که تراژدی‌های شاعرانه برای من مهم هستند. وقتی کسی می‌گوید که با خواندن چنین کتاب‌های هراس‌انگیزی احساس بهتری دارد، مهم است؛ این که یک خواننده با خواندن آن اشک‌هایش سرازیر می‌شود، این اشک‌ها تطهیر کننده هستند. باید همه این نکات را در نظر داشته باشیم نه این‌که مردم را با چیزهای ترسناک اشباع کنیم. 


منبع: خبرگزاری کتاب ایران




تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن