واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: سیاه نمایی شهر مشهد توسط فرزانه روستایی و محمد نوری زاد این روزها درحالی با بزرگنمایی و هیاهوی برخی شبکه های بیگانه و رسانه های اجتماعی مواجه است که نه مستند است و نه حتی رنگ و بویی از دلسوزی و صدق و انصاف دارد.اول مهرماه مطلبی با عنوان "به صورت من تف بینداز" توسط فرزانه روستایی منتشر شد که در آن به تبع مطلب محمد نوری زاد که چندی قبل درخصوص ادعای نویسنده ای مجهول الهویه در روزنامه گاردین و وضعیت شهر مشهد براساس یک عکس نامشخص درخواست کرده بود "تف به صورتش بیندازند" ، از همین واژه استفاده کرده بود. یک هفته قبل مهدی برادران به عنوان یک شهروند مشهدی و معاون اسبق برنامه ریزی و توسعه شهرداری مشهد پاسخی در خور شأن به نوری زاد داد ولی در مورد مطلب خانم روستایی آنچه تعجب من را به عنوان یک روزنامه نگار که حداقل 17سال از عمرش را در حوزه فرهنگی رسانه ای مشهد مقدس صرف کرده برانگیخت، بی هویتی آن بود. البته شاید بی هویتی که در این مطلب موج می زند برگرفته از فرهنگ غرب باشد زیرا نگارنده احتمال می دهد" فرزانه روستایی" پس از صرف عمر روزنامه نگاری خود در امور بین الملل و خارج نشینی مسحور غرب شده است. چند نکته در مورد ادعاهای مطرح شده در این نوشته مطرح است که به بخش هایی از آن به دلایلی که خواهم گفت می پردازم: اول: شما که کارشناسی علوم سیاسی را حداقل گذرانده و سال ها در روزنامه های کشور یا قلم زده اید و یا اینکه نوشته های دیگران را مطالعه کرده اید می دانید که چنین ادعایی به سادگی و با یک نوشته در روزنامه ای خارجی آن هم به قلم فرد یا افرادی که هویتشان معلوم نیست و همچنین یک عکس که معلوم نیست در کجا و چگونه گرفته شده نمی توان و نباید (البته از نظر اخلاق حرفه ای اگر دارید) پذیرفت و نمی توان آن را اثبات شده تلقی کرد. دوم: آن چنان در مطلبتان با اطمینان از وجود تن فروشی و... نوشته بودید که در برخی سطور به این فکر می کردم که تجربه مشابهی داشته اید که حالا بعد از چند سال سر از آن زخم کهنه باز شده است! که اگر هم چنین بود فرصت های زیادی پیش از این برای عقده گشایی داشته اید. سوم: من شرمسارم از روی تمام زنان پاک، مردان مسلمان و همچنین مخاطبان مطالب شما در سال های گذشته، همکاران رسانه ای و حتی نویسندگانی که روزی شما مطالبشان را ویرایش کرده و یا در جشنواره هایی که داور بوده اید در مورد آنها نظر داده اید؛ من باز هم می گویم شرمسارم. چهارم: در این مطلب نامعتبر بارها زنان و بانوان محترم سرزمینم را به خودفروشی در دبی، ترکیه، اردبیل و... متهم کرده اید که البته طبق معمول هیچ ادله ای برای آن نیاورده و به گفته ها و شنیده ها در مورد این ادعاها بسنده کرده اید. قطعاً شما می دانید این نوع تحریر مطلب زمانی انجام می شود که در ازای دریافت صله ای له یا علیه فردی یا مکانی مطلب بنویسند. پنجم: نکته قابل توجه برای من و احتمالاً برای برخی افرادی که مطلب شما را مطالعه کرده اند این بود که با وجود اینکه در رشته علوم سیاسی درس خوانده اید از قانون، شرع و... گویا بی اطلاع هستید و براساس همین جهل، آستان قدس را متهم به کم کاری درخصوص معیشت مردم کرده اید؛ هرچند که می دانم خود را به جهالت زده اید ولی جهت یادآوری عرض می کنم طبق آنچه در قانون و شرع آمده مبالغ و عواید آستان قدس رضوی و سایر اماکن متبرکه باید در راستای نیت واقفان و ناذران هزینه شود و آسمان و ریسمان بافتن درخصوص ثروت این نهاد مذهبی نیز در راستای تخریب جایگاه دین اسلام است که البته قطعاً راه به جایی نمی برید. ششم: در این مطلب بی اساس آنچنان از 37سال انقلاب یاد کرده اید که گویا قبل از پیروزی انقلاب هیچ کدام از این موارد در کشور نبوده! بالاخره سن و سال و تجربه شما اقتضا می کند در مورد آن ایام و فسادی که از ناحیه برخی فرنگ رفته ها و درباریان در برخی از شهرها از جمله همان شهر نو که از آن به عنوان شاهد مثال نام برده اید، چیزهایی بدانید و یا حتی به خاطر بیاورید! از طرفی قطعاً و بدون شک در میان 30میلیون نفر که به شهر مشهد سفر می کنند افرادی هم هستند که با مقاصد مختلف وارد این شهر می شوند و ممکن است متاسفانه منکراتی هم صورت گیرد که البته این امر در همه جای جهان وجود داشته و دارد. هفتم: شک ندارم باتوجه به آمارهای ارائه شده زمانی که می خواستید برای نوشتن مطلب دست به قلم ببرید مطالعاتی درخصوص مشهد مقدس انجام داده اید؛ و یقین دارم در بین همه آمارها به آمار شهر رکورد دار حاشیه نشینی کشور، یعنی مشهد نیز رسیده اید ولی نمی دانم چرا از این بخش از آمار و ارقام استفاده نکرده اید! ولی من توضیح می دهم که مشهد با وجود مضجع شریف حضرت رضا(ع) و به دلایل دیگر که در این مجال نمی گنجد نزدیک به یک میلیون حاشیه نشین دارد و شاید بتوان گفت بیش از 50درصد ساکنان این کلان شهر مذهبی غیربومی و از اقوام و حتی مذاهب مختلف هستند! و البته قاطبه شان ولو در شرایطی سخت با شرافت در شهربهشت ساکن شده اند و تعجب می کنم با وجود داشتن این اطلاعات چگونه چنین مطلب بی اساسی را نگاشته و انگشت انهام به سمت مشهدیها نشانه رفته اید! هشتم: در مورد کتاب "شهر نو" هم هیچ مطلبی برای ارائه ندارم زیرا احتمال می دهم این موضوع درصدر علایق و روند زندگی و شأن شما باشد و دخالتی در این امر نمی کنم! و اما اینکه چرا در صدد برآمدم تا پاسخ که نه، بلکه مطالبی هر چند پیش پا افتاده درخصوص ادعاهای بی اساس فرزانه روستایی بنویسم: 1- روزنامه نگاران شاید مانند پزشکان قسم سقراط نخورند ولی در روزنامه نگاری تعهد نانوشته ای وجود دارد که؛ قلم خود را به ثمن بخس نفروشند زیرا که این امر از خودفروشی هم پست تر است و اگر فرزانه روستایی روزنامه نگار نبود قطعاً از طرف من حداقل هیچ مطلبی درخصوص نوشتارش منتشر نمی شد! 2- مشهد مقدس شهر علی ابن موسی الرضا(ع) و ملجأ همه درماندگان، بیچارگان و ارادتمندان به ولایت است و بد نام کردن این شهر با حرف ها و ادعاهای بی پایه و اساس خیانت به دین و مذهب است و من به عنوان یک مسلمان، خود را موظف به دفاع از این حریم در حد خود می دانم. 3- یقین دارم هر فرد آزاده ای این مطلب را قبول می کند که نوشته های بی اساس فرزانه روستایی و نوری زاد بارها و بارها از خودفروشی زنان بدکاره که متاسفانه در همه جای جهان حضور دارند بدتر است زیرا جار زدن یک منکر در همه ادیان تقبیح شده و حتی دیوارهای کاباره های فرنگستان را هم با آجر می سازند نه با شیشه تا درون آن برای عموم پیدا نباشد. و سخن آخر خطاب به فرزانه روستایی، روزنامه نگار باتجربه ولی ... نمی دانم پشت پرده سیاه نمایی های مکرر علیه مشهد مقدس جیست ولی اگر تصور می کنی بتوان براساس یک نوشته غیرمعتبر، یک عکس نامشخص و یا چند ادعای بی مدرک مطلبی علیه دین اسلام و مذهب شیعه و نظام اسلامی نوشته و خیل زنان و مردان شیعه را متهم به یک منکر کبیره کنی و هیچ پاسخی دریافت نکنی سخت در اشتباهی و از این بابت به عنوان یک روزنامه نگار شرمسارم و برای هدایتت در حرم امام رئوف حضرت رضا علیه السلام 2 رکعت نماز می خوانم. ماهان صفایی ثانی- تابناک خراسان رضوی
شنبه ، ۱۸مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]