واضح آرشیو وب فارسی:جویباران: کتاب «نامه های محمد قزوینی به محمدعلی فروغی و عباس اقبال آشتیانی» با مقدمه و موخره احمد مهدوی دامغانی و به کوشش زنده یاد ایرج افشار و نادر مطلبی کاشانی، از سوی انتشارات طهوری انتشار یافت.جویباران ـ به گزارش خبرگزاری مهر ، این کتاب شامل ۱۸ نامه از موحوم علامه محمد قزوینی به ذکاءالملک فروغی و عباس اقبال آشتیانی است که جز یک مورد، همگی برای نخستین بار چاپ و منتشر می شود، به انضمام نامه ای از ذکاء الملک فروغی به محمد قزوینی. نادر مطلبی کاشان درباره این کتاب نوشته است: نامه های مربوط به مرحوم عباس اقبال - که شامل ۹ نامه است - سال ها پیش توسط استاد ایرج افشار در اختیار من قرار گرفت تا در این مجموعه و در کنار دیگر نامه های تازه یاب مرحوم قزوینی منتشر شود که متاسفانه چاپ آنها تاکنون به تعویق افتاد. دکتر احمد مهدوی دامغانی هم در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته، آورده است: «به راستی این نامه ها «غم نامه یا رنج نامه» است و هر خواننده رقیق القلب و نازکدل را که به علم و ادب دلبستگی داشته باشد، سخت متاثر می سازد. این بنده «نامه های قزوینی به فروغی» را «غم نامه» یا «رنج نامه» شمرده ام و من بنده یقین دارد که بسیاری از خوانندگان بااحساسِ فاضل در هنگام خواندن این نامه ها به همین حزن و اندوه و اسفی که این ناچیز به آن مبتلی شد، مبتلی خواهند گشت و چه بسا چون این حقیر اشکشان بر چهره شان بریزد که بخوانند و بدانند که علامه قزوینی با چه گرفتاری و خون جگری زندگی خود و زن و فرزندش را اداره می کرده است و در عین حال آن همه اثر نفیس و شریف ادبی و تاریخی از خود به یادگار گذاشته است.» نامه های این کتاب که اغلب طرح مسائل شخصی و خصوصی مانند گرفتاری های مادی، سختی زندگی در اروپا بعد از جنگ جهانی اول، ازدواج، وضعیت کارهای علمی، تصحیح جهانگشای جوینی، اظهار نظر درباره برخی رجال است، بین سال های ۱۹۱۹/۱۲۹۸ش تا ۱۹۳۷/ ۱۳۱۵ است و گویای دوستی عمیق و صمیمی نویسنده و مخاطبان است. این نامه ها به لحاظ شناخت حالات و روحیات مرحوم قزوینی و طرز کار او حائز اهمیت و توجه بسیار است، مطلبی کاشانی در مقدمه این کتاب نوشته است: برخی از نامه ها محتوای در حکم یک مقاله علمی دقیق هستند. قزوینی به وسواس علمی مشهور است و محتوای هر یک از نامه ها که هیچگاه برای انتشار نوشته نشده بود، این نکته را آشکارتر می سازد. استاد ایرج افشار هم در یادداشت کوتاهی با اشاره به خریداری نامه های علامه قزوینی به عباس اقبال آشتیانی از وارث نوشته است: قطعاً نامه های بسیار دیگری می باید میان دو دانشمند به مکاتبه تحریر شده باشد، ولی همین ۹ نامه نصیب من شد و مابقی می باید به دست دیگران رسیده باشد. محتوای این نامه ها گواه دوستی عمیق و رفاقت صمیمانه و متعهدانه نویسنده و مخاطبان است، اما بخش جالب نوشتار دکتر دامغانی به تکدر خاطر مرحوم قزوینی و فروغی و شکراب شدن رابطه بین آن دو در پایان عمر اختصاص دارد، او در این نوشتار با اشاره به پایبندی عمیق این دو به دوستی دیرینه همدیگر، با استعانت از توضیح حضرت یوسف در قرآن که «شیطان میان من و برادرانم آشوبی افکند و فتنه ای برانگیخت» می نویسد: شیطان ملعون به بنای محبت قزوینی و فروغی آشوب افکند و آن را خلل پذیر کرد. او بدون اینکه به کنه واقعیت این دلخوری پی ببرد، روایت می کند که این کدورت چنان بوده است که علامه قزوینی با همه اذعانش به فضل فروغی در نامه ها، وقتی سیر حکمت در اروپا را به ایشان می دهند، دستش را پس می کشد و به تندی می گوید «فروغی و فضل، فروغی و فضل!» این کتاب در آستانه ۱۶ مهر (زادروز استاد ایرج افشار) منتشر شده است. اصل نامه های این کتاب که جزء اسناد فرزند محمدعلی فروغی بوده است، در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نگهداری می شود. در زیر بخش هایی از نامه های قزوینی به فروغی را می خوانیم: «قربانت گردم... این همه وجوه گزاف که حال قریب پانزده سال می شود که من در اروپا هستم و به واسطه کثرت کار و قلت وسایل مادی راحت، پیر و شکسته شده ام... اسبابی فراهم بیاورید که بنده فورا به ایران برگردم یا بتوانم باز هفت هشت ماهی در پاریس مانده جلد سوم تاریخ جهانگشای جوینی را تمام کنم. این همه وجوه گزاف که دولت برای فرستادن شاگرد به اروپا و آوردن معلمان به ایران خرج می کند آیا ممکن نیست که بنده را هم در عداد یک شاگرد یا یک معلم محسوب کند و یک مددی و مساعده ای از طرف دولت به بنده شود و یک کلاه شرعی هم بر سر آن گذارده و یک عنوانی برای آن تراشیده شود؟» «قربانت گردم... بنده هیچ وقت در خط سیاست نبوده ام چه بنده نه از وکلای ایرانم که به دعوت حضرات به اینجا آمده اند، نه از رجال سیاسی به اصطلاح «مهاجرین» که در این وقایع اخیره (جنگ جهانی) التجا به برلین آورد ه اند. به هیچ وقت اصلا و ابدا، نه سابقا و نه فعلا بنده در خط سیاست نبوده ام و نیستم. در پاریس مشغول کارهایی بود ه ام که می دانی و در اینجا هم مشغول همان کارها هستم و هر روز صبح می روم به کتابخانه دولتی و بعد از ظهر ساعت سه بر می گردم به منزل و با هیچ کس هم تقریبا معاشرتی ندارم.» «قربانت شوم... اما در خصوص ماندن پاریس یا رفتن به ایران اگر بنده را مخیر کنند بین رفتن به ایران، الان یا ماندن مدت قلیلی برای اتمام جلد سوم جهانگشای البته میل قبلی بنده به اتمام این جلد ناقص مانده جهانگشاست چه حیفم می آید که زحمت هفت هشت ساله من به واسطه اخلال یک مدت قلیل دیگر هدر برود ولی با وجود این چندان تقیدی به این مسئله ندارم به این معنی که اگر اسباب رفتن ایران فراهم شد، این کار را اصلا مانع رفتن به ایران قرار نمی دهم.» «از اینکه سرکار به سمت نمایندگی در مجمع ملل معین شده اید، بسیار خوشحال شدم، چه در حقیقت که می تواند بهتر از سرکار دفاع از حقوق ایران نماید؟ و چه خوب شد که باز یکی از این شارلاتان های تازه به دوران رسیده که با کمال گرمی سنگ وطن را به سینه میزنند و در حقیقت دورترین چیزی از مخیله ایشان همان وطن است و نمونه ای از این هیولاهای عجیب (معجون غریب الترکیب مخلوط از صفات متضاد) را که گویا فقط از محصولات دوره مشروطه باشند، به این سمت معین نشدند. الحمدالله صد الحمدالله. ولی از نقطه نظر نفع شخصی از این خبر قدری به قول عوام «دلم تو ریخت» چه میترسم که سرکار قبل از آنکه بنده شرفیابی حاصل کنم، فجاة تشریف ببرید و به واسطه بعد مسافت روابط مخابرات بین ما منقطع گردد و بنده بلاتکلیف و پریشان اوضاع بمانم.» کتاب نامه های قزوینی به فروغ و اقبال در قالب ۱۷۱ صفحه و با قیمت ۲۰ هزار تومان و شمارگان ۱۱۰۰ نسخه از سوی انتشارات طهوری منتشر شده است. 3004
پنجشنبه ، ۱۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جویباران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]