تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):باعلما همنشینی کن تا سعادتمند شوی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814903788




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طلاق بعد از خواستگاری دردسرساز پسر جوان


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: طلاق بعد از خواستگاری دردسرساز پسر جوان
زن میانسال وقتی دید شوهر دومش قرار است با همسر اولش دوباره ازدواج کند، تصمیم به طلاق گرفت.
آفتاب : به گزارش  باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش زوج میانسالی به دادگاه خانواده رفتند و درخواست طلاق دادند.

زن جوان در خصوص علت آن به قاضی گفت: ۴ سال پیش شوهرم را در یک تصادف از دست دادم و تنها شدم. تا اینکه دو سال پیش با شوهر دومم ازدواج کردم. روز اولی که با او آشنا شدم او گفت ۱۵ سالی می شود که از همسر اولش جدا شده و دختر و پسرش هم با مادرشان زندگی می کنند. وقتی پای صحبت های او نشستم متوجه شدم که او هم مثل من تنهاست و نیاز به همدم دارد. برای همین با او ازدواج کردم.

وی افزود:بعد از ازدواج با شوهرم همیشه احساس خوشبختی می کردم تا اینکه یک روز او به من گفت پسرش قرار است زن بگیرد و باید به همراه همسر سابقش برای مراسم خواستگاری به خانه عروس آینده شان برود. من هم مخالفتی نکردم. شب خواستگاری شوهرم رفت و خیلی دیروقت به خانه آمد. اما از وقتی برگشت رفتارش تغییر کرده بود. خیلی ساکت و منزوی شده بود. هرچه به او گفتم چه اتفاقی افتاده حرفی نزد و گفت که چیزی نیست. اما واقعا مشکوک شده بود و روز به روز هم بدتر می شد. بیشتر وقت ها به سراغ پسرش می رفت و عروسی او را بهانه می کرد.

زن جوان ادامه داد:شوهرم در نهایت یک روز سکوتش را شکست و گفت که همان شب خواستگاری پسرش با همسر سابقش کلی صحبت کرده و با هم آشتی کرده اند. او گفت، تصمیم دارد دوباره با مادر فرزندانش ازدواج کند. من هم شوکه شدم و تصمیم به جدایی گرفتم.

بعد از آن مرد جوان نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم حق دارد ولی مادر بچه هایم هم حق دارد. شب خواستگاری وقتی بعد از مدت ها او را دیدم احساس کردم افسرده شده است. وقتی علتش را پرسیدم کلی برایم درد و دل کرد و گفت که چقدر تنهایی سختی کشیده و دارد اذیت می شود. او گفت که بعد از ازدواج پسرمان هم بیشتر تنها می شود و نمی داند باید با مشکلاتش چطور مبارزه کند. همین حرف ها باعث شد دلم برایش بسوزد و از آن شب به بعد بیشتر با او صحبت کردم و قرار شد دوباره با هم ازدواج کنیم. ولی اگر همسرم دومم قبول کند که با من زندگی اش را ادامه بدهد و جدا نشود باور کنید قول می دهد که بهترین ها را در اختیارش بگذارم.

در پایان وقتی قاضی اصرار این زن برای جدای را دید و در نهایت مرد هم راضی به جدایی شد و حکم طلاق از سوی قاضی صادر شد.



تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن