تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 19 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر کـس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل کم او راض...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805827140




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی ره با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حق‌مدار - بخش دوم و پایانی آستانه تکثرگرایی در اندیشه امام خمینی (ره)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی ره با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حق‌مدار - بخش دوم و پایانی
آستانه تکثرگرایی در اندیشه امام خمینی (ره)
در اندیشه امام خمینی ره، آزادی فرقه ای، جهت توطئه، فتنه، حرکت برخلاف امنیت جامعه و تشکیل احزاب وابسته و براندازی، هیچ جایگاهی ندارد. هر عقیده خرافی و منحرفی که مروّج بی بندوباری و منکرات باشد، هرچند در برخی کشورهای غربی مورد تأیید و تبلیغ هستند، به شدت ممنوع می باشد.

خبرگزاری فارس: آستانه تکثرگرایی در اندیشه امام خمینی (ره)



  تکثرگرایی در بیانِ آرای سیاسی ـ اجتماعی امام خمینی ره در برابر سخن شاه ایران که مدعی بود، نظر مردم ایران را محترم دانسته، برای آنها آزادی اعطا کرده است، سخت برآشفته، با سخره گرفتن اعطای آزادی از سوی حکومت، می فرمایند: مگر آزادى اعطاشدنى است؟! خود این کلمه جرم است. کلمه اینکه اعطا کردیم آزادى را این جرم است. آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده به مردم. اعطا کردیم چه غلطى است؟ به تو چه که اعطا بکنى؟ (موسوی خمینی، 1378، ج 3، ص 407). این موضع از این جهت است که در اندیشه اسلام اولاً، حقوق و وظایف، طرفینی است و تنها حقِ یک جانبه و تضایف ناپذیر، حقِ طاعت ذات ربوبی است که حقی محض و غیرمشوب است. سایر حقوق، بی استثنا، آمیخته با تکلیف و وظیفه است. ثانیاً، مهم ترین حق مجعولِ الهی که طرفینی جعل شده است، حقوق و وظایف متقابل مردم و حکومت است که در اندیشه علوی به طور مبسوط این حقوق و وظایف تنقیح شده و قابل رصد است (کریمی والا، 1387). بنابراین، منشأ اعتبار حق مردم در اظهار رأی و نظارت بر جریان حاکمیت، این نیست که چنین حقی از سوی حاکمان به رسمیت شناخته شده یا اینکه اغلب، رأی اکثریت، نزدیک به واقع است، بلکه این حق، گوهری والا، اولیه و طبیعی انسان است که خدا به آنان داده است. از دیگر سوی، اگر حق بیان و اظهار نظر مردم، در قالب مشارکت در حکومت و نظارت بر روند مدیریتی نظام، که از آن تعبیر به آزادی سیاسی می شود (طباطبایی مؤتمنی، 1370، ص 96؛ کوهن، 1373، ص 184؛ نویمان، 1373، ص 65-124)، به رسمیت شناخته نشود، حاکمیت با از دست دادن پشتوانه مقبولیت و حمایت مردمی، در مسیر اقتدار استبدادی، و فقدان مشروعیتِ قابل دفاع، اصلاح ناپذیر شده، رو به اضمحلال خواهد نهاد. ازاین رو، امام خمینی ره با تمام قدرت از این حق مردم در برابر حکام، دفاع کرده اعلام نمودند: هر فردى از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانعکننده بدهد (موسوی خمینی، 1378، ج 5، ص 409). ازاین رو، سفارش مؤکد ایشان به کارگزارن نظام چنین بود: کارى نکنید که مردم از شما بترسند. شما کارى بکنید که مردم به شما متوجه بشوند. شما کارى بکنید که مردم محبت به شما بکنند. پشتیبان شما باشند. اگر مردم پشتیبان یک حکومتى باشند، این حکومت سقوط ندارد. اگر یک ملت پشتیبان یک رژیمى باشند، آن رژیم از بین نخواهد رفت (همان، ج 8، ص 372). در نظام سیاسی مورد نظر امام خمینی ره از حقوق اولیه هر ملتى است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد (همان، ج 4، ص 367)، و در این رابطه، باید به طور مستقل عمل نمایند: هرکسى، هر ملتى خودش باید تعیین سرنوشت خودش را بکند، دیگران نباید بکنند (همان، ج 3، ص 503). این موضع، به این جهت است که اساساً از منظر ایشان، حقِ تعیین سرنوشت توسط مردم، یک مسلّم عقلی است: این یک مسئله عقلى [است]، هر عاقلى این مطلب را قبول دارد که مقدّرات هر کسى باید دست خودش باشد (همان، ج 4، ص 494). به همین دلیل اظهار می دارند: تعیین نظام سیاسى، با آراى خود مردم خواهد بود. ما طرح جمهورى اسلامى را به آراى عمومى مىگذاریم (همان، ج 4، ص 358). تمام مردم آزادند که آراى خودشان را بنویسند و بگویند، که ما رژیم سلطنتى مىخواهیم، بگویند که ما برگشت محمدرضا پهلوى مىخواهیم؛ آزادند! بگویند که ما رژیم غربى مىخواهیم؛ جمهورى باشد، لکن اسلام نباشد! (همان، ج 6، ص 277). ایشان در فرازی دیگر تأکید می فرماید: اینجا آرای ملت حکومت مىکند. اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. این ارگان ها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم ملت براى هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد (همان، ج 14، ص 165). بدین ترتیب، همه همت امام خمینی ره بر این بود که زمینه های اظهار نظرها و دخالت های مردم در امور، جایگاه ارزشمند خود را بیابد و در برابر دموکراسی لیبرالی و حکومت دینی اربابان کلیسا در قرون وسطا و یا حکومت امویان و عباسیان، در تاریخ اسلام، یک تئوری جدید حکومتی ارائه دهد و در عمل آن را پیاده کند: همه برادران و خواهران ما امروز آزادند و آزادانه انتقاد مىکنند از دولت. انتقاد مىکنند از هر چیزى که برخلاف مسیرشان باشد (موسوی خمینی، 1378، ج 8، ص 384). افزون بر این، ضرورت آگاهی های سیاسی ـ اجتماعی مردم، قدرت تحلیل مسائل و اتخاذ موضع صحیح، مناسب و برخاسته از معرفت به مبانی اسلام، و عدم تبعیت از هواى نفس، به عنوان لازمه بیّن در مشی امام خمینی ره در پذیرش تعدد بیان و آراست. امیر مؤمنان علی علیه السلام در همین زمینه می فرمایند: مَنْ عَرَفَ الْأیَّامَ لَمْ یَغْفُلْ عَنِ الِاسْتِعْدَاد (کلینی، 1407ق، ج8، ص23)؛ کسانی که آشنایی با شرایط و اوضاع زمانه دارند، از فراهم کردن و کسب آمادگی های لازم غافل نمی شوند. حضرت صادق علیه السلام نیز می فرمایند: الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِس (همان، ج 1، ص 27)؛ کسى که عالم به زمان خود باشد، مورد هجوم اشتباهات واقع نمىشود. بنابراین، برای انتظام هرچه بیشتر رأی و اندیشه های متکثر افراد بر صحت و صلاح، لازم است آحاد جامعه میزان و کیفیت آگاهی های سیاسی ـ اجتماعی خود را افزایش دهند و در غیر از امور شخصی مردم، و مسائل امنیتی و اسرار نظام، هیچ چیز، جزو اسرار و اطلاعات محرمانه تلقی نگردد. بهترین دلیل بر این رویه، بیان امیر مؤمنان علیه السلام است که می فرمایند: ألَا وَ إِنَّ لَکُمْ عِنْدِی ألَّا أحْتَجِزَ دُونَکُمْ سِرّاً إِلَّا فِی حَرْبٍ؛ حق شما بر من است که هیچ چیز جز اسرار جنگی را از شما مخفی نکنم (نهج البلاغه، ن 50). حضرت امیر علیه السلام در توجه دادن مردم مصر، به ضرورت هشیاری نسبت به مسائل پیرامون، در نامه ای، آنان را این گونه آگاه می کنند: وَ إِنَّ أخَا الْحَرْبِ الْأرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْه؛ بی گمان مرد جنگ، بیدار و هشیار باشد و هر آن که بخوابد، باید بداند که دشمنش در کمین او، خفته نماند (همان، ن 62). نگاه امام خمینی ره، به اهمیت آگاهی، مشارکت و نظارت مردم، تا بدانجاست که برخلاف دیدگاه تثبیت گرا، این امر را نه تنها مخلّ امنیت نمی دانند، بلکه امنیت آفرین و حتی ضامن امنیت معرفی می کنند: آگاهى مردم و مشارکت و نظارت و همگامى آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگ ترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود (موسوی خمینی، 1378، ج 4، ص 248). ایشان در این خصوص می فرماید: مهم ترین وظیفه دولت آینده این است که هرچه سریع تر شرایط انتخابات آزاد را فراهم کند. از قبیل آزادى مطبوعات به معنى واقعى، ذکر تمامى واقعیات و حقایق و آگاه ساختن مردم به همه مسائل (همان، ج 5، ص 333). روشن است که اطلاع از امور، در صورتی مفید و مؤثر است و می تواند در جامعه اسلامی تغییرات اصلاحی را به دنبال آورد که حق قضاوت راجع به کارهای خوب یا بد کارگزاران جامعه اسلامی، چه به شکل موافق یا مخالف، فراهم شده، به اعلام آن، به عنوان یک تکلیف نگریسته شود: همه باید نظر خودشان را بدهند و هیچ کدام هم برایشان حتى جایز نیست که یک چیزى را بفهمند و نگویند. باید وقتى مىفهمند، اظهار کنند. این موافق هرکه باشد، باشد، مخالف هرکه هم باشد، باشد (همان، ج 13، ص 102). در سیره امام علی علیه السلام، این امر کاملاً آشکار است. آن حضرت در فرازی از نامه خود به مردم کوفه، هنگامی که برای جنگ جمل، عازم بصره بودند و نیاز به نیروی رزمی داشتند، می نویسند: اینک به تمام کسانی که این نامه را می خوانند، مسئولیتی را که در پیشگاه خداوند دارند، یادآور می شوم که به سوی من روی آرند، اگر نیکوکارم دیدند، یاری ام کنند و اگر بدکارم یافتند، مرا مورد عتاب قرار داده و مانع کارم شوند (نهج البلاغه، نامه 57). ممکن است گفته شود: تصمیم گیری در آن شرایط بحرانی ایجاب می کرد که امام علیه السلام به دلیل مصلحت نظام بگوید: من بر حقم و طبق پیمانی که بسته اید، باید از من دفاع کنید. اما منشِ حضرت بر غیر آن بود و به صراحت اعلام می کرد: وَ لَیْسَ لِی أنْ أحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُون (نهج البلاغه، خطبه 208). درحقیقت، امام علی علیه السلام با این شیوه می خواست مردم، فکر کردن، استدلال منطقی، تصمیم گیری و انتخاب آگاهانه را بیاموزند و چیزی را عمل کنند که خود به آن رسیده اند. همان گونه که حتی گروه معاندی چون خوارج از منتها درجه آزادی برخوردار بودند و حضرت خود و اصحابشان در مناظره های آزاد با آنان روبه رو می شدند (ابن ابی الحدید، 1357، ج 2، ص 311؛ مطهری، 1378، ج 16، ص 312). بر این اساس، در نظام حکومتی مورد نظر امام خمینی ره، تکثرگرایی در بیانِ آرای اجتماعی ـ سیاسی، تردیدناپذیر می باشد. این امر، به ویژه از پافشاری ایشان بر ضرورت انتقاد و اعتقاد به تخطئه به دست می آید: انتقاد باید بشود. تا انتقاد نشود، اصلاح نمىشود یک جامعه. عیب هم در همه جا هست. سر تا پاى انسان عیب است و باید این عیب ها را گفت و انتقادات را کرد؛ براى اینکه اصلاح بشود جامعه (موسوی خمینی، 1378، ج 14، ص 401) ... نباید ما ها گمان کنیم که هرچه مىگوییم و مىکنیم کسى را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهى است براى رشد انسان ها (همان، ج 20، ص 451). ازاین رو، به نظر می رسد تکثرگرایی ایشان، در برابر مشی تثبیت گرا و مشابه ساز، اصلی مسلّم تلقی شده و ضروری است زمینه های لازم برای ابراز نظر و نقد، فراهم و در رشد و شکوفایی آن تلاش شود. ب. مشی تکثرگرای امام خمینی ره بر مدار وفاق اجتماعی 1. وفاق اجتماعی از منظر امام خمینی ره از دیدگاه امام خمینی ره، پس از تبیین مواضع امام خمینی ره در مقوله بیان و اظهار نظر و احراز نگاه تکثرگرای ایشان هم در باب بیان باورهای مکتبی و هم در عرصه مسائل سیاسی ـ اجتماعی، مسئله مهم بینش اسلوب و چارچوب های مورد نظر ایشان به عنوان مبنا و محور تأثیرگذار بر این الگوست. وحدت و وفاق اجتماعی یکی از ضرورت های حتمی جامعه است. همان گونه که پیروزی انقلاب اسلامی ارمغان وفاق اجتماعی با پشتوانه ارزش های مکتبی بود، حفظ دستاوردهای آن نیز بر محور وفاق میسر بوده و لازم است همچنان مستحکم و پایدار باقی بماند. ایشان می فرمایند: بین خودتان برادر باشید، حفظ کنید این برادرى را، با حفظ برادرى، شما به اینجا رسیدید و با حفظ برادرى باید جلو بروید. اگر خداى نخواسته خللى حاصل بشود در این برادرى ... شکست همراه اوست (موسوی خمینی، 1378، ج 20، ص 56)، ... بین خودتان برادروار باشید. با هم برادرى کنید، کینهتوزى نکنید، انتقام جویى نکنید، با بیدارى جلو بروید (همان، ج 7، ص 158)؛ اگر انتقاد دارند، انتقاد برادرانه داشته باشند، مصلحت گویى باشد (همان، ج 14، ص 51). امام خمینی ره معتقدند: شیطنت قدرت های بیگانه برای دستیابی به منافع از دست رفته خود، همواره با ایجاد مخاطره بر مسیر وحدت و وفاق اجتماعی است. ازاین رو، حضور آحاد و تمام اقشار مردم در صحنه و حفظ وفاق و همدلی را موجب رفع فشارهای خارجی معرفی می کنند: بر یک ملتى که همراه هم هستند و با هم هستند، هیچ قدرتى نمىتواند با او مقابله کند و لذا، شیاطین در پى این هستند که از این راه پیش بروند که بین جناح ها اختلافى ایجاد کنند، اعتنا نکنید به این شیاطین (همان). 2. تغایر جامعه وفاقی و جامعه توافقی در بینش امام خمینی ره در بینش امام خمینی ره، وفاق اجتماعی، به معنای توافق اجتماعی بر یک سلیقه، و تبعیت از یک نظام فکری و سیاسی و رفتار منفعلانه در برابر آن، و کنار نهادن نقد و نظر و رقابت های سیاسی نیست. ایشان هرگز اعتقادی بـه جـامعه تـک صـدایی نداشته، اختلاف در سلیقه ها و نظریات و برداشت های فقهی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، عبادی و حتی اجتماعی را امری طبیعی در جامعه می دانند؛ زیرا وجود اختلاف، ریشه در اراده الهی داشته و اساساً وفاق، زمانی معنا پیدا می کند که اصل اختلاف را پذیرفته باشیم: وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لجَعَلَ النَّاسَ اُمَّه وَاحِدَه وَ لَا یَزَالُونَ مُختَلِفِینَ (هود: 118)؛ و اگر پروردگارت مىخواست، همه مردم را یک امت (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار مىداد، ولى آنها همواره مختلفند. امام خمینی ره در تجویز و ضرورت تکثّر سلایق، اما در چارچوب وفاق و همدلی می فرماید: سلیقههاى مختلف باید باشد، لکن سلیقههاى مختلف اسباب این نمىشود که انسان با هم خوب نباشد. اگر در یک ملتى اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسى اختلاف نباشد، این مجلسِ ناقصى است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمنِ هم. باید دو دسته باشیم، در عین حالى که اختلاف داریم، دوست هم باشیم (موسوی خمینی، 1378، ج 21، ص 47). 3. عبودیت و حق محوری، قائمه های وفاق اجتماعی مطلوب در اندیشه امام خمینی ره در رابطه با وفاق اجتماعی، توجه به این نکته ضروری است که چون ذات اولیه انسان ها، پاک اندیش و به طور فطری حق پسند و حق گو است و اگر متأثّر از القائات سوءِ تعصب های قومی و خطوط سیاسی نباشد، راه صواب را پیش می گیرد: فَطَرهُم عَلی المَعرِفَه؛ سرشت آنان را بر پایه شناخت حق نهاده است (کلینى، 1407ق، ص 13). امام رضا علیه السلام می فرمایند: بِالْفِطْرَه تَثْبُتُ حُجَّتُه؛ تنها از راه فطرت است که حجت الهی ثابت می شود (ابن بابویه، 1398، ص35). بنابراین، به وفاق اجتماعی، باید با دید اصل سلامت نگریست و انحراف و آلودگی را برخلاف اصل و امری عارضی تصور نمود. با این حال، باید توجه داشت که همیشه سوگیری وفاق اجتماعی، ملازم حق و بر مدار عدالت نیست، بلکه این مهم در صورتی است که وفاق اجتماعی از مسیر مستقیم فطرت الهی که در عبودیت و خداپرستی نهفته است، منحرف نباشد. از این رو، وقتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله، درباره جماعت امت که همواره بر صراط حق اند، سؤال شد، فرمودند: جَمَاعَه اُمَّتِی أهْلُ الْحَقِ وَ إِنْ قَلُّوا؛ جماعت امت من، کسانیاند که بر حق استوار باشند؛ هرچند اندک باشند (ابن بابویه، 1403ق، ص 154). بر این اساس، در نگرش امام خمینی ره، هیمنه هواپرستی و خودخواهی، شالوده هر وفاقی را نامبارک ساخته و تنها با سیطره عبودیت و در سایه تعالیم وحدت آفرین اسلام است که می توان وفاقی ترقی خواه را به نظاره نشست. در فرازی از رهنمودهای ایشان، چنین آمده است: شما اختلافاتى را که از نفسانیت سرچشمه مىگیرد، باید از بین ببرید و مطمئن باشید که اگر کارهایتان از الوهیت سرچشمه نگیرد و از وحدت اسلامى بیرون بروید، مخذول مىشوید (موسوی خمینی، 1378، ج 18، ص 135). 4. وفاق بر اصول بنیادین جامعه اسلامی، آستانه تکثرگرایی در اندیشه امام خمینی ره در اندیشه امام خمینی ره، مرز تکثر آرا و رقابت های سیاسی، اصول بنیادین، قوانین و هنجارهایی است که افراد جامعه اسلامی بر آن اجماع داشته و درواقع شالوده اصلی وفاق اجتماعی را شکل می دهند. بنابراین، هیچ تکثری بر سر این اصول بنیادین، پذیرفتنی نیست. این بایستگی در تأسی به امیر مؤمنان علیه السلام است که فرمودند: اِلزِمُوا مَا عُقِدَ علیه حَبلُ الجَماعَه و بُنِیت علیه أرکانُ الطّاعه؛ آنچه را که پیوند امت اسلامی بدان استوار و پایه های طاعت بر آن پایدار است، بر خود لازم شمارید (نهج البلاغه، خطبه 151). از منظر امام خمینی ره اسلام، قانون اساسی و مصالح ملی، اصول بنیادین وفاق اجتماعی مردم مسلمان ایران و تعیین کننده ثغور رقابت های سیاسی و حدود تکثر بیان است. ایشان در این زمینه می فرمایند: آزادى در حدود قانون است. دینِ کشور ما اسلام است. آزادى در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد. قانون اساسى ما دین را اسلام مىداند (موسوی خمینی، 1378، ج 7، ص 487). ازاین رو، به طور جدّ به قانون گذران دستور می دهد: اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنان حرفی می زنند که برخلاف اصول قرآن است، بایستید و حرف خدا را بزنید، ولو اینکه تمام بر شما بشورند (همان، ج 13، ص 53). در فرازی دیگر، در التزام به رعایت حدود قانون می فرمایند: مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند. معنى آزادى این نیست که هرکس برخلاف قوانین، برخلاف قانون اساسى یک ملت، برخلاف قوانین ملت، هرچه دلش مىخواهد بگوید. آزادى در حدود قوانین یک مملکت است. مملکت ایران، مملکت اسلامى است و قوانین ایران قوانین اسلام است (همان، ج 7، ص 535)؛ ...مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتى که مصالح مردم را به خطر نیندازند، آزادند و اسلام در تمامى این شئون حد و مرز آن را تعیین کرده است (همان، ج 4، ص 266). ازاین رو، گرچه تنوع و تکثر اندیشه های فکری و سیاسی موجب پیشرفت و بالندگی است و لازم است فضای مساعد برای رقابت گروه های اجتماعی ـ سیاسی فراهم شود، اما این مهم هرگز نباید اصولِ محوری وفاق اجتماعی را به مخاطره انداخته، دستاویزی برای فتنه گری و هرج و مرج شده، جامعه را به ورطه سقوط کشاند. در این صورت، چنین تکثری هیچ جایگاهی در نظام اندیشگی امام خمینی ره ندارد. تقابل شدید و بی پروای امام خمینی ره، در برابر کسانی که با نقاب تکثرگرایی، موازین اسلام و قانون اساسی را نقض کرده، با نادیده انگاشتن مصالح عمومی، وفاق اجتماعی را به مخاطره می افکنند، حکایت از ناموجه و مردود بودن چنین تکثّری در منطق ایشان دارد: همه ما موظفیم که مصالح اسلام را حفظ کنیم و این طوایف دارند مصالح اسلام را از بین مىبرند. بنابراین، در کمال تأسف ما دیگر نمىتوانیم آن آزادى که قبلاً دادیم بدهیم، و نمىتوانیم بگذاریم این احزاب به کار خودشان و فسادهایى که داشتند مىکردند و مىکنند [ادامه] بدهند (موسوی خمینی، 1378، ج 9، ص 301). هشدار جدی امام خمینی ره و بیان بسیار متقن ایشان در این خصوص قابل توجه است: نمىشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط مىکنى قانون را قبول ندارى! قانون تو را قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسى پذیرفت که ما شوراى نگهبان را قبول نداریم. نمىتوانى قبول نداشته باشى... مردمى که به قانون اساسى رأى دادند منتظرند که قانون اساسى اجرا بشود... نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رأى شما باشد. باید بپذیرید... اگر [کسی] بخواهد مردم را تحریک بکند، مفسد فى الارض است؛ و باید با او دادگاه ها عمل مفسد فى الارض بکنند (همان، ج 14، ص 377). نتیجه گیری این پژوهش، با در نظر گرفتن الگوهای همانندگرا، تثبیت گرا و تکثرگرا در عرصه اندیشه و بیان باورهای مکتبی و اظهار نظر در مسائل اجتماعی و سیاسی، بر مدار و مبنای شاخص وفاق اجتماعی، تلاش کرد تا دیدگاه مورد تأیید بنیانگذار جمهوری اسلامی را با کنکاشی در مواضع و فرمایش های ایشان احراز نماید. بدین منظور، با طرح بحث دو عرصه مهمِ باورهای عقیدتی، و مسائل اجتماعی ـ سیاسی، روشن نمودیم که در بینش امام خمینی ره تکثر اندیشه با لحاظ اسلوب های عقلانی و شرعی، در همه عرصه های مکتبی، چه در دایره مسائل اسلامی و چه در رابطه با اظهار نظر و تبلیغ فرقه های مختلف غیراسلامی، مورد قبول و احترام بوده و حتی در خصوص پیروان مکاتب الحادی چون مارکسیست ها این مهم مورد تأکید ایشان می باشد. با این حال، در اندیشه امام خمینی ره، آزادی فرقه ای، جهت توطئه، فتنه، حرکت برخلاف امنیت جامعه و تشکیل احزاب وابسته و براندازی، هیچ جایگاهی ندارد. هر عقیده خرافی و منحرفی که مروّج بی بندوباری و منکرات باشد، هرچند در برخی کشورهای غربی مورد تأیید و تبلیغ هستند، به شدت ممنوع می باشد. اما حق بیان و اظهار نظر مردم، در قالب مشارکت در حکومت و نظارت بر فرایند مدیریتی نظام و قبول تکثر در این خصوص که از آن تعبیر به آزادی سیاسی می شود، نه اعطا شده از سوی حاکمیت، بلکه حقی ارجمند، اولیه و طبیعی انسان است. بر این اساس، امام خمینی ره با تمام قدرت از این حق، در مقابل حکّام دفاع می کند. در عین حال، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود را از ضرورت های نظام تلقی می کند. اما قلمرو احکام خدا را از امور مردم جدا دانسته، قانون گذران و حافظان احکام شرع را به رعایت احکام شرع دستور می دهد. این بررسی ها، به روشنی الگوی تکثرگرایی را در اندیشه امام خمینی ره معرفی کرده، نشان می دهد که ایشان هرگز معتقد به جامعه تک حزبی و تأمین وفاق اجتماعی با نفی تکثر در بیان عقیده و رأی نبوده و حتی برای حفظ امنیت اقتصادی، هیچ اصراری بر استقرار نظم سیاسی با پشتوانه قدرت و ثابت نگه داشتن سطح گروه بندی های سیاسی یا انزوای مقطعی برخی گروه های فکری و سیاسی ندارد. با این حال، نگرش تکثرگرای امام خمینی ره، بر مدار وفاق اجتماعی است. در این بینش، حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی، تنها در صورت پایداری و استحکام وفاق اجتماعی میسر بوده و با وجود اینکه اختلاف سلیقه ها و نظریات، امری طبیعی و مبتنی بر اراده الهی تلقی می شود، اما هرگز به بهای تزلزل چارچوب های وفاق و همدلی اجتماعی نخواهد بود. در این نگاه، لازم است تکثر بینش ها و روش ها، به دور از اهوای نفسانی و برخاسته از عبودیت الهی، و در هر حال، در مسیر محافظت از اصول بنیادین وفاق مردم مسلمان ایران، یعنی اسلام، قانون اساسی و مصالح ملی باشد. منابع ابن ابی الحدید، 1357، شرح نهج البلاغه، چ دوم، بی جا، دارالإحیاءالکتب العربیه. ابن بابویه، محمدبن على،1403ق، معانی الأخبار، قم، جامعه مدرسین. ـــــ ، 1398ق، التوحید، قم، جامعه مدرسین. ابوطالبی، علی، 1378، حقوق قومی، اقلیت ها و همگرایی، ترجمه کریمی مله، مطالعات ملی، ش 1، ص129-154. افتخاری، اصغر، 1378، چهره متغیر امنیت داخلی، مطالعات راهبردی، ش4، ص17-52. موسوی خمینی، سیدروح الله، 1369، وصیتنامه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ـــــ ، 1378، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره. ـــــ ، بی تا، تحریر الوسیله، قم، دارالعلم. بوازار، مارسل، 1358، اسلام و حقوق طبیعی انسان، ترجمه محسن مؤیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی تستری، محمدتقی، 1410ق، قاموس الرجال، چ دوم، قم، مؤسسه النشرالإسلامی. جوادی آملی، عبدالله، 1378، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء. چلبی، مسعود، 1372، وفاق اجتماعی، نامه علوم اجتماعی، ش6، ص15-28. حرعاملى، محمدبن حسن، 1409ق، وسائل الشیعه، قم، آل البیت علیها السلام. صالحی امیری، سیدرضا، 1388، مدیریت منازعات قومی در ایران، چ دوم، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک. طباطبائی، محمدحسین، 1417ق، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، جامعهى مدرسین. طباطبایی مؤتمنی، منوچهر، ١٣٧٠، آزادی های عمومی و حقوق بشر، تهران، دانشگاه تهران. کریمی والا، محمدرضا، 1387، وظایف متقابل مردم و حکومت در حاکمیت علوی، قم، بوستان کتاب. کلینى، محمدبن یعقوب، 1407ق، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه. کوهن، کارل، 1373، دموکراسی، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، خوارزمی. مجلسى، محمدباقر، 1403ق، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی. مطهری، مرتضی، 1361، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی. ـــــ ، 1372، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا. ـــــ ، 1378، مجموعه آثار، (ج 16)، تهران، صدرا. معرفت، محمدهادی، 1378، دموکراسی در نظام ولایت فقیه، اندیشه حوزه، ش 18، ص72-104. منتظر قائم، مهدی، 1381، آزادی های شخصی و فکری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره. نائینی، حسین، 1386، تنبیه الامه و تنزیه المله، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. نویمان، فرانتس، 1373، آزادی و قدرت و قانون، ترجمه عزت اللّه فولادوند، تهران، خوارزمی. محمدرضاکریمی‌والا: استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه قم. معرفت سیاسی - سال ششم، شماره اول، پیاپی 11، بهار و تابستان 1393 انتهای متن/

94/07/15 - 05:22





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن