واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: به جای همسو کردن مجلس و دولت، تیشه به ریشه این متخلفان بزنید!
آیا وقت آن نرسیده که به جای هزینه در پایین دست، به سراغ سرچشمه برویم و به جای آنکه داروهای بیماری سخت مثل سرطان را مشمول بیمه و یارانه کنیم، سازمان های نظارتی را به گونه ای متحول کنیم که تولید محصولات ناسالم متوقف شده و حقایق دردناکی چون تولید آبلیمو با مواد شیمیایی بعد از سالها کشف نشود؟
کد خبر: ۵۳۶۹۴۳
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۶ - 06 October 2015
دلمان خوش بود که شیر و لبنیاتی که مصرف میکنیم، پس انداز سلامتیمان میشوند که ماجرای روغن پالم مطرح شد، فکر میکردیم با مصرف آب معدنی احتمال سالم نگه داشتن کلیه هایمان افزایش پیدا میکند که این امیدمان هم ناامید شد و حالا خبر دار میشویم که اوضاع خرابتر از این حرف هاست!
به گزارش «تابناک»، اوضاع سلامت در جامعهمان به قدری وخیم است که هر چقدر دولت و مجلس همسو شوند و بودجه این بخش را افزایش دهند، نمیتوان امید چندانی به بهبود اوضاع داشت چراکه اصولا کمتر محصولی را میتوان در بازار کشورمان یافت که بایسته های لازم در تولید آن رعایت شده باشد.
این را میشود از اخباری فهمید که هر از چندگاهی منتشر میشوند و سیلی از نگرانی به همراه میاورند تا جایی نمیتوان با اطمینان از سلامت هیچ محصولی سخن گفت و هر آن احتمال دارد دستهای از محصولاتی که میشناسیم و سالها با این خیال که سالمند مصرفشان میکنیم، آنچنان ناسالم از آب درآیند که حتی معدوم سازی شان به سادگی ممکن نباشد.
آخرین نمونه از این دست اخبار، شناسایی 17 شرکت تولید کننده آبلیمو -که در میانشان چند نام مشهور و پرسابقه هم به چشم میخورد- است که در بازدید از خط تولیدشان، حتی یک قطره آبلیموی طبیعی یافت نشده است؛ خبری شوک آور که متاسفانه حقیقت دارد.
این را علیرضا جمشیدی، رئیس سازمان تعزیرات حکومتی، از زیر مجموعههای وزارت دادگستری بیان کرده که به تازگی با بازرسی از تعدادی از کارخانه های تولید کننده آبلیمو در کشور، این حقیقت را کشف کرده و وعده میدهند که با قطعیت و سرعت در رسیدگی و اجرای احکام، "زیاده خواهان متجاوز به حقوق مردم" را هدف قرار خواهند داد.
و نکته بسیار تلخ ماجرا اینجاست که از زبان این مقام مسئول میشنویم محصولات تمامی این هفده کارخانه، مهر استاندارد دارند؛ محصولاتی استاندارد که تنها نامشان «آبلیمو» است وگرنه معجونی شیمیایی هستند که به گفته رئیس سازمان تعزیرات، امحایشان موجب آسیب زدن به محیط زیست میشود و به سادگی ممکن نیست.
و دردناک اینجاست که سالهای سال ما و شما، این محصولات خطرناک را به نام آبلیمو مصرف کردهایم، به فرزندانمان خوراندهایم، گاه به چشم داروهای طبیعی یا منبع تامین ویتامین به آن نگریستهایم و در تمامی این احوال، حتی سر سوزنی تصور نمیکردیم در حال بلعیدن سمومی هستیم که کمترین اثر آن در سلامتی مان، احتمال ابتلا به بیماری های سخت و صعب العلاج است.
البته این باور ما (بخوانید ساده انگاری ما!) نشات گرفته از اطمینانی است که به نهادهای مختلف نظارتی داشتهایم و همواره فکر میکردهایم که امثال سازمان های استاندارد یا غذا و دارو در حال انجام وظایف خود هستند و صحت عملکرد ایشان با پایش نهادهایی چون بازرسی، تعزیرات یا حتی سازمان حقوق مصرف کنندگان و... کنترل میشود.
این در حالی است که در ماه ها و سالهای اخیر هرچه به پیش میرویم، بیشتر متوجه خام بودن خیال خودمان میشنویم چراکه اگر این گونه نبود، امکان نداشت در عرض چند سال دریابیم که برنج های وارداتی به کشورمان حاوی فلزات سنگین و آلوده هستند، در صنعت شیر و لبنیات از وایتکس گرفته تا روغن پالم، کاربرد فراوان دارند، آب آشامیدنی شهری حاوی نیترات و آب های معدنی حاوی چیزهایی به مراتب بدتر از نیترات هستند، سالهاست که پسوند «بوفالو هندی» از انتهای عبارت «گوشت» که روی سوسیس و کالباس درج میشود، سانسور شده، زمان مدیدی است که ضایعات مرغ را با نام شکیل «خمیر مرغ» را در بسیاری محصولات به خوردمان دادهاند و... .
البته اوضاع خیلی وخیم تر این فهرست مشهور است چراکه کمی کنکاش در اخبار به یادمان خواهد آورد که به مدد تبلیغات گسترده در رسانه ملی، جامعه ایرانی زمان طولانی خریدار و مصرف کننده کرم حلزونی بود که در بازرسی از کارخانه آن معلوم شد حتی یک گرم از عصارهای که حلزون تولید میکند، در آن مجموعه وجود نداشته است. یا ممکن است دریابیم که تبلیغ گسترده محصولاتی چون چیپس و پفک، سالهاست ممنوع شده چون برای سلامتی مضر است اما صدا و سیما این ممنوعیت را به هیچ میانگارد و کسی جلودارش نیست.
به این فهرست بلند بالا، میتوان عرضه انواع و اقسام محصولات غیرمجاز و خطرناک خوراکی در جامعه را هم افزود که هر از چندگاه ی مسئولان وزارت بهداشت در اطلاعیههای مفصلی، آنها را غیرمجاز میخوانند و از مردم درخواست میکنند که از خرید و مصرفشان خودداری کنند ولی جز در گشت های دوره ای و دفعهای، اقدامی برای جمع آوریشان از سطح بازار صورت نمیگیرد.
بر این اساس آیا عجیب است که بشنویم نرخ رشد بیماری هایی چون سرطان، آنقدر در جامعه مان رشد چشمگیر یافته که با القابی همچون «سونامی» از آنها یاد میکنند؟ آیا غیر از این میتوان انتظار داشت که در سایه مصرف چنین محصولات ناسالمی، عمر متوسط ایرانیان کاهش، نرخ ناباروری افزایش، آمار نزاع و خشونت رشد، شادی افول و هزینه های سلامت و درمان صعود نشان دهد؟
آیا وقت آن نرسیده که به جای هزینه در پایین دست، به سراغ سرچشمه برویم و به جای آنکه داروهای بیماری سخت مثل سرطان را مشمول بیمه و یارانه کنیم، سازمان های نظارتی را به گونه ای متحول کنیم که تولید محصولات ناسالم متوقف شده و حقایق دردناکی چون تولید آبلیمو با مواد شیمیایی بعد از سالها کشف نشود؟
براستی چگونه است که چنین کشفیات دردناکی به تشکیل محاکم قضایی در راستای احقاق حقوق از دست رفته مردم منجر نمیشود و حتی اسامی کارخانه های مختلف اعلام نشده و برای جمع آوری محصولات خطرناکشان از سطح بازار، هیچ تدبیر ویژه ای در دستور کار قرار نمیگیرد؟ آیا این مماشاتی که از طرفت نهادهای نظارتی با متخلفان صورت میگیرد را نمیتوان به تعقیب قضایی این نهادهای نظارتی گره زد تا حساب کار دست متخلفان بیاید؟ مگر غیر از این است که ماحصل همه این تخلفات و قصورها، آسیبی بسیار بزرگ به هست و نیست کشورمان است؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]