واضح آرشیو وب فارسی:دانا: جایگاه و تأثیر مهم ازدواج در زندگی، هر انسان عاقلی را به سمت و سوی آموزش سوق می دهد؛ با توجه به نیاز مبرم جامعۀ امروز، پایگاه خبری تحلیلی صبح بردسکن در نظر دارد هر هفته یک قسمت از سلسله مباحث مربوط به این حوزه را، گام به گام در اختیار شما خوانندگان عزیز قرار دهد.به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح بردسکن، حسین یزدانی ،دانشجوی دکترای حقوق بین الملل، استاد و مدرس دوره های انگیزه، اعتماد به نفس، ازدواج موفق، خانواده ی موفق و تربیت فرزند و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسکن، قرار است در حوزۀ ازدواج سالم از طریق این پایگاه خبری با شما جوانان در ارتباط باشد. با توجه به سؤالات و مشکلات عدیده ای که جوانان ما در حوزۀ ازدواج دارند و متأسفانه آموزشهای لازم و ضروری قبل از این امر مقدس آنطور که باید و شایسته است صورت نمی گیرد، پایگاه خبری تحلیلی صبح بردسکن در نظر دارد هر هفته یک قسمت از سلسله مباحث آموزشی مربوط به این حوزه «ازدواج سالم از صفر تا صد» را با همکاری دکتر یزدانی در اختیار شما خوانندگان عزیز قرار دهد. درس اول: انگیزه های منفی و نادرست ازدواج قسمت اول: اگر نگاهی به اطراف خودمان بیندازیم و زندگی اطرافیانمان را رصد کنیم، به خوبی می فهمیم که بعضی افراد اصلا" نمی دانستند برای چی ازدواج کردند و وقتی می پرسی که هدفت از ازدواج چی بوده؟ جواب درستی ندارند و نمی دانند چه بگویند و حداکثر چیزی که بیان می کنند این است که: ازدواج یک مرحله از زندگی است، باید آن را طی کرد و یا، شتری است که در خانه ی هر کسی می خوابد، درست مثل تولد و مرگ که آدم باید یک روزی باهاش دست و پنجه نرم کند. اندکی دقیق تر که می شویم و ازدواج های مختلف رو بررسی می کنیم، می بینیم پشت هر ازدواجی، انگیزه ای نهفته است که دانسته یا نادانسته سبب شده است، من و شما تن به ازدواج بدهیم؛ این اهداف بعضا" غلط و نادرست و بعضا" صحیح و درست بوده است. در این قسمت می خواهیم بخشی از انگیزه های نادرست ازدواج بعضی افراد جامعه مان را خدمت شما خوانندگان محترم بیان کنیم، عمده ترین انگیزه ها و دلایل نادرست ازدواج عبارتند از: عمل به سنت ها و رسوم خانوادگی بعضی ها صرفا" به این دلیل ازدواج می کنند تا از قافله برادرها و خواهرهای خودشان عقب نیفتند، در خانواده ی آنها رسم بر این است که همه باید، همسری انتخاب کنند، حالا هر جور که باشد، فقط اسمش باشد که طرف ازدواج کرده و زن و یا شوهر گرفته است، همین! متأسفانه این خانواده ها بعضا" به شرایط ازدواج دقت نمی کنند یا نمی خواهند دقت کنند، لذا در سنین بسیار پایین دختر یا پسر خود را به عقد کس دیگری در می آورند. لجبازی با والدین بعضی پسرها و دخترها بخاطر اینکه در نبرد قدرت با والدین خود برنده شوند، تن به ازدواج می دهند و بدون تحقیق و بررسی شرایط لازم و صرفا" بخاطر اینکه اثبات کنند بزرگ شدند و می توانند تصمیم گیری کنند مبادرت به انتخاب همسر می کنند؛ به سادگی معلومه که احتمال بروز مشکلات عدیده در چنین حالتی بسیار زیاد است. فشار اطرافیان و خانواده بعضی ها از بس تحت فشار و گیر دادن های والدین و اطرفیان (عمه، خاله، دایی، عمو، زن داداش، و...) هستند و مدام حرفهایی از قبیل: «موهات دیگه مثله دندونات شده، داری پیر میشی، مثل بابابزرگ میمونی، شدی عین بی بی جان و...» می شنوند بدون تحقیق و بررسی ازدواج می کنند تا به زعم خودشان از شر این متلک ها، کنایه ها و طعنه ها خلاص بشوند؛ شکی نیست که این انگیزه نیز صحیح نیست و موجب بروز مشکلاتی در آینده خواهد شد. اجبار والدین بعضی از جوانان ما، مخصوصا" دخترا، تحت اجبار و الزام تحمیلی و مستکبرانۀ والدین خود مخصوصا" پدر، تن به ازدواج می دهند، بابا یا مامان مجبورشان می کنند که باید با فلانی ازدواج کنند و این دختر یا پسر بیچاره بنا به دلایلی (که در این قسمت جای بحث نیست) می پذیرند و تن به ازدواج می دهند؛ خوشبخانه از تعداد این ازدواج ها امروزه خیلی کاسته شده ولی هنوز هم هست، دو ساعت قبل از اینکه این سطور را بنویسم، یک مورد مشاوره داشتم که پدر خانواده، دخترش را به اجبار شوهر داده بود و حالا بعد از 2 سال عقد می خواستند طلاق بگیرند؛ تردیدی نیست که چنین ازدواج هایی به بن بست های زیادی خواهد رسید. پول و ثروت چون دختر یا پسر در یک خانوادۀ فقیر زندگی کرده، با کسی ازدواج می کند که فقط پولدار باشد و چون مهمترین دغدغه اش پول است، دیگر به سایر شرایط همسر توجه نمی کند و پر واضح است که بزودی این حدیث رسول خدا (ص) مصداق پیدا می کند که: «بخاطر مال و ثروت ازدواج نکنید که چه بسا همین مال و ثروت موجب طغیان و سرکشی بشود». زیبایی خیلی ها مهمترین علت ازدواجشان زیبایی و خوش تیپی طرف بوده است و چون انتخابشان با عقل نبوده بلکه با چشم، به خطا رفتند، سایر ویژگی های یک همسر ایده آل را نادیده گرفته اند؛ از این تیپ آدمها دور و برمان زیاد است که فقط و فقط بخاطر خوشکلی طرف و خوش تیپی او تمایل به ازدواج پیدا کردند. مقام و شهرت بعضی ها که معمولا" خانم ها هستند تنها و تنها به این دلیل تن به ازدواج می دهند که طرفشان از یک شهرت خاصی و یا مقام خاصی برخوردار است، مثلا" بازیگر تئاتر یا سینما، وکیل پایه یک و یا پزشک قلب است، اینها تفاوتشان با مورد پول و ثروت این است که اصلا" نگاهشان به ثروت طرف نیست بلکه فقط مقام و شهرت، متحیرشان کرده و عقل از سر آنها ربوده است، لذا به راحتی و بدون هیچگونه تحقیق و مشورتی، اقدام به ازدواج می کنند. فرار بعضی دختر یا پسرها برای اینکه از خونه ی مامان بابا، فرار کنند و هر چه سریعتر از دعوا، تنش، فحش و توهین های منزل بابا راحت بشوند، اقدام به ازدواج می کنند و وقتی می پرسی چرا ازدواج کردی؟ می گوید: می خواستم از این جهنم دره راحت بشوم. ترحم و دلسوزی بعضی پسرها یا دخترها برای اینکه یکی از اقوام و یا دوستانشان به دلایلی مثل معلولیت، فلج بودن، نداشتن خواستگار، زیر دست بودن و زجر کشیدن در خونه ی پدری، فقیر بودن و ندار بودن طرف و... با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند، دلشان می سوزد و احساس سوپرمن و بتمن به آنها دست می دهد و صرفا" بخاطر ترحم و دلسوزی اقدام به ازدواج می کنند، بدون اینکه تحقیق کنند آیا توان زندگی با چنین شخصی در چنین شرایطی را دارند یا نه؟! لذا پس از مدتی که مشکلات بروز می کند دلسوزی های قبلی، از بین می رود و سر ناسازگاری می گذارند. استفاده از مزایای متأهل بودن بعضی ها، چهار تا اطلاعیه و تبلیغات استخدام دیدند که: رانندۀ متأهل استخدام می شود، هر کس متأهل باشد تخفیف سربازی می گیرد، هر کس متأهل باشد وام کلان دریافت می کند و... بلافاصله حرص تمام وجودشان را می گیرد و دهانش آب می افتد که هر چه سریع تر بساط ازدواج را فراهم کند تا زود استخدام بشود، وام بگیرد و سربازیش تخفیف بخورد. ادامه دارد...
یکشنبه ، ۱۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]