تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):راست ترين سخن و رساترين پند و بهترين داستان، كتاب خداست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814678102




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دست دادن با شيطان مساله اين است؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۱۱ مهر ۱۳۹۴ (۱۰:۱۳ق.ظ)
دست دادن با شيطان مساله اين است؟ موج - به صرف دست دادن يا نشستن بر سر ميز مذاکره، ما منافع ملي و آرمانهايمان را فدا نکرده ايم. مي توان مذاکره کرد اما سازش نکرد مي توان مستقل بود اما براي اثبات حقانيت خود اگر لازم بود پاي ميز مذاکره با شيطان هم نشست.
سياست و سياستمداري درس هاي سخت و تلخي را به ما مي آموزد اگر از اين درس ها عبرت بگيرم خيلي خوب است. قرآن هم که برعبرت هاي تاريخ اينقدر تکيه دارد احتمالا بخاطر اين است که اين تجربه هاي تاريخي براي ما آموزنده است.

آيا آمريکا دشمن ايران است؟
اکثريت صاحب نظران در ايران آمريکا را دشمن ملت ايران مي دانند. چرا؟ براي آنکه در 62 سال گذشته در مقاطع مختلف، آمريکا عليه مردم ايران توطئه کرده است. کودتاي 28 مرداد عليه دولت ملي مصدق، کمک به راه اندازي ساواک در سال1335، تحميل طرح اجراي اصلاحات کشاورزي به ايران که در نهايت تحت عنوان انقلاب شاه و مردم به ملت حقه شد.
اعزام مستشاران نظامي به ايران و تحميل کاپيتولاسيون به مجلس شوراي ملي. انعقاد قرارداد 12 ميليارد دلاري فروش سلاح در مراحل مختلف دردهه پنجاه شمسي، حمايت از رژيم سرکوبگر شاه در کوران انقلاب، حمايت از تحرکات قومي جدايي طلبي در سال 1358 در گنبدکاوس، کردستان و خلق عرب در خوزستان و خلق مسلمان در تبريز و حمايت از صدام در جنگ تحميلي و اعمال تحريم هاي گسترده عليه ايران و حمله به هواپيماي ارباس و غيره از مهم ترين آنها بشمار مي رود.

براي مبارزه واقعي با نفوذ آمريکا چه بايد کرد؟
در سياست بويژه در سياست بين الملل بايد هدف شما ما کاملا روشن باشد. روش هاي رسيدن به آن هدف هم بايد مشخص باشد. درچنين شرايطي اين سئوال مطرح مي شود که چگونه مي توان بصورت واقعي جلوي نفوذ آمريکا را درکشور بگيريم؟ آيا تنها با شعار دادن مرگ بر آمريکا مي شود جلوي نفوذ آمريکا را گرفت؟ يا آنکه علاوه بر شعار دادن بايد اقدام هايي واقعي انجام داد تا مانع نفوذ و سلطه آمريکا در کشور شويم. اين اقدام ها توسط چه کساني برنامه ريزي مي شود و چگونه بايد اجرايي شوند ؟ زيرا در مواردي آمريکا حاضر است در صورتي که شما منافع او را تامين کنيد و زمينه نفوذ آن را فراهم شود، حتي پول هم بدهد که شما شعار ضد آمريکايي بدهيد.

امروز بهتر است درباره شيوه هاي مقابله با نفوذ آمريکا بيشتر و دقيقتر بينديشيم. براستي ببينيم چرا پس از گذشت 36 سال فرهنگ آمريکايي از طريق فيلم هاي هاليودي در کشور ما نفوذ کرده است. ببينيم چرا الگوي زندگي آمريکايي در شهرهاي بزرگ ما مثل تهران، مشهد، شيراز، اصفهان و غيره از طرف تعداد قابل توجهي از هموطنان مورد پذيرش واقع شده است.
به عنوان نمونه اين سوال را مطرح مي کنم واقعا به نام مبارزه عليه آمريکا چه شرايطي را براي کشور بوجود آورديم که بجايي رسيدن به الگوي مناسب اقتصاد اسلامي، امروز به جايي رسيديم که براي صادرات نفت خود مجبور هستيم سقف تحريم تعيين شده يک ميليون بشکه نفت در روز را رعايت کنيم. آن هم در شرايطي که کشور با کمبود شديد بودجه روبرو است. البته ميتوانيم جنبه مثبت موضوع را مورد توجه قرار دهيم که شايد اين سبب خير شود که اقتصاد ما از وابستگي صادرات نفت رها شود. اما درد بدتر آن است که ما حتي نمي توانيم پول حاصل از صادرات نفتي و غير نفتي خود را به کشور بدون دردسر وارد کنيم.
امروز بدليل اعمال تحريم ها که مسبب اصلي اش آمريکا بوده است، مجبور هستيم از طريق دور زدن تحريم ها کلي هزينه کنيم. چه کس يا کساني به اسم مبارزه با آمريکا چنين وضعيتي را براي کشور بوجود آوردند؟ آيا اينها خدمت به آمريکا است يا مقابله با آمريکا است ؟ يعني به نام مبارزه با آمريکا اما به کام شرکتهاي وابسته به آمريکا مانند اپل و اچ پي که محصولاتش از طريق چين بازار ما را فتح کرده اند. ادامه اين مسير به چه کساني خدمت مي کند؟

بنابراين بياييم به جاي دعوا بر سر ظاهر مسئل سياسي به عمق مسائل توجه کنيم. ببينيم راه هاي واقعي مبارزه با نفوذ و سلطه آمريکا چيست. براستي چقدر فرق است بين اينکه به شيطان بزرگ آمريکا نامه بدهيم يا تلفني با او صحبت کنيم؟ يعني آيا وسيله ارتباط مهم است يا موضوع ارتباط و نتايج حاصل از اين ارتباط؟ چقدر فرق است بين دست دادن با جان کري و اوباما که هر دو رهبران نظام شيطاني هستند؟
بايد ببينيم اين نامه نوشتن يا ننوشتن، دست دادن يا دست ندادن در راستاي منافع و آرمان هاي ما هست يا موجب سلطه و نفوذ بيشتر آمريکا مي شود؟ يا نمي شود؟ براي قضاوت در اين موارد بايد معيار و الگو داشته باشيم.
اساتيد ما در روابط بين الملل و سياست بين الملل به ما ياد دادند که مي توانيم به آمريکا فحش و ناسزا بدهيم اما اين فحش دادن خدمت به او باشد. برعکس مي توان به امريکا لبخند زد اما اين لبخند به ضرر آمريکا تمام شود. براي قضاوت درباره درستي و يا نادرستي اين قبيل امور بايد به معيارها توجه کرد. معيار ما در روابط بين الملل منافع ملي و آرمان هاي انقلاب بصورت هم زمان است.
درروابط بين الملل نبايد مانند روابط بين افراد جامعه قضاوت کرد. يعني در مناسبات شخصي توهين و تشويق معناي خاص خود را دارد که الزاما همين معنا در روابط بين الملل برداشت نمي شود. بر اين اساس بايد به ديپلماتي که مورد اعتماد است، فرصت داد تا از فن ديپلماسي در جاي خود بهره بگيرد. مثل اين است که کسي را داخل استخر آب بيندازيم بعد به او بگوئيد شنا نکن يا خيس نشو خوب مگر چنين چيزي ممکن است؟ دست دادن يک ديپلمات به يک رئيس جمهوري که مقام ارشد محسوب ميشود در هر شرايطي تعريف خاص خود را دارد. قضاوت در باره غلط يا صحيح بودن اين اقدام بايد متناسب با شرايط خودش در زمان و مکان معين تعريف شود.
آقاي ظريف مي داند براي اجراي صحيح برجام، ايران در ده سال آينده با شياطين متعددي سرو کار دارد. بنابراين بايد تلاش کند تا آنجايي که ممکن است منافع ايران را به حداکثر برساند. اين به حداکثر رساندن منافع کشور به قيمت دور شدن از آرمان ها نيست. بلکه اتفاقا دقيقا در راستاي انقلاب است. دربحث برجام هم علي رغم همه نقاط ضعفي که دارد بنده مدعي هستم اين يک راه براي خروج از وضعيت بد فعلي با حداقل هزينه هاي ممکن است. حالا براي اجراي آن اگر لازم شد بايد با اوباما و يا هر شيطان ديگري دست داد. اما به صرف دست دادن يا نشستن بر سر ميز مذاکره، ما منافع ملي و آرمانهايمان را فدا نکرده ايم. مي توان مذاکره کرد اما سازش نکرد مي توان مستقل بود اما براي اثبات حقانيت خود اگر لازم بود پاي ميز مذاکره با شيطان هم نشست.
در نقطه مقابل ممکن است شما با شيطان دست ندهيد اما با اظهارات نسنجيده خود وضعيت جنگي براي کشور بوجود بياوريد. به عنوان نمونه ميليون ها دلار بخاطر بالا رفتن بيمه هاي کشتيراني به کشور صدمه بزني و پول بيشتري را روانه بيمه هاي انگليسي آمريکايي کنيد.
خلاصه آنکه بايد دنبال راه هاي واقعي عليه نفوذ وسلطه آمريکا باشيم. در اين مسير مي توان شعار هم داد اما بايد حواسمان جمع باشد در عمل اين شعارها به نفع آمريکا و اذناب داخلي اش تمام نشود.
از حق بايد به حق دفاع کرد و روش مناسبي براي دفاع از حق برگزيد و در زمان و مکان مناسب از روش صحيح استفاده کرد تا ضمن حفظ آرمان هاي انقلابي، منافع ملي را به حداکثر رساند.

دکتر حسن بهشتي پور













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن