واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: می گویند رسانه های ایرانی در بحران هستند. می گویند فراگیری شبکه های مجازی و دسترسی آزاد به اطلاعات در این شبکه ها، باعث شده رسانه های ایرانی در شرایطی که هزار و یک مشکل دارند، رقیبی سرسخت و قوی داشته باشند که آنها را روزبه روز کم رنگ تر از دیروز می کند. می گویند جامعه در جای خالی این رسانه ها دچار آسیب می شود و این آسیب ها خطرناک است. درباره تمام این حرف ها و موضوعاتی که این روزها درباره رسانه ها می شنویم با سه کارشناس، ماشاءالله شمس الواعظین روزنامه نگار، مهدی محسنیان راد استاد ارتباطات و محمد قانعی راد جامعه شناس صحبت کردیم. واقعیت بحران را درک کنیم ماشاءالله شمس الواعظین رسانه های ایرانی دو بحران اصلی دارند؛ بحران داخلی و خارجی. بحران خارجی همان فضای کار رسانه هاست که روزبه روز بسته تر می شود و از استانداردهای لازم برخوردار نیست. بحران داخلی هم شکسته شدن خطوط روزنامه نگاری، حذف روزنامه نگار حرفه ای و پیشکسوت به دلایل مختلف است؛ اتفاق هایی که باعث شده تا مهارت های رسانه ای کاهش پیدا کند، فضای رقابت از بین برود و رسانه ها، باری به هر جهت به زندگی خود ادامه دهند. این شرایط، شرایطی طبیعی و درست نیست و بیشترین تاثیر را هم روی مخاطبی می گذارد که عطش دانستن دارد و اگر از مجراهای درست و حرفه ای آنچه را می خواهد به دست نیاورد، به سراغ مجراهای دیگر می رود و نیاز خود را برطرف می کند. چنین شرایطی، شرایطی که بحران رسانه می خوانیم، محصول دو اتفاق مهمی است که ذکر کردم و تا زمانی که انحصار و بستگی خارجی از بین نرود و اهالی رسانه ها هم قواعد کار حرفه ای را درست و دقیق نیاموزند و از نیروهای قدیمی و کارکشته استفاده نشود، این بحران هم حل نمی شود؛ بحرانی که عده زیادی، دسترسی به اینترنت و راه های اطلاع رسانی سریع و آزاد مجازی را هم دلیل موثری برای ایجاد آن می دانند. اما من، به هیچ عنوان این نظریه را قبول ندارم و معتقدم اگر در کشوری مثل ژاپن، با تمام امکانات تکنولوژی و دسترسی آزاد به اینترنت، نشریاتی با تیراژ های چندصد میلیونی منتشر می شود، نمی توانیم دنیای مجازی را مقصر شرایط فعلی رسانه ها بدانیم و آن را به عنوان عاملی مهم معرفی کنیم. توجه مخاطب به دنیای مجازی از بحران رسانه می آید و تا زمانی که نخواهیم به واقعیت بحران، درست و شفاف نگاه کنیم، نمی توانیم راه حل مناسب آن را هم پیدا کنیم. نگوییم بحران، بگوییم بیماری مهدی محسنیان راد در بررسی اوضاع کلی رسانه های ایرانی، کلمه بحران، چندان مناسب این شرایط نیست. آنچه این روزها برای رسانه های ایران اتفاق افتاده است، بیماری ای است که اگر تا دیروز در مرحله اول بوده، امروز به مرحله شش رسیده و اگر شرایط کنترل نشود، به مراحل خطرناک دیگر می رسد. این بیماری محصول فضای تنفسی است که سه عامل انحصار، عدم حضور روزنامه نگاران کارکشته و فضای بسته پراز ممیزی رسانه ها را شامل می شود. این سه عامل باعث شده اند تا شرایط رسانه های ایرانی به این روزگار برسد و در چنین شرایطی بازار پیام و دسترسی به اطلاعات در فضای مجازی، جایگزین رسانه های رسمی شده است؛ جایگزینی که رسانه های ایرانی به دلیل همان بستگی، انحصار و جای خالی حرفه ای ها، قدرت مقابله و رقابت با آن را ندارند. بنابراین باید شبیه به پزشکی می داند تا زمانی که مصرف آب آلوده قطع نشود، بیماری های گوارشی هم از بین نمی رود، باید بدانیم که بیماری رسانه ای هم راه های درمانی اش حذف آن سه عامل است. تا زمانی که عوامل این بیماری درمان نشوند، مراحل مختلف بیماری به رسانه ایرانی نزدیک می شود و درمان هم نمی شود. بی اعتمادی از راه می رسد مهدی قانعی راد در نظریات مختلف جامعه شناسی نظیر هارولد لاوسل، مک لوهان و... رادیو و تلویزیون به عنوان مهم ترین و بزرگ ترین رسانه های سمعی و بصری، بیشترین تاثیر را در رفتار، کردار و سبک زندگی مردم یک جامعه دارند و در امتداد آنها فضای رسانه های مکتوب و دیگر رسانه های یک جامعه هم مشخص می شود. به استناد همین نظریه ها و توجه به رسانه ملی، متوجه می شویم که رسانه های ایرانی نتوانسته اند که در جامعه ایرانی تاثیرگذار باشند و با برنامه ریزی و رفتار رسانه ای درست، جامعه ایرانی را تغذیه کنند. اینچنین است که می بینم ایرانی ها روزبه روز به جای اینکه به بیرون از خانه و حرکت در جامعه سوق پیدا کنند، درون خانه های خود می روند و با ماهواره و اینترنت، جای خالی رسانه های داخلی را پر می کنند. اتفاقی که باعث می شود فرهنگ ایرانی به پدیده هایی که از سمت غرب ترویج می شوند، تغییر پیدا کند و نمونه بزرگ این تغییرات را در سفرهای سالانه هشت میلیون ایرانی به آْنتالیا، ارمنستان و... می بینیم. تا زمانی که تفکر سنتی مدیریت رسانه تغییر نکند، این شرایط هم تغییر نمی کند. مدیران ایرانی باید به این درک برسند که جوانان ایرانی، نوخواه، نوجو، نوپذیر و نوگرا هستند و در دنیای امروز به دنبال وسایل ارتباط جمعی می روند که این نوجویی و نوخواهی را تامین کنند. سیستم سنتی مدیریت رسانه در چنین شرایطی دیگر جوابگو نیست و اگر اصراری برای ادامه این روند وجود داشته باشد، با توجه به دسترسی آزاد در دنیای مدرن این روزها، فاصله و شکاف میان مردم و رسانه ها روزبه روز بیشتر می شود. چنین شکافی اعتماد میان مردم با یکدیگر و مردم با مسوولان را روزبه روز بیشتر می کند و کاهش توان اقتصادی، کاهش آرامش اجتماعی، افزایش آسیب های اجتماعی و فرهنگ زدایی، عواقب مهم آن است.
شنبه ، ۱۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]