واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
معمای پلیسی قتل با یک گلوله سروان میری در اداره مشغول رسیدگی به پروندهای بود که تلفن کشیک قتل دادسرا به صدا درآمد. افسر کلانتری 28 تهران از آن سوی خط از قتل مرد جوانی در شرکتش خبر داد. کارآگاه آدرس را گرفت و راهی محل قتل شد. قتل در یکی از خیابانهای مرکزی شهر رخ داده بود. خودروی کلانتری و آمبولانس پزشکیقانونی مقابل ساختمان چهار طبقه پارک شده بود. وارد ساختمان شد. قتل در طبقه سوم رخ داده بود. چند زن و مرد مقابل در ایستاده بودند و پچ پچهای آنها به همهمهای تبدیل شده بود.
محل جنایت یک شرکت حمل و نقل بود که قتل در یکی از اتاق های آن رخ داده بود. افسر کلانتری با مشاهده به سمت او رفت و گفت: مقتول به نام مهران مدیرعامل این شرکت است که با شلیک گلوله ای به قتل رسیده بود. صبح وقتی کارمندان به اینجا آمدند با جسد مهران روبه رو شده و موضوع را به ما گزارش دادند. او همیشه تا دیر وقت در شرکت می ماند و دیروز هم وقتی کارمندان می رفتند او اینجا بود. با کسی مشکل نداشت؟ به گفته کارمندان مرد خشن و بد اخلاقی بود. چند روز قبل هم دو تن از کارمندان را اخراج کرده بود. علت اخراج چه بود؟ به خاطر بی نظمی در کار. چه کسی آخرین بار شرکت را ترک کرده؟ حسابدار شرکت ساعت شش عصر شرکت را ترک کرده است. سروان به محل قتل رفت. جسد مقتول پشت میز کارش قرار داشت و گلوله ای به سینه اش اصابت کرده بود. هیچ واکنشی نشان نداده بود و غافلگیر شده بود. پزشک جنایی که کارش تمام شده بود در گزارشش گفت: حدود ساعت 7 تا 9 دیشب قتل رخ داده است. گلوله از فاصله ای نزدیک شلیک شده است. سروان از مامور کلانتری خواست دو کارمند اخراجی را پیدا کند و برای تحقیق به آنجا بیاورد. خودش هم به تحقیق از حسابدار شرکت پرداخت. چه زمانی شرکت را ترک کردید؟ فکر می کنم ساعت شش بعدازظهر بود. می خواستم کمی خرید کنم زودتر رفتم. روزهای دیگر ساعت هفت می رفتم . کسی در شرکت نبود؟ نه . فقط مهران بود. موقع ترک شرکت مورد مشکوکی ندیدی؟ نه همه چیز عادی بود. کارآگاه در حال تحقیق در شرکت بود که افسر کلانتری همراه دو مرد به آنجا آمدند. جناب سروان سعید و مهدی کارگران اخراجی شرکت هستند. سروان بازجویی از سعید را آغاز کرد. دیروز کجا بودید؟ دنبال کار. چرا اخراج شدی؟ آقا مهران مرد بداخلاقی بود و با کوچک ترین اشتباهی به آدم توهین می کرد. چند روز قبل دیر به شرکت آمدم و او شروع به توهین کرد. من خسته شده بودم و با هم درگیر شدیم که اخراجم کرد. دیروز غروب کجا بودی؟ گفتم دنبال کار. شاهدی هم داری؟ دنبال کار بودن شاهد می خواهد؟ کارآگاه به تحقیق از مهدی، آبدارچی سابق شرکت پرداخت. چرا اخراج شدی؟ یک روز آقامهران مهمان داشت و من باید به خاطر بیماری همسرم زود به خانه می رفتم، اما او گفت باید برای پذیرایی از مهمانش در شرکت بمانم. اما من باید می رفتم، سر همین موضوع بین ما درگیری لفظی رخ داد و او، مرا اخراج کرد. بررسی های تلفن نشان می دهد دیروز مقتول با تو تماس گرفته است. علت این تماس چه بود؟ کلیدهای شرکت نزد من مانده بود و او خواست آنها را تحویل دهم. من هم برای تسویه حساب و دادن کلیدها به اینجا آمدم. چه ساعتی به شرکت آمدی؟ حدود ساعت 8 شب به شرکت رسیدم. آقامهران در حال خارج از شرکت بود که کلیدها را به او دادم و قرار شد دو روز بعد برای گرفتن حقوقم به شرکت بیایم. او تنها بود؟ نه، مردی نیز همراهش بود که او را تاکنون در شرکت ندیده بودم. او اسلحه ای به کمر داشت که فکر کردم مامور پلیس است. به همین خاطر وقتی گفت دو روز دیگر بیا، بدون درگیری قبول کردم. سروان پس از بررسی اظهارات دو کارگر اخراجی و حسابدار شرکت دستور بازداشت قاتل را صادر کرد. شما خوانندگان گرامی می توانید با اشاره به دو دلیل کارآگاه و معرفی قاتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت کنید. پاسخ معمای قتل در روز بارانی سروان با اشاره به دو دلیل زیر سهیل و اکبر را به عنوان قاتل معرفی کرد: 1ـ تناقض گویی دو متهم در مورد مرد لاغراندام. یکی مدعی بود او میله در دست داشت و دیگری می گفت، او ساک در دست داشته است. 2ـ زمین خیس بود که این موضوع نشان می داد، او پس از شروع باران کشته شده و با اظهارات متهمان درباره زمان قتل متناقض بود. در مسابقه هفته گذشته 2802 نفر شرکت کرده بودند که 497 نفر پاسخ صحیح دادند. از میان افرادی که پاسخ صحیح داده اند، آقای عباس خان مراد از رشت به قید قرعه برنده شده است. شما خواننده گرامی با دو دلیل بگویید قاتل مهران کیست؟ پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید. وحید شکری / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
 
جمعه 10 مهر 1394 ساعت 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]