واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه جام جم: دختر جوان که برای ازدواج با پسر افغان از خانه فرار کرده بود، پس از دستگیری از قاضی خواست پدرش را به این ازدواج راضی کند.به گزارش جام جم، 20 اردیبهشت امسال پسر جوانی با مراجعه به کلانتری جوادیه تهرانپارس از ناپدید شدن دختر مورد علاقه اش خبر داد. پسر 28 ساله در شکایتش مدعی شد؛ دو ماه قبل در پاساژی در میدان هفت حوض با آیدا آشنا شدم و به خواستگاری اش رفتم که آنها جواب مثبت دادند، اما چند هفته بعد متوجه تماس های مشکوک آیدا شدم. او در مورد تماس ها پاسخی نداد و از دیروز خانه را ترک کرده است. با اعلام شکایت پسر جوان، پدر دختر جوان نیز شکایتی را مطرح و ادعا کرد می داند دخترش را چه کسی با خود برده است. مرد میانسال ادامه داد پسر جوانی که تبعه افغانستان است از چند سال قبل مزاحم دخترم بوده و چندبار آیدا را از خانه فراری داده است. با ثبت شکایت مرد میانسال در پایگاه چهارم پلیس آگاهی ماموران موفق شدند دختر جوان را با پسر تبعه افغانستان در حوالی خاتون آباد شناسایی و پسر جوان را دستگیر کنند. روز گذشته با انتقال متهم به دادسرای امور جنایی، تحقیقات از او و دختر 26 ساله آغاز شد. آیدا در بازجویی ها با رد اتهام آدم ربایی گفت: من دانشجو هستم و با میلاد شش سال قبل در مترو آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و کم کم رابطه ما بیشتر شد تا این که به خواستگاری ام آمد، اما خانواده ام مخالفت کردند. با پیشنهاد میلاد چهار سال قبل از خانه فرار کردم تا خانواده ام راضی به ازدواج شوند، اما با شکایت پدرم پسر جوان دستگیر و از کشور طرد شد. چند ماه بعد او دوباره به ایران بازگشت و دوستی مان را از سر گرفتیم. در این مدت هر کاری کردم پدرم راضی به ازدواج نشد. حتی دو بار دیگر نیز از خانه فرار کردم، اما فایده ای نداشت. اواخر اردیبهشت وقتی میلاد موضوع خواستگاری پسر جوان را فهمید، دوباره پیشنهاد فرار را مطرح کرد. من هم با برداشتن دو میلیون تومان پول از خانه فرار کردم. وی ادامه داد: بعد از فرار به دفترخانه ای در قیامدشت رفتیم و به عقد موقت میلاد درآمدم. بعد هم با آن پول خانه ای در خاتون آباد اجاره و زندگی کردیم. آقای قاضی من میلاد را دوست دارم. پدرم برای ازدواج من با میلاد شرط های سختی گذاشته است که از عهده میلاد خارج است. در ادامه میلاد 28 ساله در جلسه بازپرسی گفت: ما 50 سال است در ایران زندگی می کنیم، اما اهل هرات افغانستان هستیم و در ایران کفاشی می کنم. من پاسپورت دارم و اقامتم در ایران قانونی است. من آیدا را دوست دارم و او قانونا همسر موقت من است. در ادامه جلسه، پدر آیدا با بیان این که دخترش درمان سرطان را پشت سر گذاشته است، مدعی شد: مراحل درمان دخترم باید تکمیل شود و اگر این پسر قصد ازدواج دارد باید اول تکلیف اقامتش را مشخص کند و بتواند شرایط اولیه زندگی از جمله خانه ای خوب را فراهم کند. من هم مثل هر پدری آرزو دارم دخترم طبق رسوم به خانه بخت برود. با اظهارات متهم و دختر جوان، محسن مدیر روستا بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی، دستور تحقیق در مورد نحوه اقامت میلاد را صادر کرد تا اگر او غیرمجاز در کشور سکونت دارد، به کشورش بازگردانده شود.
پنجشنبه ، ۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه جام جم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]