تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش روشنى بخش انديشه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816192787




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پرده برداری از راز ترسی که پیامبر خدا نداشت!


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مروری اجمالی بر واقعه غدیر خم و بررسی آیات مرتبط با این رخداد و توجه به لحن تهدید آمیز برخی از آنها، سوالی را به ذهن بسیاری از افراد متبادر می کند که مگر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله قصد سرپیچی از این فرمان را داشتند که با چنین لحنی مورد خطاب الهی قرار گرفتند؟ آیا ایشان از اتفاق ناگوار خاصی بیم داشتند که در دل دچار تردید شدند و سپس با لحن شدیدی مورد تهدید الهی قرار گرفتند که اگر این پیام را ابلاغ نکنی، رسالت بیست و سه ساله ات را تباه نموده ای؟ 1 در بخش اول مقاله سعی نمودیم با طرح یک نگاه کلی در مورد دغدغه انبیاء الهی به هنگام ابلاغ رسالت خود، به ارائه پاسخی روشن به این مساله بپردازیم. در این بخش نیز تلاش شده است با تطبیق آن نگاه کلی بر واقعه غدیر خم و مسئولیت سنگین شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، پرده از زوایای دیگری از این رخداد برداریم. سیدعبدالله سیدحسینی - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان همچنانکه گذشت، رسول اللَّه صلی الله علیه و آله خطرات محتملى را در تبلیغ این حکم پیش بینى مى کرد ولی مطمئنا آن خطر، خطر جانى براى شخص آن جناب نبود. در ایه شریفه 84 سوره نساء، 2 دستور فوق العاده اى به پیامبر صلى اللّه علیه و آله داده شده است. طبق این آیه، ایشان موظف بود به تنهائى در برابر دشمن بایستد، حتى اگر هیچکس همراه او گام به میدان نگذارد! فرار از میدان جنگ که از گناهان کبیره است، از نظر فقهی برای افراد عادی حد و حدودی دارد. حدّ آن در آغاز، مقاومت یک رزمنده در برابر ده نفر بود سپس خداوند تخفیفی نسبت به این حکم قائل شد و حدّ آن را مقاومت یک رزمنده در برابر دو نفر قرار داد،  3 ولی فرار از میدان جنگ برای رسول اکرم صلّی الله علیه و آله حرام بود و هیچ حدّ و مرزی نداشت؛ یعنی هرگز پیغمبر صلی الله علیه و آله مأذون نبود میدان کارزار را ترک و فرار کند، گرچه همه مردم روی زمین دشمن او باشند و علیه او در مصاف شرکت کنند. علاوه بر اینکه سنّت و سیرت قطعی آن حضرت هم این بود که از احدی هراس نداشت تا بخواهد صحنه و میدان را ترک نماید. امیرالمومنین علیه السلام در توصیف شجاعت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: هنگامی که جنگ به اوج خود می رسید و شعله های نبرد برافروخته می شد، ما به رسول خدا پناه می بردیم و هیچ کس از ما مسلمانان به دشمن نزدیکتر از آن حضرت نبود. 4 خداوند متعال، خود نیز در کلام کریمش بر طهارت دامن انبیاء از این گونه ترسها شهادت داده و فرموده: "بر پیامبر در آنچه خدا براى او مقرر کرده محذورى نیست. این سنت خداست که از دیرباز در میان گذشتگان (پیامبران) نیز بوده و فرمان خدا همواره سنجیده و حساب شده است، پیامبران کسانى هستند که پیام هاى خدا را مى رسانند و از او مى ترسند و از هیچ کس جز خدا نمى ترسند، و خدا براى حسابرسى کفایت مى کند" 5 و نیز در جای دیگر عده اى از بندگان خود را به این خصلت ستوده است که با وجود تهدید دشمن، جز از خدا از احدى باک ندارند:" همان کسانى که وقتى مردم به آنها گفتند: مشرکین در برابر شما گرد آمده اند، پس از آنان بترسید، [به جاى ترس ] بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس است و نیکو حمایتگرى است " 6 بنابراین مشخص است که نگرانی پیامبر صلی الله علیه و آله ناشی از تهدید جان شخص ایشان نبوده است. آنچه از شواهد تاریخی و شخصیت و جایگاه خاص امیر المومنین علیه السلام به دست می آید این است که عمده، خطر سیاسی و جوسازی مردم حجاز بود که مبادا بر اثر جهالت و ضعف فرهنگی دچار شبهه شوند و بگویند: رسول گرامی داعیه رسالت در سر پرورانده تا مردم را محکوم خاندان خود کرده و پسر عمو و داماد خود را جانشین خویش کند و امارت بر مردم را میراث و موروث خاندان خود گرداند. حضرت این بیم را داشت که با مطرح کردن این مساله در آن زمان و مکان خاص، اعراب به دلیل تعصباتی که در عمق روح آنها وجود داشت، او را متهم سازند و جنجال راه بیندازد که ببینید ٓ به اصطلاح معروف ٓ دارد برای خانواده خودش نان می پزد! و در نتیجه دعوت و زحمات بیست و سه ساله ایشان فاسد و بى نتیجه شود. به هرحال این گونه اجتهادات و مصلحت اندیشى ها براى آن جناب جایز بوده است و اسم این مصلحت اندیشى را نباید ترس از جان گذاشت. امیرالمومنین علیه السلام شخصیتی بود که علیرغم جاذبه نیرومند و فوق العاده ای که داشت، مردی دشمن ساز و ناراضی ساز هم بود. یعنی دافعه فوق العاده هم داشت که البته این یکى از افتخارات بزرگ ایشان است. هر انسان هدفدار و مبارز و مخصوصاً انقلابى که در پى عملى ساختن هدفهاى مقدس خویش است «و یجاهِدونَ فى سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» 7 و در راه خدا مى کوشد و از سرزنش سرزنشگرى بیم ندارد، قطعا برای خود دشمن می سازد و روحهاى پر طمع و پر آرزو را رنجیده مى کند و به درد مى آورد. پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله، امام على علیه السلام را به فرماندهى لشکرى به یمن فرستاد. ایشان پس از انجام ماموریت و هنگام بازگشت، براى ملاقات پیغمبر صلی الله علیه و آله عزم مکه کرد. در نزدیکی هاى مکه یکى از لشکریان را به جاى خویش گمارد و خود براى ارائه گزارش سفر، زودتر به سوى رسول اللَّه صلی الله علیه و آله شتافت. آن شخص ح لّه هایى را که امام على علیه السلام همراه آورده بود در بین لشکریان تقسیم کرد تا با لباسهاى نو وارد مکه شوند. امام علیه السلام بازگشت و با دیدن این اتفاق به این عمل اعتراض کرد و آن را بى انضباطى دانست. زیرا نمى بایست قبل از اینکه از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله کسب تکلیف شود تصمیمى درباره حلّه ها گرفته شود. و در حقیقت از نظر امام على علیه السلام این کار نوعى تصرف در بیت المال بدون اطلاع و اجازه پیشواى مسلمین به شمار می رفت. از این رو على امام علیه السلام دستور داد حلّه ها را از تن خود بکَنند و آنها را در جایگاه مخصوص قرار داد که تحویل پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله داده شود و آن حضرت خودشان درباره آنها تصمیم بگیرد. لشکریان حضرت على علیه السلام از این عمل ناراحت شدند. همینکه به حضور پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله رسیدند و رسول اکرم صلى الله علیه و آله احوال آنها را جویا شد، از خشونت امام على علیه السلام در مورد حلّه ها شکایت کردند. پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله آنان را مخاطب ساخت و گفت: «یا ایّهَاالنّاس ! لا تَشْکوا عَلِیّاً فَوَاللَّهِ انَّه لَأَخْشَن فى ذاتِ اللَّهِ مِنْ انْ یشْکى ؛  8 مردم! از على شکوه نکنید که به خدا سوگند او در راه خدا شدیدتر از این است که کسى درباره وى شکایت کند.» هراس رسول گرامی صلى الله علیه و آله نیز از این بود که مردم تحت تاثیر حب و بغض ها و کینه ها و جهالت ها، نتوانند تشخیص بدهند که ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام در رخداد غدیر، حکم خدا و نصب الهی است. لذا خدای سبحان پس از آن تهدید، فرمود: «واللّه یعصمک من النّاس» یعنی کاری می کنم که طرز فکر مردم دگرگون شود و مردم کار تو را توطئه نپندارند و تو را متهم نکنند؛ چنانکه به موسای کلیم بشارت داد: «لاتخف إنّک أنت الأعلی ء وألق ما فی یمینک تلقف ماصنعوا إنّما صنعوا کید ساحر ولایفلح السّاحر حیث أتی؛ 9  مترس که تو خود برتر و پیروزی و آنچه در دست داری بینداز تا هرچه را ساخته اند ببلعد.» مردم خواهند دید که در صحنه مسابقه اژدهایی حرکت می کند و دیگر چیزی جز چوبهای خشک و طنابهای بی روح و سرد نیست؛ مردم دیگر طناب و چوب می بینند، نه مار. خاصیت کار تو این است که کید و صنع ساحران را می بلعد، نه چوب و عصا و طناب را. خدای سبحان با چنین اهمیّتی حادثه غدیر را برای رسول گرامی صلى الله علیه و آله تحلیل و تبیین کرد. پی نوشت ها: 1. سوره نساء، آیه 67 2. فَقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ ت کَلَّف إِلاَّ نَفْسَکَ وَحَرِّضِ الْم ؤْمِنِینَ عَسَى اللّه أَن یَک فَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَر واْ وَاللّه أَشَدّ بَأْسًا وَأَشَدّ تَنکِیلاً. پس در راه خدا پیکار کن که جز بر نفس خویش مکلف نیستى، و مؤمنان را [به پیکار] برانگیز، شاید خدا گزند آنان را که کافر شدند از شما باز دارد، که قدرت خدا بیشتر و کیفرش سخت تر است  3 . سوره انفال، آیات 66 65 4. نهج البلاغه ، قسمت کلمات غریب، رقم 9 5. سوره احزاب، آیه 39  6 . سوره آل عمران، ایه 173 7 . سوره مائده، آیه 54  .8 منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، خوئی، جلد 20 صفحه 165  9 . سوره طه، آیات 69 68


چهارشنبه ، ۸مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن