واضح آرشیو وب فارسی:بیان گلپایگان: ما شبح تهدید و دبه آمریکایی را همیشه بالای سر مذاکرات مشاهده کرده ایم و حالا بزرگترین دستاورد این مذاکرات را در پسا برجام می توان غیر قابل اعتماد دانستن آمریکا دانستبه گزارش بیان نیوز، ، متن زیر در نمایشگاه دفاع مقدس دانشگاه پیام نور گلپایگان، مورد تائید و امضای دانشجویان و بازدید کنندگان قرار گرفت: پیام تاریخی و حکیمانه رهبر عزیزمان را شنیدیم که در پاسخ سوال یکی از دانشجویان درباره تکلیف استکبار ستیزی اینطور فرمودند: آماده باشید برای مبارزه با استکبار مگر مبارزه با استکبار تعطیل بردار است. این از مبانی انقلاب است. اگر مبارزه با اسکتبار نباشد،ما تابع قرآن نیستیم، آمریکا اتم مصادیق استکبار است. ما هنوز سیاهه جنایات آمریکا در حق مردم ایران را فراموش نکرده ایم. ما هنوز که هنوز است بد عهدی و بد ذاتی آمریکایی ها را از یاد نبرده ایم، ما می دانیم که در مذاکرات، آمریکا تا آخرین لحظه،اجازه اتمام کا ر را نمی داد و هر روز به دنبال امتیاز بیشتر بود. ما شاهد تهدیدهای ترک میز مذاکره توسط مقامات دست نشانده آمریکا و لابی صهیونیست بوده ایم که هرچند هدفشان برهم زدن کل چارچوب مذاکره نبوده است اما نهایت کار آنها ایجاد فشار و تحمیل زیاده خوایی هایشان بوده است تا بتوانند ایران را در مقام دفاع از مفاد توافق لوزان قرار دهند و محک بزنند. ما شبح تهدید و دبه امریکایی را همیشه بالای سر مذاکرات مشاهده کرده ایم و حالا بزرگترین دستاورد این مذاکرات را در پسا برجام می توان غیر قابل اعتماد دانستن آمریکا دانست. گرچه جامعه ایرانی خباثت ها و جنایت های نظام استکباری غرب را هیچ گاه فراموش نکرده اما در بدنه دولت اصلاحات ،این جریان تلاش کردتا تعامل با غرب را جایگزین دشمنی با آمریکا جلوه دهد. حتی بعد از این جریان نیز برخی افراد منتسب به جریانهای حاشیه ای زمزمه حذف شعار راهبردی مرگ بر آمریکا را مقدمه تعامل با هژمون غرب به نمایندگی امریکا بروز دادند و گاهاً این شیوه برای جلب یا فریب افکار عمومی استفاده شد و تولید داخلی و اقتصاد مقاومتی که راهبرد نظام جمهوری اسلامی و دستور مؤکد مقام معظم رهبری بود را نادیده گرفتند و این مهم به حاشیه رانده شد.اما این مولفه نابجا در روز های پایانی مذاکرات با دبه های آمریکایی، ارزش خود را در نزد این جریان از دست داد و رسانه های جریان تجدید نظر طلب، به ناچار اذعان داشتند که آمریکا قابل اعتماد نیست. اما هم اکنون نکته حائز اهمیت این است که جمهوری اسلامی ایران با ایستادگی سی و چند ساله در مقابل نظام سلطه آمریکایی و جنگ نابرابر تحمیلی نه دچار فروپاشی شده و نه با پذیرش برجام قرار است دچار استحاله در نظام جهانی و بازنگری در نقشها و آرمان های خود شود. از این رو، این آمریکاست که واقعیت جمهوری اسلامی ایران را پذیرفته و حاضر به کنارآمدن با آن شده است و به نوعی از ادعای هژمونی طلبی خود در قبال ایران دست کشیده است. نکته بسیار مهم در پسابرجام آن است که می توان از تغییر در هندسه قدرت نظام جهانی، در نتیجه مقاومت و ایستادگی جمهوری اسلامی ایران، سخن گفت که این خود می تواند دستاوردی بزرگ برای نظام اسلامی باشد. هرچند این نه اولین موج تغییر در هندسه قدرت نظام جهانی که دومین موج آن می باشد، زیرا موج اول با پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی ایران رخ داد. جریانات سیاسی در داخل کشور نیز در روزهای سرنوشت ساز و حساس فعلی باید بدانند که در پسابرجام و آینده ؛ توجه به نکات زیر ضروری است: صیانت از وحدت و انسجام ملی و جلوگیری از فضای دو قطبی در کشور یک ضرورت است. کلید حل مسائل اساسی ما افزایش قدرت درونی و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی بوده و نباید به گشایش جزئی و برآمده از سیاست مزورانه و شیطانی دشمن دلخوش کرد.بازار ایران باید محلی برای کالای با کیفیت تولید داخل باشد نه بازار مکاره اقتصادهای ورشکسته اروپایی و غربی در فضای اقتصادی ایران اسلامی باید اقتصاد مقاومتی را جایگزین اقتصاد مقاومتی و عاریتی غرب نموده و از اقتصاد مصرفی غرب برحذر بوده و دانش بومی تولید را بر فضای جامعه حاکم شود. برجام،وقتی قابلیت اجرا را خواهد داشت. که در آن فضایی حاکم باشد،که مصالح نظام و منافع ملی با رفع تحریمهای ظالمانه، حفظ تحقیق و توسعه هستهای و صیانت از توان دفاعی و حرمت دانشمندان هستهای از هر گونه شیطنت دشمن لحاظ گردد.یعنی مذاکره ما معامله ای برای برچیدن تحریمهاست و در مسایل غیر، ما مذاکره ای نخواهیم داشت و این را مسئولین اجرایی باید مدنظر بگیرند. تنها راه حفظ و صیانت از برجام در مسیر منافع ملی ما، حفظ بی اعتمادی موجود به اعضای ۱+۵ و آژانس بین المللی انرژی اتمی است. . بنابراین باید در عین تعامل با آژانس، به این تعامل رنگ خوش بینی و اعتماد ندهیم. نکته مهم تر این که بی اعتمادی ما نسبت به آژانس برخاسته از یک معادله انتزاعی نیست، بلکه سوابق قبلی این نهاد در حوزه بازرسی ها به اندازه ای مخدوش است که جایی برای خوشبینی نسبت به آمانو و همراهانش باقی نمی گذارد. از این رو باید میان دو مقوله “تعامل با آژانس” و ” اعتماد به آژانس” تفکیک قائل شویم. تعامل ما با آژانس با حفظ اصول امنیتی و خطوط قرمزی نباید به اعتماد به آژانس تبدیل شود، زیرا این سازمان بین المللی اعتماد پذیر نیست. در دوران پساتوافق باید هر گونه محاسبه و رفتار ما بر اساس رصد هوشمندانه اوضاع صورت گیرد.. باید در نظر داشته باشیم که توافق هسته ای صورت گرفته مرهون مقاومت ۱۲ ساله ملت ایران بوده است. حضور خستگی ناپذیر همه تیم های مذاکره کننده هسته ای در این معادله و مخصوصا تیم مذاکره کننده هسته ای اخیر بدون پشتوانه ای به نام” مقاومت هسته ای یک ملت “، امکانپذیر نبوده است.این مقاومتی است برخاسته از برکت خون شهدای انقلاب،هشت سال دفاع مقدس و هسته ای ما. برجام متعلق به هیچ گروهی نیست و نباید نسبت به آن نگاه جناحی و ابزاری داشت. از این رو باید در دوران پسا برجام باید ضمن اتخاذ نگاهی واقع بینانه نسبت به آن، در صیانت از نقاط مثبت و مقابله با نقاط ضعف آن و همچنین رصد هوشمندانه رفتار رقیب غیر قابل اعتمادمان یعنی ایالات متحده آمریکا نقش جمعی و پررنگی ایفا کنیم. دوران پسا توافق، دوران حفظ اصول انقلاب و استراتژی های کلان سیاست خارجی کشور است.
سه شنبه ، ۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیان گلپایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]