تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 26 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815986720




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

منِ جانباز خودم را طلب­کار مردم نمی­ بینم


واضح آرشیو وب فارسی:مشرق نیوز: هفته دفاع مقدس که می شود گزارشگران رسانه ملی برای خالی نبودن عریضه دوربین های شان را بر می­ دارند و به آسایشگاه های جانبازان می ­روند. درست است که یکی از مظلوم­ترین اقشار جامعه همین جانبازانی هستند که در آسایشگاه ها اسیر تخت و ویلچرند؛ اما چرا گزارشگران محترم همیشه راحت­ ترین راه را برای تهیه گزارش انتخاب می ­کنند؟به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، بزرگداشت هفتهٔ دفاع مقدس در هفتهٔ اول مهر هر سال یادآور ایثار و فداکاریِ بزرگ­مردانی است که در سی و چند سال پیش خالصانه از همه چیز خود گذشتند و برای بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از جان مایه گذاشتند. بزرگ­مردانی که هرچند از لحاظ سن و جُثه کوچک بودند؛ اما دل­هایی بزرگ و دریایی داشتند. جوان­ان کم سن و سال در آن روزهای پر از خاطره، کاری کردند کارستان. در آن زمان ایثار، شجاعت و فداکاری این فرزندان پاک ایران زمین دنیا را به تعجب واداشت. کار به جایی رسید که حتی دشمنان هم دست به دندان گزیدند و مردانگی­شان را ستودند. برای جوانان امروزی می­ گویم، در آن روزهای پر از خاطره پدران و اسلاف شما درس و بحث و کتاب و دفتر و دانشگاه را کنار گذاشتند و بدون این­که فکر کنند چه آینده ­ای در انتظارشان است به جبهه رفتند. فکر نکنید در آن زمان پدر و مادرها از سر جان بچه­ هایشان سیر بودند و آن­ها را عمداً به استقبال توپ و تانک می­ فرستادند. این یک اصل کلی است که هیچ پدر و مادری در دنیا آرزوی مرگ فرزندش را ندارد. آن زمان هم رزمنده ­ها با زحمت زیاد والدین ­شان را راضی می ­کردند تا اجازه دهند به جبهه بروند و اکثر پدر و مادرها با اشک چشم فرزندان­شان را موقع رفتن به جبهه بدرقه می­ کردند. دفاع مقدس ما یک استثنا بود که والدین فرزندان­شان را به سفری می­ فرستادند که امکان برگشتن از آن سفر کم بود. آن زمان وحدت بود و یکدلی و جنگ ما با دشمن یک جنگ ایدئولوژیک بود. رزمندگان ما قبل از این­که برای خاک بجنگند برای دفاع از ایدئولوژی می­ جنگیدند. همه تلاش می ­کردند هرچه زودتر صدام و بعثی­ ها را از خاک کشورمان بیرون کنند. به نوعی دین ما هدف دشمنان قرار گرفته بود. جوانان آن زمان شهادت را "شیرین ­تر از عسل" می­ دانستند. برای آن­ها واژهٔ مرگ مفهومی نداشت. بیشترشان در آن سنگرهای خاکی حسابی دامن خدا را می­ چسبیدند و برای یافتن گنج شهادت به حضرت دوست التماس می­ کردند. آن­ها در خط مقدم و در شب عملیات خود را در چند قدمی بهشت می ­دیدند. بر این باورم سجده­ های طولانی بچه ­ها در سنگرهای تاریکی که فقط چندمتر با دشمن فاصله داشت، ملائکه خدا را هم به تعجب واداشته بود. آن­ها در شب ­های عملیات آبروی یک ملت را بر دوش می­ کشیدند و گاهی تا 48 ساعت خواب را بر چشمان شان حرام می­ کردند. این مقدمه نسبتا طولانی را گفتم که ببینیم وظیفهٔ مردم و مسئولین ما در زمان کنونی نسبت به قهرمانان، بازماندگان و به عبارتی کهنه­ سربازان جنگ چیست. اگر خودم جانباز نبودم راحت ­تر می­توانستم حق مطلب را ادا کنم؛ اما چه کنم که بعضی وقت­ها دل آدم به درد می­ آید. البته من به­ عنوان یک جانباز خودم را طلب­کار مردم نمی­ بینم؛ اما کم­ توجهی به قشر ایثارگر در جامعه را متوجه مسئولین و مخصوصا آنهایی که مدعی کار فرهنگی هستند، می دانم. خوب دقت کنید؛ هفته دفاع مقدس که می شود گزارشگران رسانه ملی برای خالی نبودن عریضه دوربین های شان را بر می­ دارند و به آسایشگاه های جانبازان می ­روند. درست است که یکی از مظلوم­ترین اقشار جامعه همین جانبازانی هستند که در آسایشگاه ها اسیر تخت و ویلچرند؛ اما چرا گزارشگران محترم همیشه راحت­ ترین راه را برای تهیه گزارش انتخاب می ­کنند؟ مسئولین صدا و سیما پاسخ دهند در هر ماه چند جانباز موفق را که به مدارج عالی رسیده و در حال ارائه خدمت به جامعه­ اند به مردم معرفی می­ کنند؟ در طول یک سال چقدر؟ واقعا مسئولین فرهنگی ما بعد از بیست و چند سالی که از پایان جنگ می­ گذرد تا چه اندازه توانسته ­اند در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه و تأثیرگذاری آن در نسل نو همت و تلاش کنند و این فرهنگ ناب را گسترش دهند؟ اصلا آیا همت و تلاشی وجود دارد؟ در سال ­های اخیر چند فیلم تأثیر گذار در مورد دفاع مقدس ساخته شده است؟ آیا کتاب­ های دفاع مقدس در بطن خانه­ ها، دبیرستان ها و دانشگاه های ما جایگاهی پیدا کرده است؟ چند درصد از هدایایی که مسئولین برای تشویق کارکنان شان می­ خرند، کتاب های دفاع مقدس است؟ مردم ما و مخصوصا نسل جوان و نوجوان ما چگونه باید با فرهنگ ایثار و جانبازی آشنا شوند؟ همین دو سه روز پیش با موتور سه چرخم برای خرید میوه روبه ­روی یک میوه­ فروشی ایستادم. بعد از خرید، میوه فروش گفت: «چند ساله سوار این گاری­چی می­شی؟!»... خندیدم و با شوخ طبعی به او گفتم: «سی و سه سال پیش توی جنگ ترکش خوردم. از آن زمان تا حالا سوار این گاری­چی می­شم.» باور کنید به خاطر خودم ناراحت نشدم؛ اما غصه خوردم که چرا این­قدر شناخت مردم ما از یک جانباز کم است که ویلچر و موتور او را گاری­چی می­دانند! چرا مردم ما نباید حداقل اطلاعی از جانباز، ایثارگر و رزمنده داشته باشند. بیاییم در ایامی مثل هفته دفاع مقدس از شهدایی که جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و برای ماندگاری دین و مملکت از همه چیز خود گذشتند، بیشتر بیاندیشیم. بیاییم در این ایام به کسانی که سی سال است سلامتی­ شان را تقدیم کرده ­اند و روی تخت­ ها افتاده یا ویلچرنشین شده­ اند، بیاندیشیم. بیاییم به والدین شهدا بیاندیشیم که به سن پیری رسیده ­اند و هر سال با سفر به دیار باقی برکت را هم با خودشان می ­برند. بیاییم...! *جانباز رمضانعلی کاوسی / ایمنا


دوشنبه ، ۶مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مشرق نیوز]
[مشاهده در: www.mashreghnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن