واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آيتالله زنجاني درآيينه يك وصيتنامه
نویسنده : استاد سيدهادي خسروشاهي
رساله «نظام اجتماعي اسلام» در سال 1350 ش، همراه چند مقاله و بحث ديگر ازآيتالله سيدابوالفضل موسوي زنجاني، در 192 صفحه منتشر گرديد و مورد استقبال نسل جوان و طلاب حوزههاي علميه قرار گرفت و بارها توسط ناشران متعدد تجديد چاپ شد. اينك فرصتي پيش آمد كه آن مجموعه، به ضميمه چند رساله ديگر از جمله: اخلاق محمد (ص)، حقوق بشر، شرايط مرجعيت، كرامت انساني، تعدد زوجات، ازدواج موقت و موعود جهاني، يك جا تقديم علاقهمندان گردد به اميد آنكه نشر آن گامي ديگر در راه نشر معارف حقه اسلامي باشد و مورد قبول حق قرار گيرد. براي شناخت شخصيت اسلامي و انساني آيتالله موسوي زنجاني متن صفحه اول وصيتنامه ايشان را كه شامل نكات و موضوعات حساس و قابل توجهي است، در اين يادداشت نقل ميكنيم به اميد آنكه مورد توجه دوستان و علاقهمندان قرار گيرد و اينك متن وصيتنامه آيتالله سيد ابوالفضل موسوي زنجاني: بسم الله الرحمن الرحيم اشهد انّ لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله و اشهد انّ الائمة من عترته اوصيائه و خلفائه في امته اوّلهم سيدنا و مولانا علي اميرالمؤمنين و آخرهم حجة الله محمد بن الحسن صلي الله تعالي عليهم و سلم و أشهد ان الساعة آتية لاريب فيها و ان ما جاء به محمد(ص) من عند ربه، حق و صدق، علي ذلك أحيي و عليه أموت و عليه ابعث انشاءالله. چه خوش گفته شده: لوشق قلبي لتري وسطه سُطران قد خطّا بلاكاتب: العدل و التوحيد في جانب و حب اهلالبيت في جانب. (اگر قلبم شكافته گردد و سطر نوشته شده بيهيچ نويسنده، در آن خواهي يافت: ايمان به وحدت و عدالت باري تعالي در يكسو و محبت و ولايت اهل بيت در سوي ديگر). اين چند صفحه مشتمل بر وصيت عبد فاني ابوالفضل موسوي زنجاني است كه در حال صحت و شعور به خط خودم تنظيم و حجت شرعيه و ناقض وصيتنامههاي گذشته است. وصي من دو نفر از فرزندانم آقا محمدحسين و آقا محسن است. درباره تجهيز جنازهام توسط جنابان آقايان حسين شاهحسيني، آقاي حاج احمد صادق و حاج يوسف بيات كه هر سه وجود محترم از دوستان قديمي و صميمي اين حقير هستند، لطفاً با دو وصي من شركت خواهند فرمود كه پس از انجام وظايف شرعي غسل، تكفين و نماز به مباشرت اشخاص باصلاحيت، جنازه مرا به زنجان برده و در مقبره خانوادگي در ايوان خارج از بقعه دفن نمايند و مصارف مربوط را هر دو فرزندانم عهدهدار خواهند بود و از متروكاتم برداشت خواهند نمود و اگر حمل جنازه به زنجان با مشكلاتي مواجه گردد، در گورستان عمومي كرج يا در يكي از روستاهاي نزديك تهران، در گورستان عمومي محل، به خاك بسپارند و روي سنگ علامتي جز نام و تاريخ وفات چيز ديگر نوشته نشود. همچنان در تشييع جنازه از كليه رسوم و عادات، مانند گستردن طاقه شال روي تابوت و گذاشتن عمامه بر آن و تأخير دفن به انتظار بيشتر شدن شركتكنندگان مشايعت و نهادن شاخه گل روي قبر كه در آيين اسلام تجويز نشده، پرهيز نمايند و به جاي اين گونه تشريفات مبتذل، در پيش و پس نماز ميت و بعد از دفن و در مجلس ترشحيم (اگر منعقد بنمايند) از اشخاص حاضرين و به وسيله آنان از غائبين و مخصوصاً از آنان كه با اين حقير تماس بيشتري داشتهاند، برايم طلب عفو و بخشش بنمايند و پاداش بخشايش را كه لطفاً به نص قرآن مجيد ضمانت شده است در مدنظر قرار داده از هر قصور و تقصير كه درباره آنان از اين حقير سرزده است درگذرند: وليعفوا وليصفحوا الا تحبّون ان يغفرالله لكم. اگر قاري قرآن يا خطيبي به مجلس ترحيم دعوت كنند، اكيداً بسپارند از به كار بردن القاب متداول و مبتذل درباره اين حقير جداً بپرهيزند و فضيلت و منقبتي برايم نتراشند! چه خوش گفته است: لاتدعني الا بيا عبدالله فانه اُشرف اسمائي (مرا جز به نام بنده خدا مخوان چه آن شريفترين نامهاي من است) و چون دستور شرعي براي هفته و چهلم و سالگرد وفات به نظرم نرسيده است، از مراسم متداول كه غالباً به منظور خودنمايي خانوادهها به طور روزافزون تنوع پيدا كرده است و جز اسراف و تبذير عنوان ديگري ندارد، خودداري نمايند و هر چه در اين مورد صرف خواهد شد، نقداً يا به صورت خوراكي (مواد غذايي) به مستمندان بدهند و اين يگانه صدقه و احساني است، كه به حال من دست از همه جا كوتاه و فرزندانم سودمند ميباشد. انشاءالله موفق خواهند شد. از خويشاوندان دور و نزديك حلاليت ميطلبم و از دخترانم و عزيزانم خواهشمندم در عزاي من از شيون و فرياد و بيتابي و به سر و سينه زدن خودداري و به اشك چشم كه مجاز و غيراختياري است، اكتفا كنند و اجر مصيبت را از دست ندهند. سيد ابوالفضل موسوي 24 اسفند 68
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]