محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831531100
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون
مايكل آل راسہترجمه؛مهدي قلوبيجهان امروز نسبت به 15 سال گذشته آرام تر و امن تر شده است. تا پايان جنگ سرد، 17 جنگ مهم داخلي رخ داد (جنگ هايي كه بيش از هزار كشته در سال بر جاي گذاشتند) و پس از آن تا سال 2006 فقط 5 جنگ روي داد. در طول آن دوره، تعداد درگيري هاي كوچك از 33 به 27 كاهش يافت. با وجود اين، تعداد جنگ ها در كشورهاي توليدكننده نفت كاهش نداشته است. مهم ترين دليل هم آن است كه ثروت نفت اغلب در اقتصاد يك كشور ويراني و خرابي به بار مي آورد، تامين سرمايه و پشتوانه را براي شورشيان آسان تر ساخته و شكايات و تظلم خواهي هاي قبيله يي (قومي - نژادي) شديدتر مي شود. امروزه به رغم كاهش خشونت ها در كل جهان دولت هاي توليدكننده نفت تعداد بيشتري از كشورهايي را تشكيل مي دهند كه درگير جنگ هستند. آنها اكنون ميزبان يك سوم جنگ هاي داخلي جهان هستند، چه كوچك و چه بزرگ. اين در حالي است كه اين رقم در سال 1992 حدود يك پنجم فعلي بود. طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين كشورها به بار آورده است، اما بزرگ ترين مشكل اين است كه نفت نبردهايي را در درون خود كشورها به وجود آورده است. احتمالاً در آينده نزديك تعداد اين نبردها افزايش پيدا مي كند چرا كه قيمت هاي نجومي نفت خام كشورهاي مختلف را وادار مي سازد نفت و گاز بيشتري توليد كنند. در سال 2001 كارگروه ويژه انرژي امريكا ظهور توليدكنندگان جديدي را اعلام كرد كه فرصت جديدي را براي ايالات متحده فراهم مي كردند تا منابع واردات انرژي را متنوع و وابستگي به نفت خليج فارس را كاهش دهد. اخيراً چندين كشور در آفريقا، حوزه خزر و جنوب شرق آسيا به صادركننده مهم نفت و گاز تبديل شده يا خواهند شد. برخي از اين كشورها مثل چاد، تيمور شرقي و ميانمار هم اكنون از جنگ داخلي رنج مي برند. اكثر اين كشورها غيردموكراتيك و فقير هستند كه با دولت هاي نظامي اداره مي شوند و احتمال مي رود اين كشورها خشونت هاي تازه يي را تجربه كنند. علاوه بر آن، افزايش قيمت نفت ثروت بادآورده يي را به همراه خواهد آورد كه نوعاً ناآرامي و آشوب هاي بيشتري را ايجاد مي كند. در اين اتفاقات نفت تنها نيست. الماس و ديگر محصولات معدني نيز چنين مشكلاتي دارند. اما مطلوب ترين ماده اوليه كه بيشتر كشورها به آن بيش از طلا، مس يا ديگر منابع وابسته اند نفت است كه تاثير آن مشخص تر و گسترده تر است.نفرينرشد سريع قيمت نفت در دهه 1970 براي بسياري از كشورهاي نفت خيز ثروت عظيمي را به همراه آورد. در اين دهه دولت هاي توليدكننده نفت از رشد سريع اقتصادي لذت بردند اما در سه دهه بعد بسياري از اين كشورها با بدهي، نرخ بيكاري و نزول اقتصادي مواجه شدند. حداقل نيمي از كشورهاي عضو اوپك در سال 2005 فقيرتر از آن چيزي كه در 30 سال پيش بودند، شدند. كشورهاي نفت خيزي مانند الجزاير و نيجريه كه زماني وعده هاي بزرگ مي دادند در حال حاضر به خاطر چند دهه جنگ و نزاع داخلي تحليل رفته اند.اين دولت ها دچار آفتي شدند كه اصطلاحاً نفرين نفت خوانده شد. يك جنبه از اين مشكل ناشي از سندرم اقتصادي است كه به نام بيماري هلندي خوانده مي شود. (مشكلاتي كه در دهه 60 پس از كشف گاز طبيعي در درياي شمالي هلند را به ستوه آورد.) اين سندرم وقتي بروز مي كند كه يك كشور توليدكننده و صادركننده عمده منابع طبيعي مي شود. افزايش صادرات منابع سبب مي شود نقدينگي افزايش يابد و توليدات صنعتي و كالاي كشاورزي توان رقابتي با محصولات مشابه خارجي را از دست دهند. بدين ترتيب نمودارهاي صادرات براي آن كالاها سقوط مي كند، كشور از سود و مزاياي توليدات و صنايع پويا و قطب هاي كشاورزي محروم مي شود و دارايي هاي آن بخش از منابع را از دست مي دهد و در نتيجه سهم آنها در بازارهاي جهاني كاهش پيدا مي كند و آنها را به همان منابع طبيعي وابسته مي كند. به عنوان مثال در نيجريه، رشد سريع قيمت نفت در اوايل دهه 1970 باعث شد صادرات محصولات از 2/11 درصد توليد ناخالص داخلي در سال 1968 به 8/2 درصد توليد ناخالص داخلي در سال 1972 سقوط كند و هنوز نتوانسته در اين بخش خود را بازسازي كند.شكل ديگر نفرين نفت مازاد ناگهاني درآمدي است كه به وجود مي آورد. تعدادي از كشورهاي توليدكننده نفت يك انضباط مالي براي سرمايه گذاري محتاطانه اين ثروت بادآورده دارند، اما اكثر اين درآمدها صرف پروژه هاي زائد مي شود. به عنوان مثال دولت هاي قزاقستان و نيجريه درآمدهاي نفتي شان را براي ساخت پايتخت جديد خرج كردند، در حالي كه بسياري از روستاهاي داخل كشورشان فاقد سيستم آبرساني هستند. كشورهاي پيشرفته با جمعيت با سواد بالا و اقتصادهاي متنوع مثل كانادا و نروژ از تاثيرات اين بيماري جلوگيري كردند اما تعداد زيادي از كشورهاي دارنده نفت كه درآمد كمتر و دولت هاي كم تاثير و كمرنگ دارند بيشتر در معرض نفرين نفتي قرار گرفته اند. ثروت نفتي نقاط ضعف سياسي هم دارد و آنها اغلب بدتر از تبعات اقتصادي هستند و درآمدهاي نفتي باعث افزايش فساد و رشوه خواري، نيرومند شدن قدرت هاي ديكتاتوري و سست و ضعيف شدن دموكراسي هاي جديد و تازه مي شود. هرچقدر دريافت پول حكومت هاي روسيه و ونزوئلا از محل صادرات نفت و گاز بيشتر شود ميزان پاسخگويي آنها به شهروندان كاهش يافته و به همين خاطر براي آنها ساكت كردن و خريدن مخالفان آسان تر مي شود.رشد سريع قيمت نفت مانند آنچه براي قيمت يك بشكه نفت خام رخ داد و از كمتر از 10 دلار در فوريه 1990 به بيش از 100 دلار در مارس 2008 رسيد، تنها خطر را افزايش داد.نفت در آتشبراي توليدكنندگان جديد نفت و گاز، مهم ترين و بزرگ ترين خطر، امكان بروز شورش هاي مسلحانه است. در بين كشورهاي در حال توسعه، يك كشور توليدكننده نفت دو برابر نسبت به يك كشور غيرتوليدكننده نفت از شورش ها و نبردهاي داخلي رنج مي برد. نوع نبردها از پايين ترين سطح از مبارزات جدايي طلبانه مانند آنچه در دلتاي نيجر و جنوب تايلند رخ مي دهد تا جنگ هاي داخلي تمام عيار مانند الجزاير و كلمبيا و سودان و البته عراق كه كاملاً خاموش شده اند، ادامه مي يابد. ثروت نفت مي تواند در سه جهت آشوب و كشمكش به راه اندازد. اول آنكه ثروت نفت مي تواند سبب نااستواري و تزلزل اقتصادي شود كه سپس منجر به تزلزل سياسي مي شود. وقتي مردم كارشان را از دست مي دهند، از دولت نااميد مي شوند و آماده استخدام در گروه هاي شورشي مي شوند كه دولت را به چالش مي كشند. سقوط ناگهاني درآمد مي تواند باعث نزاع و درگيري هاي داخلي در هر كشور شود. اما چون قيمت نفت به طور غيرعادي بالا و پايين مي رود، كشورهاي توليدكننده نفت در اثر سيكل هاي افزايش و كاهش خرد مي مي شوند و هرچقدر دولت به درآمدهاي نفتي وابسته تر مي شود احتمال آنكه در زمان كاهش قيمت ها با بحران مواجه شود زيادتر است.دوم آنكه ثروت نفت اغلب صرف حمايت و پشتيباني از شورش ها مي شود.شورشيان در بيشتر كشورها وقتي شكست مي خورند كه منابع مالي حاميان شان به آخر مي رسد. اما افزايش پول و سرمايه در كشورهاي نفتي نسبتاً آسان است. شورشيان مي توانند نفت را بدزدند و در بازار سياه بفروشند (چنان كه در عراق و نيجريه رخ داد)، از شركت هاي نفتي كه در مناطق دوردست كار مي كنند اخاذي كنند (مانند كلمبيا و سودان) يا شركاي تجاري پيدا كنند تا آنها را زماني كه قدرت را در دست گرفتند تامين مالي كنند (مانند گينه استوايي و جمهوري كنگو).سوم؛ ثروت نفت تجزيه طلبي را تقويت مي كند. نفت و گاز در قلمرو اقتصادهاي بسته درآمد هنگفتي را به دولت مركزي بخشيده اند. اما كار اندكي براي بوميان فراهم كرده است كه اغلب هزينه هاي توسعه نفتي را تحمل مي كنند، از قبيل حقوق مالكيت و تخريب محيط زيست. تعدادي از بوميان براي معكوس كردن اين عدم تعادل به فكر استقلال وخودمختاري از دولت مركزي هستند؛ همان كاري كه مردم نواحي نفت خيز بوليوي، اندونزي، عراق، نيجريه و سودان انجام مي دهند. البته اين به معناي آن نيست كه نفت تنها دليل شورش ها است يا آنكه حتماً خشونت زا است. در واقع تقريباً نيمي از همه كشورهايي كه از سال 1970 نفت توليد كرده اند بدون كشمش بوده اند.نفت به تنهايي نمي تواند شورش به وجود آورد، اما تنش ها را تشديد مي كند و به دولت ها و مخالفان شبه نظامي شان ابزار جنگيدن را مي دهد. دولت هايي كه فساد را محدود و درآمدهاي بادآورده شان را به خوبي استفاده مي كنند به ندرت با آشوب و ناامني مواجه مي شوند.متاسفانه در حال حاضر توليد نفت دقيقاً در كشورهايي افزايش مي يابد كه اغلب حكومت هاي عاقلي ندارند. بيشتر كشورهاي جديد داراي انرژي در آفريقا، (چاد، موريتاني و ناميبيا)، حوزه خزر، (آذربايجان، قزاقستان و تركمنستان) يا جنوب شرقي آسيا (كامبوج، تيمور شرقي، ميانمار و ويتنام) قرار دارند.تقريباً همه اين كشورها غيردموكراتيك هستند. اكثريت آنها بسيار فقيرند و براي مديريت حجم بزرگي از درآمدها ناتوان هستند و تعداد زيادي نيز ذخاير نفتي محدود دارند- كه تنها براي يك يا دو دهه درآمد عظيم كافي است - كه اين به آن معناست كه اگر آنها در جنگ داخلي از پاي درآيند، اين ثروت را به باد داده اند، هر چقدر هم كه آنها ثروت بادآورده نفتي شان را براي فرار از فلاكت استفاده كنند.الماس هاي نتراشيدهاز اوايل دهه 1990 جامعه بين الملل يكسري ابزار موثر براي پايان دادن به شورش ها ايجاد كرد. اين ابزار شامل قطع كردن كمك هاي خارجي به گروه هاي فشار، استفاده از تحريم هاي اقتصادي و ديپلماتيك جهت آوردن دولت ها به ميز مذاكره و گسترش نيروهاي پاسدار صلح براي ديده باني از هر توافقي بود كه ممكن بود از طريق فشار به وجود آيد. همراه با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي چنين روش هايي كمك كرد شمار جنگ هاي داخلي در كشورهاي فاقد نفت بيش از 85 درصد بين سال هاي 1992 تا 2006 كاهش پيدا كند.آنها همچنين در مقابله با شورشياني كه به وسيله ثروت حاصل از الماس تغذيه مي شدند، موثر بودند. در سال 2000 شش كشور توليدكننده الماس در آفريقا گرفتار جنگ هاي داخلي شدند در حالي كه در سال 2006 چنين اتفاقاتي رخ نداد.برخي از اين موفقيت ها ناشي از تحريم هايي بود كه شوراي امنيت سازمان ملل براي برخورد عليه به اصطلاح الماس هاي شورشي در سال 1998 شروع كرد- الماس ها به وسيله شورشي هاي آفريقايي يا واسطه هاي آنها فروخته مي شد- و همچنين بعد از تصويب فرآيند كيمبرلي در سال 2002 (موافقتنامه يي كه به وسيله يك ائتلاف غيرمعمول از دولت ها، سازمان هاي غيردولتي و تاجران عمده الماس براي تضمين اينكه الماس هايي كه آنها تجارت مي كنند پاك هستند، امضا شد) شورشيان در آنگولا، ليبريا و سيرالئون يك منبع كليدي پشتيباني مالي خود را از دست دادند و ظرف چند سال آنها يا در جنگ شكست خوردند يا مجبور شدند موافقتنامه هاي صلح را بپذيرند.در اواسط دهه 1990 الماس هاي شورشي 15 درصد تجارت الماس را انجام مي دادند در حالي كه در سال 2006 اين مقدار تا يك درصد كاهش يافت. اما كوتاه كردن دست شورشيان در كشورهاي توليدكننده نفت سخت تر خواهد بود.عطش جهاني براي نفت كشورهاي داراي ذخاير نفت سبب شد آنها از انواع فشارهايي كه مي توانند آنها را وادار به نشستن در ميز چانه زني و معامله كننده، مصون بمانند.آنها مي توانند به آساني دوستاني در مكان هاي قدرتمند بخرند، بنابراين ترس كمي از تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل دارند. در هر حال رشد اشتهاي كشورهاي واردكننده نفت براي تقاضاهاي جديد، صادركنندگان را به راحتي قادر مي سازد چنين محدوديت هايي را دور زده و كنار بگذارند. دولت عمر البشير رئيس جمهور سودان نفت را به چين فروخت تا فشارهاي ديپلماتيك را كه كشورهاي غربي به خاطر متوقف كردن كشتارهاي دارفور اعمال مي كردند، بشكند و منحرف كند. دولت نظامي ميانمار چنين استراتژي را در قبال فروش گاز طبيعي به چين دنبال كرد و پكن مانع تحريم هاي شديد بر ضد جونتا در شوراي امنيت سازمان ملل شد.بهترين راه حل كه براي كشورهاي ثروتمند به نظر مي آيد كاهش سريع مصرف نفت و گاز آنها و كمك به كشورهاي فقير براي پيدا كردن يك مسير با دوام تر نسبت به توليد نفت براي رهايي از فقر است. اما اقتصاد كشورهاي غربي نيز وابسته به سوخت هاي فسيلي است و تقاضا براي واردات نفت و گاز در چين و هند نيز به سرعت افزايش مي يابد.ہ پروفسور علوم سياسي در دانشگاه كاليفرنيا - لس آنجلس منبع؛ فارين افرز
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]
صفحات پیشنهادی
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون
26 مه 2008 – چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون مايكل آل راسہترجمه؛مهدي قلوبيجهان امروز نسبت به 15 سال گذشته آرام تر و امن تر شده است.
26 مه 2008 – چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون مايكل آل راسہترجمه؛مهدي قلوبيجهان امروز نسبت به 15 سال گذشته آرام تر و امن تر شده است.
افزایش سرعت رشد هزینهها در بخش تولید
فاتحي نيز اظهارداشت: تحريم ها به دليل افزايش هزينه مبادلات و ريسك اثراتي را . ... چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون ... افزايش بودجه عمراني ...
فاتحي نيز اظهارداشت: تحريم ها به دليل افزايش هزينه مبادلات و ريسك اثراتي را . ... چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون ... افزايش بودجه عمراني ...
تحريم ها، سرعت رشد علم كشور را افزايش داد
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين كشورها .... برخي از اين ...
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين كشورها .... برخي از اين ...
خیز طلا برای افزایش قیمت بیشتر
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون علاوه بر آن، افزايش قيمت نفت ثروت بادآورده يي را به همراه خواهد آورد كه نوعاً ناآرامي و آشوب ... اما مطلوب ترين ...
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون علاوه بر آن، افزايش قيمت نفت ثروت بادآورده يي را به همراه خواهد آورد كه نوعاً ناآرامي و آشوب ... اما مطلوب ترين ...
فساد مالی، بازسازی عراق را متوقف کرد
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين كشورها ... ناخالص داخلي در سال ...
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين كشورها ... ناخالص داخلي در سال ...
احتمال قطع صادرات نفت در 8 سال آینده
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون در سال 2001 كارگروه ويژه انرژي امريكا ظهور توليدكنندگان جديدي را اعلام كرد كه فرصت ... هاي نظامي اداره مي ...
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون در سال 2001 كارگروه ويژه انرژي امريكا ظهور توليدكنندگان جديدي را اعلام كرد كه فرصت ... هاي نظامي اداره مي ...
ذخایری مهم تر از نفت و طلا
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون تا پايان جنگ سرد، 17 جنگ مهم داخلي رخ داد (جنگ هايي كه بيش از هزار كشته در ... از طلا، مس يا ديگر منابع ...
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون تا پايان جنگ سرد، 17 جنگ مهم داخلي رخ داد (جنگ هايي كه بيش از هزار كشته در ... از طلا، مس يا ديگر منابع ...
صادرات گاز كلمبيا به ونزوئلا متوقف شد
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون 26 مه 2008 – طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين كشورها به .
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون 26 مه 2008 – طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين كشورها به .
احتمال دارد تعداد افراد حاضر در شورا افزايش پيدا كند
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين ... احتمالاً در آينده نزديك تعداد ...
چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون طبق نظريه برخي افراد، تهاجم امريكا به عراق نشان داد كه نفت نبردهايي را بين ... احتمالاً در آينده نزديك تعداد ...
نگاهي به فيلم «پيش از آنكه شيطان بفهمد مرده يي» سفر روز ...
مك مولن سارق، صاحب دو پسر به نام هاي ويتو (داستين هافمن) و آدام (متيو برودريك) است كه از هيچ نظر به هم .... چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون.
مك مولن سارق، صاحب دو پسر به نام هاي ويتو (داستين هافمن) و آدام (متيو برودريك) است كه از هيچ نظر به هم .... چرا ثروت نفت كشمكش ها را دامن مي زند - بخش اول بشكه هاي خون.
-
گوناگون
پربازدیدترینها