واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
آتلان؛ یک مرد، یک اسب ،یک قلب وبلاگ > تهرانی، مهدی - ژانر مستند قدیمیترین گونه سینمایی و ذات و معنای هنرهفتم است. چرخه حیات در سینماهای جهان برای تربیت کارگردان با سینمای مستند در ارتباط است. سینمای ایران به مانند سکون و مشکلات فراوانش در بخش داستانی در زمینه مستند نیز مصایب خاص خود را دارد. اکران گاه به گاه اثری مستند که از بنیهای قوی برخوردار باشد به مانند تزریق خون تازه به بدنه سینمایی ایران است .آتلان نوشته و ساخته معین کریم الدینی کمابیش یک اثر در خور تعمق در سینمای مستند ایران و کاری متفاوت و تحسین برانگیز است.
داستان آتلان يك روايت يك خطي نيست. همين امتياز ميتوانست اين فيلم را به اثري داستاني تبديل كند. روايتي در خور كه حتي با استقبال تماشاگر عام و حتي خاص نيز روبرو شود. اگرچه ميتوان به برخي از كاستيهاي ساخنار داستان ايراد گرفت و برخي داستانكها را ناكافي دانست با اينهمه آتلان از قوت و ظرافت بصري فراوان برخوردار است. آتلان روايت يك خانواده تركمن است كه همگي در كار پرورش اسب هستند. شركت در كورسهاي فصلي دغدغه اصلي علي؛ برادران و پدر پيرش است. علي مربي قابلي است. او اسبي به نام ايلحان را مربيگري ميكند و سوداها در سر دارد تا با پيروز شدن اين اسب و بردن جايزه ويژه در مسابقه كورس؛ بتواند سرمايهاي دست و پا كرده و ازدواج نمايد. ولي هميشه اتفاقات آنگونه رقم نميخورد كه علي در انتظار آن است. ايلحان گاهي آن اسبي نيست كه صاحبش از او انتظار دارد... معين کريم الديني براي ساختن آتلان به قلب تركن صحرا رفته و از اعضاي خانوادهاي به نام گوگ نژاد براي بازيگري استفاده كرده است. يك خانواده حقيقي با شغل و كار واقعي. اين مهمترين امتيازات فيلم است. حضور در يك جغرافياي زنده و بهرهگيري از انسانهاي واقعي كه هرآنچه احساس دارند حقيقي رو كردهاند. اينگونه است كه تماشاگر در آتلان هم شعر ميبيند هم آرامش و هم عصيان و غضب .در اين بين رابطه انسان و حيوان بايد در طبيعت تعريف شود و همين زمين و جغرافيا داستان را به سمت و سويي خاص پيش ميبرند.
عناصر داستان به سبب همين پويندگي زنده و سرشار از حقيقت روايت شده اند. معين كريم الديني در مقام نويسنده و كارگردان؛ سوژهاش ايستا نيست. ضمن اينكه او يك سوژه را روايت نميكند. به همان اندازه كه اسب فيلم او در كانون توجه فيلمساز است؛ علي نيز همينگونه در داستانكهاي اتفاقي فيلم نقش اساسي دارد. طبيعت جاندار منطقه نيز جداگانه خودش يك سوژه زنده و در مواردي يك تكميل كننده دو كاراكتر ديگر است. در چينش داستانكها آنهم به صورت يك روايت مستند آتلان اگرچه از برخي ضعفهاي ساخناري رنج ميبرد اما حقيقتا دوربين كارگردانش روايتي قابل و در خور در توجه از رابطه حيوان و مربياش به بيننده عرضه ميكند. عمده پلان ها روي دست گرفته شده اند و شايد بخشي از زندگي و تحرك واقعي مديون طرز و سبك كار و همين ريسك بلند و بالاي كريم الديني باشد. به هرحال ايلحان و علي در بادي امر يك اسب كورس و مربي ساده به نظر ميرسند. اوج توقع از آنها شركت در يك مسابقه است و خلاص. و اين مهم مگر چه تعليق و جذابيتي ميتواند براي تماشاگر ايجاد كند؟ يا مگر اين رابطه و اين مسابقه چقدر زمان دارد؟ دوربين كريم الديني رابطه عاطفي بين علي و اسبش را فراتر از رابطه عادي بيان ميكند. عشق و علاقه ايندو به يكديگر بسيار خوب تصوير شده و رفتارشناختي هردو بسيار قابل درك است. داستانكهاي جامعه شناختي نيز در آتلان كم نيستند. اگرچه هيچ ربطي ممكن است به رابطه ايلحان و علي نداشته باشند اما بي تفاوت بودن به اين مهم نيز خود باعث كاستيهاي معناشاختي آتلان ميشده است. علي آنچه در توان دارد براي ايلحان ميگذارد. بهترين تمرينها را برايش در نظر ميگيرد. عصيانها و سركشي هايش را تاب ميآورد و تيمارش ميكند. از خانواده به ويژه از پدر بزرگ پرتجربهاش كمك ميگيرد تا با خوراندن داروهاي سنتي عصبيت اسب را درمان كند. حتي در بعد معنوي براي ايلحان از دعانويس مدد ميجويد. همه اين تلاشها براي رسيدن به ياري؛ ديگر است. علي قصد ازدواج دارد اما در بزنگاه تحقق اين آرزو؛ ناگهان سقف آسمان سوراخ ميشود و ناغافل مالك اصلي اسب از راه ميرسد و تمام ابرهاي خيال علي را برهم ميزند. اين پايان كار است. ايلحان قرار است به فروش برسد و از دست مربي چه كاري ساخته است جز اينكه آخرين روزها را با دست پروده و عشقش در صحرا خلوت كند؟! بافتار آتلان نيز زيباست. البته كريم الديني قصد ساخت فيلمي برمبناي قوم نگاري نداشته و اين از نوع روايت آتلان مشخص است اما همين استفاده از يك خانواده اصيل تركمن كه همگي متعلق به جغرافياي آن منطقه هستند و مرتبط با هرچه در آن جااست؛ باعث شده كه مفاهيم جامعه شناختي در آتلان نيز به چشم بيايند. در حقيقت نمي توان به زندگي عاشقانه مربي و اسبش پرداخت اما از زندگي قومي و معيشتي علي چيزي نگفت. گويش محلي، برخي آداب و بعضي باورها و رسومات همگي در قالب همين جامعهشناختي جاي گرفتهاند. در كنار اين بافتار به رابطههاي درست و نادرست و كاسبيهاي خاص و دلالي و شرط بندي در مسابقات كورس نيز توجه كنيد. اينجا نيز روي ديگري از رفتارشناختي اشخاص جلوه گري ميكند. و در نهايت دور و بريهاي سوژههاي اصلي درگير ماجرا ميشوند. تمام اين عناصر در مجموع از آتلان مستندي چشم نواز و متفاوت ميسازند. آتلان يك سينماي واقعي و اثري قبال احترام است.
کلید واژه ها: نقد فیلم -
یکشنبه 5 مهر 1394 - 10:50:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]