تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مى‏يابد، رقّت قلب پيدا مى‏كند، چشمانش از ترس خدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805185350




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره نماینده ورامین از اولین شب حضورش در جبهه: فکر کردم خواب ماندم و مرا به عملیات نبرده اند!


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


خاطره نماینده ورامین از اولین شب حضورش در جبهه: فکر کردم خواب ماندم و مرا به عملیات نبرده اند! سیاست > مجلس - نماینده مردم ورامین و پیشوا در مجلس خاطره جالبی از اولین حضورش در جبهه بازگو کرد.

سید حسین نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت و گو با خبرآنلاین به مناسبت هفته دفاع مقدس با اشاره به اينکه اسفند سال 60 از پایگاه بسیج کارخانه قند ورامین به جبهه اعزام شده، گفت:  آن موقع صحبت بین رزمنده ها این بود که قرار است عملیات بزرگی انجام شود اما زمانش را کسی نمی دانست. مشروح خاطره وی از این قرار است: اواخر اسفندماه بود که ما سوار اتوبوس شده و به منطقه شوش دانیال رفتیم. همان روز ما را تقسیم کردند. در این تقسیم ما سهم گردانی شدیم که در دشت عباس مستقر بود. وارد اردوگاه که شدیم چادرهایی اطراف آن برپا شده بود و داخل هر کدام از آن ها یک دسته 12 نفری از رزمندگان حضور داشتند که در حال آماده شدن برای انجام عملیات بودند تا زمان صدور دستور حمله به خط دشمن بزنند. سه، چهار روز به عید نوروز مانده بود که به اردوگاه رسیده بودیم و به دلیل خستگی راه، بعد از نماز مغرب و عشاء و صرف شام با رزمندگان، داخل چادر خوابم برد. ناگهان، نصف شب از خواب بیدار شدم و احساس کردم که کسی داخل چادر نیست، چون صدای نفسی شنیده نمی شد. بلند شدم، نشستم و دیدم مثل اینکه واقعا کسی داخل چادر نیست. آن گاه بود که خیلی وحشت کردم، چون نمی دانستم ایران کدام سمت است و عراق کدام سمت است و راههای منطقه را بلد نبودم.  هوا تاریک بود و با خودم گفتم خدایا یعنی رزمنده ها کجا رفتند؟ چرا هیچ کس این جا نیست، چه اتفاقی افتاده؟ شاید جلو رفته اند یا فرار کرده اند، پس چرا من را بیدار نکرده و با خودشان نبرده اند؟  این سئوال ها را از خودم می پرسیدم و از چادر بیرون آمدم. گوشه اردوگاه دیدم  چراغ چادر تدارکات روشن است، پیرمردی مسول چادر بود، هراسان وارد شدم و با هیجان فریاد زدم: عمو هیچ کس نیست، همه رفتند! او که فهمید من تازه کارم و بار اول است به جبهه می آیم، گفت «نه ، نرفته اند، همین جاهستند، پسرجان! بیا بنشین چایی بخور و نگران نباش». رفتم کنارش نشستم، او گفت: ببین پسرجان! این ها فردا می خواهند جانشان را کف دست شان بگذارند و با خدا معامله کنند برای همین یک شب مانده به عملیات نمی خوابند.  بعدها فهمیدم که رزمنده ها اطراف اردوگاه برای خودشان معبدی داشتند و شب که می شد آرام آرم و یکی یکی می رفتند هر کدام گوشه ای می نشستند و نماز می خواندند و عبادت می کردند. سه شب بعد، عملیات فتح المبین شروع شد و این رزمنده ها بیش از 40 کیلومتر و با کمترین امکانات لجستیکی، خط سوم عراق را طوری فتح کردند که بعثی ها باورشان نمی شد و اسرایشان می گفتند فرماندهان ما می گفتند ما نمی دانیم رزمنده های ایرانی در خط سوم ما چه کار می کنند؟ نتیجه این که علت آن همه شجاعت، مقاومت و شیر مردی رزمندگان همان راز و نیازها و مناجات شبانه آن‌ها با خدا بود و کمکی که آن ها از خدا می طلب می کردند. 8 سال دفاع مقدس اینگونه اداره شد. 27220

کلید واژه ها: دفاع مقدس (جنگ تحمیلی) -




شنبه 4 مهر 1394 - 11:16:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن