محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853093886
7 خاطره خواندنی رهبر انقلاب از دوران دفاع مقدس به توصیه امام عمل کردم و وصیتنامهها را خواندم...
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: 7 خاطره خواندنی رهبر انقلاب از دوران دفاع مقدس
به توصیه امام عمل کردم و وصیتنامهها را خواندم...
بعد از سخنرانی، دیدم خانمی به اطرافیان اصرار میورزد که با من صحبت کند. خانم جلو آمد و گفت: پسر من در دست بعثیها اسیر بود و همین چند روز قبل به من خبر دادند که او زیر شکنجه کشته شده است، شما از قول من به امام سلام برسانید و بگویید: پسر من فدای شما؛ من ناراحت نیستم.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، به مناسبت هفته دفاع مقدس، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای هفت خاطره رهبر انقلاب اسلامی از دوران دفاع مقدس را بازنشر داده است.
*زنی که تمام هستیاش را به جبهه فرستاده بود من در سفر همدان که در دو سه روز، سه چهار روز قبل بودم، بعد از آن که سخنرانی کردم و آمدم، یک نامهای به من دادند از یک خانمی که یک تکههایی از این نامه را گفتم برای شما بخوانم. اینها نمونههای بسیار ظریفِ استثنایی است در تاریخ. البته خوشبختانه در روزگار ما اینها استثنائی نیست، اما در تاریخ حقیقتا استثنائی است. این خانم [در نامه] بعد از آن که اظهار ارادت فراوانی به امام و به مسؤولین کردند و میگویند همسرم و پسرهایم در جبهه بودند و خواهند بود؛ اظهار شرمندگی کردند که خودشان نمیتوانند -این خانم- در جبهه شرکت بکنند. بعد میگویند که من دو عدد انگشتر ناقابل که تمامی زینت من است و مقداری پول که ماهها آن را جمع کردم و میخواستم برای بچههایم لباس گرم زمستانی بگیرم -که نیاز داشتند- ولی شرم دارم که امام عزیزم 50 رزمنده را در سه ماه خرج دهد، من هم باید همینها را که هستی و مالم هست بدهم برای رزمندگان. بعد یک مقداری اظهار شرمندگی از اینکه اینها کم است و -این خانم- دلش میخواهد که خودش هم بتواند در میدان جنگ حضور پیدا کند. نامه را تمام کرده بعد دخترِ همین خانم در پایان نامهی او نوشته بود که وقتی دیدم مادرم آن دو قطعه انگشتر دست خود را که برای لباس زمستانی برادرهایم نیاز دارد ولی ترجیح میدهد که آن را تقدیم رزمندگان کند، من نتوانستم ساکت بمانم و انگشتری که مدتها با پول خودم تهیه کرده بودم آن را با پول ناچیزی که جمع کردم تقدیم میکنم. یک مقداری پول، چند تا انگشتر این مادر و دختر که از وضعشان هم پیداست که زندگی متوسطی دارند، در راه خدا دارند میدهند یک چنین نمونههایی را انسان دارد میبیند. نامهی دیگری باز بود که کسی دو تا فرزندش در جبهه به شهادت رسیدند، او ده هزار تومان داشته که مال این بچههایش بوده این را رفته به حساب ریخته و قبضش را برای ما فرستاده و نمونههای فراوانی از این قبیل، که این نشاندهندهی همان ایمان و اخلاصی است که در بین مردم هست و ما کاملا به این حرکت جدیدی که شروع کردند مردم عزیز ما امیدواریم و میدانیم که با همین همتهای بلند هست که مشکلات بزرگ از جمله این مشکل حل خواهد شد. خطبههای نماز جمعه 1366/8/29 *الله اکبر میرزا جوادآقا تهرانی پای خمپارهانداز گاهی یک روحانی مسن و پیرمرد، اثرش از روحانی جوان بیشتر است. یکی از علمای محترم مشهد، از مسنّین علمای مشهد که حتما اغلب آقایان میشناسند، آقای حاجمیرزا جوادآقای تهرانی، مردِ ملّا، پیرمردِ پشتخمیدهی با عصا، ایشان چند بار جبهه رفته. یکبار ایشان از جبهه برگشتند آمدند تهران، میرفتند مشهد، با بنده ملاقات کردند؛ خدمت امام رسیدند. به من گفتند که من وقتی رفتم جبهه، دیدم بچهها من را به چشم یک پیرمرد نگاه میکنند، گفتم نخیر از من هم کار بر میآید. بعد به من گفتند که پس شما پای خمپاره بیایید، آقای آقامیرزا جوادآقا را بردند پای خمپاره. ایشان گلولهی خمپاره را میانداختند توی خمپاره و پرتاب میشد و میخورد به دشمن. خب خمپارهانداز، خوب است دیگر. خمپارهزنی، یک کار رزمی، شما ببینید چقدر در روحیهی این جوانها اثر میکند، چه جانی به اینها میدهد. آن جوانی که میبیند این پیرمرد 80 ساله با محاسن سفید، پشتِ خمیده، عصا بهدست آمده پای خمپاره ایستاده و خمپاره میزند، این جوان دیگر ممکن نیست که از مقابل دشمن برگردد عقب و احساس ترس بکند. آقایانی که بودند میدانند دیگر، چون خمپاره صدا دارد و معمولاً آن کسی که خودش خمپاره را میاندازد سرش را میبرد عقب و گوشها را میگیرد، ایشان میگفت خمپاره را که میزدم، برای اینکه صدای خمپاره توی گوشم نپیچد، وقتی گلوله خمپاره میخواست بیرون بیاید فریاد میزدم اللهاکبر. منظره را مجسم کنید یک پیرمردِ عالمِ محاسنسفیدی، پای خمپاره ایستاده هی خمپاره میزند، هی میگوید اللهاکبر. بیانات در تاریخ 1366/8/26
*عملیات شناسایی با شهید چمران میرفتیم برای شناسایی؛ در منطقهای که معروف به «دبّ حردان» است؛ دب حردان در غرب اهواز واقع است. ما این دفعه از طرف شمال میخواستیم برویم، از جادهای که میرود طرف سوسنگرد، از وسط جاده یک راهی بود آمدیم آنجا و بچهها در آنجا، مواضع خمپاره مستقر کرده بودند و ما هم داشتیم میآمدیم برویم طرف دب حردان، شناسایی کنیم ببینیم دشمن کجاهاست، چه جوری است. چون مهم بود، خود دکتر چمران متقبل شده بود که این شناسایی را انجام بدهد، من هم بودم، یک عده هم از بچهها بودند. آمدیم به یک نقطهای رسیدیم، بچهها تقسیم شدند به چند قسمت که بروند از طرفهای چپ و راست و روبهرو شناسایی کنند. آن عدهای که روبهرو رفته بودند با دستپاچگی آمدند و گفتند چند تا نفربر عراقی آمده اینجا و حالا یا برای شناسایی آمدند یا اینکه ماها را دیدهاند و آمدهاند که ما را بگیرند که احتمال اسارت و این چیزها بود. دکتر دید که اینها آرپیجی ندارند. چند تا آرپیجیدار را فرستاد، بعدهم خودش نتوانست آرام بگیرد. گفت من هم میروم. من هم میخواستم بروم نگذاشت، گفت نه شما نیا، هر چه اصرار کردم نگذاشت بروم، گفت شما همین جا باشید تا ما برگردیم. البته میشنیدیم صدای نفربر را، اینجور خیال میکنم که خیلی دور نبود، چند صد متری مثلاً فاصله داشت. دکتر و اینها رفتند، ما هم نشستیم با چند تا از بچهها، البته ما هم آرپیجیزن داشتیم و سلاح انفرادی هم داشتیم؛ ژ3 و کلاشینکف. نشسته بودیم منتظر که ببینیم اگر آنها احتیاج به کمک داشتند برویم جلو، اگر هم برگشتند که برگردیم عقب. در همین حین دیدیم که دور و بر ما را دارند با توپخانه میکوبند. اتفاقاً زیر یک درختی نشسته بودیم، چون هوا هم گرم بود زیر یک درختی نشسته بودیم که سایه باشد، داشتند همان درخت را که یک گرایی محسوب میشد خودش، یک نشانی محسوب میشد آنجا را داشتند میکوبیدند. ما یک قدری دراز کشیدیم و خودمان را محافظت میکردیم، بعد دیدیم نه اینجا را سخت دارند میکوبند، گفتیم برویم آنطرفتر یک خرده، ببینیم چه میشود باز هم میکوبند یا نه. بنا کردیم با حالت خنده به سرعت خودمان را کشیدیم عقب، در همین حین البته چند تا توپ زدند که ما خوابیدیم؛ خب من دقیقاً یادم است واقعاً لطف خدا بود که اینها به ما اصابت نمیکرد. همینطور که دراز کشیده بودیم اطراف ما این ترکشهای خمپاره میخورد زمین؛ تَرَک تَرَک تَرَک من میشنیدم صدایش را. حتی یک جوی آبی نزدیکمان بود، میریخت توی آب؛ تِک تِک تِک همچین پشت سر هم میریخت توی آب، داغ بود، جسم آهن داغی که خب توی آب بخورد یک صدایی میکند. یک مقداری که عقب رفتیم دیدیم همان نقطهای که ما نشسته بودیم - که درخت بود و اینها - همان نقطه را، دقیقاً همان نقطه را زدند که اگر ما آنجا بودیم این گلولهی توپ میخورد وسط جمع مثلاً شش، هفت نفری ما و لابد یک چند تا شهید داشتیم. غرض سعادت شهادت نداشتیم یا سعادت زنده ماندن داشتیم. بیانات در تاریخ 1360/10/16 *امداد غیبی یعنی یک تیپ مقابل دو لشکر میدانید که یکی از امدادهای الهی در جنگهای رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله این بوده که نیروهای دشمن را در چشم سپاهیان اسلام، کم جلوه میداده «اذا التقیتم فی اعینکم قلیلا و یقللکم فی اعینهم» در قرآن است، شما را در چشم آنها زیاد نشان میدهیم، آنها را در چشم شما کم نشان میدهیم. میدانید روحیه یکی از اساسیترین عناصر رزم است دیگر، اگر روحیه نباشد، هرچی هم عدد زیاد باشد، فایدهای ندارد و این روحیه ایجاد میکند. من این را در جنگ احساس کردم. من حالا عیب ندارد این را بگویم: یک وقتی در مقابل دو لشگر و نیم عراقی در غرب اهواز ما فقط یک تیپ داشتیم، آن هم یک تیپی که استعدادش به قدر یک گردان هم نبود! عراقیها از ترس این تیپ جلو نمیآمدند، عراقیها تا بیست کیلومتری اهواز تقریباً آمدند، چرا جلوتر نیامدند؟ از چی میترسیدند؟ از یک تیپی که آنجا توی زمین فرو رفته بود و سنگر کنده بود و مستقر شده بود. این تیپ را وقتی ما میرفتیم میدیدیم، واقعاً دلمان میسوخت که نیروهای ما چهقدر کماند. یک تیپ ضعیفی بود که اولش استعداد آن در حد یک گردان بود. و حالا اگر بگویم که این تیپ چند تا تانک داشت؛ واقعاً هر شنوندهای تعجب خواهد کرد. یک تیپ بیاستعداد ضعیف از لحاظ تجهیزات و از لحاظ نفرات، عمدتاً از لحاظ تجهیزات زرهی، این تیپ، دو تا لشگر را جلوی خودش معطل کرده بود. به فاصلهی دو، سه کیلومتری همین تیپ، دُبّ حردان معروف که مدتها اسمش سرِزبانها بود و لابد شنیدید، که بعد هم ما آن را گرفتیم، یعنی نیروهای اسلام گرفتند دبّ حردان را. آن دبّ حردان معروف مرکز نیروهای عراقی بود، دو لشکر و نیم نیروی عراقی آنجا گسترش یافته بود و نیروهای ما اینقدر بود. اینها از ترس همان یک تیپ، جلو نمیآمدند. ببینید در چشم آنها ما زیاد میشویم. در عوض بچههای ما، یک تیمهای کوچکِ مثلاً پنجاه نفری، شصت نفری تشکیل میدادند از نیروهای داوطلب یا سپاه یا مخلوطی از داوطلب، سپاه، گاهی هم ارتشیها، و اینها میرفتند، نفوذ میکردند در داخل دشمن، در دل دریای دشمن، واقعاً دریایی از دشمن بود، نفوذ میکردند، ضربه میزدند، چند تا تانک میزدند و برمیگشتند. این ناشی از این بود که دشمن را کم، کوچک و ضعیف میشمردند و جرأت میکردند بروند طرفشان. این یک امداد غیبی است دیگر، که من این را خودم مشاهده کردم. یعنی این کم دیدن آنها [یعنی عراقیها] و زیاد نمودن ما به آنها یک لطف الهی بود. البته این لطف را من ناشی از توجهات نیروهای ما میدانم. همان وقت من در نماز جمعه بارها یاد کرده بودم از کسانی که در سنگرها، در کنار تانکها، در داخل جبهه با چه توجهی به خدا و با چه خلوصی کار میکنند، اینها البته زمینهی این لطف الهی است. بیانات در تاریخ 1361/1/10 *به امام بگویید پسرم فدای شما شنیده نشد که خانواده شهیدی بیتابی و ناشکری کند. البته گریه کردن ایرادی ندارد؛ امّا ناشکری نکردند. برای خدا دادند و این، آن چیزی است که مردان بزرگ عالم را تحت تأثیر قرار میدهد. زمانی من به مازندران آمدم. در یکی از شهرهای مازندران، بعد از سخنرانی، وقتی میخواستم سوار اتومبیل شوم، دیدم خانمی به اطرافیان اصرار میورزد که با من صحبت کند. گفتم که بگذارند بیاید. خانم جلو آمد و گفت: پسر من در دست بعثیها اسیر بود. همین چند روز قبل به من خبر دادند که او زیر شکنجه کشته شده است. شما که به تهران رفتید، از قول من به امام سلام برسانید و بگویید: پسر من فدای شما؛ من ناراحت نیستم. این جمله را در همین مازندران - در بابل یا ساری، یادم نیست - خانمی به من گفت. وقتی در تهران مطلب را به امام گفتم، آن مرد با عظمت و با ابهّت و آن کوه صبر و حلم، چنان در هم و منقلب شد که تعجّب کردم! بیانات در حسینیهی «عاشقان کربلا» در ساری 1374/07/22 *روزهای غمگین خرمشهر و آبادان در اهواز آن روزهای اول جنگ و هفتههای اول جنگ بعد از آنی که خرمشهر بوسیلهی دشمنان اشغال شده بود و آبادان در محاصره بود، و سرتاسر جزیرهی آبادان زیر آتش دشمن بود، بنده وقتی نگاه میکردم به نقشهی جزیرهی آبادان و شهر خرمشهر مثل اینکه یک دست قوی، یک پنجهی قوی این قلب من را به شدت میفشرد. توی اتاق کار ما - اتاق جنگ در آن محل جنگهای نامنظم - نقشههای گوناگونی بود. چون عملیات نامنظم و چریکی نسبت به آن منطقهی آبادان انجام میشد، نقشهی جزیرهی آبادان به طور کامل وجود داشت آن جا. هر وقت من چشمم به این نقشه میافتاد تمام روحم زیر فشار قرار میگرفت، از تصور اینکه خرمشهر عزیز و این خانهها و این کوچهها و این خیابانها و این نخلستانها زیر پای دشمن غاصب و متجاوز است. تمام فشاری که ما آن روز میآوردیم برای تجهیزات به مناسبت امیدی بود که داشتیم؛ متأسفانه هر چه میشنیدیم از آنهایی که اختیارات دست آنها بود آیهی یأس بود. عدهای باورشان شده بود که ما خرمشهر را از دست دادیم، و معتقد بودند که باید بنشینیم با دشمنی که وارد خانهی ما شده مذاکره کنیم تا در سایهی این مذاکره بتوانیم وجب وجب و قدم قدم سرزمینهای خانهی خودمان را پس بگیریم. حالا چقدر طول میکشید خدا میداند... بیانات در دیدار جمعی از مردم خرمشهر 1364/8/5 *به توصیه امام عمل کردم و وصیتنامهها را خواندم... این وصیتنامههایی که امام میفرمودند بخوانید، من به این توصیهی ایشان خیلی عمل کردهام. هرچه از وصیتنامههای همین بچهها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خواندهام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیتنامهها درس میگیریم. اینجا معلوم میشود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهای رسمی وابسته باشد، به حکمت معنوی - که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده میشود، اما هر کلمهاش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کردهام.در بسیاری از موارد، به پدر و مادرشان مینوشتند که ما از اینجا دل نمیکَنیم؛ اینجا بهشت است و زندگی اینجاست. مثلاً در جواب اینکه مادرش نوشته بود پسرم! زودتر بیا، یا به ما خبر بده، میگوید اصلاً آنجا زندگی نیست؛ زندگی اینجاست. این همان معنویت بود. وقتی معنویت هست، دلها مجذوب آن میشود. وقتی دلها مجذوب شد، نیروها به دنبال دلها و ارادهها حرکت میکند. وقتی اینطور شد، بزرگترین قدرتها نمیتوانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگترین قدرتهای دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند. برخی از فیلمهای این خاطرات اینجا قابل مشاهده است. انتهای پیام /
94/07/01 - 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
رهبر معظم انقلاب: جانبازان تابلو و تصویری از دوران ابتلای بزرگ ملت ایران در دوران دفاع مقدس هستند
در دیدار جمعی از جانبازان قطع نخاعی و بالای 70 درصد رهبر معظم انقلاب جانبازان تابلو و تصویری از دوران ابتلای بزرگ ملت ایران در دوران دفاع مقدس هستند تهران- ایرنا- رهبر معظم انقلاب جانبازان را تابلو و تصویری از دوران ابتلای بزرگ ملت ایران در دوران دفاع مقدس توصیف کردند و گفتند صديدار جمعي از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با رهبر معظم انقلاب
۲۹ شهريور ۱۳۹۴ ۱۱ ۲۵ق ظ ديدار جمعي از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با رهبر معظم انقلاب موج- رهبر معظم انقلاب اسلامي با جمعي از جانبازارن دفاع مقدس ديدار کردند به گزارش خبرگزاري موج حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح امروز يکشنبه با جمعي از جانبازارن و خانوادهجمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
جمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند جمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند به گزارش نامه نیوز صبح امروز یکشنبه جمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلابانتشار کلیپ صوتی بیانات رهبر انقلاب در اولین نماز جمعه پس از آغاز دفاع مقدس
انتشار کلیپ صوتی بیانات رهبر انقلاب در اولین نماز جمعه پس از آغاز دفاع مقدس تهران-ایرنا- پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای کلیپ صوتی سخنان رهبر معظم انقلاب در اولین نماز جمعه پس از آغاز دفاع مقدس را منتشر کرد تهران-ایرنا- به گزارش ایرنا از پایامام جمعه ابرکوه : جهان اسلام به الگو گیری از دوران دفاع مقدس نیاز دارد
امام جمعه ابرکوه جهان اسلام به الگو گیری از دوران دفاع مقدس نیاز دارد یزد - ایرنا - امام جمعه ابرکوه گفت جهان اسلام همچنان به الگوگیری از دوران دفاع مقدس و مقاومت جانانه ملت ایران در برابر 43 کشور متخاصم به جلو داری بعثیون عراقی نیاز دارد به گزارش ایرنا حجت الاسلام سیدابراصبح امروز جمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
صبح امروزجمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با رهبر معظم انقلاب دیدار کردندجمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند به گزارش خبرگزاری فارس صبح امروز یکشنبه جمعی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با حضرت آیت الله خامنهای رهبراطلاعات به نقل از رهبر معظم انقلاب: جانبازان تصویری زنده از دوران دفاع مقدس هستند
اطلاعات به نقل از رهبر معظم انقلاب جانبازان تصویری زنده از دوران دفاع مقدس هستند تهران- ایرنا- روزنامه اطلاعات در شماره روز دوشنبه سی ام شهریور در تشریح تیتر یک می نویسد آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار صمیمی جمعی از جانبازان قطع نخاعی فرمودند جانبازان تابلورهبر معظم انقلاب:جانبازان تابلو و تصویری از دوران ابتلاء بزرگ ملت ایران در دوران دفاع مقدس هستند
رهبر معظم انقلاب جانبازان تابلو و تصویری از دوران ابتلاء بزرگ ملت ایران در دوران دفاع مقدس هستند رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه هفته دفاع مقدس به مدت دو ساعت و نیم با جمعی از جانبازان قطع نخاع و جانبازان بالای هفتاد درصد که همزمان چشمان و یک یا دو عضو بدن خود را از دست دادهامام جمعه مشگین شهر: دفاع مقدس اوج فداکاری و ایثار مردم ایران بود
امام جمعه مشگین شهر دفاع مقدس اوج فداکاری و ایثار مردم ایران بود اردبیل -ایرنا- امام جمعه مشگین شهر با بیان اینکه دوران دفاع مقدس اوج فدارکاری ایثار وشهادت مردم ایران اسلامی بود گرامیداشت هفته دفاع مقدس را گرامیداشت ارزشهای هشت سال دوران دفاع مقدس بیان کرد حجه الاسلام رضا بافیلم / بغض رهبر انقلاب با نوای خاطرهانگیز آهنگران
فیلم بغض رهبر انقلاب با نوای خاطرهانگیز آهنگران نوای با نوای کاروان حاج صادق آهنگران در دیدار فرماندهان سپاه با رهبر معظم انقلاب یاد روزهای جبهه و هشت سال جنگ تحمیلی را در حسینیه امام خمینی ره زنده کرد آفتاب تاریخ انتشار ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۱ ۱۶-
سیاسی
پربازدیدترینها